ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
به مناسبت چهارم خرداد سالگرد تاسیس یک تشکل مافیایی: آقای مسعودرجوی مجاهدین دو قتلعام تجربه کرده اند یکی سال 1367 یکی طی 40سال توسط خود شما که کماکان ادامه دارد
همگان شعارهای ضد امپریالیستی سالهای اوایل انقلاب 1357 مسعودرجوی را بیاد دارند، که ضمن سوپرانقلابی جازدن خودش، رژیم حاکم را ارتجاعی و جاده صاف کن آمریکا مینامید، و قصم حضرت عباسش برای باوراند ادعاهایش، شعارِ “ویتنامی دیگر در ایران برای آمریکا بسازیم” بود.
برای اعضای ساده و بی تجربه و سیاست زده ای چون ما جوانان آن دوره که ادعاهای توخالی رجوی را جدی گرفته و باور میکردیم، از سالهای 1358 در بخش سیاسی سازمان مجاهدین همواره این سوال را مطرح میکردیم، که چرا ما بایددر خارج کشور از طرف سازمان با دولتها و احزاب سیاسی و سازمانهای حقوق بشری … گفتگو و حمایت آنها را جلب کنیم. در صورتیکه در تمامی موضعگیریها و کتابها و پیامها و آموزشهای سازمان این ارگانها بعنوان ارگانهای امپریالیستی که در خدمت استعمار و استثمار کشورها و خلقهاست یاد میشود؟
در این رابطه همواره جواب مسعود رجوی این بوده که:
سالهاست همگان شاهدند که این مخفی کردن به اصطلاح ماهیت انقلابی آنهم از آمریکا، همانقدر فریبنده است که گریه نوزادی برای جلب توجه مادرش است، که میداند نوزادش یا شیر میخواهد و یا جایش را خراب کرده است ولا غیر. چرا که این مسعودرجوی چه در راهروهای کانون قدرت همان امپریالیسم، چه هنگام پذیرایی از سناتورها و… هزاران بار اثبات کرده که برای زنده ماندن شیر و پاک کردن گنده کاریهایش نیاز به حمایت دارد. و تنها کسی که در حال فریب خوردن است خود رجوی است که در حال فریب خودش است نه آمریکا. شاهد اینکه، امروزه رجوی که رژیمِ جاده صاف کن امپریالیسیم سابق را بخاطر مبارزه اش را همان آمریکا تروریست میخواند!!! و این رجوی است که جاده صافکن امپریالیسیم شده است.
توگوشی خوردن رجوی از حامیان و جیغ بنفش او
بسیار شگفت انگیز بود که در پیام عاشورای 1393 مسعودرجوی امام زمان خود خوانده فرقه مجاهدین دقیقا همان مواضع را که سالیان مخفی میکرد را علنا بیان کرد که سازمان ملل و یونامی و حقوق بشر فقط یک مشت حرف است و نوشته روی کاغذ. و فریاد میزد که “روزِ” استعمار و سازمانهای حقوق بشری فرا خواهد رسید و آنها را اینگونه تهدید کردید:
باید به مریم رجوی و بخصوص به همسر مشترکش با دیگر زنان مجاهد گفت، باعث بسی تاسف است که بعد از نزدیک چهار دهه شکستهای روشن استراتژیک – سیاسی- نظامی و صد البته ایدئولژیک که مسعودرجوی برای مجاهدین رقم زده است و محصولی جز مرگ و خونریزی و رنج و شکنج برای مردم ایران در کل و مجاهدین و خانواده های آنها بطور خاص نداشته است، شما نه تنها از این شکستها درسی نه آموخته اید، بلکه فریبکارانه همه تعهدات بین اللملی خودتان در دست برداشتن از تروریسم و خشونت را فقط برای خارج شدن از لیست تروریستی آمریکا و اروپا داده بودید. شما تعهد کرده بودید که دیگر به تروریسم بازنگردید، ولی نعره های فوق الذکرشما که از اعماق افکار داعشی شما بر میخیزد، بدین معناست که تعهدتان تاکتیکی بوده استراتژی شما همان خشونت و جنگ و خونریزی و سر بریدن است.
آقای رجوی جهان تغییر کرده است، جهان امروز و ایرانیان همه علیه تروریسم و خشونت از هر نوع آن هستند. مردم صلح دوست ایران بوضوح به همه جهان نشان داده اند که همه انواع خشونت را نفی میکنند. مردم دنیای متمدن نیز علیه خشونت میباشند و کوته بینانه خواهد بود که فکر کنید میتوانید آنها را با بزک کردن مریم رجوی و فریب نامه ده ماده ای گول بزنید.
نسل جدید ایرانیان فریب دجالگری شما را نمیخورند
مطمئن باشید حتی اگر دنیای متمدن را نیز فریب دهید، هرچند همه علائم و شواهد و سرنوشت مجاهدین تا همین امروز حاکی از این است که نتوانسته اید ماهیت سوپر ارتجاعی خود را مخفی کرده و آنها را فریب دهید. ایرانیان به هیچ وجه یک دولت اسلامی بغداد و شام از نوع ایرانی را تحمل نخواهند کرد. هرچند ما دفاع شما از دادگاههای خلخالی برای اعدام یدون محاکمه در نشریه مجاهد را نه خوانده و نه فهمیدیم، که بروشنی ماهیت قرون وسطایی شما بود. امروزه شما که در عراق با پیاده کردن “دولت اسلامی بغداد شام خود را” روی اعضای مجاهدین، امتحان پس دادید. رسوا تر ازآن هستید که دیگر کسی فریب شما را بخورد.
ایرانیان خواستار تغییرات از طریق دمکراتیک بوده و میخواهند که با مردم بقیه جهان در صلح و آرامش باشند. حتی اگر بتوانید آنگونه که در پیام گفتید یکی دو تیم تروریستی به اینطرف و آنطرف اعزام کنید و دوباره دست به ترور و قتل بزنید، راه بجایی نخواهید برد. توجه کنید که دنیای متمدن بن لادن را شکست داد و آی سیس هم در عراقی که فکر میکردی برای نجات تو آمده اند و آنها را انقلابیون عراقی نیز خواندی، توسط ایرانیان کمرشکن شد.
شما ضمن عادت همیشگی خودتان با ریختن اشک تمساح برای اعضاء تلف شده مجاهدین در اشرف، لیبرتی و جاهای دیگر و امروز در مرگ و میرهای مشکوک و زیر فشارهای عصبی طاقت فرسا در آلبانی در تلاش برای فریب مجاهدین که محصول سیاستهای دجالگرانه امام زمان بازیهای شماست، فرمان به کشتن، خونریزی و انتقام و آماده سازی برای نبرد نهایی دادید؟! مالیخولیایی قدرت پرست، کدام نبرد نهایی؟ دههاست که به سوراخی حزیده ای و حتی یک نفر هم طی این سالها به فرقه ننگینت نپیوسته، مرتب اعضای اسیر با رسیدن به سنین کهولت درحال مرگ ومیرند آنوقت هذیانات نبرد نهایی را فریاد میکنی؟
از جمله هذیاناتت، فرمان به انتقام از آمریکا و سازمان ملل و … بود!!! تویی که بعد از ترور سلیمانی توسط آمریکا جشن گرفتی که پیام این ترور این است که آمریکا میخواهد مسعود و مریم را به تهران ببرد. آنقدر به حماقت عمیقی دچار شده ای که نتوانستی خود را کنترل کنی و به میدان پریدی و اعلام کردی سال 2020 سال سرنگونی رژیم توسط آمریکا و رفتن مسعود ومریم رجوی به تهران است!!!! دیدید که چیزی نبود جز خوابهای پنبه دانه ای دو شتردوکوهانه مجاهدین.
گذشته از نعره های عصبی شما، فرد باید عقل سلیم و رابطه اش با واقعیت را بطور کامل از دست داده باشد که فرمان به قتل و انتقام از جدا شدگان بدهد زمانیکه ساکنین اشرف 3 حتی قادر نیستند که از این زندان خارج شوند. حتی قادر نیستند جز در بیمارستانهای آلبانی جایی را اشغال کنند. این سرنوشت و این نابودی فرد فرد مجاهدین سالیان بود در اشرف ورق خورده بود و عملا مرده ای بیش نبوده اند. آخرین باریکه نیروهای عراقی به اشرف حمله کردند شاهد بودید که آدمک های مجاهدین (مجاهدین تراز مکتب شما) مرگ و رها شدن از زندانت را به مقاومت در مقابل قاتلین خود ترجیح داند. و هیچ دفاعی از خودشان نکردند و عراقیان تا توانستند کشتند و تا توانستند اسیر کردند و بردند. با این محصولات انسانی است نوید نبرد نهایی میدهی؟
اما مجاهدین سوپر انسان شما که قرار است با دست خالی کوهها را جابجا کنند تنها کاری که ازآنها برآمد تلف شدن بود و لاغیر. شما تنها و تنها امام و رهبر و نوید دهند مرگ، نابودی،ذلت ،تحقیر، پستی و نکبت برای مجاهدین اسیر و شاخص برجسته وطن فروشی و هموطن کشی برای ایرانیان بوده و هستید.
مجاهدینی که طی دهه ها فقط به این دلیل که مجبور نباشید به بی لیاقتی و شکستهایتان اقرار کنید، از آنها آدمکهای بی روح و درمانده ساخته اید. راستی چندصد بار آنها را که در اشرف کشته شدند را لعن و نفرین کردید؟ و خدا بداد بقیه که در آن تهاجم جنایتکارانه جان سالم بدربردند. مطمئن هستم که ترجیح میدادند آنها نیز کشته میشدند اما دوباره گیر شما و فشارهاییکه رویشان میگذارید نمی افتادند. و میدانیم که همه آنها که کشته شدند از بهترین آدمک های شما بودند. راستی شما دارید با این فرمان “میکشم میکشم هرکه برادرم کشت … ” و اینکه “اگر اینبار آمدند آنها را بکشید“، به قالتان خط میدهید که اگر اینبار آمدید مانند همیشه از دور بزنید؟!! تا برای استمرار حضور امن شما و مریم در خارجه و مطرح شدنتان در رسانه ها شهید و باروت کافی تامین شود. البته اجازه بدهید به زبان خودتان حرفهای شما را برای بیرون مجاهدین ترجمه کنم.
پیام آشکار شما به قاتلین عراقی این است که
بسیار مسلم است که شما سر سوزنی برای اشرفیان و اینکه کشته یا بیمار شوند و از همه حقوق انسانی محروم شوند نگرانی ندارید که هیچ همانطور که صدها بار گفته اید آنها همان نرینه های وحشی و مادینه هایی هستند که ضد شما هستند. بله حقیقت در این است. شما سالهاست بعد از شکست کامل مبارزه مسلحانه برای بدر بردن خودتان از پاسخگویی به خلق و حفظ خودتان در رهبری و با خیالهای خام رسیدن به قدرت در ایران توسط صدام، عربستان، و آمریکا … به مجاهدین صدها بار گفته اید که همه تان زیادی زنده هستید. و باید از اینکه زنده هستید شرم کنید. برای دستگاه فکری شما مجاهد شهیدش (تلف شده اش) بدرد میخورد نه زنده اش، زنده اش همه درد سر است. نرینه گی و مادینگی است. حداقل بعد از فروغ صد در صد میدانید که دیگر سرنگونی هم درکار نیست که بدرد به کشتن دادن در فروغی دیگر بخورند. چه برسد به حالا که همه پیرو بیمار و فرسوده و مهمتر از همه همانطور که خودتان بارها وبارها گفتهاید ضد شما شده اند و روزانه در بیمارستانهای تیرانا مرگ را پذیرا شده و قبرستانهای آلبانی را پر میکنند و به تابلو تبلیغاتی شو های مریم رجوی در پذیرایی از سناتورهای سابقا امپریالیست شما تبدیل میشوند. و یا مانند محمد اقبال از جان برکفان کثیف و لمپن شما اینگونه گور ایدئولژیک شما را در پاریس می کند. شما او را به گورکن خود تبدیل کرده اید. او روزی انسانی بوده است.
محمد اقبال لمپن فضولاتخوار رجوی علیه حتی نزدیکان خود اینگونه تبدیل به گورکن ایدئولژیک مسعود رجوی تبدیل شده است.
ببخشید که کمی به زبان درون تشکیلاتی مجاهدین (بزبان خودتان) از مجاهدین یاد میکنم و حرف میزنم. شاید آنها که بیرون از مجاهدین هستند با خلق و خوی شما و رویکرد واقعی شما آشنا نباشند. ولی ما که سه دهه را با سازمان گذرانده ایم هزاران بار تجربه کرده ایم که شما نه تنها مردم ایران حتی کشته های مجاهدین را نیز لعن و نفرین میکنید. مردم ایران را به این دلیل که امام زمان (مسعود رجوی) را نشناختند و مجاهدین را بدلیل اینکه چرا کشته شدند، بله چرا کشته شدند و یا اینکه چرا از زندانهای رژیم زنده بیرون آمدند، لعن و نفرین کرده اید. مگر حرف شما این نیست که، “مجاهدین واقعی در زندانها اعدام شدند”. زهی بیشرمی و وقاحت به این رهبری خود کامه و خود خواهانه. راستی شما چرا زنده از زندان شاه بیرون آمدید؟
تیمهای عملیاتی که از عراق به ایران اعزام میشد و از پاریس یا از اشرف در عراق فرماندهی میشد و همگی بدون استثناء در اولین بازرسی ها دستگیر و یا در همان درگیریها تلف میشدند یادتان هست.
یادتان هست که تیم جلال که در حال عبور از مرز بود تا برای ترور بداخل برود و در مرز با نیروهای بدر درگیر شده بودند و زخمی داشتند و در دمای 60 درجه مناطق مرزی بصره و العماره عراق درخواست آب و کمک کردند و شما که خودتان مانند همیشه پشت بیسیم بودید و میشنیدید نه تنها هیچ کاری برایشان نکردید که آنها را و حتی ما را که کاری به عملیات نداشتیم را لعن و نفرین کردید که چرا در چنین شرایطی با درخواست کمک، شما را در وضعیت نا مناسبی قرار داده اند. پس مجاهد نیستند؟! تا درسی باشد برای بقیه مجاهدین که فقط باید شهید شوند و برای شما سوخت تبلیغی و سیاسی تولید کنند ولاغیر.
یادتان هست که همه 1400 شهید عملیات فروغ جاویدان و همه آنها که توانسته بودند از قتلگاه مربوطه جان سالم بدر برند را لعن و نفرین کردید که شما مجاهد نبوده اید و همه شما باید از کوره گدازان انقلاب ایدئولژیک عبور کنید. و تقصیر آن کار را بگردن مجاهدین انداختید.
یادتان هست که وقتی صدام برای هفت سال شما را بحضور نپذیرفت شما برای او چه خوشرقصیهایی نمودید. فقط بعد از اینکه رژیم صدام را از حمله کردهای عراق در جنگ اول خلیج با کشتار کردها نجات دادید شما را بحضور پذیرفت. یادتان هست که چه کلمات مشمئز کننده ای هنگام روبرو شدن با او بکار میبردید. از اینکه صدبار خدا را شکر کردید که او از دست نیروهای ائتلاف جان سالم بدر برده است. البته او با دادن چند تیربار و سلاح سبک که شما از وزیر دفاع عراق تحویل گرفتید به شما پاداشت کشتار کردهای عراقی را داد. از آن پس شما صدام را صاحب خانه و عراق را وطن دوم مجاهدین خواندید.
عملیات محدود مرزی که با پشتیبانی کامل نظامی، اطلاعاتی، لجستیکی صدام انجام میشد که تنها هزاران کشته و مجروح در دوطرف مرز بجا گذاشته است و قرار بود که رژیم را سرنگون کند را هم فراموش نکرده اید.
دروغهای شما برای مدت بیست سال این بود که روزی خواهد رسید که صدام به شما ایمان آورده و اجازه و حمایت نظامی لازم را برای حمله به ایران جهت سرنگونی رژیم را به شما خواهد داد یادتان هست؟ بجای رژیم، صدام سرنگون شد؟!!
یادتان هست که در جنگ دوم عراق زمانیکه مجاهدین همواره در بیخبری کامل خبری نگهداشته میشوند و میشدند، شما مدعی بودید که آمریکا به عراق حمله نمیکند. حتی در جواب سوال فرضی اینکه اگر آمد و به ما نیز حمله کرد چه میکنیم، گفتید که ما نیز به آنها حمله میکنیم. البته این قبل از فرار مریم و شما از اشرف بود. ولی وقتی بلافاصله فرار کرده و به امن خارجه رفتید فرمان دادید هیچ کس حق شلیک و پاسخگویی ندارد. اما آمریکا حمله کرد و ما نیر در همه پایگاههایمان و حتی همه ستونهای نظامی مان را بشدت بمباران نمودو کشته ها ساخت. بعد از سرنگونی صدام و از دست دادن صاحب خانه تان، در شگفتی کامل اعلام کردید که صدام دیکتاتور سرنگون شده است. مجاهدین مانده بودند که با این برادر و صاحب خانه شما که یک شبه برادر دیکتاتور شده است چه بکنند و معترض بودند. و در جلسات رو در رویتان گفتند که این رویکرد شما یک فرصت طلبی رذیلانه است.
بلافاصله بعد از تسخیر عراق و ملاقات با فرمانده نظامی آمریکایی در اشرف شما با سرور و خوشحالی این تحلیل را توسط احمد واقف ارائه کردید که انشا الله “برادرآمریکا صاحب خانه جدید”، به امام زمانی شما ایمان آورده و کمک خواهد کرد که برویم و رژیم را سرنگون کنیم. تا حدی که از آنها مستمرا درخواست کمک نظامی، هلی کوپترو آموزش خلبانی و … کردید.
سه دهه است که غرب و گنگره و سنای آمریکا را لابی میکنید با این تحلیل که آنها را در درجه اول نسبت به ماهیت خودتان فریب داده و حتی بخدمت بگیرید. آمریکا فریب نخورده است هیچ ولی به ارزش واقعی شما پی برده به همین دلیل شما را خلع سلاح و خلع پادگان کرد. آقای رجوی رهبری امام زمانی اینه؟ البته جواب شما این است که همه تقصیر مجاهدین طلاق نداده است که شما را به تهران نبرده اند و فعلا هستند که چوب و بمب و…بخورند. قبلا گفته بودم که شرم احساس انقلابی است ولی هیهات از ذره ای از آن در شما که به دژخیمی قدرت پرست تبدیل شده اید یافت نمیشود.
در همین پیام بتدریج تروریسم افسار گسیخته شما بارز شده و فرمان توخالی و فریبکارانه، به انتقام از آمریکا و سازمانهای بین اللملی دادید. و اضافه میکنید که آنها شما را فریب دادند و رژیم را برای شما سرنگون نخواهند کرد و ما باید خودمان اینکار را بکنیم. ظاهرا شما تازه وارد کره زمین شده اید؟!! شرم آور نیست که اینرا میگوئید؟ نکند قرار و مداری بوده که طرف آمریکایی زیرش زده است؟ جناب رهبر کبیر انقلاب نوین مردم ایران و جهان، تازه فهمیدید که آمریکا برای شما سرنگون نمیکند؟ سپس برای فریب اعضای تهی مغز خودتان دجالگرانه آمریکا را تهدید میکنید که روزتان فرا خواهد رسید؟ روزی که مشت را با مشت و گلوله را با گلوله پاسخ خواهید داد؟ ویا اجبا اجبا!! آنوقت در اوج ذلت و خاری ناشی از توسری خوردن توسط آمریکا به خوشحالی کردن بسنده میکنید که: حالا که برای ما سرنگون نکرده خودش گرفتار گروه داعش شده. به به چه دستاورد کبیری برای اشرفیان. اشرفیان خوشحال باشید که پیروز شدید؟!! این سرنوشت کسی است که چهل سال است در کفاشی بدنبال گوش کبابی میگردد، و چیزی جز روی سیاه واکسی نصیبش نمیشود.
بی دلیل نیست که روی گروه تروریستی و مادون بشری داعش و پیروزیش در عراق اینقدر سرمایه گذاری کرده اید که عراق را تسخیر کند و اینبار نه صدام و یا آمریکا بلکه برادر داعشیِ صاحب خانه جدید به امام زمانی شما پی برده و برای شما رژیم را سرنگون کند.
آقای رجوی اینها که در فوق آمد سناریوی یک کمدی نیست سرنوشتی است که شما برای یک تشکل به اصطلاح سیاسی رقم زده اید.
آقای رجوی شما مخالفین خودتانچه در میان مجاهدین سابق و چه اعضاء سابق شورا را تهدید به ترور و مجازات کردید. که بروز ماهیت ترروریستی شماست. این عادت شماست که وقتی چشم انداز آینده برایتان مطلقا تیره میشود به اقدامات سخیف مبادرت میکنید. به تیم های فدایی دستور دادید که آماده باشند. مطمئن باشید که حتی اگر بتوانید یک یا دو تیم فدایی هم درست کنید و چند عملیات تروریستی انجام دهید راه بجایی نخواهید برد. چون جهان در حال حاضر همه اشکال تروریسم را تحت هرنامی که باشد نفی میکند. و در این زمینه جهان متحد شده است. البته مشکل شما این است که شما هیچ روش دیگری را جز ترور- کشتن- تهدید و سرکوب نمیشناسید . همین روش را علیه خود مجاهدین هم بکار میبرید. یادتان هست در نشست عمومی کف بر دهان رو به مجاهدین فریاد میزدید که از این پس انتقادات را با مشت آهنین جواب خواهم داد. دیدید که حتی گرفتن و زندان کردن و شکنجه وکشتن مجاهدین منتقد راه بجایی نبرد.
همانگونه که در فوق آمد ایرانیان باید به شما این درس را داده باشند که آنها مخالف خشونت و تروریسم هستند. آنها این خواسته را مستقلا به همه طرفهای داخلی و خارجی نشان داده اند.
من به شما نسبت به اقدامات تروریستی که بدان تهدید کردید در خارج کشور و به جهانیان هشدار میدهم. از همه اعضاء با سابقه مجاهدین نیز میخواهم که از گذشته درس گرفته و نسبت به سیاستهای نامتعادل و تروریستی رجوی بی تفاوت نباشند. و از جهان میخواهم که با کنترل و نظارت بر عملکردهای این فرقه ونسبت به تهدیداتی که میکند بی تفاوت برخورد نکنند.
حرف آخرم نیز نه با شما که با مجاهدینی است که در اشرف 3 در اثر سیاستهای درخشان شما بدام افتاده اند.
اسرای سابق لیبرتی و حاضر اشرف 3 بدانید که رجویها هیچ ارزشی برای شما و جان شما و آینده شما قائل نیستند. شما جز هیزمی برای آتش تبلیغاتی آنها نیستید. ساکنین اشرف 3 باید از چنگال رجویها آزاد شوند. رجویها با تبدیل یک تشکیلات سیاسی به یک فرقه مخوف تروریسیتی و با مغز شویی طی چند دهه، سانسور مطلق اخبار و اطلاعات، سرکوب – زندان – شکنجه و حتی کشتن، شما را از درک حقایق اطرافتان عاجز کرده اند. بیخود نیست که رجویها مطلقا اجازه نمیدهند با کسی تماس بگیرید حتی با نزدیکان خودتان.
داود باقروند ارشد
خرداد 1400