قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

سخنرانی آقای داود باقروند ارشد در پارلمان اروپا

 

تجمع روز جهانی کارگر در ایران به خشونت کشیده شد

تجمع تشکل‌های مستقل کارگری در مقابل مجلستجمع تشکل‌های مستقل کارگری در مقابل مجلس در حالی به خشونت کشیده شد که تشکل‌های نزدیک به دولت در مقابل خانه کارگر تجمع کرده بودند

تجمع روز جهانی کارگر در مقابل مجلس ایران با حمله نیروهای امنیتی به خشونت کشیده شده است.

این تجمع به درخواست تشکل‌های مستقل کارگری ۱۱ اردیبهشت (یکم مه) در مقابل مجلس شورای اسلامی برگزار شده است.

بر اساس تازه‌ترین گزارش‌ها از تهران، رضا شهابی از فعالان شناخته شده کارگری، کیوان صمیمی، حسن سعیدی، وحید فریدونی، محمدعلی اصلاغی، سیدرسول طالب مقدم، اسدالله سلیمانی، و ناصر محرم‌زاده از جمله بازداشت شدگان هستند.

بازداشت شدگان به مقر دادستانی در میدان ارگ منتقل شده‌اند.

تجمع امروز تشکل‌های مستقل کارگری در حالی در مقابل مجلس برگزار می‌شود که خانه کارگر و شورای اسلامی کار و تشکل‌های نزدیک به دولت مراسم جداگانه‌ای برای این روز در نظر گرفته‌اند.

علاوه بر فراخوان سندیکاها و تشکل‌های مستقل کارگری، شماری از معلمان، بازنشستگان و همچنین دانشجویان نیز در همبستگی فراخوان‌هایی برای شرکت در این تجمع منتشر کرده بودند.

در متن فراخوان‌های این تشکل‌ها به مواردی چون “متزلزل‌سازی نیروی کار، دستمزدهای پایین و معوقه، خصوصی‌سازی گسترده و ناموفق کارگاه‌ها و بنگاه‌های اقتصادی و همچنین فشار بر تشکل‌ها و فعالان مستقل کارگری” ااشاره شده است.

امروز تجمع‌کنندگان در مقابل مجلس شعار می‌دادند “این‌همه اختلاسگر، زندانه سهم کارگر”، “نان، کار، آزادی، حق مسلم ماست” و “کارگر، معلم، دانشجو، اتحاد اتحاد”.

نزدیک به ۲۰ تشکل مستقل کارگری برای شرکت در تجمع امروز فراخوان داده بودند.

مقامات قضایی آزادی بازداشت‌شدگان را به پس از روز کارگر موکول کرده بودند.

در هفته‌های گذشته گزارش‌هایی از تهدید، احضار و دستگیری فعالان گارگری از سوی نهادهای امنیتی منتشر شده بود.

حسین ذوالفقاری، معاون امنیتی انتظامی وزیر کشور نیز در آستانه روز کارگر سال ۱۳۹۸ هشدار داد که نباید گذاشت تجمع‌های کارگری به خیابان کشیده شود.

در یک سال و نیم گذشته، اعتراضات کارگری پر شمار و مستمری در ایران برگزار شده بود و در بسیاری از آنها از جمله اعتراضات کارگران نیشکر هفت تپه و کامیون‌داران، با دخالت نیروهای امنیتی و نظامی پایان یافت.

 

روز جهانی کارگر؛ تحمیل حق اعتصاب به دولت و کارفرما

دستمزد عادلانه، امنیت شغلی، محو قراردادها‌ی موقت و حق تشکل‏‌ و تجمع از مطالبات اصلی جامعه کارگری ایران هستند. کارگران توانسته‌اند در سال‌های اخیر حق اعتصاب و اعتراض را از دولت و کارفرما بگیرند. حقی همراه با عقوبت.

    
Iran Protest der HEPCO-Arbeiter (isna)

حداقل دستمزد کارگران ایرانی در سال ۹۸ یک میلیون و ۵۱۷ هزار تومان تعیین شده؛ یعنی روزی ۵۰هزار و ۵۶۲ تومان. با این دستمزد، یک نفر می‌تواند روز را با یک کیلو پیاز، سه قالب پنیر و ده عدد نان سنگگ به شب برساند، به شرط آن که در خیابان یا بیابان بخوابد.

سفره خانوارهای کارگری هر سال محقرتر می‌شود و جامعه کارگری بی‌بضاعت‌تر، اما مشکلات کارگران به فشار معیشتی محدود نیست. اقتصاد نحیف و واحدهای صنعتی در حال احتضار، امنیت شغلی این طبقه را تهدید می‌‌کند. به ازای تعطیلی هر کارخانه و کارگاه، ده‌ها و صدها کارگر بیکار می‌‌شوند و هم زمان هر اعتراض و مطالبه، انگ امنیتی می‌خورد.

با تشدید فشارهای اقتصادی در سال ۹۷، خیل کثیری از واحدهای تولیدی یا برچیده شده‌اند یا با حداقل ظرفیت کار می‌کنند. منابع دولتی می‌گویند از ۴۳هزار واحد موجود در شهرک‌های صنعتی کل ایران، ۱۱ تا ۱۲ هزار واحد در رکود و نیمه تعطیلی به سر می‌برند و تنها ۲۵درصد واحدها با ظرفیت بالای ۷۰درصد فعالیت می‌کنند. در آخرین نمونه‌ها، معاون طرح و برنامه وزارت صنعت اول اردیبهشت ۹۸ از شناسایی دو هزار واحد نیمه تعطیل خبر داد و استاندار اصفهان از تعطیلی ۳۰۰ واحد تولیدی در شهرک‌های صنعتی این استان.

فریبرز رئیس‌دانا، اقتصاددان معتقد است که ۷۰درصد کارگران ایران زیر خط فقر مطلق زندگی می‌کنند. او حداقل دستمزد را با درنظر گرفتن تورم ۳۰ تا ۴۰درصدی، ۵/۳میلیون تومان می‌داند.

در اسفند ۹۷ و در زمان بررسی حداقل دستمزد، چهار تشکل مستقل کارگری در اطلاعیه مشترکی خواهان حداقل دستمزد ۷ میلیون تومانی شده بودند. سندیکای کارگران شرکت واحد، سندیکای نیشکر هفت‌تپه، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری و گروه اتحاد بازنشستگان، شورایعالی کار را نیز فاقد صلاحیت تعیین مزد کارگران خواندند.

این قبیل اطلاعیه‌ها در شرایطی صادر می‌شوند که تشکل‌های مستقل کارگری یا دچار شکاف و تفرقه‌اند یا شاهد “سندیکاهای برساخته” و “موازی” چون “شورای اسلامی کار هفت تپه” یا “مجمع عمومی سندیکای واحد”.

در این شرایط قراردادهای موقت که جنبه عرفی و عمومی یافته‌اند، و به تدریج جای خود را به قراردادهای شفاهی می‌دهند. سال ۹۷ سال اعتراضات و اعتصابات کارگری بود و هم‌زمان سال دستگیری و سرکوب کنشگران این عرصه.

Iran Ahwaz - Arbeiter der National Foolad Group Demonstrieren für Ihr Gehalt (ILNA)

دویچه‌ وله فارسی برای مرور مطالبات و شاخص‌های جنبش کارگری در ماه‌های گذشته، پای صحبت علیرضا نوایی، فعال کارگری و عضو “اتحاد بین‌المللی حمایت از کارگران ایران” نشسته است. او با اشاره به رشد کمی اعتراض‌ها، ورود نسل جدیدی از تشکل‌های صنفی مستقل را به فال نیک می‌گیرد و یک دستاورد برجسته را “تحمیل حق تجمع و اعتصاب به حاکمیت” می‌داند.

● دویچه وله: از پارسال تا امسال جامعه ایران شاهد روزهای پرتلاطمی بوده است. شاخص‌ترین تحول در جامعه کارگری چه بوده؟

علیرضا نوایی: اولین شاخص، رشد اعتراضات کارگری از نظر کمی است. در ادامه روند رو به رشد اعتراضات کارگری در دهه ۹۰ ما شاهد رشد ۲۷درصدی این اعتراضات بودیم. مطابق آماری که البته کامل نیست، دستکم ۱۷۰۰  اعتراض کارگری در سال گذشته در بین کارگران شاغل، بیکار یا بازنشسته داشتیم. موضوع دیگر به خطر افتادن امنیت شغلی کارگران در ادامه روند خصوصی شدن است. تعطیلی کارخانه‌ها، اخراج و قراردادهای موقت و شرکت‌های پیمانکاری.

● آیا کارگران برای کاهش قدرت خرید و نصف شدن درآمد هم اعتراض کرده‌اند؟

خیر. آنها مستقیما برای افزایش دستمزد مبارزه یا تجمع نداشتند، اما به طرح همسان‌سازی حقوق‌ها به کاهش قدرت خرید اعتراض کرده‌اند.

● چرا در کارخانه‌ها و مراکز صنعتی خیلی بزرگ شاهد اعتصاب و اعتراض نیستیم؟

برای این که از اول انقلاب، فعالیت تشکل‌ها را در کارخانه‌های بزرگ ممنوع کردند. بیشترین مقابله با تشکل‌یابی کارگران بوده و کارگران را پراکنده کرده‌اند. البته مثلا در صنعت نفت، شاید به شکل هپکو یا فولاد یا هفت‌تپه شاهد اعتصاب و تجمع نبوده‌ایم اما کارگران پیمانی با نامه‌نگاری و اعتراضاتی این قیبل با طرح همسان‌سازی مخالفت کرده‌اند. ما حتی در ایران خودرو هم شاهد اعتراض‌ هستیم هرچند به سطح تجمع و اعتصاب در خود کارخانه نمی‌رسد.

● نگاه امنیتی به اعتراض‌های صنفی کارگری خیلی رایج است و با هر اعتراض ما شاهد بازداشت‌ افراد هستیم. 

همیشه خواسته‌اند با بازداشت و اخراج سازمان‌دهندگان، جلوی اعتراض‌ها را بگیرند یا آنها را محدود کنند اما این روش در دهه ۹۰ دیگر جواب نمی‌دهد.  یعنی با وجود آن که اعتراض و تجمع آزاد نیست، کارگران آن را به حاکمیت تحمیل کرده‌اند. اعتراض‌ها در حدی است که ناچار شده‌اند آن را بپذیرند اما هم‌زمان به صورت تمام قد در برابر تشکل‌های مستقل کارگری می‌ایستند. مثلا وقتی اعتصاب نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز پیش می‌رود و گفتمان تشکل‌یابی مستقل بالا می‌گیرد و حتی قدم‌هایی برداشته می‌شود، به دستگیری فله‌ای متوسل می‌شوند. شاخص سال گذشته این است که به طور جمعی فعالان کارگری را گرفته‌اند. نه فقط در هفت‌تپه یا فولاد گروه‌های بیست و چند نفری را دستگیر کرده‌اند، بلکه حتی در اعتراضات کارکنان شهرداری‌ها هم همین کار را کرده‌اند.

● آیا این روش موفق است و باعث ترس و تفرق می‌شود؟

ممکن است در مقطع دستگیری‌ها، یک اعتصاب سرکوب شود یا ارتباط بین کارگران خدشه‌دار شود، اما تجربه نشان داده که پس از یک دوره افت اعتراضات، توده‌های کارگری می‌بینند مشکلات نه تنها حل نشده بلکه دامنه‌دارتر شده و برای همین مجددا به اعتراض رو می‌آورند

● چرا در خود تشکل‌ها شکاف دیده می‌شود تا آنجا که علیه یکدیگر بیانیه می‌دهند.

این شکاف هم دلیل بیرونی دارد و هم درونی. تشکل‌های کارگری در اوایل انقلاب ضربه سنگینی خوردند. البته فقط سرکوب نبود بلکه ما کسانی که در دهه پنجاه چنین فعالیتی می‌کردیم به دلایل مختلف در تضعیف این تشکل‌ها سهیم بودیم. در دهه شصت تا هفتاد، فعالیت‌های کارگری پراکنده و به نوعی زیرزمینی بودند. در دهه هشتاد ما شاهد فعالیت‌های کارگری جدید مثل کمیته هماهنگی، برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری، سندیکای واحد یا سندیکای نیشکر یا اتحادیه آزاد کارگران بودیم. این‌ها فصل جدیدی را در جنبش کارگری ایران رقم زدند اما در دهه نود بین آنها شکاف افتاد.

● تفرقه از بیرون یعنی چگونه؟

نیروی کارگران به این حد رسیده که اعتراض را تحمیل کند اما توازن قوا در حدی نیست که صاحبان قدرت عقب‌نشینی کنند. حاکمیت از ابزارهای مختلفی برای تفرقه استفاده می‌کند. سازمان‌دهندگان و فعالان را از کار اخراج می‌کنند تا رابطه‌شان با بدنه کارگری قطع شود. از روش تطمیع استفاده می‌کنند مثلا شغلی پیشنهاد می‌دهند با حقوق خیلی بالا یا غیرمستقیم تشویق می‌کنند که فعالان از ایران خارج شوند.

نحوه برخورد با اختلاف‌ نظرها در این تشکل‌ها هم طوری است که به تشتت و افتراق دامن می‌زند. در دهه نود نسل جدیدی وارد میدان شده و حاکمیت تلاش می‌کند این سه نسل با هم نسازند. تفرقه بین نسل‌ها باعث شده که تجارب به خوبی و درستی منتقل نشوند. ما در سال گذشته دیدیم که معلمان از نظر سازماندهی اعتراضات سراسری چه کنش‌های موفقی داشتند اما در کارگران با وجود رشد کمی اعتراض‌ها چنین چیزی را شاهد نبودیم.

● منظورتان اعتراض‌های متشکل در هپکو یا فولاد اهواز است؟

بله آن ۱۵ کارگر هپکو یا ۳۰ کارگر فولاد که اعتصاب راه انداختند و دستگیر شدند، این‌ها نسل جدید دهه ۹۰ هستند.

● ولی به نظر می‌رسد سیاست سایه سنگینی روی کنش‌های کارگری انداخته باشد. 

نه، دستکم در  دهه ۹۰ چنین نیست. از نظر معرفتی یک انتظار نادرست و ارزیابی غلط از اعتراضات سال ۹۶ وجود داشت به این قرار که در ۹۷ ما شاهد تعیین تکلیف خواهیم بود و این گمراه کنندگی داشت. وقتی همزمان کارگران فولاد و نیشکر تجمع کردند، بعضی‌ها انتظار داشتند که کارگران پتروشیمی و نفت و رانندگان و معلمان همگی وارد میدان بشوند و یک تغییر و تحول بزرگ را شاهد باشیم.

مسئله اصلی این است که از نظر فعالیت کارگری طرفین همدیگر را متهم به ارتباط با تشکل‌های زرد می‌کنند و تشکل‌های زرد هم این بذر را می‌پاشند و کارهایی می‌کند که این شبهه تشدید شود. در ارتباط با تفرقه‌اندازی ما مطمئن هستیم که اتاق فکر حاکمیت برنامه‌ریزی دارد و کار می‌کند

● چرا تشکل‌های مستقل با هم متحد نیستند و هر سال برای روز کارگر، هر کدام چند تجمع کوچک برگزار می‌کنند؟

آن چیزی که خانه کارگر به راه می‌اندازد، اعتراضات کارگری نیست بلکه اعتراض خانه کارگری‌هاست. این تجمع‌ها قبلا در سالن‌های ورزشی برگزار می‌شد چون نتیجه گرفته بودند که راهپیمایی نکنند و کنترل شده مراسم بگیرند و به افراد خاصی کارت ورود می‌دادند. الان هم که به خیابان می‌آیند، تمام راهپیمایی محاصره و زیر کنترل است که به مجامع بین‌المللی بگویند ما راهپیمایی اول مه داریم.

یک چیز را فراموش نکنیم. یکی از دبیران این تشکل‌های زرد، سرکرده تسخیر خانه کارگر در سال ۵۸ بود. یعنی بهتر است بگوییم تشکل سیاه. اینها در مجامع بین‌المللی خودشان را به عنوان نماینده سندیکا مطرح می‌کنند در داخل اما می‌گویند سندیکا بیسندیکا.

● برای همین برنامه‌های پراکنده برگزار می‌شود؟

از نظر تاکتیک، الان فعالان کارگری جمعبندی‌شان این است که دیگر این تجمع‌ها بازدهی سابق را ندارد اما این که می‌گویید اعتراض‌ها در مورد مسائل صنفی کوچک است به تشتت در تشکل‌های مستقل بر می‌گردد که ریشه در قبل دارد. ما حتی شاهد بودیم که بخشی از فعالان کارگری اعتقاد داشتند که باید با این یا آن تشکل زرد در مقاطعی همکاری کرد. در مقطع طرح استاد-شاگردی کارزاری با مجمع نمایندگان کارگران شکل دادند که کارایی نداشت و نمود نیافت.  الان کارگران مایلند که مراسم را در همان کارخانه‌ها بگیرند و خواسته‌هایشان را در محل بیان کنند. مثلا بخشی از کارگران فولاد اهواز چنین نظری دارند. در ارتباط با بالا رفتن ۵۰درصدی حق بیمه، کارگران ساختمانی گفته‌اند اگر این را پس نگیرند ما در واحد خودمان اعتراض می‌کنیم.

● قراردادهای سفید امضا با توجه به خراب بودن وضع کار و اشتغال و گرانی در چه موقعیتی است؟

تعداد این قراردادها سال به سال دارد بیشتر می‌شود. دیگر ما الان شاهد افزایش قراردادهای شفاهی هستیم در حالی که قرارداد شفاهی اصلا اعتبار ندارد. در دنیای کنونی هر کاری می‌کنید از شما امضا می‌گیرند. در شرایط کنونی، ما کارگرانی داریم که همان حداقل دستمزد رسمی را هم نمی‌گیرند. یعنی با ماهی پانصدهزار تومان کار می‌کنند. فکر نکنید آنها در کارگاه‌های زیرزمینی به چنین دستمزدی تن می‌دهند، آنها در شرکت‌ها و واحدهای تولیدی رسمی چنین حقوقی می‌گیرند.

● آیا آماری هم از این روند دارید؟

خیر آمار جداگانه نداریم اما خودشان رسما می‌گویند که در چهل سال گذشته قراردادهای موقت از ده درصد به بالای ۹۰ رسیده یعنی روند قبلی که قرارداد دائم ۹۰ درصد بود و قرارداد موقت ۱۰درصد، اکنون معکوس شده است.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes