ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
حقایقی در مورد جدایی دو آلمان 30 سال بعد از فروپاشی دیوار برلین
30سال از فروریختن دیوار برلین گذشت. اما کماکان دیوار نامرئی ای دو آلمان را از هم جدا میکند
دیواربرلین سی سال پییش فرو ریخت، حادثه تاریخی که اروپا را شوک زده و امیدهای بسیاری را به بهبود زندگی در شرق آلمان را در دلها زنده کرد..
بلافاصله بعد از اعلام برداشته شدن محدودیت تردد بین شرق و غرب برلین توسط جمهوری دمکراتیک آلمان در نهم نوامبر 1989 مردم خوشحال به خیابانها ریخته در طرفین و بالای دیوار بتنی جدا کننده برلین تجمع کردند.
اما بعد از گذشت سی سال از فروریختن دیوار برلین موانع نا محسوسی در سراسر طول مرزهای آلمان شرقی و غربی وجود دارد. هرچند بتدریج در حال فروپاشی است ولی وجود دارد.
یک سال بعد از فروریختن دیوار برلین آلمان شرقی و غربی دوباره متحد شدند. پروفسور استفان مائواستاد جامعه شناسی از دانشگاه هومبولت برلین میگوید اختلافات و فاصله های بسیار بویژه اقتصادی هنوز وجود دارد ولی در حال کاهش است.
او به سی ان ان گفت که: هنوز اختلافات قویی در زمینه رویکرد و نحوه تفکر بین آلمان شرقی ها و آلمان غربها وجود دارد. تفاوت بسیاری هست بین نگاه آنها به جمهوری دمکراتیک آلمان سابق، از جمله به نهادهای مکراتیک، رویکردشان به فرهیختگان و رسانه ها و رابطه با روسیه. حتی نحوه نگاه مردم به خودشان و کشورشان نیز در دوسوی آلمان متفاوت است.
پروفسورمائو میگوید: آلمان غربی ها معتقدند که هیچ اختلافی بین شرق و غرب نیست، درصورتیکه در شرق معتقدند که اختلافات آزار دهنده بسیاری هنوز وجود دارد.
براساس بسیار تحقیقات نصف بیشتر آلمان شرقی ها فکر میکنند که هنوز شهروند درجه دو هستند.
براساس ثروت، شش استان واقع در آلمان شرقی راه طولانی برای پر کردن فاصله ثروت بعد از فروریختن دیوار داشتند. دهها سال حاکمیت کمونیسم اقتصاد را نابود و مردم را فقیر ساخته بود.
این فقر را اگر به درآمد سرانه ترجمه شود میتواند 9701یورو برای شرق در 1991 و 22687یورو برای غرب آلمان در همان سال بیان گردد. اگرچه عمده این فاصله در 30 سال گذشته پرشده است ولی در زمینه درآمد سرانه و درآمد افراد کماکان وجود دارد.
اقتصاد دان ارشد بانک برنبرگ آقای هولگر شمیدینگ میگوید: علت اصلی این است که عمده مردم ثروتمند آلمان در غرب آن زندگی میکنند.
او اضافه میکند، هرچند که شهرهای دو طرف آلمان در حال پر کردن فاصله در زمینه استانداردهای زندگی هستند ولی آنچه در شرق آلمان هنوز غایب است شرکتهای بزرگ و ثروتمند با درآمدهای بالا هستند.
براساس اطلاعات موسسه تحقیقات اقتصادی هاله فقط 36 شرکت از بین 500 شرکت بزرگ آلمانی مراکزشان در آلمان شرقی است.
شمیدینگ اضافه میکند همزمان با بسته شدن فاصله بین شرق و غرب، شکاف دیگری بین شهر و حومه در آلمان دهان باز کرده است. از آنجائیکه بیشتر زمینهای واقع در آلمان شرقی را حومه شهرها تشکیل میدهد، شکاف اقتصادی منعکس کننده شکاف قدیم شده است. “شرق دارای مناطقی رها شده بیشتری است”.
عمده الیت جامعه که دارای مناسب مسلط را دارا هستند از اهای غرب آلمان هستند. 75% مناسب عالی در شرق آلمان توسط کسانیکه دارای سابقه زندگی در آلمان غربی هستند پر شده است.
شرق از نظر مساحت و حتی برجسته تر جمعیت کوچکتر است. به استثنای برلین ، 12.5 میلیون نفر در شرق پیشین زندگی می کنند ، در حالی که بیش از 66 میلیون نفر در غرب ساکن هستند.
این اختلاف در آمارهای مشخصی خود را بنمایش میگذارد – به عنوان مثال ، از 18 تیمی که در لیگ برتر فوتبال کشور ، بوندس لیگا بازی می کنند ، تنها دو تیم در شرق سابق هستند. غرب تقریباً مدال آوران المپیک بیشتری دارد. هنگام محاسبه مجدد برای هر نفر ، شرق با براحتی در حال پیشی گرفتن است.
به طور کلی ، جمعیت شرقی پیرتر ، فقیر و مرد بیشتر است. این به دلیل خروج عظیم آلمانی های شرقی از آن قلمرو به دنبال فروپاشی دیوار است. از زمان اتحاد مجدد این دو کشور ،حدود 2 میلیون نفر از شرق به مقصد غرب ترک کرده اند. جای تعجب است که دو سوم آنها زن بودند.
مائو گفت كه این به دلیل موقعیت جدی است كه زنان در جمهوری دمکراتیک آلمان سابق از آن برخوردار بودند.
“زنان و مردان بسیار زود ازدواج میکردند ، اما زود نیز طلاق می گرفتند. [در شرق] میزان طلاق بسیار زیاد بود.” وی افزود: “بنابراین زنان بسیار مستقل بودند و فقط بخشی از حرفه مردان نبودند، آنها شغل خود را داشتند. آنها بسیار اعتماد به نفس داشتند.”
زنان از شرق نیز در ادغام در جامعه غربی بسیار بهتر بودند. در حالی که بسیاری از مهاجران مرد به شرق بازگشتند، زنان ماندند – و زندگی خوبی را برای خود رقم زدند.
مردان شرقی نتوانستند خود را بخوبی زنان شرقی باغرب آلمان تطبیق دهند. امروز دو سوم روابط شرق و غرب بین یک زن از شرق و یک مرد از غرب است. (مردان نتوانسته اند باغرب رابطه برقرار کنند- مترجم)
مائو گفت: “زنان آلمان شرقی موفق هستند.” یک مثال این است که حدود 200 نفر در هیئت مدیره 30 شرکت بزرگ آلمان نشسته اند و فقط چهار نفر از آنها آلمانی شرقی هستند. که “سه نفر از آنها زن هستند.”
اشتغال زنان همچنان در شرق از غرب بیشتر است و فاصله حقوق جنسیتی به طور قابل توجهی پایین است.
اشمیت گفت: “این دو قسمت آلمان فرهنگ رسمی بسیار متفاوتی داشتند ، شرقی که زنان را به کار ترغیب می کند.” فشار برای بازگشت زنان به کار در اوایل به معنای دستیابی به مراقبت رایگان از کودکان همیشه در شرق بهتر بوده است.
اشمیتینگ گفت: “شما ممکن است معلمان را دوست نداشته باشید زیرا آنها ایدئولوگ بودند … اما حداقل کسی وجود داشت که از کودک بسیار خردسال شما مراقبت کند.”
با وجود سه دهه وحدت ، هنوز هم در آلمان تفاوت هایی در آموزش وجود دارد. دانش آموزان مدرسه در شرق در آزمون های خواندن و ریاضی نمره بالاتری دارند. وقتی صحبت از امتحانات ترک تحصیل در دبیرستان می شود ، دانش آموزان در شرق از همسالان خود در غرب نسبت به هم بهتر عمل می کنند.
سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) ، پیشروترین مقام جهانی در هنگام مقایسه سیستم های آموزشی ، گفت: مدارس “منبع غرور قابل توجیه برای آلمانی های شرقی” بودند.
این گروه گفتند: در حالی که سیستم آموزش و پرورش در غرب پیشین متمرکز بر تقسیم کودکان در گروههای مختلف توانایی در اوایل بود ، اما سیستم شرقی از عدالت بیشتری برخوردار بود.
اما وقتی دیوار سقوط کرد ، شرق مشتاق انجام همه کارها به روش غربی ، حتی آموزش بود. باستین بتتوزر ، عضو پژوهش در دانشگاه آکسفورد گفت، این امر باعث شده است که سیستم آموزش و پرورش در شرق دچار نابرابری شود. کسانی که در بالا هستند هنوز هم خوب عمل می کنند ، اما تعداد بیشتری از بچه ها در معرض خطر ترک تحصیل هستند.
“قبل از اتحاد ، هیچ کس [در شرق] نمی توانست قبل از اتمام کلاس 10 مدرسه را ترک کند ، اکنون به کلاس نهم تغییر کرده است و بنابراین سهم بیشتری به ویژه کودکانی که دارای طبقه کارگر هستند ، زودتر تحصیل را ترک می کنند. در صورتیکه با داشتن درجه 10 ، آنها وضعیت بدتری داشتند. “
“در غرب آلمان ، مردم همیشه به یک نگاه بسیار منفی به آلمان شرقی نگاه می کنند ، اما مهم است که به یاد داشته باشم ، فکر می کنم موارد خاصی وجود داشته اند … روشهایی که آنجا خوب عمل کردند، به عنوان مثال برابری بیشتر در دسترسی به آموزش”.
“اکنون ، آیا این به عنوان یک هزینه بزرگ برای آزادی سیاسی و فردی به وجود آمده است؟ بله ، مطمئناً. اما فکر می کنم داشتن یک دیدگاه متفاوت در این باره مهم است.”
از نظر سیاسی ، آلمان هنوز هم بسیار تقسیم شده است. رأی دهندگان در ایالت های کمونیستی سابق به احتمال زیاد رأی می دهند به افراطی راست آ اف دی. مائو گفت این تا حدودی به تروما گذشته برمیگردد. همزمان که جامعه پیرامون شان با سرعت صاعقه متحول شدند زندگی برای بسیاری از آلمانی های شرقی پس از اتحاد مجدد دشوار بوده است.
وی گفت: “بسیاری از افراد بیکاری ، دوره های بسیار طولانی ناامنی یا حتی بحران وجودی را تجربه کردند و نتیجه آن این است که آنها عادت ” حفظ و دفاع ” از شرایط موجود را ااتخاذ کرده اند و حاضر نیستند تغییرات اجتماعی بیشتری را بپذیرند.”
وی افزود: “پوپولیسم در زمین حاصلخیز رشد می کند ، مردم بسیار مایل هستند بگویند” آنچه دفاع می کنند، دارایی ها، فرهنگ و مرزهای ماست.”
اختلافات دیگر باقی مانده است. آمارهای رسمی نشان می دهد که در مقایسه با غرب محافظه کارتر و مذهبی تر، تعداد بیشتری کودک در زوج های بی سرپرست در شرق به دنیا می آیند. تعداد بیشتری از زنان در غرب بدون فرزند می مانند.
مردم در غرب ماشین های بیشتری دارند. و طبق گفته شرکت تحقیقات بازار GfK ، آلمانی های شرقی کم و بیش علاقه به خرید از سوپر مارکت ها دارند، در حالی که آلمانی های غربی ترجیح می دهند بیشتر در فروشگاه های مواد غذایی کوچکتر ظاهر شوند.
حتی سلیقه ها فرق می کنند. آلمانی های شرقی به برخی از مارک های قدیمی خود وفادار هستند – مانند ویتا کولا ، نسخه محبوب آلمان شرقی از Coca-Cola.
طبق گفته وزارت غذا و کشاورزی ، کسانی که در شرق هستند گوشت بیشتری می خورند. آلمانی های غربی دندان شیرین تری دارند.و طبق داده های GfK ، آلمانی های شرقی بیشتر حمام های با کف حبابی را بیشتر دوست دارند.
نقل ازسی ان ان