ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
افشای تروریسم یا ادا اطوارهای عنتر برای لوطی اش
بقلم داود باقروند ارشد
اخیرا سازمان مجاهدین بعنوان پادوهای ایرانی وزارت خارجه ترامپ بمیدان آمده و تلاش میکنند که تروریسم!! را افشا کنند. قطعا تروریسم در هرشکل و مکان و به هر بهانه ای محکوم است. اما:
روزگار غریبی است. اینروزها جهان شاهد یکی از بزرگترین چالش های بشری درزمینه حفظ دستاوردهای خود بعد از دو جنگ جهانی است. آنچه که برای کسب آن یک قلم فقط 40میلیون کشته و زخمی در جنگ جهانی اول و 70الی85 میلیون کشته در جنگ جهانی دوم بها پرداخته است. تا در نتیجه آن سازمان ملل در 1945 بعنوان ارگانی جهت جلوگیری از جنگهای تجاوزکارانه کشورهای پرقدرت و فراهم کردن بستر حل و فصل مناقشات بین المللی نه براساس زورگویی بلکه از طریق مذاکره و گفتگو را فراهم کند تاسیس گردید. این دستاورد بسیار مهم اما بدون تجاوز نماند.
نزدیک به چهل سال قبل دولت صدام حسین بعد از تجاوز اسرائیل به فلسطین در ژوئن 1967با چراغ سبز آمریکا، بعنوان دومین متجاوز به این دستاورد بشری در منطقه بسیار پر مناقشه جهان (خاورمیانه) اینبار نیز با چراغ سبز و کمک لجستیکی آمریکا دست به تجاوز به ایران زد.
تاسف بارتر اینکه سازمان مجاهدین یک تشکل آپوزیسیون عمده ایرانی که نقش بسیار جدی در زمینه سازی تجاوز عراق با تحریک آمریکا به کشور را از طریق جاسوسی برای روسیه علیه آمریکا، تحریک جوانان به نابودی آمریکا، حمایت نظامی از اشغال سفارت آمریکا در تهران، داشت، تبدیل به یکی از متحدین ایرانی این تجاوز بین المللی علیه میهن خود شد که سالها بعنوان بازوی نظامی صدام به کشتار ایرانیان در مرزهایش مشغول بود.
سایت صدای آمریکا:
««پال پیلار، استاد دانشگاه جرج تاون به یکی از دلایل خواست دولت عراق در تخلیه اردوگاه اشاره می کند و می گوید: «تردیدی نیست که ظن و گمان و تنش و خصومتهای بسیاری بین حاکمان کنونی عراق و مردم عراق فعلی با این گروه وجود دارد و این احساس تا حدودی درست است، چرا که این گروه به عنوان بازوی صدام حسین، دیکتاتور پیشین عراق محسوب می شود.»»
البته اقدامات سازمان مجاهدین تنها به شرکت در کشتار سربازان ایرانی در مرزها محدود نمیشد، این تشکل همزمان با همکاری با دشمن خارجی در داخل کشور از 30 خرداد 1360 نیز اقدام به کشتارهای گسترده از طریق بمب گذاری و ترورهای خیابانی مورد حمایت و بدرخواست عراق و حامیان و متحدین عراق در جنگ نمود.
تجاوز سوم و بسیار تعین کننده و خطرناکتر از دو تجاوز قبلی در خاورمیانه به دستاوردهای بشری، با اثرات ویرانگر و گسترده و پایای جهانی، تجاوز عراق به کویت آنهم با تحریک و چراغ سبز آمریکا بود (طبق انبوه گزارشات از جمله نیویورک تایمز) که منجر به جنگ اول خلیج با مهیب ترین بمبارانهای تاریخ و نابودی مردم و تمامی زیرساختهای عراق گردید.
متاسفانه در این جنگ نیز سازمان مجاهدین با نیروی فریب خورده جان برکف مسلح شده به انواع سلاحهای سنگین زرهی و آموزش دیده توسط ارتش صدام، با دست زدن به ترور و کشتار کردها مانع ازسرنگونی صدام بدست مردم بپا خاسته عراق شد. مسعودرجوی اما تلاش کرد کشتارش را با توجیه اینکه، کشته نه کردها بلکه پاسدارانی بوده اند که لباس کردی پوشیده بودند برای نیروهایش پرده پوشی کند.
این جنگ و کشتار و تجاوز سوم به دستاوردهای انسان معاصر، و ادامه تحریمهای ضد بشری و نابود کننده عراق طی ده سال منجر به تولید گروههای تروریستی امثال القاعده و جنایت 11سپتامبر گردید. که به گواهی 5000 تن از مجاهدین حاضر در جلسه عمومی و این قلم، مورد حمایت و استقبال مسعودرجوی و مریم رجوی با جشن گرفتن همزمان با تماشای حمله به برجهای دوقلوی نیویورک قرار گرفت. مسعودرجوی در این جشن حتی مدعی شد که میتواند بهتر از القاعده به آمریکا ضربه بزنیم.
جنگ و تجاوز چهارم منطقه خاورمیانه باز هم توسط آمریکا اینبار به بهانه جنایت 11 سپتامبر2001 و بقاء صدام در قدرت صورت گرفت که تسخیر عراق توسط آمریکا (مارس2003) و سرنگون کردن صدام را بدنبال داشت. در این تجاوز نیز عامل اصلی آن سازمان مجاهدین بود که با کشتار کردها مانع از سرنگونی صدام بدست مردم خودش شده بود. که اگر این اتفاق می افتاد کشور عراق بدست آمریکا تسخیر و نابود نمیگردید. تا در اثر حضور آمریکای اشغالگر در عراق، ظلم و ستمها و جنایات ارتش آمریکا در عراق تحت نام مبارزه با سلاحهای غیر متعارف صدام، که بعدها مشخص شد تماما بدون پایه و اساس و دروغ بوده است و در نتیجه ایجاد نفرت بین مسلمانان جهان وعراق و… باعث رشد و تولید تروریسم بزرگتری بنام داعش گردد. که شاهد تسخیر بخشهای بزرگی از عراق و سوریه بدست آنها بودیم. و جهان شاهد اثرات بغایت مخرب آن در پهنه جهانی و بحرانها و فجایع انسانی گسترده میلیونی در جهان و بویژه در خاور میانه و با شاخص نابود شدن سوریه گردید.
شگفت انگیزتر اینکه با تسخیر عراق توسط آمریکا ، سازمان مجاهدین که در 11سپتامبر 2001مدعی بود بهتر از القائده میتواند در آمریکا کشتار کند، در سال 2003 تبدیل شد به ابزار دست وزارت دفاع آمریکا.
مجاهدین توسط آمریکا(14 می ۲۰۰3) خلع سلاح میشوند و بطور متمرکز در اشرف تحت حمایت قرار میگیرند. یک ماه بعد (ژوئن 2003) بدنبال دستگیری مریم رجوی در پاریس سازمان دستور خودسوزیهای گسترده ای را جهت ایجاد جو ترور و وحشت در پاریس و تورنتو را میدهد. بعدها مجاهدین (۱۲ ژانویه ۲۰۰۹) در لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا قرار میگیرند. آنها در نهایت به درخواست دولت جدید عراق به خروج از عراق از اشرف به قرارگاه موقت لیبرتی (فوریه 2012) برده میشوند. که همزمان میشود با خارج کردنشان از لیست تروریستی (سپتامبر ۲۰۱۲)توسط وزارت خارجه آمریکا.
دوسال بعد (ژوئن 2014) با ظهور داعش در منطقه، جهان شاهد تسخیر بخشهای بزرگی از عراق توسط آنهاست. سازمان مجاهدین به خیال خام بازگشت به دوران طلایی صدام با تسخیرعراق توسط داعش، عطف به حضور عناصر حزب بحث حامی صدام در سطوح فرماندهی نظامی داعش دست به حمایت از دولت اسلامی تحت عنوان عشایر انقلابی عراق زد.
همانطور که در فوق آمد و آنچه از تاریخچه سازمان مجاهدین پیداست جدای از اینکه سابقه طولانی در تروریسم چه در زمان رژیم سلطنتی و چه در زمان رژیم جمهوری اسلامی با حمایت از گروگانگیری سفارت آمریکا، با هزاران ترور و کشتارها تاریخی ایران (بمبگذاری هفت تیر) و ایجاد ترور و وحشت در خیابانهای اروپا با خودسوزیهایش دارد، نه تنها همواره طی چهار دهه گذشته توسط جانی ترین رژیمهای منطقه خاور میانه مانند رژیم صدام حسین، عربستان و اسرائیل و البته آمریکا بخدمت گرفته شده است، بلکه از جانی ترین گروههای تروریستی جهان چه در 11 سپتامبر 2001 و داعش هنگام تسخیر بخشهایی از عراق حمایت آشکاری کرده است.
قطعا تروریسم در هرکجا و توسط هر کس و به هر بهانه ای محکوم است. اما آیا برای چنین تشکل با سابقه تروریستی بیش از نیم قرن، آنهم توسط یکی از کسانیکه در اقتباس از تروریستهای داعشی بالاترین افتخارش عمل انتحاری است و آنرا با آب و تاب نیز در نشریاتشان منعکس و منتشر میکنند آنهم در کسوت معاون نمایندگی اش در آمریکا بنام علیرضا جعفر زاده جایی برای حرف زدن از تروریسم رژیم ایران باقی میماند؟ آیا برای جامعه جهانی ادعای مبارزه با تروریسم این تشکل تروریستی تف سربالا نیست؟ طوریکه تمامی کارشناسان سیاسی حداکثر آنرا شبیه ادا و اطوارهای عنتر برای لوطی (اربابش آمریکا) جهت دریافت تکه نان خشکی از سهم قدرت ارباب ارزیابی میکنند. آنهم درست زمانیکه مثلث شوم آمریکا عربستان و اسرائیل عملا ضمن زیر سوال بردن اصل سازمان ملل و تمامی قراردادهای متمدنانه بشری و تمامی دستآوردهای جهانی صلح بعد از جنگ جهانی را زیرپا گذاشته، اساس روابط بین المللی را براعمال زور و قدرت نظامی و اقتصادی گذاشته است. که یکروز ونزوئلا باید سرنگون شود، یکروز بلندیهای اشغال شده جولان ضمیمه اسرائیل میشود، یک روز رژیم سوریه باید نابود گردد، یکروز لیبی باید تحت قیومیت آنها در آید. یک روز یمن باید از هستی ساقط گرد و یا باید بخواست آنها تن در دهد.
بویژه که طبق تجربه این قلم که از نزدیک شاهد تمامی اقدامات سازمان مجاهدین بوده است، نقش سازمان مجاهدین در بحران نابودی عراق و ایجاد و گسترش تروریسم بین المللی داعش و در نتیجه فاجعه سوریه و فاجعه انسانی که حتی فضای سیاسی اتحادیه اروپا را در اثر موج عظیم آوارگان سوری در آن ایجاد کرد بهم ریخته که درآن موج قدرت گیری راست افراطی در جهان را دامن زده است را نمیتوان نادیده گرفت.
داود باقروند ارشد
از مسئولین جداشده مجاهدین و عضو شورای ملی مقاومت
12اردیبهشت 1398
2 می 2019