قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

سخنرانی آقای داود باقروند ارشد در پارلمان اروپا

 

تاریخ بدون سانسور 9، اوضاع کشورهاي اسلامی 7 تا 656 هـ ق – (1058 -628)م

 

 

دسترسی به قسمتهای قبلی

تاریخ بدون سانسور-1: ساسانیان و فتح ایران توسط اعراب

تاریخ بدون سانسور-2: محمد

تاریخ بدون سانسور-3: محمد در مدینه: 622-630م

تاریخ بدون سانسور-4: قـــرآن

تاریخ بـدون سانسور-5: دیـن و دولـت

تاریخ بدون سانسور، 6 – شمشیر اسلام

تاریخ بدون سانسور-ق 7- خلافت اموي: 661 -750م 40-132 هـ ق

تاریخ بدون سانسور، 8- ظهور و سقوط خلافت عباسی

 

قسمت نهم 

 

تاریخ بدون سانسور 9، اوضاع کشورهاي اسلامی    7 تا 656 هـ ق  –  (1058 -628)م

 

اقتصاد 

 اقتصاد تمدن از دو عامل اساسی به وجود میآید: زمین و انسان، یا از منابع طبیعی زمین که علاقه و کار و نظم انسانی آن را به چیزهاي سودمند مبدل میکند. پشت سر جلال شاهان و قصرها و معابد و مدرسه ها و ادبیات و وسایل تجمل و هنر، انسان به عنوان یکی از عوامل اساسی تمدن نمودار است: شکارچی از جنگل شکار میآورد؛ هیزم شکن درخت میبرد؛ چوپان گله میچراند و تربیت میکند؛ کشاورز زمین را آماده میکند، خیش میزند، میکارد، درو میکند، باغ و تاکستان را مراقبت میکند، و زنبور و حیوان اهلی و طیور میپرورد؛ زن به صنایع گوناگون دستی و کارهاي خانه میپردازد؛ کارگر به جستجوي فلزات دل زمین را سوراخ میکند؛ بنا منزل میسازد؛ نجار عرابه و کشتی میسازد؛ صنعتگر کالا و ابزار آماده میکند؛ فروشنده و دورهگرد یا دکاندار یا تاجر، میان سازنده و مصرف کننده واسطه میشوند؛ سرمایهگذار با اندوختۀ خود از صناعت پشتیبانی میکند؛ و قوة اجرایی عضلات و مواد اولیه و عقول را براي ایجاد لوازم و تولید کالا به کار میگیرد.اینها کارورزان صبورند که در عین خونسردي آشفتهاند و تمدن لرزان دنیا بر پشتهاي خمیدة آنها سوار است .

همۀ این گروه ها در قلمرو اسلام مشغول کار بودند: مردان، چهارپا، اسب، شتر، بز، فیل، و سگ میپروردند؛ از عسل زنبور و شیر شتر و بز و گاو استفاده میکردند؛ و صدها جور حبوبات، سبزیجات، میوه، جوزهاي مختلف، و گل عمل می آوردند. اندکی پیش از قرن دهم میلادي درخت پرتقال از هند به عربستان برده شد؛ توسط اعراب به شام، آسیاي صغیر، فلسطین، مصر، و اسپانیا معرفی گردید، و سپس از این کشورها به جنوب اروپا راه یافت. همچنین اعراب زراعت نیشکر و صنعت تصفیۀ شکر را از هند گرفتند و در همۀ نواحی خاور نزدیک رواج دادند، و صلیبیون از آنجا گرفتند و به دیار خویش بردند. اعراب نخستین کسانی هستند که در اروپا به کشت پنبه دست زدند. این گونه محصولات را به برکت آبیاري منظم از زمینهاي خشک بیابانی به دست میآوردند. خلفا در این زمینه از رسم معمول که میباید کارهاي اقتصادي را به فعالیتهاي آزاد واگذاشت پیروي نمیکردند، بلکه دولت کانالهاي اصلی آبیاري را مراقبت و پاك می ال کرد و آب فرات را به زمین بین نهرین و آب دجله را به زمینهاي ایران میرسانید. به نزدیک بغداد، میان دجله و فرات کانال بزرگی حفر شد.

خلفاي نخستین عباسی کارهاي مربوط به زهکشی باتلاقها و احیاي دهات ویرانه و مزارع متروك را تشویق میکردند. در قرن دهم میلادي و در عصر سامانیان، قلمرو میان بخارا و سمرقند یکی از چهار بهشت جهان بود، و سه دیگر جنوب ایران و جنوب عراق و اطراف دمشق بود. طلا، نقره، آهن، سرب، جیوه، آنتیموان، گوگرد، پنبۀ کوهی، مرمر، و سنگهاي قیمتی از دل زمین استخراج میشد. غواصان از خلیج فارس مروارید بیرون میآوردند. اعراب نفت و قیر را در بعضی موارد به کار میبردند. ضمن اوراق هارونالرشید ورقهاي به دست آمد که قیمت نفت و نی براي سوزانیدن پیکر جعفر برمکی در آن ثبت شده بود. صناعت مرحلۀ کاردستی را میگذرانید و مردم در خانه ها و دکانها به دسته هاي منظم بدان اشتغال داشتند.

صنعت و معدن 

 

کارخانه هاي معدودي وجود داشت، و در عرصۀ تکنولوژي، به استثناي آسیاهاي بادي، پیشرفت محسوس دیگري دیده نمیشد. مسعودي، مورخ قرن دهم میلادي، در ایران و خاور نزدیک آسیاي بادي دیده است، در صورتی که پیش از قرن دوازدهم در اروپا نشانی از آن نبود؛ شاید این هدیۀ دیگري است که شرق اسلامی به دشمنان صلیبی خود داده است. مسلمین از مهارت مکانیکی بهرة کافی داشتند. شاهد گفتار آن ساعت آبی هدیۀ هارونالرشید به شارلمانی از چرم و برنج منقش ساخته شده بود، و وقت را به وسیلۀ سواران فلزیی نشان میداد که هر ساعت دري را می گشودند و از آنجا تعداد معینی کره به ظرفی میافتاد، آنگاه میرفتند و در را میبستند. تولید کالا بکندي انجام میگرفت، ولی صنعتگر میتوانست مهارت خود را در ابزار و کالایی که میساخت نشان دهد، و صنعت را به مرحلۀ هنر بالا ببرد. منسوجات ایرانی، شامی، و مصري از لحاظ تکامل تکنیک و ساخت شهرت داشتند. پارچۀ ظریف پنبهاي موصل (موصلین)، پارچۀ کتانی دمشق (دمسک)، و پارچۀ پشمی عدن معروف بود. شمشیر دمشقی که از فولاد آبدیده ساخته میشد، آیینۀ صیدا و صور که به پاکی و ظرافت مانند نداشت، شیشه و سفال بغداد، سفال و سوزن و شانۀ ري، روغن زیتون و صابون رقه، عطر و قالی ایران شهرت جهانگیر داشت. بازرگانی و صنعت آسیاي غربی در دولت اسلامی رونقی گرفته بود که اروپاي غربی زودتر از قرن شانزدهم بدان دست نیافت .

حمل و نقل 

مهمترین وسایل حمل و نقل خشکی، شتر، اسب، استر، و انسان بود؛ ولی اسب به طور کلی ارجمندتر از آن بود که براي حمل بار به کار رود. یکی از اعراب گفته است «: مگویید اسب من، بگویید پسر من که از باد و چشم زدن سریعتر میرود، و پایش چنان سبک است که تواند بر سینۀ محبوب برقصد و او را آزار نکند » . از این رو، شتر«کشتی صحرا» بود و بیشتر کالاهاي تجارتی مسلمین را حمل میکرد، و قافله هایی که احیاناً 4700 شتر داشتند، دیار اسلام را مینوردیدند. راه هاي عمده از بغداد به ري، نیشابور، مرو، بخارا، سمرقند، تا کاشغر و حدود چنین کشیده شده بود، یا از بصره تا شیراز، یا از کوفه تا مدینه و مکه و عدن، یا از موصل و دمشق تا سواحل شام میرسید. همه جا منزلگاه ها و کاروانسراها و مهماخانه ها ساخته بودند، و آب انبارها بود که مسافر و دواب آب بیاشامند. بازرگانی داخلی توسعه داشت و بر رودها و کانالها حمل میشد. هارونالرشید در اندیشه بود که براي اتصال مدیترانه به دریاي سرخ در محل کانال سوئز ترعهاي حفر کند؛ اما یحیی بن خالد برمکی، به علل نامعلوم که محتملا مشکلات مالی بوده است، او را از این کار باز داشت. در نزدیک بغداد، که عرض دجله 230 متر است، با قایق ها سه پل روي آن ساخته بودند.

تجارت و بازرگانی 

در این راه ها تجارت معتبري جریان داشت. آسیاي غربی، که پیش از آن میان چهار دولت تقسیم شده بود، قلمرو یک دولت شد، و این وضع امتیازات مهم اقتصادي داشت که در نتیجۀ آن در داخل این حوزه مقررات گمرکی و موانع تجارتی از میان رفته بود، و وحدت دین و زبان نیز حمل کالا را آسان کرده بود. به علاوه، اعراب چون اشراف اروپا تاجران را تحقیر و تمسخر نمیکردند، و آنها نیز در کار انتقال کالا با سود ناچیز از تولید کننده به مصرف کننده با مسیحیان و یهودیان و ایرانیان همدست شدند، و حمل و نقل و معامله و داد و ستد در شهرها فراوان شد. فروشندگان دورهگرد جلو پنجره ها جار میزدند؛ دکاندارها کالاهاي خود را عرضه میکردند یا به گفتگوي معامله سرگرم بودند. سراها و بازارها پر از کالا و بازرگان و فروشنده و خریدار و شاعر بود.

قافله ها، چین و هند را به ایران و شام و مصر مربوط میکردند. بازرگانان دریانورد از بنادر بغداد و بصره و عدن و قاهره و اسکندریه به دریاها میرفتند. تا دوران جنگهاي صلیبی، بازرگانی اسلام بر مدیترانه تسلط داشت و از یک سوي دریا، یعنی از شام و مصر، به یک سوي دیگر، یعنی تونس و سیسیل و مراکش و اسپانیا، میرسید و در راه از یونان و ایتالیا و سرزمین گل میگذشت. اعراب از اتیوپی دریاي سرخ را تحت سلطۀ خود گرفتند؛ و از دریاي خزر تا مغولستان تجارت خود را گسترش دادند. همچنین فعالیت بازرگانی مسلمین تا رود ولگا و حاجی طرخان و نووگورود بسط یافت و فنلاند، اسکاندیناوي، و آلمان را از زیر سلطۀ خود درآورده بود. از این فعالیت بازرگانی هزاران سکۀ اسلامی برجاي مانده است. وقتی کشتیهاي چینی به بازدید بندر بصره آمدند، اعراب متقابلا کشتیهاي خود را از خلیج فارس تا هند و سیلان فرستادند، که از تنگۀ سیلان گذشتند و در امتداد سواحل چین تا خانفو (کانتون) پیش رفتند. در قرن هشتم میلادي یک مهاجرنشین تجارتی اسلامی و یهودي در این بندر استقرار یافت. این فعالیت بازرگانی، که نیروي زندگی را در همۀ اطراف کشور برانگیخته بود، در قرن دهم، یعنی موقعی که اروپا به نهایت سقوط و فلاکت افتاده بود، به اوج رسید و وقتی رو به انحطاط نهاد، آثار آن بوضوح در بسیاري از زبانهاي اروپا به جا ماند. واژه هایی چون «تعرفه ، » «ترافیک «، » مخزن «، » کاروان»، و «بازار» از طریق مسلمین به فرهنگ اروپایی راه یافتند.

صناعت و بازرگانی آزاد بود و دولت، به وسیلۀ ایجاد پولی که نسبتاً قیمت ثابت داشت، به رواج آن کمک میکرد. خلفا در آغاز پول روم شرقی و ایران را به کار میبردند. تا آنکه عبدالملک بن مروان به خلافت رسید. وي به سال 76 هـ ق (695 ( م دینار طلا و درهم نقرة عربی را سکه زد. ابن حوقل (حدود سال 365 هـ ق، 975 ( م از براتی گزارش میدهد که به مبلغ 42000 دینار عهدة تاجري در مراکش صادر شده بود. کلمۀ انگلیسی Check به معنی حوالۀ مخصوص بانک در حساب جاري از کلمۀ صک عربی به معنی ورقۀ مالی و برات تجارتی گرفته شده است. مالداران سرمایۀ خود را در سفرهاي خشکی و دریا به کار انداخته بودند. با آنکه ربا در اسلام حرام بود، کسانی که به کارهاي مالی اشتغال داشتند، مانند اروپاییان دوران بعد، راه حلی یافتند تا بتوانند، در مقابل استفاده از سرمایه و خطري که متوجه آن میشد، قسمتی از سود را به صاحب اصلی سرمایه بپردازند. قانون، احتکار را حرام کرده بود، ولی احتکار علی رغم قانون رواج داشت. یکصد سال از مرگ عمر بن خطاب نگذشته بود که طبقۀ اشراف عرب ثروتهاي گزاف اندوختند و در املاك وسیعی که صدها برده درآن کار میکرد اقامت گرفتند. گویند یحیی بن خالد برمکی ١٨٩٩  هفت میلیون درهم (000‘560 دلار) براي یک جعبۀ مخصوص جواهر که از سنگهاي گرانقدر ساخته شده بود میپرداخت، ولی صاحب جعبه به این قیمت نفروخت. اگر ارقامی را که مورخان مسلم نقل کردهاند باور کنیم، مکتفی خلیفه وقتی درگذشت معادل 20میلیون دینار (94000000 دلار) جواهر و عطر به جا گذاشت. وقتی هارون مادر بزرگ عروس یک کیسه مروارید بر سر داماد ریخت و پدر 1 الرشید بوران را براي پسر خون مأمون عقد میکرد، وي پاره هاي مشگ بر مدعوین پراکند. در میان هر پاره مشگ ورقهاي بود که به موجب آن، دارندة ورقه مالک برده یا اسب یا مزرعه یا هدیۀ دیگري میشد. وقتی مقتدر16000000 دینار از دارایی ابن جساس را مصادره کرد، این زرگر معروف باز هم ثروت فراوانی داشت. ثروت بعضی از بازرگانان که با نواحی دور و ماوراي دریاها ارتباط داشتند کمتر از4000000دینار نبود. صدها بازرگان خانه هایی داشتند که ارزش آنها بین10000 تا 30000 دینار (000‘142 دلار)بود . مقام بردگان در طبقۀ پایین سازمان اقتصادي بود. شاید شمار بردگان در قلمرو اسلام بیش از قلمرو مسیحیان بود که در آن سرفداري جاي بزرگی را داشت بن. ا بر روایات، در قصر مقتدر خلیفه 11000 بردة خواجه بودند. موسی بن نصیر در افریقا300000 و در اسپانیا30000 دوشیزه اسیر گرفت که همه را در بازار فروخت. قتیبه در سغد صد هزار  اسیر گرفت.

البته این ارقام، به عادت مورخان عرب، مبالغهآمیز است و نباید آنها را چنانکه هست بپذیریم. اسلام براي محدود کردن بردگی و اصلاح حال بردگان کوشش داشت؛ بردگی را به افراد غیر مسلمی که در جنگ اسیر میشدند یا فرزندانی که از بردگان بوجود می آمدند منحصر کرد. مسلمان را نمیشد به بردگی گرفت، چنانکه در دین مسیح برده گرفتن مسیحی روا نبود؛ با این وجود، بردهفروشی رواج داشت. معمولا برده را به غارت میگرفتند؛ برده هاي سیاه را از افریقاي خاوري و مرکزي، ترکها را از چین و ترکستان، و سفیدها را از روسیه و ایتالیا و اسپانیا میآوردند. مالک مسلمان حق حیات و مرگ بردة خود را داشت، ولی معمولا با او خوشرفتاري میکرد تا جایی که وضع برده بدتر از کارگر کارخانۀ اروپایی در قرن نوزدهم نبود؛ بلکه محتملا وضع وي از این گونه کارگران بهتر بود، چون در زندگی خویش ایمنی بیشتري داشت.

غالب کارهاي پست مزارع و کارهاي دستی شهرها که محتاج مهارت نبود به عهدة بردگان بود، مثلا در خانه ها به عنوان خدمه کار میکردند؛ مردانشان خواجگان، و زنانشان کنیزان حرمسرا بودند. غالب رقاصگان و آوازهخوانها وبازیگران از کنیزان بودند. اگر کنیزي از مالک خود فرزند میآورد یا زن آزاد از غلام خود بچهدار میشد، فرزندشان از لحظۀ تولد آزاد بود. بردگان حق ازدواج داشتند؛ فرزندانشان اگر هوش کافی داشتند، فرصت تعلیم مییافتند. کثرت غلام و کنیززادگانی که در زندگی معنوي و ان سیاسی جهان اسلام اعتباري یافته، یا چون محمود غزنوي و ممالیک مصر به سلطنت و امارت رسیده د حیرت انگیز است. استثمار کارگران در آسیاي اسلامی از لحاظ قساوت به پایۀ ممالک بت پرست و مسیحی و مصر اسلامی ـ که در آنجا کشاورز تمام روز تلاش میکرد و جز کهنه پارهاي که تنش را بپوشاند و کوخی که در آن بخزد و غذایی که رمقش را حفظ کند به دست نمیآورد ـ نمیرسید. گدایان در کشورهاي اسلامی فراوان بودند و هنوز هم هستند. بسیاري از آنها فریبکار و مدعی فقرند، ولی مهارتی که آسیایی فقیر در شانه خالی کردن از کار جدي داشت او را در مقابل فقر حمایت میکرد. کمتر کسی را میتوان یافت که مانند او بتواند به قبول بطالت تن دهد.

صدقات فراوان و گوناگون بود. شخص فقیر اگر از همه جا نومید میشد، میتوانست در بهترین بناي شهر یعنی مسجد مقیم شود. مع ذلک، جنگ جاودانی طبقات هرگز از میان نرفت و شعلۀ آن گاه و بیگاه در قلمرو اسلام به صورت شورشهاي سخت زبانه میکشید (150 ،180 ،193 ،و 223 هـ ق؛ 778 ،796 ،808 ،و 838م). گاهی این شورشها رنگ دین میگرفت، زیرا ١٩٠٠ در قلمرو اسلام، دین و دولت یکی بود. دسته هایی از شورشیان مانند خرم دینان و مؤیدیه پیرو اصول کمونیستی مزدك بودند، بعضی از آنها عنوان سرخ علمان یا محمره بر خود نهاده بودند. به سال 156 هـ ق (772 م) م ردي به نام هاشم مقنع در خراسان قیام کرد و گفت که خدا در پیکر وي حلول کرده و او را برانگیخته است تا آیین اشتراکی مزدك را تجدید کند. وي پیروان فراوانی یافت، بارها سپاهی را که براي دستگیري وي رفته بود شکست داد، و چهارده سال بر شمال ایران تسلط داشت؛ ولی سرانجام او را گرفتند و اعدام کردند (170 هـ ق، 786م). بابک خرم دین نیز به سال 223 هـ ق (838 ( م قیام کرد و گروهی را به دور خود فراهم آورد که سرخ علمان یا محمره نامیده میشوند. بر آذربایجان استیلا یافت و بیست و دو سال بود و چند سپاه را شکست داد و (به گفتۀ طبري)، تا هنگام دستگیري،255500سپاهی و اسیر بکشت.

معتصم خلیفه به جلاد بابک فرمان داد تا دست و پاي او را ببرد؛ سپس در جلو قصر خلافت پیکرش را بسوختند و سرش را به خراسان بردند و در شهرها بگردانیدند تا همگان ببینند و بدانند که مردم نه آزاد زاده میشوند و نه مساوي. مهمترین جنگ بردگان در تاریخ شرق، جنگی بود که آتش آن را مردي عرب به نام علی دامن زد. وي مدعی بود که از نسل علی بن ابیطالب [ع ]  است. تفصیل قضیه اینکه عدة زیادي زنگیان در جمعآوري شوره در نزدیکی بصره کار میکردند، و این شخص رفتار نامناسبی را که با آنها میشد به یادشان میآورد و به شورش تحریکشان میکرد و وعده میداد که از بردگی نجات مییابند و ثروتمند میشوند و خودشان برده خواهند شد. آنها نیز دعوت علی را پذیرفتند، توشه و لوازم به چنگ آوردند، سپاهیانی را که به جنگشان فرستاده شدند شکست دادند، و دهکده هاي مستقلی به وجود آوردند که در آنجا براي سران خود قصرها، براي زندانیان زندانها، و براي نمازگزاران مسجدها ساخته بودند (255 هـ ق، 869م). کارفرمایان به علی پیشنهاد کردند که اگر شورشیان را قانع کند که به کار خود بازگردند، در مقابل هر شورشی بازگشته پنج دینار به او خواهد پرداخت، و او نپذیرفت. شهرهاي اطراف خواستند به وسیلۀ منع آذوقه شورشیان را به اطاعت وادارند، ولی وقتی آذوقۀ آنها تمام شد، به شهر ابله هجوم بردند، همۀ بردگان را آزاد کردند و با خود بردند، و شهر را غارت کردند و آتش زدند (257 هـ ق، 870م).

علی از این پیروزي دل گرفت و بر بسیاري از شهرهاي دیگر حمله برد؛ به چند شهر استیلا یافت جنوب ایران و عراق را زیر تسلط آورد و به دروازه بغداد رسید. تجارت خلل یافت و آذوقه در پایتخت کمیاب شد. به سال 258 هـ ق (871 ( م مهلبی، سردار زنگیان، بصره را گشود و، اگر گفتۀ مورخان را باور کنیم300000 تن از مردم آنجا را بکشت؛ سربازان زنگی هزاران زن را سربریدند و هزاران کودك سفید را، که بعضی از آنها نسب هاشمی داشتند، به اسیري گرفتند. مدت ده سال طغیان ادامه داشت و چندین بار سپاه براي سرکوب کردن شورشیان فرستاده شد. عاقبت وعده دادند کسانی که از شورش کناره بگیرند مال و بخشش نصیبشان میشود؛ بسیار کسان از علی بریدند و به سپاه دولت پیوستند. آنگاه دولتیان بقیه را به محاصره گرفتند و حلقۀ محاصره را تنگ کردند و سرب گداخته و «آتش یونانی»، که مشعلهاي نفت سوزان بود، به سوي آنها ریختند. سرانجام سپاه دولت، به فرماندهی موفق برادر خلیفه، شهر شورشیان را گرفت و مقاومتشان را در هم شکست؛ علی را کشتند و سر او را پیش موفق بردند. موفق و سردارانش از مرحمت خداوند سجدة شکر به جاي آوردند (270 هـ ق، 883م). شورش، پانزده سال دوام داشت، که در اثناي آن اقتصاد و سیاست اسلام شرقی به خطر افتاده بود؛ احمد بن طولون، حاکم مصر، آشفتگی کارها را غنیمت شمرد و ثروتمندترین ولایات خلافت را مستقل اعلام کرد

پایان قسمت نهم

 

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes