ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
ماهواره ای که پرتابش صفوف دوست و دشمن را روشنتر کرد، نقدی بر مواضع ایرج مصداقی
بقلم داود باقروند ارشد
سقوط و عقب ماندگی ایران بعنوان یکی از قدرتهای جهانی از زمانی شروع شد که در غرب انقلاب صنعتی انگلستان کشورهای غربی را به سلاحهایی مدرن مجهز نمود[1]تلاش عباس میرزا شناخت رمز پیشرفت غرب بود. لیکن تا چه میزان به این هدف دست یافت؟ آیا تمایل به شناخت رمز پیشرفت غرب لزوما به معنای توانایی در کسب واقعی آن بود؟ تلاش عباس میرزا شناخت رمز پیشرفت کشورهای اروپایی و نیز اسباب ترقی و اعتلای دولت روسیه آن زمان بود. لیکن نه درک رمز آن پیشرفت بسادگی متحقق میشد و نه تهیه اسباب ترقی بسادگی فراهم میگردید شاید برای درک بهتر این تلاش نقل سخنی تاریخی از خود وی پسندیده باشد تا دریابیم مشکل اساسی ما پس از یک قرن و اندی هنوز پابرجاست:مسیو پ ام ژوبر فرستاده ناپلئون در ۱۸۰۶ از عباس میرزا [viii]در اردوگاه جنگ روسها دیدن کرد. ولیعهد قاجار سخت در جستجوی علل بنیادین پیشرفت اروپا بود”: بخشی از نوشته مسیو ژوبر[ix] به قرار زیر است:عباس میرزا به ژوبر میگوید: مردم به کارهای من افتخار میکنند، ولی از ضعف من بیخبرند. چه کنم که قدرت و قیمت جنگجویان مغرب زمین را داشته باشم؟ …نمیدانم این قدرتی که شما )اروپائیها( را بر ما مسلط کرده و موجب ضعف ما و ترقی شماست چیست؟ شما در قشون جنگیدن و فتح کردن و به کار بردن تمام قوای عقلیه متبحرید و حال آنکه ما در جهل و شعب غوطهور و به ندرت آتیه را در نظر میگیریم. مگر جمعیت، حاصلخیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتراست؟ یا خداییکه مراحمش بر جمیع ذرات عالم یکسان است خواسته شما را برتری دهد؟ گمان نمیکنم. اجنبی حرف بزن! بگو من چه باید بکنم که ایرانیان را هشیار نمایم” [x]بر همین اساس نخستین حوزه جامعه ایرانیکه تحت تاثیر تحولات غرب مورد تحول و رفرم جدی قرار گرفت ارتش ایران بود. عباس میرزا و قائم مقام_ وزیرش در جنگ با عثمانیان_ به ضعف توپخانه، سواره نظام، سلاح های ارتش ایران آگاه شدند و به فکر نوسازی ارتش ایران افتادند و به این ترتیب رو به کشورهای فرانسه و انگلستان کردند. که توانستند با اتکاء به آن شرق و جنوب را به اشغال در آورده و به بردگی و حتی در مواردی به نابودی بکشانند.
تمامی نکبت دامن گیر ایران و ایرانی تحمیل شده توسط استعمار کهنه و نو و… در دوره های قاجار و پهلوی تماما ناشی ضعف حکومت ایرانِ عقب افتاده از پیشرفت صنعت که در آن زمان خودش را در مقدمترین ابزار پیشرفت در قدرت نظامی نشان میداد بوده است. نتیجه این ناتوانی نظامی و تکنولژیک در کلی ترین برآورد حاصلش، نابودی میلیونها ایرانی (قحطی های تحمیلی)، جدا شدن 70% خاک کشور از ایران توسط روسیه تزاری، انگلیس و عثمانی، به یغما رفتن منابع عظیم نفتی ، معادن زیرزمینی، آثار باستانی، منابع انسانی، تبدیل بسیاری از درباریان و سیاستمداران ایرانی به خودباختگان و خائنین به کشور که حاضر میشدند سر سردارانی همچون امیرکبیرها، ستارخانها و مصدقها … را که سر در مقابل قدرقدرتها خم نمیکردند را به نمایندگی از استعمار بی سر میکردند و میکنند. رواج ذلت و خواری در میان توده ها در قبال قدرقدرتهای بزرگ!!! با برداشتن و گذاشتن سربازی (رضاخان) بعنوان حاکم در کشور کهن سال ایران. به شکست کشاندن تلاش بپا خاستن و خلاص شدن از نکبت 2500ساله استبداد سلطنتی در مشروطه با کودتای 1299 رضا خان، و سپس در 28 مرداد 1332 بدست محمد رضا شاه. امروزه نیز همان اهداف در تحریمهای استعماری زورگویانه به یاری همان جنس سیاست بازان خود فروخته جهت عقب و ضعیف نگهداشتن کشور تداوم مییابد.
به قطع و یقین ضعفهای درونی ایرانیان(بی تدبیری حکام، ضعفهای فرهنگی، احساس خودکفایی کاذب…همچون امروز) از دلایل عمده چنین عقب ماندگیها جهت بهره برداری دشمنان از آن در تحمیل ستمها و شکستها و خسارات تاریخی و جبران ناپذیر بوده و هست.
ایرانیان باید این ضعفها را که کم وبیش هنوز هم با خود میکشند رفع کنند. تا به پیشرفت و ترقی و مناسباتی دمکراتیک درونی برسند. نکته اساسی ایکه این ضعفهای درونی ایرانیان تنها به خودشان مربوط است، و صادر کننده مجوز دخالت خارجی و توجیه همدستی وطن فروشان با آنها، در محروم نگهداشتن ایران و ایرانی از پیشرف و ترقی و کسب قدرت دفاع از خود و توجیه تجاوز و یا دخالت در امور داخلی ایران نیست. این تنها راه پیشرفت و ترقی استقلال طلبانه و ماندگار است.
کشورهای خارجی مدافع ایران یا دشمن آن
هیچ کشوری در جهان خواهان یک ایران قوی، غیر قابل تجاوز، آزاد و مستقل و دمکراتیک و پیشرفته نیست. نمایش مضحک مخالفت با حکومتهای توتالیتر و دفاع از حقوق بشر توسط برخی کشورها تنها باین دلیل اصلی و عمده است که این حکومتها سر بر آستان مراکز قدرت جهانی نمیگذارند.
از سویی نیز، بسیاری کشورها خواهان نابودی ایران یا تجزیه آن[2]طرح کامل برنارد لوئیس برای تجزیه ایرانhttps://www.nototerrorism-cults.com/?p=18846، بسیاری نیز متناسب با منافعشان خواهان حفظ ایران در ضعیفترین شکل آن تحت تاثیر تضادها و شورشهای درونی با علم کردن حقوق بشر و اشک تمساح ریختن برای مردمِ (براستی تحت ستم)ایران البته نه برای نجات مردم، بلکه جهت بهره برداری بهتراز شرایط داخلی ما در جهت منافع خودشان در دوشیدن ایران در پای میز مذاکره سیاسی و امضای قراردادهای اقتصادی و خارج کردن ایران از دور رقابت طبیعی منطقه ای، در تمامی زمینه های اقتصادی، سیاسی و یا دفاعی است.
دیگر کشورها نیز، در خوش بینانه ترین شق، اگر مانند اسرائیل، عربستان، نئوکانها دشمن نباشند، رقیبی هستند که میتوانند حتی اگر دستشان برسد شما را نابود و یا در خود حل کنند. بنابراین تنها دوست ایران، مردم وطن پرستش است و بس.
خائنین خودفروخته ای مانند مسعودرجوی و رضا پهلوی و شورای مدیریت گذار و …، یاغیروابستگان به خارجی اما نادان و قدرت طلبان ورشکسته به تقصیر، جهت رسیدن به اهداف و منافع حقیر خود، خواسته یا نا خواسته در جهت منافع دشمنان قصم خورده ایران و ایرانی استدلالشان این است که قدرت نظامی و تکنولوژیک و اقتصادی حکومت ایران به ضرر خواستهای دمکراتیک مردم ایران است. عینا استدلال نتانیاهو، ترامپ و دیگر نئوکانها.
در تاریخ کشورها، قدرت نظامی و تکنولوژیک و اقتصادی کشور نتوانسته است سد و مانعی بر سر راه تحولات دمکراتیک درونی آن باشد. چه در زمان شاه که او پنجمین ارتش جهان را داشت، چه در شوروی که دومین قدرت اتمی جهان بود، چه در اروپای شرقی در لهستان، چه در مصر، و تونس و چه در آفریقای جنوبی. هرچقدرهم که این کشورها دامنه قدرت خود را چون شوروی درفضا و یا دیگر کشورها مانند اروپای شرقی و آسیا و آمریکای لاتین و… گسترده نموده بودند دیدیم که وقتی مردمش خواستند کوچکترین کمکی به جلوگیری از فروپاشی آن ننمود. ضمن اینکه تحریمهای 70 ساله علیه کوبا نیز آنرا بسمت تحولات نوع غربی نبرد.
بنابراین همه آپوزیسیون ساختگی، وابسته، نادان و دهن بین که همچون دشمنان ایران و ایرانی تحریمها و عدم پیشرفتها و دسترسی به قدرت دفاعی لازم جهت جلوگیری از هر تجاوز خارجی را در جهت منافع آمریکا و دیگر دشمنان ایران میخواهند و تبلیغ میکنند عملا بر ضد عالی ترین منافع مردم ایران قدم بر میدارند و مردم ایران این دشمنی آشکار را در سینه خود و تاریخش ثبت خواهد کرد.
بیخود نیست که مسعود رجوی جهت یاری به دل سوختگی پمپئو تلاش کرد کمی آب سرد بر دل او بریزد و پرتاب ماهواره را کم اهمیت خواند و نوشت:
ایرج مصداقی و عقاید شبه فاشیستی مجیز گویی و دلالی آمریکا برای حمله به عراق و ایران
مصداقی در تلویزیون میهن تی وی میگوید:
آیا نباید از مصداقی سوال کرد وقتی خودت این چنین دستور العملهای صادره توسط مسعود رجوی را جنایتکارانه میخوانی، خود صادرکننده آن هستی :
مگر غیر از این است که نیروهای عراقی اگر هم تحت حمایت ایران باشند، عراقیانی هستند که بر اساس همه قوانین بین اللملی و انسانی در حال مبارزه با اشغالگر کشورشان (آمریکا) هستند. مگر همین آمریکا بر خلاف تمامی موازین بین اللملی و برخلاف حتی قطعنامه شورای امنیت و مخالفت جهان، کشورشان را اشغال و نابود و به خاک سیاه ننشانده است؟ مگر تمامی بشریت و جهان به تجاوزکارانه بودن تمام جنگ خلیج و در کانون آن اشغال عراق و افغانستان حکم نکرده است؟ آنوقت شما چگونه میتوانید از همان جنایتکار جنگی بخواهید که کسانیکه در کشورشان با این جنایتکاران مخالف هستند و خواستار خروج آنها از کشورشان میگردند چون متمایل به ایران هستند را بمباران و نابود کند؟!!
تـوجه باید کرد که تـفاوت زمــین تا آسمــانی وجود دارد بین اینکه شما از حکومت خودتان بخواهید که مثلا از عراق خارج شود یا از نیروهایی در خارج کشور حمایت بکند یا نــکند. با اینکه از آمـریکا بخواهید مردم کشور عراق را که از میهن پرستترین آنها هستند و جانشان را کف دستشان گرفته اند و داعش دست ساز عربستان و آمریکا را شکست دادند و کشورشان را از ورطه سقوط بدامن داعش نجات دادنــد و با اشـغال کشورشان توسط آمریکا مخالف هستند را کشتار و نابود کند. آنوقت تفاوت شما با جنایتکاران بلک واتر و مسعودرجوی که مردم کرد عراق را وقتی میخواستند با حاکمیت صدام بجنگند میکشت چیست؟ اینها در کشور خودشان هستند و خواهان استقلال و پایان اشغال کشورشان . این مواضع سوپر فاشیستی که دست نئوکانها را نیز از پشت بسته و معتقد است که اقدامات آمریکا خوب است ولی کافی نیست از کجا آب میخورد؟؟؟
مگر آمریکا و انگلیس این جنایت علیه بشریت در عراق را با بهانه قرار دادن اقدامات سرکوبگرانه صدام حسین در کشورش و بکمک دروغهای بوقهایی مانند شما که صدام حسین دارای سلاحهای بیولوژیک و رابطه با القائده و حامی تروریسیم است اجرا نکردند؟ مگر اشغال عراق توسط دلالانی مانند شما بنفع مردم عراق و برای نجات مردم عراق وانمود نشد؟ نکند دمکراسی و حقوق بشر و رشد و شکوفایی و پیشرفت تکنولوژی و … در عراق در حال فوران است و کسی خبر ندارد یا بیست سال است عراق میدان چپاول نفت در سایه جنگ داخلی که به عمد سیستم اطلاعاتی آمریکا براه انداخته تا حضور تجاوزگرانه خودش را توجیه کند است. اینها را لحظه به لحظه اش را بچشم دیده ایم.
ضمنا اگر هم رژیم از نیروهای عراقی حمایت میکند مگر غیر از این است که اولا آمریکا دشمن مشترک ایران و عراق است. در ثانی به یک مبارزه میهنی و وطن پرستانه ضد اشغالگرایانه امپریالیستی مردم عراق کمک میکند.
مگر همین آمریکایی ها و شرکت آدم کشان حرفه ای بلک واترها[3]بلک واتر، ظهور و سقوط یک امپراطوریhttps://www.bbc.com/persian/world/2014/10/141023_u14_blackwaterمردم بیگناه عراق را برای بازی قتلعام نمیکردند. مگر نفت عراق در حال غارت شدن توسط دیک چینی ها نیست؟ آمریکا در عراق چه غلطی میکند که از آن حمایت میکنید؟ چرا از بزرگترین جنایتکار تاریخ معاصر که تمامی جنایاتش روزانه جلوی چشمتان است. از افغانستان گرفته تا عراق و سوریه … حمایت کرده برای سیاستهای جنایتکارانه او دلالی مطبوعاتی میکنید؟ و همچون راستهای افراطی نژاد پرست عقب افتاده آمریکایی از قدرت برتر آمریکا تعریف و تمجید میکنید؟ و دستور قتلعام صادر میکنید.
مصداقی در اوج بلاهت ضمن دیکته به آمریکا از عدم شدت عمل آمریکا انتقاد میکند و اقداماتش را ناکافی نیز میشمرد!!:
در ادامه منبر چهار ساعته اش مصداقی میگوید:
آقای مصداقی، یعنی حمله آمریکا و جنگ با ایران و یا رفتن به پای میز مذاکره از موضع ضعف و زمانیکه قویترین تحریمهای تاریخ بر ایران حاکم است که چیزی جز تسلیم مطلق محصولی برای طرف مذاکره کننده ایرانی نمیتواند داشته باشد. بنفع مردم ایران ارزیابی میکنید؟!! شما از کی دلالی جنگ طلبها و یا بای دادن منافع ایران در مذاکرات نا برابری که اسرائیل و نئوکانها اساسا این تحریمها و شرایط خاص خلیج فارس را برای همین منظور طراحی و اجرا میکنند بر عهده گرفته اید.
مصداقی که ظاهرا خیالش از هوش و هواس شنوندگان راحت است و فکر میکند هر چه بر دهانش آمد را میتواند بیرون بریزد میگوید:
عجب! برای کم کردن خسارت!!! چگونه آقای مصداقی؟
تعجب نکنید او ادامه میدهد:
مصداقی خود شیفته چند روز قبل مدعی بود:
اما در قبال پرتاب ماهواره خواستار پیشرفت خط آمریکا و اسرائیل و عربستان در ایران شد و گفت آمریکا باید با قاطعیت برخورد کند! یعنی در نهایت حداقل از پرتاب ماهواره جلوگیری کند یا با رژیم برخورد کند؟ پس آن آبرو چه شد که باید از آن دفاع میشد؟
بحث دفاع از سپاه و رژیم نیست. بحث بر سر این است که تا بوده، سیاست زدگی در میان سیاست بازان ایرانی که نمیتوانند بین منافع ایران و ایرانی و خواسته هایی که در درون کشور دارند و الزامات این خواسته ها و نحوه و بهای کسب آنها تفکیک قائل شده و به دام دشمنان ایران و ایرانی نیفتند. گذشته از کسانی همچون مسعودرجوی که مزدوری میکند، و یا آنها که فرصت طلبانه بدنبال قدرت طلبی به بهای سرنوشت یک کشور هستند. بلکه آنها که بی خردانه و دهان بینانه سرنوشت مردم ایران را بازیچه سرگرمی و پر کردن اوقات بیکاری خود در خارجه میکنند و عملا همگی یک مسیر علیه عالی ترین منافع مردم ایران را میپیمایند مطرح است.
آنها حتی درک نمیکنند که اگر دست رژیم در شرایط کنونی از حمایت عراقیها، یمینی ها و سوریها و لبنانی ها کوتاه شود، راحتتر در دام اسرائیل، عربستان و آمریکا و دیگر متحدین خاموششان گرفتار میشود. آیا نتیجه بلافصل این کوتاه آمدن در قبال خواسته های اسرائیل و عربستان واسرائیل فراموش شدن همه داد و فغانهای سازمانهای حقوق بشری نخواهد بود؟ اگر رژیم همین فردا پای میز مذاکره با ترامپ بنشیند آیا ترامپ بلافاصله در کاخ سفید حسینیه براه نخواهد انداخت؟ و به سینه زنی نخواهد پرداخت؟ فراموش کردید که برای یک عکس گرفتن با رهبر کره شمالی چه عاشقانه از او تعریف میکرد؟ و یا همانگونه که سعودیها با دادن باج به ترامپ به رقص شمشیر وادارش کردند و چشم بر روی قطعه قطعه شدن قاشقچی توسط دستگاه سلاخی عربستان بست. این است ماهیت اینها و آنچه بدنبالش هستند. و شما در حال دلالی آن بر ضد منافع مردم ایران تلاش میکنید.
عقل کل فکر میکند نیروهای خارجی مقابل رژیم همه این فشارهایشان برای منافع مردم ایران است که میگذارند. که در اوج بلاهت و نعل وارونه زدن هواسش هست که سفید کاری مواضع فاشیستی ضد ایرانی اش را با در گیومه وارد کردنِ اینکه
عجب!!
جهت اطلاع اینکه، پرتاب ماهواره حق قانونی ایران است. و آمریکا و همپیمانان همه پیاله اش بدروغ وانمود میکنند که نقض قطعنامه 2231 است. بعضی دیگر مراکزی که همین خط را پیش میبرند صدای آمریکاست و رادیو فرانسه و بی بی سی است.
واقعا کی باور میکند که صدای آمریکا که از گلوی تقی زاده نامی سخن میگوید مدافع منافع حسن روحانی و سیاستهایش باشد.
ولی چون تقی زاده میدانند که اگرچه مردم عامی و دهن بین خارجه را میتوان تحمیق کرد ولی بسیار ناظران که محتوای قطعنامه را خوانده و میدانند مجبور است که آسمان ریسمان بافته بگوید که ضمن اینکه مغایر قطعنامه 2231 بوده و برخلاف حرف آیت الله خامنه ای و تضعیف دولت روحانی است!!!؟؟
درصورتیکه به گزارش رادیو فرانسه: در حالی که وزارت امور خارجه فرانسه همانند آمریکا این اقدام را نقض قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل دانسته و آن را شدیداً محکوم کرد، وزارت امور خارجه روسیه اعلام کرد که این اقدام مغایرتی با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ندارد.
سخنگوی وزارت خارجه روسیه در این خصوص تصریح کرد: «نه قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و نه برجام، هیچیک ایران را از فعالیتهای صلحآمیز در فضا منع نمیکنند و ادعای آمریکا مبنی بر این که موشکهای ماهوارهبر ایران میتوانند کلاهک هستهای حمل کنند، بیاساس است.
تحریمها قلدرانه اقتصادی و نظامی و فنی ایران صد در صد به ضرر مردم ایران و جنبش دمکراسی خواهی ایرانیان است. حتی اگر آنگونه که مدعیان میگویند یک ریال هم از برداشته شدن تحریمها به مردم ایران نرسد. تحریمها به سود دشمنان مردم ایران و مزدوران با جیره و مواجب همچون مسعودرجوی، رضا پهلوی، سلطنت طلبهای داغتر از خودش، و دیگر وابستگان به عربستان و اسرایئل است. دانش فضایی حق مسلم مردم ایران شاید قبل از بسیاری دیگر کشورهای جهان است.
داود باقروند ارشد
26 آوریل 2020
References
1. | ↑ | تلاش عباس میرزا شناخت رمز پیشرفت غرب بود. لیکن تا چه میزان به این هدف دست یافت؟ آیا تمایل به شناخت رمز پیشرفت غرب لزوما به معنای توانایی در کسب واقعی آن بود؟ تلاش عباس میرزا شناخت رمز پیشرفت کشورهای اروپایی و نیز اسباب ترقی و اعتلای دولت روسیه آن زمان بود. لیکن نه درک رمز آن پیشرفت بسادگی متحقق میشد و نه تهیه اسباب ترقی بسادگی فراهم میگردید شاید برای درک بهتر این تلاش نقل سخنی تاریخی از خود وی پسندیده باشد تا دریابیم مشکل اساسی ما پس از یک قرن و اندی هنوز پابرجاست:مسیو پ ام ژوبر فرستاده ناپلئون در ۱۸۰۶ از عباس میرزا [viii]در اردوگاه جنگ روسها دیدن کرد. ولیعهد قاجار سخت در جستجوی علل بنیادین پیشرفت اروپا بود”: بخشی از نوشته مسیو ژوبر[ix] به قرار زیر است:عباس میرزا به ژوبر میگوید: مردم به کارهای من افتخار میکنند، ولی از ضعف من بیخبرند. چه کنم که قدرت و قیمت جنگجویان مغرب زمین را داشته باشم؟ …نمیدانم این قدرتی که شما )اروپائیها( را بر ما مسلط کرده و موجب ضعف ما و ترقی شماست چیست؟ شما در قشون جنگیدن و فتح کردن و به کار بردن تمام قوای عقلیه متبحرید و حال آنکه ما در جهل و شعب غوطهور و به ندرت آتیه را در نظر میگیریم. مگر جمعیت، حاصلخیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتراست؟ یا خداییکه مراحمش بر جمیع ذرات عالم یکسان است خواسته شما را برتری دهد؟ گمان نمیکنم. اجنبی حرف بزن! بگو من چه باید بکنم که ایرانیان را هشیار نمایم” [x]بر همین اساس نخستین حوزه جامعه ایرانیکه تحت تاثیر تحولات غرب مورد تحول و رفرم جدی قرار گرفت ارتش ایران بود. عباس میرزا و قائم مقام_ وزیرش در جنگ با عثمانیان_ به ضعف توپخانه، سواره نظام، سلاح های ارتش ایران آگاه شدند و به فکر نوسازی ارتش ایران افتادند و به این ترتیب رو به کشورهای فرانسه و انگلستان کردند. |
2. | ↑ | طرح کامل برنارد لوئیس برای تجزیه ایرانhttps://www.nototerrorism-cults.com/?p=18846 |
3. | ↑ | بلک واتر، ظهور و سقوط یک امپراطوریhttps://www.bbc.com/persian/world/2014/10/141023_u14_blackwater |