ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
ادعای فرصت طلبانه مسعود رجوی به ترور آمریکایی ها و غلط کردم های امروزش
بقلم داود ارشد
قسمت اول
فرقه رجوی – ادعای سردمداری مبارزه ضد امپریالیستی و سازشکارخواندن بقیه!!!
قسمت دوم
داعای فرصت طلبانه مسعود رجوی به ترور آمریکایی ها و غلط کردم های امروزش
برعکس این روزها که خانم مریم رجوی و آقای رجوی و البته به زعم خودش و مریم رجوی “امام زمان، پدر جد لنین و استالین و … شیر همیشه بیدارخدا و رهبری خاص الخاص و تاریخ ساز، سوپر ولی فقیه، رهبر مسلمین جهان، رها کننده زنان از طریق مراسم تکی و جمعی رقص رهایی و ساختن حرمسرا”، روزانه صد بار در مقابل همان امپریالیستهایی که تا دیروز باید “بعد از شاه فرعی بعنوان شاه اصلی بطور مسلحانه سرنگون میشدند” در مورد ترور مستشاران آمریکایی در مقابل سناتورها و نمایندگان سابق البته کرایه ای غلط کردم گفته و مرتب به قسم و آیه در میآویزد که این ما نبودیم که چنین شکرهایی را در زمان شاه خورده ایم، بلکه این آپورتونیستهای چپ نمای خائن و “مزدور” رژیم! تقی شهرام و بهرام آرام بودند که آمریکائیان عزیز تر از جان! که اگر زنده بودند حتما با قیمتهای پائین تری از ما حمایت میکردند را ناجوانمردانه! کشتند و انداختند گردن بیچاره ما، طوریکه باید بعد از اینهمه مشکلات فروپاشی که در کنج غرب گریبانمان را گرفته، ضمن پاسخ دادن به دروغهای مزدوران کنونی پاسخگوی جنایات آپورتونیستها که از همان موقع به مزدوری وزارت اطلاعات در آمده بودند، هم باشیم. این خود را به … زدن تف سربالای بیش نیست.
چرا که آقا و خانم رجوی فراموش کرده اند که در نشریه شماره 18 صفحه 7 چگونه شکر هایی را که امروز ادعا میکند شهرام و بهرام بودند که آنرا خوردند را با کمال افتخار و با فخر فروشی به پاسداران و حاکمیت و بقیه انقلابیون حلوا حلوا کرده و مرتب بصورت دو لوپی نشخوار کرده به حساب خودش میگذاشت.
تدریس مبارزه به دیگران
آپورتونیسم راست با آرایش غلیظ سوپر چپ و نان به نرخ روز خوردن رجوی فقط در شعارهای مبارزه با امپریالیسم بصورت قالبی و پوپولیستی به همینجا ختم نمیشود. وقتی رجوی در خیالاتش غیر از خودش در جهان بقیه را خس و خاشاک مبارزه میشمرد، و کمتراز جای لنین و استالین و …برای خودش قائل نبود، حتی پیش تر رفته و مرتب از افتخارات گذشته یاد میکند تا بتواند دیگران را متقاعد کند که چپ تر از حتی لنین و … است. توجه کنید؟
و چنین با انداختن باد به غبغب خود برای برادران پاسدارای که چون بعد از انقلاب پاسدار شده اند و آقای مسعود رجوی آدم حسابشان نمیکند سخن پراکنی ضد امپریالیستی میکرد:
(بازنویسی مطلب کیشه نشریه مجاهد)
“1. سخنی با برادران پاسدار، “در شرایط خفقان و دیکتاتوری رگبار مسلسل چه کسانی سینه مزدوران و مستشاران امریکا را میشکافت؟
- مواضع ضد امپریالیستی سازمان حداقل برای خود جنایتکاران آمریکایی!!!!!!!!!! (همان آمریکایی های عزیزتر از جان امروز) جای هیچ شک و شبهه ای ندارد زیرا آنها از اولین سالهای عملیات مسلحانه سازمان «سال 51ببعد» با آتش مسلسلهای مجاهدین خلق که سینه مستشاران و مزدورانشان را می شکافت روبرو بوده اند.”
- “ضرورت مبارزه ضد امپریالیستی بعنوان تنها راه رهایی” است.
- “تمامی جنگهای تجاوزکارانه و امپریالستی، همه کودتاهای ضد انقلاب، فتنه گریها، آشوبها و جنایاتی که هر روز در گوشه و کنار شاهدیم، مستقیم و غیر مستقیم بوسیله آمریکا طرح ریزی و پیاده میشود“.
قدرت پرستی افسارگسیخته
آیا میتوان باور کرد مسعود رجوی قدرت پرست در طی دوسال بعد از انقلاب خون جامعه و نیروهای سیاسی و مردم (بطور خاص جوانان) را با چنان شعارهای سوپرچپ در شیشه کرده بود و اینگونه احکام لایتغیر چپ نمایی و ضدامپریالیستی صادر و مرتب نشخوار میکرد تا خود را سوپر انقلابی و بقیه را مفت خور معرفی کند که:
(بازنویسی کلیسه فوق با زیر خط آبی )
“چرا انقلابیون پاکباخته مکتبی که صداقت و پایداری خود را طی آزمایشات سهمگینی! اثبات کرده اند، بایستی از صحنه دور باشند و در عوض فرصت طلبان و بعبارتی “انقلابیون!” بعد از انقلاب بناحق میراث خوار و سردمدار باشند. همان فرصت طلبانی که در دوران شکنجه و حبس و اعدام و همزمان با نبرد مسلحانه (منظورش ترور مستشاران آمریکای عزیر است) و جانبازی و شهادت انقلابیون اصیل از جمله مجاهدین خلق، در کنج عافیت جویی و تسلیم طلبی عزلت گزیده و به تجارت سود و تحصیل مدرک مشغول بودند و بعضا بدلیل دشمنی با مجاهدین کنار آمدن و سازش با رژیم شاه خائن را جایز می شمردند!”
(کلیشه نشریه مجاهد فوق با زیر خطهای آبی رنگ)
رویکر تهوع آور کاسبکارانه با مبارزه و رنج و خونهایی که مجاهدین و مبارزین در زمان شاه ریخته اند توسط مسعود رجوی ردپایش در سرتاسر چهل سال گذشته آنچنان پررنگ است که منجرشد تا یک نیروی مبارز محبوب مردم به یک نیروی خودفروش زائده قدرتهای بزرگ و منطقه مورد تنفر مردم تبدیل شود.
این رویکرد طلبکارانه، قدرت پرستانه و کاسبکارانه با مبارزه و در نتیجه نفی دیگران و انحصار مبارزه و انقلاب را در ید خود و تنها خود دیدن در تمامی طول بعد از فرار به خارج نیز تا به امروز ادامه داشته است و مسعود رجوی وقتی خودش به عراق میرفت فتوا داد که:
“حتی نشریه در آوردن در خارجه نا مشروع استـ”.
(در کلیشه زیر بخوانید)
(بازنویسی کلیشه نشریه مجاهد)
نفی بازاری دیگران
“برویم که بشود خواسته ی خلق را لبیک گفت. بگذار خارجه نشینان کذایی که از دیرباز عادت داشته اند نمک مقاومت را بخورند نمکدانش را برسرخودش بشکنند، در اینجا بنشینند. من در 19بهمن گذشته گفتم که حتی نشریه درآوردن آنها در اینجا مشروع نیست…”
رجوی حتی شورایی های حاضر در خارج از عراق را مفتخور میخواند چه برسد به بقیه فعالین سیاسی.
رجوی مرکز و محور عالم
آقای مسعود رجوی در ادامه ملاک حقانیت جریانهای سیاسی را چنین برمیشمرد:
(بازنویسی کلیشه نشریه مجاهد)
- “با توجه به توضیحات فوق اهمیت نوع برخورد با آمریکا (این پرچمدار جهانخواران) را در می یابیم. و به حق باید گفت که چگونگی این رابطه به بهترین وجه بیانگر درجه اصالت یک انقلاب و بطور کلی هر سیستم و جریان سیاسی است. بعبارت دیگر هر جریان و سیستم سیاسی که بهتر بتواند با امپریالیزم مبارزه کند و به منافع و موجودیت آن شدیدتر ضربه وارد نماید، از حقانیت، ترقیحواهی و دینامیزم بیشتری برخوردار است.”
آیا آن معیار و ملاکها و آیه های قرآن مانند احکام مبارزه با امپریالیسم و محک و معیارگذاشتن های لنین طبسی خود را باور کنیم یا عکس زیر را؟
[1]احتمالا فرقه رجوی با سرازیرکردن دلارهای آمریکایی به سردمداران امپریالیسم به بهانه کرایه آنها، قصد ایجاد تورم در آمریکا و ضربه زدن به آنها را دارد!!!؟؟؟ و با هزینه های بسیار گران هتلها و رفت و آمدها و پذیراییهای آنچنانی قصد بحران زایی در اقتصاد امپریالیستی فرانسه!!!!
همگان بیاد دارند که سوپرلنین طبسی ما بعد از پایان مصرف شعارهای “مبارزه با امپریالیسم تنها راه رهایی است” اینبار فتوای “ضرورت رهایی سرنگونی مسلحانه رژیم” است با شعارهای جنایتکارانه (رود خروشان خون شهدا ضامن پیروزی خلق ماست) را صادر کرد..
تردید نکردن رجوی به لجن مال کردن “رود خروشان خون شهدا”
البته بعد از به کشتن دادن هزاران مبارز در یک سمت و هزاران نفر از مردم در سمت دیگر در قرارگاه اشرف بقول مسعود رجوی “پایتخت رجوی”، با زیرپا گذاشتن رود خروشان خون شهدا!! ضمن غلط کردم گفتن خودش و مریم رجوی پا به فرار گذاشتند و بقیه را نیز مجبور کردند نزدیک به چهار هزار بار “ضرورت مبارزه ازترک مبارزه مسلحانه میگذرد” را نوشته و به آمریکایی که متاسفانه در پی فتوای قبلی اش سرنگون نشده بودند!!! بدهند.
قبل از آن نیز طی سی سال خون تمامی مجاهدین، مبارزین، شورایی ها، خارجه نشینها، … را در شیشه کرده بود که شما همه ضد انقلاب بوده و با بورژوازی ضد انقلاب همدست و هم پیمان هستید و حتی نشریه در آوردن شما در خارجه حرام است… و ما که شعار مبارزه مسلحانه را میدهیم انقلابی هستیم. حتی اگر اهدافی که عراق و عربستان در داخل ایران برای ما تعین میکنند را میزنیم.
سرنوشت یکسان تمامی فتواهای رجوی
همین سرنوشت دچار فتواهای:
“ما اشرف به دشمن نمیدهیم،
چو اشرف نباشد تن من مباد،
تا آخرین نفر باید اشرف را حفظ کرد،
هر هزار نفری که در نگهداری اشرف کشته شود رجوی یکبار تهران را فتح کرده است،…شد.
که وقتی بعداز به کشتن دادن بیچاره مجاهدینی که در دنباله روی از این امام زمانِ بالاتر از پیامبر و …جانشان را جلو سلاح و لودر و چماق و… سربازان عراقی داده و کشته شدند، و رود خروشان دیگری راه انداختند، وقتی وزارت خارجه امپریالیسم دیروز و برادر آمریکای امروز که (همه کودتاهای ضد انقلاب، فتنه گریها، آشوبها و جنایاتی که هر روز در گوشه و کنار شاهدیم، مستقیم و غیر مستقیم طرح ریزی و پیاده میشود ) زیر سر اوست فرمان داد که اشرف را ترک کن و برو لیبرتی، با زیر پا گذاشتن رود خروشان خون شهدا دست افشان و پای کوبان اشرف را بقصد لیبرتی ترک کردند.
امروز بخوبی میتوان فهمید که آقای رجوی تمامی این شکرها را نه به دلیل اینکه به اندازه سر سوزنی بدانها اعتقادی اصولی داشت که میخورد بلکه ایشان نان را به نرخ روزباید بخورد و قیمتش و پرداخت بهای آن با خون هزاران تن از مردم ایران و جوانان مجاهد پرداخت شود، در ثانی با این هدف میگفت که در ادامه فرصت طلبانه طلبکاری صاحب انقلاب بودن و نشستن بر تخت حکومت را بکند، بدینگونه:
“چرا انقلابیون پاکباخته مکتبی که صداقت و پایداری خود را طی آزمایشات سهمگینی! اثبات کرده اند، بایستی از صحنه دور باشند و در عوض فرصت طلبان و بعبارتی “انقلابیون!” بعد از انقلاب بناحق میراث خوار و سردمدار باشند. همان فرصت طلبانی که در دوران شکنجه و حبس و اعدام و همزمان با نبرد مسلحانه (منظورش ترور مستشاران آمریکای عزیر است) و جانبازی و شهادت انقلابیون اصیل از جمله مجاهدین خلق، در کنج عافیت جویی و تسلیم طلبی عزلت گزیده و به تجارت سود و تحصیل مدرک مشغول بودند و بعضا بدلیل دشمنی با مجاهدین کنار آمدن و سازش با رژیم شاه خائن را جایز می شمردند!”(کلیشه نشریه مجاهد فوق با زیر خطهای آبی رنگ)
«« برای سازمانهای انقلابی که از چندین سال پیش تر دست به نبردی قهرآمیز و مسلحانه علیه رژیم و حامیان امپریالیستیش زده بودند، نوع رابطه با آمریکا بطور عینی و علمی روشن بود. حتی بسیاری از عملیات انقلابی مستقیما بر علیه آمریکایی های جنایتکار بود. من باب مثال: ترور ژنران پرایس، سرهنگ هاوکینز و بطور کلی سنت انقلابی اعدام جلادان آمریکایی و انفجار تاسیسات آمریکایی که مبتکر و مجری آن هم عمده مجاهدین خلق بودند، از افتخارات جنبش انقلابی ایران در سالهای سکوت و خفقان محسوب می شود. خلق ایران دشمن اصلی خود را باز میشناسد. (نشریه مجاهد ش4 ص2)
این است ماهیت قدرت پرست رجوی که نسبت بدان هشدار داده و میدهیم که امروز از منتهی الیه چپ به منتهی الیه راست خزیده است. آنهم به قیمت به خاک وخون کشیدن صدها هزار نفر از بهترین جوانان و مردم ایران …
و چه کسی باور میکرد که این سوپرلنین زمانه بعد از اینهمه چپ زدن ها وقتی دستش به تخت قدرت نرسید مانند یک خود شیفته بشدت بیمار، قهر کرده و با خشم و کین ضد انقلابی علیه مردم ایران و بهترین فرزندانش که در دام فریب فرقه او گرفتار شده بودند، ضمن سرکوبشان، به نزد همان امپریالیزم پناه برده باشد. و خواستار راه اندازی همان “جنگهای تجاوزکارانه و امپریالیستی، کودتاهای ضدانقلابی، فتنه گریها، آشوبها وجنایتهای که هر روز در گوشه و کنار شاهدیم” در ایران و علیه مردم ایران به نمایندگی ترامپ بشود.
البته بعید نیست طبق سیاست ابن الوقتی رجوی فردا مدعی شود که با پرداخت دهها میلیون دلار برای کرایه دو دقیقه سخنان امثال جان بولتنها، مک کینها، جولیانی ها طرح به فساد کشاندن آنها و از آنطریق نابودی امپریالیزم را داشته!!!
رجویسم یا آفتابپرست ایسم
البته واقعیت فرصت طلب نان به نرخ روز خوری مسعود رجوی و فرقه او این است که:
- یکروز، بستر کسب قدرت از کانال چپ نمایی های آپورتونیستیِ افتخار به “ترور آمریکائیان، افتخارات جنبش انقلابی بود” میگذشت
- یکروز با وانمود کردن به شرکت در جنگ علیه صدام حسین متجاوز میگذشت
- یکروز با همبستری سیاسی با صدام حسین متجاوز و عربستان و کشتار سربازان در مرزها و خمپاره باران شهرها
- یکروز طرح و شعار جنگ با آمریکا (بعد از اشغال عراق توسط آمریکا) در صورتیکه هنگام پیشروی ستون نظامی بدون فرمانده و پشتیبانی مجاهدین به سمت مرز به آنها حمله کنند،
- یکروز از کانال درخواست از آمریکایی هایی که عراق را اشغال کرده بودند جهت حمله به ایران،
امروز نیز از همخوابگی سیاسی با آنها میگذرد که اوج سیاستهای ابن الوقتی رجوی را بنمایش میگذارد. در صورتیکه رجوی بخوبی میداند که مردم ایران از همدستی وابسته گرایانه و خود فروشانه رجوی به اجانب بویژه عراق صدام حسین در شراکت در کشتار سربازان ایرانی منزجر هستند که جرم بزرگ دوم رجوی بعد از تروریسم او توسط مردم ایران محسوب میشود و مبنای نفی، تنفر و ترد فرقه رجوی در میان مردم داخل و خارج ایران میباشد.
طوریکه در قیامهای سراسری بهمن امسال مردم ایران ایادی امپریالیستی که آقای رجوی افتخار کشتن آنها را دارد را به رجوی ترجیح دادند که اوج انزوا، سکتاریسم و پرت افتادگی رجوی را در میان مردم ایران بنمایش گذاشتند. هرچند آل سعود قبلا رسما موقعیت فرقه رجوی را در میان مردم مشخص کرده بود. که ویکیلیکس آنرا افشا نمود.
رجوی خودش را چگونه تعریف میکند
نباید فکر کرد که رجوی آپورتونیسم و خیانت و سیاست های جدای از توده ها و سکتاریستی و ابن الوقتی را نمیشناسد، رجوی خود این مقولات را در (کتاب آمورش تشریح اطلاعیه تعین مواضع، صفحه 23 بقلم مسعود رجوی) اینگونه تعریف میکند:
آنچه بسیار ناجوانمردانه، خیانتکارانه و ضد بشری است فراز بالابلندی است که رجوی قدرت پرستی، ناجوانمردی، خیانت، سکتاریسم و پرت افتادن از توده ها را در واکنشش به رویکرد مردم به سیاستها و اعمال خودش را با لعن و نفرین کردن همان “خلق قهرمان”، یا جوانان و دانشجویان مبارزمیهن را در جریان اعتراضات دانشجویی با خشم و کین ضد بشریش “مستحق گذاشتن پای دیوار” خواند بنمایش میگذارد. چون در تظاهرات خود شعار “ایران رجوی رجوی ایران” نداده بودند.
سرنوشت اسرای فرقه همانند مردم ایران
عین همین رویکرد را رجوی با مردم ایران در قالب مخالف سیاسی را با مزدور خواندن شان میخواهد بگذارد پای دیوار و آنها که در قالب اعضای سازمان در درون تشکیلاتش از همین جوانان و مردم که فریب شعارهای سوپر چپ رجوی را خورده و اسیر او شده اند را وقتی نتوانست در اشرف و لیبرتی به نابودی بکشاند وقتی و پایشان به دنیای آزاد رسید، در زندان ابد تیرانا محبوس کرده و اینگونه بساط فریب پهن کرده که “تنها ره رهایی رفتن به اشرف3 بعنوان مبارزه با بورژوازی ضد انقلابی است!!!!” تا نگذارد صدای همسو و هم محتوای آنها با صدای مردم ایران شنیده شود. و بدروغ مدعی است که، اگر مریم رجوی از بستر این سناتور به سناتور (با توجه به سلسه مراتب بورژوازی ضد انقلابی ادعایی رجوی که سناتورها را نماینده آن میداند: بورژوا، کمپرادور، امپریالیزم) دیگر نقل مکان میکند شما اشرفیان 3 در عوض با رفتن به اشرف 3 با بورژوازی (اسم مستعار امپریالیسم-آمریکای عزیز) همبستری نکنید بلکه با آن مبارزه کنید!!! و هر کس اینکار را نکند از قرآن سند میآورد که به جهنم خواهد رفت!!! سوال این است که در این میان با این مستندات قرآنی مریم رجوی کجا خواهد رفت؟
همان سندهایی که درمورد به جهنم رفتن در صورت عدم مبارزه با امپریالیسم در فاز سیاسی میآورد، همان سندهایی که درمورد به جهنم رفتن در صورت ترک مبارزه مسلحانه میآورد ….
آیا رجوی در حال فریب امپریالیسم است؟
آیا میتوان چنین فریبکاری دجالگرانه ای را که رجوی در درون تشکیلات القا میکند باور کرد که رجوی در حال فریب امپریالیزم است؟
وب سایت دفتر دولتی تاریخ نگاری آمریکا چنین آورده است:
https://history.state.gov/historicaldocuments/frus1969-76v27/d18
“سرهنگ لوئیس ال هاکینز هنگامیکه برای سوار شدن به خودرویی که جهت بردن او از خانه به محل کارش در مرکز مدیریت مالی میرفت کشته شد. طبق تلگرام شماره 4249 رسیده از تهران در 16ژوئن یک مبارز بنام رضارضایی مغز متفکر این عملیات بوده است“.
اینها بخشی از سند وزارت خارجه کشوری است که میدانیم در زمان شاه، ایران را و مبارزه با همین کسانیکه دست به ترور میزدند را اداره میکرده است.
در ضمن این تلگرام و محتوای آن نشان میدهد که این عملیات در زمانی انجام شده است که رضا رضایی زنده بوده است. و شهرام و بهرام مزدور رژیم!! هنوز کنترل سازمان را بدست نگرفته بودند. ضمنا سایت رجوی نیز رضا رضایی را اینگونه که در زیر آمده است معرفی میکند. و سرود “سرکوچه کمینه مجاهد پرکینه آمریکایی بیرون شو خونت روی زمینه” سالیان است که بدستور آقای رجوی تولید و پخش شد و میشود. البته در راستای طلبکاریش از مردم و حکومت.
خود آقای رجوی نیز همانطور که در فوق دیدید، ترور را با آوردن اسم و رسم قربانیان افتخار خودش دانسته و آنرا نه یکبار که هر روز به سر “برادران سپاه میزد”.
قسمت سوم
ادامه چپ نمایی های مسعود رجوی در جاسوسی برای شوروی
ادامه دارد
References
1. | ↑ | احتمالا فرقه رجوی با سرازیرکردن دلارهای آمریکایی به سردمداران امپریالیسم به بهانه کرایه آنها، قصد ایجاد تورم در آمریکا و ضربه زدن به آنها را دارد!!!؟؟؟ و با هزینه های بسیار گران هتلها و رفت و آمدها و پذیراییهای آنچنانی قصد بحران زایی در اقتصاد امپریالیستی فرانسه!!!! |