قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

سخنرانی آقای داود باقروند ارشد در پارلمان اروپا

 

پرگار قسمت دوم: آیا فرقه مسعود رجوی تغییر کرده است؟ تغییرات شگرف مسعودرجوی طی چهاردهه، و رویکردش به جنبش مهسا

  • تغییرات شگرف مجاهدین که چشم جهانیان راخیره کرده
  • مسعودومریم رجوی  و ائتلاف و اتحاد با  دیگر گروهها
  • مسعود ومریم رجوی در رویارویی   با جنبش مهسا
  • مسعود و مریم رجوی و رویکرد به اعضای جدا شده  از  مجاهدین و یا شورا

در برنامه پرگار “با مجاهدین خلق چه باید کرد؟ با توجه به محدودیتهای زمانی برنامه، بعضی سوالات بدون جواب ماند و بعضی جوابهای داده شده فرصت تصحیح شدن نیافتند. یکی از این سوالات و جواب های داده شده مربوط بود به این سوال که:

 آیا فرقه مسعود و مریم رجوی تغییر کرده است؟

میهمان دیگر برنامه پرگار از این ایده دفاع میکرد که سازمان مجاهدین تغییر کرده است و شاخص تغییر را “متوقف شدن حمله اعضای  مجاهدین به جلسات دیگر گروهها در خارج کشور” بعنوان حجت  قابل استناد و  نتیجه گیری کردند که باید با آنها به گفتگو نشست تا کمک شود که به ایزولاسیون چهل وسه ساله شان در خارج کشور پایان داده شود. در ضمن این منطق را بنوعی در نقد و مقصر شمردن گروهها و افرادی در رسانه های اجتماعی که ایشان مدعی بودند “شعارمرگ بر دیگر گروهها” میدهند عنوان نمودند.

البته رویکرد مثبت داشتن به دیگر گروههای آپوزیسون و از جمله خواستار متوقف شدن شعار “مرگ بر دیگران”  قابل تقدیر و درست است.

اما تا آنجا که به سازمان مجاهدین بر میگردد این رویکرد میهمان دیگر پرگار و کسانیکه اینگونه فکر میکنند، در دل خود از یک عدم شناخت فاحش و رویکرد ساده انگارانه نسبت به مجاهدین بعد از انقلاب 57 و بویژه به شریعت اسلام قرون وسطایی تحت نام “اسلام دمکراتیک” شخص مسعودرجوی ناشی میشود.

همان دلیلی که باعث شد هزاران جوان و نوجوان با جهل مطلق فکری و سیاسی و تاریخی اما با آتشفشانی از احساسات مبتنی بر همان جهل و نفرت از محمدرضا شاه و جهان دوقطبی دهه های منجر به انقلاب1357 ، فریب شعارهای چپ نمایانه آنها را خورده و نسلی به قربانگاه بروند تا سرانجام بتوانند بقیمت جانفشانی و نابودی نسلی از مجاهدین و مبارزین زیر چکمه های استبداد قرون وسطایی مسعودرجوی درعراق و خارج کشور طی چندین دهه به شناخت عملی و تجربی دقیقی از فرقه رجوی  برسند تا بتوانند این هیولا را از پشت پرده شعارهای دجالگرانه بیرون آورده به جهانیان بنمایانند.

عدم شناختی که حتی اعضای قدیمی هرچند مخالفِ مسعودرجوی که عملکردها و مواضع قرون وسطایی او را در ابتدای انقلاب نادیده گرفتند ویا بطور خاص مسعودرجوی را بعد از سالهای 1364 و در عراق را تجربه نکرده اند کماکان گرفتار در چنبره فریب شعارهای داده شده توسط مجاهدین زمان شاه و مسعودرجوی بعد از انقلاب گرفتار باشند. ازاین روست که نمیتوان از یک فرد بیرونی مانند میهمان دیگر پرگار انتظار زیادی داشت.

تغییرات شگرف مجاهدین که چشم جهانیان راخیره کرده.

 

در جبهه مبارزه سیاسی: بزرگترین کمپین سیاسی مسعودرجوی در سالهای 1358تا1360 (یعنی قبل از شروع مبارزه مسلحانه-تروریستی)، در شعارهای توخالی مبارزه تا سرنگونی امپریالیزم آمریکا بعنوان شاه دوم بود خلاصه میشد، او خواستار درست کردن ویتنام دیگری در ایران برای آمریکا بود طوریکه معتقد بود اگر کودکان ده ساله درصورتیکه توسط مسعودرجوی آموزش ببینند میتوانند در این نبرد علیه آمریکا شرکت و ضربات مهلکی به آن وارد کنند. غیر از توهم روانپریش انه ایدئولژیک خود امام زمان پنداری،

2KHhVedI3-tcuMdSZfl5Q

قدیم لیست شهدابه خلبان نیکسون در کشتار ویتنام

تقدیم لیست شهدابه خلبان نیکسون در کشتار ویتنام

مریم رجوی و جولیانی درحال پیشبرد نبردهای دین بین فو

مریم رجوی و جولیانی درحال پیشبرد نبردهای دین بین فو

درابعاد سیاسی ، بر آمریکایی کشی در زمان شاه بعنوان سرمایه اصلیش تاکید می کرد که او را مستحق بدست گرفتن رهبری انقلاب بجای خمینی میکند. در نتیجه این توهم و روانپریشی، مسعودرجوی را به جاسوس شوروی در ایران تبدیل کرد. در همین راستا اعدامهای بدون محاکمه خلخالی را مورد ستایش و اعدام های با محاکمه او را سازشکارانه خوانده و مورد نقد قرارداد. درهمین کادر مسعودرجوی رژیم حاکم را جاده صاف کن امپریالیزم که باید سرنگون شود خواند. در اشغال سفارت آمریکا شراکت و از آن حمایت سیاسی و نظامی کرد.

از حق نباید گذشت که تا آنجائیکه به تغییرات شگرف مسعودرجوی طی 43 سال گذشته برمیگردد باید حق را به میهمان دیگر برنامه پرگار داد. این تغییر چنان شگرف بوده است که او رااز لنین، مائو و چه گوارای ضد امپریالیست با رادیکالیسم بسا بسا عمیق تری که حتی کودکان رانیز قرار بود برخلاف تمامی کنواسیونهای حقوق بشری و حقوق کودکان به این نبرد ببرد، آقای مسعودرجوی، با 180 درجه تغییرو چرخش ، به چنان عاشق و دلباخته  امپریالیزم آنهم عاشق جنایتکارترین جناحهای نئوکان آن تغییر کرده و اینگونه تبدیل به احسن شده است.

بعلاوه اینکه چند وقت است به جلسات ته مانده گروههای آپوزیسیون درخارج کشور همچون فالانژهای رژیم که در فاز سیاسی در داخل کشور جهت برهم زدن جلسات گروهها به آنها حمله میکردند، حمله نمیکند؟ اما از گذاشتن حق جداشدگان زیر مشت و لگد در مقابل پارلمان اروپا در کفت دستشان کوتاه نیامده است.

مسعودومریم رجوی در  ائتلاف و اتحاد با دیگرفعالین سیاسی

شاهد بودیم که مسعودرجوی در تعامل با دیگر گروهها و احزاب سیاسی داخل کشور با نادیده گرفتن مطلق دیگر گروهها و احزاب و شخصیت های کشور، بویژه با شرایط علنی حاکم برفضای سیاسی آنروز همه فعالین و هواداران و کادرهای این گروهها و احزاب، حتی اعضا و هواداران خود مجاهدین، یک شبه دست به سلاح برد و با براه انداختن بمبگذاریها و دست بردن به سلاح امری خلاف قانون و حمام خونی که براه افتاد، هم تشکیلات مجاهدین و از جمله بقیه احزاب و گروهها و شخصیت ها و نسلی از جوانان را به تنور اعدامهای رژیم قدر قدرت خمینی زخم خورده از اقدامات تروریستی خود ریخت و نابود کرد.

و اینگونه مسعود رجوی به خیال اینکه سه ماهه میتواند رژیم را سرنگون کند و بر مسند قدر قدرتی حاکمیت بجای خمینی به تنهایی و بلامنازعه تکیه کند عملا شعار “مرگ بر دیگر گروهها” را سر داد.

شاهد دیگر این رویکرد و منطق “مرگ بر دیگر گروهها” را رجوی در اولین فرصتی که در سال 1364 یافت،  بعد از ارتقاء خودش به رهبری عقیدتی مجاهدین و رهبر کبیر انقلاب نوین مردم ایران که به کسی جز خدا دیگر پاسخگو نخواهد بود، در کردستان ایران با سر دادن شعار “ایران رجوی رجوی ایران” اعلام کرد. و اینگونه فاتحه همه دیگر گروهها و احزاب و شخصیت ها را در تقسیم قدرت خواند.

و نشان داد که نه تنها از کشتار و نابودی جنبش و اعضای مجاهدین بلکه تمامیت جنبش چپ و آپوزیسیون ایران، با هزاران زندانی و اعدامی، هیچ گردی بر دامنش ننشسته که مرگ و نابودی بقیه را نعمت بزرگی که این امام زمان خود خوانده تقدیم ایران و ایرانی کرده است تا اینگونه دست افشان و پای کوبان به قله رهبری انقلاب دمکراتیک اسلامی نوینی صعود کند.  اگر کسی بعد از 1364 تا به امروز یک فاکت و نمونه از سرسوزنی کوتاه آمدن مسعودرجوی از این تمامیت خواهی استبداد قرون وسطایی دارد لطفا برای من بنویسد و یا در کامنت ها اشاره کند، من از همه ادعاهایم کوتاه می آیم.

همگان شاهدیم که طی این چهاردهه گذشته مسعودرجوی تنها با کسی اتحاد میکند که همچون چند فرد باقی مانده حقوق بگیرد در شورای ملی مقاومت، در رهبری امام زمان گونه او محو و ذوب شده باشد ولا غیر.

رجوی به اینها نیز قناعت نکرده است. در هنگام رفتن به عراق از فرانسه حتی نشریه در آوردن آپوزیسیون جان بدر بردگان از قتلعامی که ارمغان رجوی بوده است را در خارج کشور را بدلیل اینکه مجیز رجوی را نمیگویند و یا در ولایت فقیهی داعشی او ذوب نمیشوند را حرام اعلام کرد.

 کلیشه خارج کشوریهافعالیت خارج کشور 1

 

 وی حتی تهدید کرد که غیر ممکن است که اجازه دهد فعالیت سیاسی بقیه آپوزیسیون موفق شود. او گفت :

چقدر بی صفتی است و چقدر خیان به خون شهداست، اگر ما بگذاریم که میوه چینان و فرصت طلبان در این روند مبتذل کردن همه چیز پیروز شوند.”                                                               نشریه اتحادیه انجمن های دانشجویان مسلمان خارج کشور ش 96 ص 33

در جریان محاکمه حمید نوری همگان دیدند که رجوی چگونه بدلیل اینکه خودش در محور کار قرار نداشت، آشکارا در کنار رژیم ایستاد. و ابتدا کل ماجرای دستگیری و محاکمه را طرح رژیم خواند. بعد به فعالین دست اندرکار جدا شده از مجاهدین تهمت مزدوری رژیم را زد، که رژیم میخواهد با راه انداختن محاکمه مستخدمین سابقش، مزدوران خودش را درخارج کشور سفید کاری کند. در مرحله بعدی از شهادت دادن اعضایش در دادگاه ممانعت کرد. تا در نهایت وقتی همه این اقدمات با شکست مواجهه شد و بی آبروگردید، مجبور شد به شهادت دادن اعضایش تن بدهد هنگام شهادت دادن هم هدف اصلی اعضایش را تخریب جداشدگان قرار داده بود و اینگونه ضمن ایستادن عملی در کنار رژیم با ترور سیاسی جداشدگان در محاکمه حمید نوری، درجهت نابودی سیاسی و شخصیتی آنها هرچه توانست انجام داد.

مسعود و مریم رجوی و رویکرد به جدا شدگان از مجاهدین و یا شورا

تلاش برای نابودی دیگر فعالین و رقبای سیاسی مبتنی بر تمامیت خواهی مسعودو مریم رجوی مختص فعالین خارج کشور و جداشدگان نیست.

در درون شورای ملی مقاومت که من نیز عضو آن بودم، همین استبداد مطلق العنان از اعضای شورای ملی مقاومت مانند حزب دمکرات کردستان ایران گرفته تا بنی صدر، تا خانم و آقای متین دفتری، محمدعلی اصفهانی، آقای ایرج شکری و تا حتی مرضیه به محض سوال و انتقاد و مخالفت با مسعودرجوی که فقط خود را به خدا پاسخگو میداند منجر به اتهام زنی برای ترور سیاسی و اخراجشان و در مورد مرضیه حتی محاکمه غیررسمی و فحاشی به او در جریان رسیدگی به دزدیدن شدن دفترخاطراتش توسط اعضای سازمان گردید که در آن دفترخاطراتش از دروغها و دجالگریهای مریم و مسعود نوشته بود. که افشاء شدن آن برای مسعود و مریم رجوی از زبان مرضیه تیر خلاصی به مغز رجوی و بدتر از ترور فیزیکی بود. آقای ایرج شکری عضو جدا شده شورای ملی گزارشی از آن جلسه محاکمه را ثتب کرده است. سالگرد در گذشت مرضیه، و آنچه باید گفته می شد و نشد (iradj-shokri.blogspot.com)

اهانت محمد علی شیخی به مرضیه در جلسه یی با حضور مهدی ابریشمچی (pezhvakeiran.com)

گذشته از این مسعود رجوی همواره هرگونه درخواست حمایت شورا و مجاهدین از فعالین سیاسی داخل کشور مانند روزنامه نگاران، وکلا، دانشجویان، و اصناف مختلف که دستگیر و زندانی میشدند را در درون شورا که مورد درخواست بسیاری از اعضای شورا مانند آقای محمدعلی اصفهانی و ایرج شکری و دیگران بود با شدت و حدت وصف ناپذیری سرکوب میکرد. آقای محمد علی اصفهانی شرح مفصلی از این سرکوبهای مسعودرجوی بعد از جداشدن از شورا را تشریح کرده است. مسعودرجوی ابتدا  با یادآوری حقوق دریافتی عضوشورا اخطار میداد، اگر کارگر نبود حقوقش را قطع میکرد و دست آخر با اتهام زنی که به مزدوری وزارت اطلاعات در آمده از شورا اخراج میکرد.

در درون سازمان مجاهدین نیز همین سیاست سرکوب مطلق در مورد اعضایی که نه فقط نقد بلکه سوالی و ابهامی درمورد آیاتی که مسعودرجوی نازل میکرد مینمودند با احکامی تا هشت سال سلول انفرادی و یا تبعید پاسخ میگرفت. چون فکر میکرد ولی فقیه رژیم هم مانند خودش است تحلیل میکرد که غیرممکن است که اجازه دهد خاتمی پیروز شود و ناطق نوری انتخاب خواهد شد، اما نشد، من تحلیلش را طی نامه ای نقد کردم و گفتم ما از ایران قطع هستیم و توان درک شرایط جامعه حاضر ایران را همچون دیگر تحلیلهایمان نداریم.

برای هفت سال از اشرف به بصره تبعید شدم. بعد مرا مجبور کرد در جمع مسئولین بگویم من خاتمی چی هستم. در دور دوم که تحلیل نازل شده از آسمان مسعودرجوی مبتنی براینکه ولی فقیه رژیم اگر آن است که من هم هستم به قیمت کشتن خاتمی اجازه انتخاب شدن خاتمی را نمیدهد و اگر دوباره خاتمی انتخاب شود معنی آن “پایان مجاهدین” است.

آنقدر به این تحلیلش مطمئن بود که آنرا در جمع عمومی مجاهدین نیز مطرح کرد. در دور دوم  باز خداوند رجوی محکم بردهانش کوبید نه تنها خاتمی توسط رژیم کشته نشد که انتخاب شد. اما مسعود رجوی از رو نرفت. ولی مجبور شد مرا از تبعید خارج کند.

مسعود ومریم رجوی  و  رویارویی  با جنبش مهسا

آخرین مورد وتازه ترین آن ضدیت آشکار مسعودرجوی و مریم رجوی با جنبش زن زندگی آزادی و مخالفت با حجاب اجباری است. اما چرا؟

مسعودرجوی که سرنوشت مجاهدین را بعنوان زائیده جنگ و سربازان پیاده نظام ارتش عراق به جنگ ایران و عراق و سرنوشت صدام گره زده بود. هرچند تحلیل میکرد، اگر رژیم صلح کند ما نیز فلسفه وجودیمان در خدمت عراق و جنگ او از بین میرود، ولی رژیم نمیتواند صلح کند اگر بکند فرو می پاشد، و ما فقط باید از صدام حسین اجازه بگیریم که بدون سلاح از مرز عبور کنیم و خرده ریزهای رژیم را جمع کنیم.

رژیم صلح کرد و نه تنها نپاشید، بلکه عملیات دیوانه وار فروغ جاویدان برای کمک به فروپاشی رژیم نیز منجر به قتلعام مجاهدینی که 90% شان سر و ته سلاح را تشیخص نمیدادند شد. رجوی که خونریزی و کشتار ایرانیان مجاهد و غیر مجاهد برایش آب حیات است، باز هم کم نیاورد. در اوج وقاحت، کشتار مجاهدین در صحنه نبرد فروغ را به پای مجاهدین زنده مانده گذاشت.

اینبار گربه مرتضی علی دوباره چهاردست و پا به سنگر “اگر خمینی فوت کند رژیم حتما فرومیپاشد”  پناه برد.

 سال بعد خمینی مرد و رژیم فرونپاشید. رجوی دجال باز هم از رو نرفت. دست بدامن خدای جعلیش جهت نازل کردن آیه جعلی بنام مریم رجوی مهرتابان شد.

  • رجوی در سخنان در لینک زیر https://news.mojahedin.org/i/news/144749
  • خمینی مرد و مجاهدین از مریم و با مریم دوباره متولد شدند. (اختراع و عصای آسمانی مسعودرجوی “زن مجاهد مسلمان محجبه“)
  • [مریم رجوی] در اوج مبارزه مسلحانه باب برترین جهاد یعنی ”جهاد اکبر“…
  • اکنون [مریم رجوی] این مظهر تکامل و اصالت مبارزاست
  • [مریم رجوی] گل بالاترین شاخسار ارزشهای انسانی خلق شده در کوران این مقاومت میهنی؛
  • ثمره فرخنده همه کشاکشها خون و فدا؛ سیمای مجسم ایران فردا، مهر تابان آزادی، پاسخ فرهنگی و تاریخی و ایدئولوژیکی مردم ایران است،
  • کارآمدترین سلاح استراتژیکی ما در مبارزه و اعتلای زن و مرد ایرانی!

سالیان مسعودرجوی این سلاح استراتژیک را بمیدان نبرد نه با امپریالیزم که قرار بود برایش ویتنامی دیگر در ایران بسازد، بلکه برای درخواست بمباران ایران، اعمال تحریمهای ضد انسانی توسط همین امپریالیزم به این سوی و آنسور جهان میفرستد.

خوب جنبش سراسری  مهسا طی شش ما که هم ایران را تکان داد و هم جهان را متحول کرد، آتشی بر تمامیت سلاح استراتژیک رجوی یعنی به سراپای مریم رجوی زد.

12-1536x1024 1111 4444

یعنی جنبش زن زندگی آزادی هم حجاب اجباری مریم رجوی و هم اسلامش را به آتش کشید. پیام آشکار نسل زنان سلحشور و نو ایرانیان که هم پیام خودشان بود هم پیام مادرانشان به رجوی این بود که:  درختی که گل بالاترین شاخسارش مریم رجوی توست را از ریشه درآورده ایم و آنرا با خون صدها زن سلحشور و با فدیه صدها چشم زیبای این زنان و حتی خون نوجوانان کشور مهر کرده ایم و جایی برای این دجالگریهای تو در ایران نیست.

از این روست که تمامی سایت های رسمی مجاهدین را نگاه کنید یک عکس و ویا یک کلیپ ویدئو از زنانی که روسری را به آتش میکشند و بدون حجاب درمیان مبارزه حاضر میشوند نیست. عکس تم سایش هم زن محجبه ای است.

در همان ابتدای جنبش مهسا با شناختی که از مجاهدین دارم، برای مریم رجوی پیام دادم که اگر حجاب اجباری را لغو نکنی و خودت و حجاب اجباریت که مسعودرجوی به تو و مجاهدین و در اسلام دمکراتیکش تحمیل کرده را بر نداری آتشی که این زنان سلحشور به حجاب اجباری زده اند به سراپایت سرایت خواهد کرد.

جواب مسعودرجوی چه بود؟

مریم رجوی را با حجاب کامل به میدان فرستاد و طی یک نماز جماعت آنهم پشت سر “مجید معینی آخوند مجاهدین با سابقه حوضه علمیه قم” اعلام کرد، حجاب اجباری که هست هیچ نماز جماعت هم اجباری است تازه باید پشت سر آخوند هم باشد.

نماز جماعت

و اینگونه مسعودرجوی باز هم بین مردم سلحشور ایران بین زنان سلحشور ایران و رژیم عملا در کنار و راست تر از رژیم قرار گرفت و نشان داد که حتی واپسگراتر و بسیار عقب تر از رژیم است. چرا بسیار عقبتر از رژیم؟  چون رژیم بعنوان قدرت حاکم، متاثر از جنبش مهسا قبول کرده که زنان چیزی روی سرشان باشد. مسعود و مریم رجوی اما علیرغم اینکه هیچ قدرتی ندارد، آنقدر در اسلام داعشی خود بنیادگراهستند که حاضر نیست کمی از موی سر جلوی زنان بیرون باشد و گشت ارشاد مریم رجوی همه جا مراقب زنان است و تذکر میدهد. به این کلیپ از مجاهدین نگاه کنید.
جمع بندی

اگر بخواهم جمعبندی کنم سازمان مجاهدین و رهبری قرون وسطایی آن مسعودومریم رجوی اگر تغییر کرده باشند چرخش 180درجه ای ازشعارهای نابودی آمریکا و امپریالیزم که با همین شعارهای توخالی هزاران هزار جوان را به کشتن داد، به دم و دنباله همان امپریالیستها  تغییر و تبدیل شده است. ولی تا آنجا که به حمایت یا گفتگو و یا اتحاد با گروههای دیگر فعال سیاسی و حتی حمایت از جنبش مهسا باشد بطور مطلق نه تنها تغییری نکرده است و به همان شعار “ایران رجوی رجوی ایران” پایبند مانده، هرکجا هم که جنبشی در داخل یا خارج علیه رژیم شکل میگیرد رجوی نشان داده ایستادن کنار رژیم را به حمایت از دیگر حرکتها ترجیح میدهد.

داود باقروند

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes