قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

سخنرانی آقای داود باقروند ارشد در پارلمان اروپا

 

محمد حسین سبحانی: به یاد حلبچه

پس از گذشت سال ها تصاویر تلویزیونی خود گویای عمق این جنایت است. سطح کوچه های خاکی و خانه ها با خاک یکسان شده اند، این شهر دورافتاده و عقب نگاه داشته شده ی کردستان پر از اجساد مردان، زنان و کودکان و احشام و حیوانات است که زخم، خون و علائم انفجار رویشان دیده نمی شود. پوست اجساد بطرز عجیبی بی رنگ است، چشمها باز و خیره و از حدقه بیرون زده است،به  نظر می رسد که هنگام کارهای روزانه، مرگ مانند صاعقه بر سرشان فرود آمده است. برخی فقط آنقدر توان داشته اند که خود را به  آستانه در برسانند. مادران در آخرین لحظه کودکانشان را در  آغوش کشیده اند و در صحنه ای دیگرآنجا پیرمردی خود را میان طفل شیرخواره و آنچه که نمی دانست چیست، سپر کرده استاین جنایت که کودکان در آغوش مادران خود به قتل رسیده اند، دل هر انسانی را به درد می آورد. اما همان موقع نیز در قرارگاه های مجاهدین به جای پخش این تصاویر تلویزیونی، که در شبکه های تلویزیونی سراسر جهان به  نمایش در آمده بود، فیلم های ملاقات مسعود رجوی و صدام حسین دیکتاتور عراق نشان داده می شد، و ما در بی خبری برای راهگشایی های!! ایدئولوژیکی و استراتژیکی رجوی دست می زدیم و هورا می کشیدیم.

به یاد حلبچه ـ محمد حسین سبحانی

6 مارس سال 1988 سالگرد کشتار مردم حلبچه توسط صدام حسین دیکتاتور سابق عراق  به وحشیانه ترین شکل ممکن می باشد. سایت ایران قلم به مناسبت این روز و سالگرد فاجعه کشتار کردها توسط رژیم صدام حسین دیکتاتور سابق عراق برگ پنجم ازبرگی از تاریخ”  را با  مقاله ای  از محمد حسین سبحانی  که حدود 10 سال قبل ،  در تاریخ 16.03.2006، بمناسبت سالگرد فاجعه حلبچه توسط محمد حسین سبحانی نوشته شده است به همراه گزارش رادیو فردا بازنشر می کند.

http://www.iran-ghalam.de/2Haupt/642.HTM

name=”Grafik1″ align=”BOTTOM” border=”0″ />

16.03.2007

برگی از تاریخ ـ سایت ایران قلم

www.iran-ghalam.de

مقاله محمد حسین سبحانی ـ 17 مارس 2006

به یاد حلبچه

name=”Grafik2″ align=”BOTTOM” border=”0″ />

سازمان مجاهدین کتاب بسیار قطوری تحت عنوان تقویم تاریخ به چاپ رسانده است. در این کتاب مهمترین رویدادهای تاریخی ایران و جهان در هر روز، از نگاه مجاهدین نوشته شده است. بعضی بی اهمیت هستند و بعضی با اهمیت، اما من در این کتاب هرچه گشتم، نتوانستم نامی ازحلبچه ”  پیدا کنم. چرا؟

مگر حمله شیمیایی رژیم صدام صدام حسین و سایر همکاران رجوی، به  حلبچه در کردستان عراق که هزاران نفر ، کودک و پیر و جوان، قتل عام شدند، یک رویداد تاریخی نیست؟ چرا رجوی می خواهد این روز را به  فراموشی بسپارد؟ رجوی بخوبی می داند که هر جا نام صدام حسین دیکتاتور سابق عراق بیاید، وی نیز باید به سهم خود پاسخ اعمال این دیکتاتور باشد، چه در سرکوب مردم عراق و چه در سرکوب مردم ایران.

در تاریخ 16 مارس 1988 نیروهای ویژه صدام حسین، تحت فرماندهیعلی حسن المجیدپسر عموی صدام حسین  که بعدهه به علی شیمیایی مشهور شد، به  شهر کردنشین حلبچه حمله کردندمردم این شهر به  جرم خیزش علیه صدام حسین باید مجازات می شدند، بنابراین ابتدا نیروهای رژیم صدام حسین  با آتش گلوله های توپ و خمپاره ساکنین این شهر را مورد تهاجم قرار دادند و سپس با انواع سلاح های شیمیایی به کشتار مردم این شهر پرداختند. تنها پس از گذشت چند ساعت از حملات شیمیایی صدام حسین، هزاران زن و مرد و کودک درحلبچه جان سپردند.Sobhani-sara-afsane

پس از گذشت سال ها تصاویر تلویزیونی خود گویای عمق این جنایت است. سطح کوچه های خاکی و خانه ها با خاک یکسان شده اند، این شهر دورافتاده و عقب نگاه داشته شده ی کردستان پر از اجساد مردان، زنان و کودکان و احشام و حیوانات است که زخم، خون و علائم انفجار رویشان دیده نمی شود. پوست اجساد بطرز عجیبی بی رنگ است، چشمها باز و خیره و از حدقه بیرون زده است،به  نظر می رسد که هنگام کارهای روزانه، مرگ مانند صاعقه بر سرشان فرود آمده است.برخی فقط آنقدر توان داشته اند که خود را به  آستانه در برسانند. مادران در آخرین لحظه کودکانشان را در  آغوش کشیده اند و در صحنه ای دیگرآنجا پیرمردی خود را میان طفل شیرخواره و آنچه که نمی دانست چیست، سپر کرده است.

این جنایت که کودکان در آغوش مادران خود به قتل رسیده اند، دل هر انسانی را به درد می آورد. اما همان موقع نیز در قرارگاه های مجاهدین به جای پخش این تصاویر تلویزیونی، که در شبکه های تلویزیونی سراسر جهان به  نمایش در آمده بود، فیلم های ملاقات مسعود رجوی و صدام حسین دیکتاتور عراق نشان داده می شد، و ما در بی خبری برای راهگشایی های!! ایدئولوژیکی و استراتژیکی رجوی دست می زدیم و هورا می کشیدیم.

name=”Grafik3″ align=”BOTTOM” border=”0″ />

گزارش رادیو فردا ـ نیما تمدن

در نوزدهمین سالگرد بمباران شیمیایی حلبچه درحالی فرا رسیده که به گفته مردم این شهر، دیگر هیچ اثری از صدام حسین و حکومت او نیست، اما زخم های برجای مانده همچنان ملتهب اندهر روز ۱۶ مارس سال ۱۹۸۸ چند روز پس از درگیری های سنگین پیشمرگه های کرد با نیروهای ارتش عراق هواپیماهای نظامی بر فراز این شهر کردنشین به پرواز در آمدند و هنگامی که مهمات خود را تخلیه می کردند، دسته دسته شهروندان حلبچه نفس های آخرشان را می کشیدند .

انواع گازهای اعصاب، سارین، خردل و ترکیباتی از سیانور اثرات متفاوتی بر قربانیان می گذاشت: برخی می خندیدند؛ شماری مایعات سبز رنگ استفراغ می کردند و پوست بدن عده ای دیگر ملتهب و متورم می شد تا جان بدهند.

«همچون پرندگان می مردیم …»

عثمان علی غفور که در زمان رویداد کودکی ۱۰ ساله بود، آن روز را این چنین به خاطر می آوردمن به چشم خودم دیدم که مردم مثل پرندگان جان می دادند. بعضی از مردم به سبب تاثیرات مواد شیمیایی در حال مرگ می خندیدند. وقتی هواپیماها بمب هاشان را می انداختند، ابتدا بوی خوبی به مشام می رسید، اما بعد همه پرنده ها از آسمان به زمین می افتادند و بعد انسان ها روی زمین می افتادند. همه این اتفاق ها تقریبا از ساعت یازده و نیم شروع شد و تا عصر ادامه داشت

پس از پایان جنگ ایران و عراق، با توجه به بروز جنگ داخلی میان احزاب کرد عراقی، زمینه ای برای نفوذ و سیطره احزاب اسلامی تندرو در شهر حلبچه فراهم شد.

حتی از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۳، شبه نظامیان اسلامگرای انصار الاسلام، کوهستان های شرق حلبچه را اشغال کردند اما با آغاز جنگ عراق، نیروهای آمریکایی با کمک پیشمرگه های کرد توانستند این منطقه را از کنترل انصارالاسلام خارج سازند بشارت، مدیر مرکز اتحادیه جوانان کردستان در شهر حلبچه، وابسته به حزب دموکرات کردستان، به رادیو فردا می گوید همین قدرت گیری اسلامگرایان در دهه ۹۰ عامل عقب ماندگی حلبچه شد.

به گفته آقای بشارت در این ۱۹ سالی که از زمان وقوع بمباران شیمیایی حلبچه می گذرد و با توجه به تلاش رسانه ها برای جلب افکار عمومی به این شهر، میزان کمک ها و بازسازی حلبچه ناکافی بوده است «مسئولان حکومتی از اتحادیه میهنی کردستان و یا حزب دموکرات که در این سال ها در راس هرم قدرت بودند، از نظر فرهنگی و یا زیرساخت های اقتصادی، خدمت چندانی نکردند.پارسال هم که دیدیم صدای مردم درآمد و بنای یادبود قربانیان حلبچه را به آتش کشیدند. این اعتراض های عمومی به نامساعد بودن شرایط و امکانات همچنان ادامه دارد و حتی مردم امسال هم مراسم رسمی برای یادبود قربانیان برگزار نمی کنند. چون از وضع معیشتی و وعده های تحقق نیافته مسئولان عصبانی هستند

در جریان اعتراض عمومی مردم حلبچه در سال ۲۰۰۶، بنای یادبود قربانیان به آتش کشیده شد؛ پلیس به روی هزاران تظاهرکننده آتش گشود و یک نوجوان ۱۴ ساله کشته شد .

به گفته مردم حلبچه هنوز هم ده ها بیمار و مجروح بازمانده از بمباران شیمایی با سختی به زندگی شان ادامه می دهند و در انتظار درمان هستند.

این گروه از مجروحان، غیر از افرادی هستند که از آسیب های روحی روانی و یا جسمی آن حادثه مانند عوارض پ.ستی یا نازایی رنج می برند.

زنان و جوانان؛ شهری بدون آرزو؟

حمیده جمال محمد، دختر پر انرژی ۲۸ ساله ای است که همه توان خود را صرف اداره مرکز آموزش و توسعه اجتماعی زنان در حلبچه می کند

حمیده در زمان بمباران شیمیایی ۹ سال داشته و بسیاری از اعضای خانواده اش را در این حادثه از دست داده است.

او سال های سخت آوارگی در ایران را به خاطر می آورد و می گوید از سال ۲۰۰۱ که این مرکز فرهنگی را برای زنان راه اندازه کرده وضع روحی زنان بهتر شده استبعد از ۱۹سال که از حادثه حلبچه می گذرد ما خیلی خوشحالیم که امسال صدام حسین و یارانش اعدام شده و به سزای کارشان رسیدند. ولی حالا مشکل ما این نیست که برایمان خانه و جاده درست کنند، مشکل اصلی ما روحی است. مربوط به ضربه ای است که در پی شهادت ۵ هزار تن از مردم این شهر به ما وارد شده. می خواهیم که مقامات بیشتر در زمینه های فرهنگی و اجتماعی به ما کمک کنند. اکثر قربانیان حادثه حلبچه زن بودند و حالا هم اصلی ترین کسانی که جور ناملایمات را تحمل می کنند زنان هستند که آسیب پذیرترند

حمیده و شماری دیگر از زنان حلبچه گرچه با اندک حمایت مالی که از سوی مقامات سلیمانیه دریافت می کنند به کارشان ادامه می دهند، اما در این مدت توانسته اند با دایر کردن کتابخانه، کلاس های خیاطی و کامپیوتر و زبان انگلیسی و یا تشکیل تیم های ورزشی بانوان به تغییر روحیه زنان حلبچه کمک کنند.

زنان حلبچه به گفته آگاهان در سال های پس از بمباران شیمیایی و آوارگی در ایران و همزمان با قدرت گیری گروه های اسلامی در این شهر، به تدریج از هویت کردی خود دور شده اند تاحدی که امروزه کمتر دختری در این شهر با لباس های رنگارنگ کردی دیده می شود.

اغلب دختران در عوض ترجیح می دهند از پوشش رایج در ایران یعنی مانتو و مقنعه یا روسری استفاده کنند.

در حلبچه ای که نزدیک به ۵۰ هزار نفر جمعیت دارد، حمیده، مدیر مرکز فرهنگی زنان از تلاش هایش برای احیای فرهنگ کردی میان زنان این شهر می گویدحالا همه سعی ما در این مرکز این است که به سیمای واقعی حلبچه در سال های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ بازگردیم. به آن روزهایی که در دهه ۴۰ میلادی در اینجا فرماندار زن داشتیم. قبلا گروه های نقاشی و موسیقی زنان در این شهر فعال بوده اند و زنان آزادی بیشتری داشته اند. ما تلاش می کنیم به آن روزها برگردیم. در عین حال سعی می کنیم همزمان با بازگشت به ریشه هایمان، نگاهی به آینده هم داشته باشیم، مثلا مسایل مربوط به زنان در دنیای مدرن و یا به کارگیری تکنولوژی معاصر. البته چون در ایران بوده ایم ناخودآگاه از پوشش مانتو و روسری تاثیر گرفته ایم

در مرکز جوانان حلبچه، همه از نبود امکانات فرهنگی و ورزشی می گویند از اینکه از یک سینما یا سالن تئاتر و یا ورزشگاه در این شهر اثری نیست و حتی به گفته مدیر این مرکز، حلبچه حتی جایی مثل کافی شاپ ندارد که جوان هایش آنجا بنشینند.

بشارت،  مدیر مرکز اتحادیه جوانان حلبچه، در میان جمعی از دختران و پسران جوان این شهر به ما می گویداگر بخواهم جوانان حلبچه ای را در یک کلام تعریف کنم مجموعه افرادی هستند که برخلاف همسن های خود در دیگر کشورها، به دور از هرگونه رویا و آرزو روزگار می گذران

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes