قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

افشاگری مشاور عالی مریم رجوی در مورد فرقه رجوی

 

عثمان محمدزاده شهروند بوکانی خطاب به عبدالرحمن گورکی: اگر اتهام جاسوسی و مزدوری به صدام حسین را قبول ندارید خودتان بگویید در طول این ۳۷ سال چه می کردید؟

این دلقکان متوهم و مفلوک اگر زنده باشند چند سالی بیشتر عمر نخواهند کرد و آنچه در سالیان گذشته از آنها باقی مانده جز مزدوری و خدمت به بیگانگان بیش نبوده و آنقدر سند و مدرک هست که حتی نیاز به دادگاهی کردن و اثبات جرم را هم منتفی می کند.

با توجه به اینکه شما ۳۷ سال پیش دیپلم گرفتید و از آن زمان تا به اکنون تماما در حصارهای قرارگاههای مجاهدین در اشرف و آلبانی بودید، و مثل زندانی ها هیچ ارتباطی با دنیای بیرون نداشتید آیا منطقی نیست که فکر کنیم این مطلب را شما ننوشته اید؟

توضیح: عثمان محمدزاده یکی از اهالی شریف شهرستان بوکان است. آنچه که ذیلا آورده می شود مطلبی است که از سوی ایشان خطاب به آقای عبدالرحمان گورکی به هیات تحریریه سایت راه نو ارسال گردیده است.

ایشان از سردبیر سایت راه نو خواسته اند به رسم امانت داری ی رسانه ای آنرا در اولین فرصت در معرض دید مخاطبان بویژه اهالی شهرستان بوکان در فضای مجازی قرار دهیم تا مشخص شود آنچه که در مورد آقای عبدالرحمان گورکی پیرمرد ۶۰ ساله  بوکانی که ۳۷ سال پیش به فرقه رجوی پیوست و هم اکنون در آلبانی در اردوگاه این گروه بسر می برد چقدر واقعیت دارد؟ ما می خواهیم  از ایشان بعنوان یک کُرد بوکانی در صورتی که بتواند خود را از اتهامات وارده تبرئه کند اعاده حیثیت شود.

سایت راه نو ضمن درج مطالب آقای عثمان محمدزاده این آمادگی را نیز دارد تا پاسخ های آقای عبدالرحمان گورکی در مورد تک تک  اتهاماتی که به ایشان در مطلب  مورخه اول بهمن ۹۹ دراین سایت زده شده  را درج کند تا فرصتی برابر به ایشان در دفاع از خودشان داده باشد.

اما مطلب آقای عثمان محمدزاده:

در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۳۹۹ مطلبی تحت عنوان «نگاهی به معنا و مفهوم اقدامات توطئه‌گرانه اخیر رژیم آخوندی علیه مجاهدین در آلبانی» که در زیر آن نام آقای عبدالرحمان گورکی بعنوان نویسنده مطلب درج شده بود در سایت ایران افشاگر  وابسته به مجاهدین را خواندم.

Text Box:

بنظر میرسد این نوشته پاسخی باشد به دو مطلب در ارتباط با ایشان تحت عناوین «عبدالرحمان گورکی صفابخش کیست؟» به تاریخ اول بهمن ۱۳۹۹ و نامه آقای عبدالله گورکی برادر رحمان گورکی خطاب به ایشان  در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ که در پایگاه خبری – تحلیلی سایت راه نو و همچنین سایر رسانه ها درج گردیده است.

Text Box:

بنابراین آقای عبدالرحمن گورکی را خطاب قرار داده و از ایشان می پرسم:

بنده هرچه مطلب شما  را بالا و پائین کردم پاسخ درخور و قابل توجی در مقابل اتهاماتی که به شما زده شده است نیافتم. حتی اینکه  پاسخ شما به کدام مطلب و در کدام سایت و با چه عنوان و محتوایی است. اگر بنده آن مطالب را مطالعه نکرده بودم هرگز متوجه اصل موضوع از میان انبوه کلمات گنگ و مبهم شما نمی شدم . این شکلی می خواهید شفاف سازی کنید؟ حداقل به مخاطبانتان لینک مطالب درج شده را بدهید تا آنها را هم بخوانند و سپس قضاوت کنند. اما سوالات بنده:

چرا در مقابل اتهامات وارده مبنی بر مزدوری تان به صدام و شغلی که در «مجاهدین» داشتید سکوت پیشه کرده و صرفا به حاشیه راندید؟؟!!

چرا بجای درگیر کردن خودتان در مسائل فرعی، روشنگری نمی کنید تا دست کسانی که  اتهامات جاسوسی و آدم کشی را به شما می زنند رو شود؟

آیا بهتر نیست برای رفع هرگونه شبهه شما خودتان سوابق ۳۷ سال حضورتان در مجاهدین و  مسئولیت هایی که در عراق داشتید را تک به تک بیان کنید؟  تا مشخص شود که شما هیچگونه فعالیتی علیه مردم نداشتید و هیچ اطلاعاتی از نظامیان ایران که در حال جنگ با نیروهای صدام حسین بودند به دستگاههای اطلاعاتی این کشور ندادید؟ تا لااقل ننگ همشهری هایتان در شهر بوکان نشوید؟

بسنده کردن به یک حرف کلی تحت عنوان «مبارزه» صرفا عوامفریبی است.

چی شد از میان این همه اتهام های وحشتناک که شما را به قتل و آدم کشی و خیانت و جاسوسی متهم می کند تنها به این چسبیده اید که کلمه «صفابخش» در فامیلی شما نیست؟ و اینکه چرا  شما را کودکی ۶۰ – ۷۰ ساله در اشرف ۳ خوانده اند؟ پس بقیه اتهامات چی می شود؟

حال می خواهم کمی آن اتهامات را مرور کنیم و پاسخ شما را بشنویم و بخوانیم. امیدوارم پاسخی مناسب و منطقی و نه فحش و ناسزا حداقل در خور توجه همشهریان خود داشته باشید.

۱ – گفته شده است شما متولد ۱۳۳۹ هستید ولی شناسنامه تان ۱۳۴۰ است آیا درسته؟

۲- سطح سواد شما چقدر است. آیا همچنانکه در آن مقاله نوشته شده شما صرفا یک دیپلمه هستید؟ یعنی تحصیلات دانشگاهی ندارید؟

با توجه به اینکه شما ۳۷ سال پیش دیپلم گرفتید و از آن زمان تا به اکنون تماما در حصارهای قرارگاههای مجاهدین در اشرف و آلبانی بودید، و مثل زندانی ها هیچ ارتباطی با دنیای بیرون نداشتید آیا منطقی نیست که فکر کنیم این مطلب را شما ننوشته اید؟

۳ – نوشته شده شما درسال ۱۳۶۲ از کشور خارج و به عراق رفته و به مجاهدین پیویستید. یعنی اکنون ۳۷ سال است که در عراق و آلبانی در اردوگاههای مجاهدین بسر می برید؟ طی این مدت و مشخصا در زمان حضور صدام حسین در عراق به چه کار و مسئولیت هایی مشغول بودید؟

۴ – از دیگر اتهامات شما این است که شما در تعدادی از عملیات سازمان همراه با نیروهای عراقی در مناطق مرزی شرکت داشتید. یعنی شما دقیقا به چه کسانی شلیک کرده و کشتید؟ آیا کسانی را که شما کشتید همان سربازان و نظامیانی نبودند که در مرزها از کشورشان در مقابل هجوم صدام دفاع می کردند؟ چرا؟

5 – آیا شما قبل از اینکه به مجاهدین بپیوندید کسی را با گلوله کشته بودید؟ یا آدم کشی بدون  اینکه طرف مقابل تان بشناسید اولین تجربه تان در تشکیلات مجاهدین بود؟ آیا شما برای همین به مجاهدین پیوستید که برای صدام آدم بکشید؟

۶ – گفته شده شما چندین سال در ستاد اطلاعات مجاهدین مشغول بکار بودید یعنی در آنجا چکار می کردید و به چه خدمتاتی  در حق مردم ایران مشغول بودید؟!

۷ – از دیگر اتهامات شما تخصص تان در شنود بی سیمی است. این تخصص را از کجا بدست آوردید آیا این درست است که شما تحت آموزش های افسران ارتش عراقی بودید؟ و چرا؟

۸ – شما چرا مکالمات نظامیان ایرانیانی که در جبهه های جنگ علیه ارتش عراق می جنگیدند را شنود می کردید؟ آیا صرفا برای تفریح بود یا نه مطابق آنچه که گفته شده شما با اینکار اطلاعات نظامیان ایرانی را برای حمله به ارتش عراق می دادید. واقعا چرا؟ هر جا که فکر می کنید اغراق شده و یا غلط است  از خودتان دفاع کنید و درستش را شما بنویسید.

۹ – گفته شده در  تابستان سال ۱۳۷۱ یا ۱۳۷۲ زمانیکه بین احزاب کُرد عراقی بر سر نحوه اداره کردستان و سرزمین هایی که در اختیارشان بود اختلافاتی پدیدار گشت و نهایتا کار به درگیریهای نظامی کشید، شما مسئول شنود بی سیمی مکالمات هر دو طرف در قلعه جنب ستاد فرماندهی بودید و اخبار و اطلاعات کسب شده را از طریق نماینده سازمان بدست نظامیان عراقی می رساندید. آیا این هم جزئی از مبارزه شما بود؟!

۱۰- با توجه به اینکه به زبان کُردی مسلط  بودید نقش اساسی را در شنود بی سیمی ایفا می کردید. نوشته شده با رصد روزانه و با کشف پیام های کددار دو حزب کُرد عراقی  اطلاعات بدست آمده را از طریق سیستم روابط عمومی سازمان (عباس داوری و مهدی ابریشمچی) به دولت عراق تحویل می دادید؟ آیا غیر این بود؟

۱۱ – در مطلبی که به اسم شما در سایت ایران افشاگر آمده از قول شما نوشته شده است:

« مایل هستم به عنوان یک کرد سوال کنم، در حالی که بنیانگذار این رژیم ضدمردمی،‌ . . . از ابتدا علیه ما کردها فتوای جهاد صاد کرده و تاکنون دهها هزار تن از ما کردها به دست سپاه پاسدارانش به قتل رسیده‌اند چگونه است بازماندگان جنایتکار این رژیم دم از مهر و محبت خانوادگی می‌زنند؟! . . . »

این ادعا در حالی است که یکی از اتهامات شما شرکت در عملیات موسوم به «مروارید» ، کُردکشی «مجاهدین» در خاک عراق در بهار سال ۱۳۷۰ که با استقرار در قالب یک تیم شنود بی سیمی در مقر سپاه دوم عراق در استان دیالی بوده است.

گفته شده شما با کسب اطلاعات از شنود بی سیمی به نیابت از ارتش عراق افراد زیادی از  احزاب و گروههای کردی و همچنین مردم عادی این منطقه را به کشتن دادید.

شما که ادعا داریدیک کُرد هستید چگونه در چنین جنایتی شریک شدید ؟  و با چه رویی جمله بالایی را نوشتید؟

یادداشت کوتاه سردبیر:

پاسخ های بی سر و ته، غیر مرتبط و کلیشه ای قلم به مزدان ، نقطه مشترک تمامی یاوه گویی های سینه چاکان رجوی در تشکیلات مجاهدین بر علیه منتقدین این فرقه است.

رجوی با تمام توان تشکیلاتی و رسانه اش به عمد مخالفان خود را به همکاری با وزارت اطلاعات متهم می کند تا ذهن مخاطبان و افکار عمومی را از وطن فروشی ها و جنایت هایی که به نفع بیگانگان و در نوک آن صدام حسین انجام داده اند، منحرف سازند.

سران فرقه با وقاحت و پروریی تمام  پاچه کسانی را می گیرند و متهم به همکاری با وزارت اطلاعات ایران می کنند که حداقل نصف بیشتر عمرشان را در خدمت همین سران پفیوز و بی مقدار مجاهدین گذرانده و در جنایات آنها بر علیه مردم شان شریک بودند. حال که به خود آمده  از این جانیان وقیح تبری جسته اند و می خواهند ماهیت واقعی این جانیان وحشی و درنده خو را در مقابل مردم ایران و جهانیان برملا کنند  باید هزاران مارک از این فرقه بخورند.

همین بس که این دلقکان متوهم و مفلوک اگر زنده باشند چند سالی بیشتر عمر نخواهند کرد و آنچه در سالیان گذشته از آنها باقی مانده جز مزدوری و خدمت به بیگانگان بیش نبوده و آنقدر سند و مدرک هست که حتی نیاز به دادگاهی کردن و اثبات جرم را هم منتفی می کند.

بنابراین از همین حالا باید سران این فرقه  را مردگانی در جمیع جهات به حساب آورد.

 

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes