ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
کـدام آلترناتیو !؟ بقلم داود ارشد
در سال گذشته مسئله تضاد بین رژیم از یکطرف و آمریکا و اسرائیل و عربستان از طرف دیگر بعد از روی کار آمدن یک بساز بفروش بنام ترامپ در آمریکا و خروج وی از قرارداد هسته ای رژیم با جهان بالا گرفته است. بعلاوه اینکه این روزها شاهدیم که مردم ایران بیش از پیش بمیدان آمده و خواسته های برحق خود را مطرح میکنند و البته از میهمانوازی های!!!حاکمیت نیز برخوردار میشوند. مجموعه این تحولات منجر به این شده است که عده ای از خواب چهل ساله بیدار شده و مرتب انواع و اقسام نسخه برای هشتاد میلیون ایرانی تحت حاکمیت رژیم می پیچند.
گروه بدنام و بد سابقه
عده ای از سطلنت طلبان بعد از چند دهه پاسیویزم سیاسی وفعالیت در زمینه نوش جان کردن!! و یا تلاش برای افزایش آنچه از مردم ایران در زمان حاکمیت محمدرضا شاه به یغما برده بودند مشغول بودند با تظاهرات و شورشهای اخیر مردم بجان آمده از حاکمیت سرکوب و جهل و ویرانی بمیدان آمده و بخیال اینکه بوی کباب میآید مرتب دستورالعمل و آلترناتیو و بیانیه تولید و صادر میکنند.
اما همه ما در خارج از کشور و مردم ایران آنها را طی چهل سال گذشته خوب شناخته ایم. این گروه عطف به ماهیت حاضرنبوده و نیستند بجز برای به یغما بردن سرمایه های ایران و ایرانی دستی بالا کنند و قدمی بردارند، … یادمان نرفته است که همین اینها بودند که ایران را با اشاره ارباب بزرگ تحویل داده و به میهن واقعی خود آمریکا مهاجرت کردند حتی حاضر نشدند کوچکترین مقاومتی بکنند این چهل سال نیز مانند کفتار بر بالای سر صید زخمی چرخیده منتظرند که بعد از ازپای در آمدن صید سراغش رفته و او را بدرند. این دوره بعد از سقوط شاه نیز شاهد و گواه بسیار روشنی است به این امر، و علیرغم ثروتهای کلانی که با خود برده اند حتی برای بازگشت به مدینه فاضله دزدیهای کلانشان حاضر نشدند دست در جیب کرده و هزینه ای مالی بکنند چه برسد به هزینه های جانی.
طوریکه حتی مورد بی مهری اربابشان “آمریکا” نیز قرار گرفتند تا جائیکه آمریکا از سر نا امیدی به خانواده خونی خود دست به استخدام تازه واردین به جرگه وطن فروشان در بازار سیاسیت “که سابقا فریادهای ما کشور به دشمن نمی دهیم شان گوش فلک را کر کرده بود” یعنی خانم مریم رجوی و آقای مسعود رجوی نمودند.
بنابراین راه حل این دسته از دلواپسان میهن در شرایط کنونی جدای از ماهیت و عملکردهای چندین دهه گذشته آنها نبوده و نیست که در توسل جستن به آمریکا ظهور پیدا میکند، تا ارباب همه قیمت را جهت اشغال ایران پرداخته و مشکل را حل کند ولی در آینده این دوستان با امتیازات نفت و معدن و گاز و حق حاکمیت و … به او پس بدهند که در دنیای جهانخواران یک روش جاری است که “پیش فروش کردن کشور” مینامندش. در این زمینه نیز به اعتبار و سابقه و گذشته خود متکی هستند که سابقه بسیار روشن و مثبت و قابل اعتمادی در اینگونه معاملات دارند.
سایت صدای آمریکا از قول مصاحبه ای که با آقای رضا پهلوی فرزند محمدرضا شاه، بعمل آورده است در تاریخ 17آویل 2017 از آقای رضا پهلوی کسی که با روی کار آمدن ترامپ فکر میکند شانسش افزایش یافته است نقل قول کرده است که:
Iran’s Long-exiled Prince Wants a Revolution in Age of Trump
DUBAI, UNITED ARAB EMIRATES
Iran’s exiled crown prince wants a revolution. Reza Pahlavi, the son of the last shah to rule before the 1979 Islamic Revolution, has seen his profile rise in recent months following the election of U.S. President Donald Trump, who promises a harder line against the Shi’ite power.
Pahlavi’s calls for replacing clerical rule with a parliamentary monarchy, enshrining human rights and modernizing its state-run economy could prove palatable to both the West and Iran’s Sunni Gulf neighbors, who remain suspicious of Iran’s intentions amid its involvement in the wars in Iraq, Syria and Yemen.
البته باید اذعان کرد با وجود اینکه “وطن فروشی” برای سلطنت طلبها هم استراتژی بوده و هم تاکتیک و بقول کشتی گیرها “شاه شگرد” آنها بوده است ولی از بد روزگار یک موجود استحاله شده ای پیدا شده است که با تکیه به پولهای کلانی که نه از محمدرضا شاه بلکه با دلارهای نفتی صدام حسین عزیز و طلاهای سعودیهای عزیزتر البته بطور شرافتمندانه!!! طی بیش از چهار دهه با ریختن جوانان ایرانی در تنور صدام حسین و عربستان و رژیم تحت نام مبارزه کسب کرده اند، این “شاه شگرد” وطن فروشی را آنچنان با تردستی اجرا میکنند که نه تنها سلطنت طلبها را در بسیاری موارد به شگفتی وا میدارند بلکه بزرگترین کشتی گیرهای فرنگی مانند جان بولتن و جولیانی، جان مک کین و بسیاری دیگر از سناتورهای کرایه ای انگشت بدهان میمانند طوریکه با خود را به … زدن انگار متوجه نمیشوند که حاضرین در شوهای مریم رجوی نه ایرانی که سیاهپوستهای آفریقا و دانشجویان اروپای شرقی و پناهندگان سوری هستند.
با مشاهده وطن فروشیهای افساگسیخته رجویها که نتیجه اش از دست دادن جایگاه تاریخی “راست افراطی وابسته گرا” و جایگزین شدن آن با آقا و خانم رجوی است سلطنت طلبها را در عمل مجبور کرده است جهت از دور خارج کردن مجاهدین و کسب جایگاه سنتی خود با انتقاد از مجاهدین به سیاستهای “راست میانه وابسته گرای” نقل مکان کنند طوریکه مجبور شده اند به رجوی در خود فروشی و درخواست از آمریکا برای مداخله نظامی و بمباران ایران…انتقاد کنند و آنرا محکوم کنند!!!
تاجائیکه آقای رضا پهلوی در مصاحبه با شبکه خبری بلومبرگ تائید و تاکید کردند که نظر مردم ایران در انتخاب بین مجاهدین و رژیم، مردم رژیم را انتخاب خواهند کرد. و سیاستهای نقض حقوق بشر در مورد اعضای خود را به نقد کشیدند. البته آقا و خانم رجوی نیز آنها را بی پاسخ نگذاشتند.
مجاهدین بطور رسمی در سایت خود گفتند و نوشتند که: این سلطنت طلبها هستند که بدتر از رژیم هستند و یکی دنباله دیگری است، و آنها طی 50سال سرکوب و آزادی کشی در کشور و علیرغم همدستی با کاشانی برای سرنگونی دکتر مصدق، نتوانستند ایران را برای آمریکا که هزینه بسیاری بابت سرنگونی مصدق و بر سر کارآوردن آنها کرده بود را نگهدارند و براحتی تحویل آخوندها دادند.
نشان به این نشان که خانم و آقای رجوی علیرغم فحاشی های بسیاری که به سلطنت طلبها و رژیم و … کرده اند کمتر از گُل به ارباب-آمریکا نگفته اند. و انگار نه انگار که تا دیروز خود را در کشتن همین آمریکایی ها مصدقی میخواندند، انگار نه انگار سرود “آمریکایی بیرون شو خونت روی زمینه” را هر روز بجای نماز صبح میخواندند، و انگار نه انگار که برای نابودی شبکه جاسوسی آمریکا در ایران برای شوروی جاسوسی میکردند، و انگار نه انگار که همین دیروز بود که نوشتند که محمد رضا سعادتی را ماموران سی آی آ در ایران دستگیر کرده و انگار نه انگار که مصدقِ عزیزشان!!! را آمریکای عزیزتر از جانشان با همدستی شاه و کاشانی سرنگون کرد، تا دست نشانده خود آقای محمدرضا شاه را در ایران ابقاء کنند و کردند، هروقت هم که فرمودند کشور را ترک کن ایشان نیز مانند پدر بزگوارشان که او نیز دست نشانده بود اطاعت نموده و کشور را ترک کردند.
البته شاید بتوان نتیجه گرفت که دعوای مجاهدین در زمان شاه با آمریکایی ها با ملاک قراردادن عملکرد امروزشان در محتوا این بوده که: “آمریکا یا حاکمیت را بگیر بده به ما یا که ما جنگ مسلحانه میکنیم!!!” و امروز که در ایران نیستند و توسط مردم ایران دفع شده اند، همان حرف را البته از موضع خواهش و تمنا مطرح میکنند.
البته دلیل چپ زدن یا بهتر بگوئیم راست تر زدن مریم و مسعود در وطن فروشی به آمریکا همین عملکرد زمان شاه آنها علیه آمریکاست که مجبورند برای ماست مالی کردن آمریکایی کشی و شعارهای ضد آمریکایی جهت از دست ندادن مناقصه فروش ایران و برنده شدن در مقابل سطلنت طلبها کارهایی که اسرائیل به سلطنت طلب ها مسپارند و قبول نمیکنند مریم و مسعود رجوی با جان و دل انجام میدهند، جاییکه رضا پهلوی حداقل در ظاهر هم شده از مداخله نظامی فاصله میگیرد، مریم و مسعود رجوی قربان صدقه جان بولتون و جولیانی جناحهای جنگ طلب میروند و از هیچ اقدامی به قیمت نابودی ایران و ایرانی جهت کسب مقام مزدوری آمریکا پرهیز نمیکنند.
البته این عقب افتادگی سلطنت طلبها مقصرش خودشان هستند، چون حاضر نبودند که دست در جیب کرده و سبیلهای آمریکایی ها را مانند زوج رجوی چرب کنند. حداقل خانم و آقای رجوی واقع بین تر بوده اند. چون بهتر درک میکنند که وقتی کسی که یگانهای شورشی اش و هزاران اشرفش در سواحل کالیفرنیا و یا تیرانا مستقرند و وقتی حتی صاحب منصبان و اربابان نیز گفته و میگویند که اینها هیچ ربطی به ایران و ایرانی ندارند و رژیم در آنها نفوذ کرده است، و یا وقتی مجبورند تماشاچی را هم برای شوهایشان کرایه کنند، حداقل دست در جیب میشوند و آنچه که جان بولتن ها و مک کین ها و جولیانی ها و دیگرسناتورهای کرایه ای باید در ایران آینده منتظرش باشند با پرداخت 40هزار دلار برای یک سخنرانی 5 دقیقه ای بعنوان پیش پرداخت و اثبات خلوص نیت خود به آمریکا نشان میدهند.
جالب اینجاست که هر دوی این گروه مدعی هستند که دولت آمریکا را در جیب خود دارند!!!! (خواننده خودش جمله مرا درست بخواند). یکطرف مدعی است که اگر خودشان مستقیم در دفتر ترامپ حضور مستقیم ندارند ولی نفوذی آنها جان بولتن و جولیانی را برای این ماموریت اجیر کرده اند.
طرف دیگر که سکوی سابق را از دست داده مدعی است که جزء بالاترین مشاوران ترامپ هستند و با او و مایک پنس عکس هم گرفته اند و با کمک به کمپین انتخاباتی ترامپ قول ریاست جمهوری آینده ایران را نیز گرفته اند و حتی به ترامپ دستور داده اند حتما رژیم را سرنگون کن و به چیزی کمتر از سرنگونی رضایت نمیدهند.
و با پیوستن جان بولتن و رئیس سابق سی آی اِ به این تیم در پوست خود نمیگنجند و فیلشان یاد هندوستان کرده و به همان روزشمار سازی افتاده اند که آقای مسعود رجوی چهل سال است که هر عید ویا هر رمضان و در هر انتخابات و هر آمد و رفتی در راهروهای قدرت در ایران و یا غرب را بعنوان سال و دوره سرنگونی رژیم معرفی میکرد افتاده اند.
در این مورد بویژه آقای محمد رضا حمزه پور مثال زدنی است که خیلی تندتر از ترامپ و کاسه داغتر از آش نیز شده و پایان رژیم را قبل از چهل ساله شدندش اعلام کرده ا ند. (فراموش نکنیم که ترامپ در اوج نامردی!!! اظهار کرده است که قصد تغییر رژیم در ایران را ندارد)
“گروه بد نام بنام “بنگاه اجاره آلترناتیو
مجاهدین اما مانند همیشه که معتقدند کار از محکم کاری عیب نمیکند، به آمریکا و غرب و جان بولتن ها اکتفا نکرده اسرائیل و عربستان عزیز را نیز پشت قباله خود انداخته و از این شو سی خرداد به آن شو سی خرداد با هزینه های میلیونی ایادی این سه حکومت خوشنام را به رخ جهانیان میکشند و هیچ مرزی در وطن فروشی چه در گذشته و چه در حال برای خود متصور نیستند. صندلیهای خالی مردم در شوهایشان را نیز با کمک دلارهای نفتی عربستان و اسرائیل با سیاه پوستان و پناهندگان و … پر میکنند.
چه باک که هیچ ایرانی در آن شرکت نمیکند! مهم معرفی یک دکور آلترناتیو است بطور خاص که پرداخت کنندگان هزینه شوها خود بهتر میدانند که این دکور-آلترناتیو “هیچ جایگاهی در ایران ندارد” (نظر سیستم اطلاعات عربستان نسبت به فرقه رجوی که سندش را ویکی لیکس افشا نمود) ولی فرقه رجوی بخوبی میداننند جهان انقلابی! و مردمی و خلقی!! و جامعه بی طبقه توحیدی آنها حول اینگونه فاکتورها نیست که میچرخد. مگر مصدق حمایت مردمی نداشت ولی چه کسی بقدرت رسید؟! مگر پاتریس لومومبا حمایت مردمی نداشت ولی چه شد؟ و صدها مگر و اگر دیگر چه در ایران و چه در جهان.
بنابراین به همین سیاق یک بنگاه ورشکسته “اجاره دکورِآلترناتیو” به کشورها بنام فرقه رجوی چاره ای ندارد جز به نمایش مجازی آلترناتیو در شوهایش. بویژه که سالیان است مجبور است که از اوامر صاحبان منصبان (سهامداران بنگاه خود) تبعیت کنند، مگر صدام این بنگاه اجاره آلترناتیو را بمدت بیست سال کرایه نکرده بود و از همین رو رشته های عروسک خیمه شب بازی ارتش آزادیبخش را کنترل نمیکرد.
حالا که همان ارتش آزادیبخش تبدیل شده است به ارتش پدر بزرگها و مادر بزرگهای بیماری که خودکار نیز دست نمیتوانند بگیرند، توسط عربستان و اسرائیل و آمریکا…باید اجاره و کنترل شوند و الا که همان سالی یکبار شو را نیز باید تعطیل کنند و بروند دنبال مالی اجتماعی و با فریب مردم پول جمع کنند تا بتوانند در آلبانی و اورسور واز زنده بمانند و یا بقول خودشان “کانون های شورشی” در ایران را بفرستند نوک قله کوهها و وسط کویرها که عکس بگیرند و بعنوان حضور آلترناتیوی خود در ایران جا بزنند.
بین دو دسته “سلطنت طلب ها و فرقه رجوی” البته سلطنت طلباهایش صد بار نسبت به آقای رجوی و خانم رجوی شرف دارند. چون در ظاهرهم شده با دخالت آمریکا در ایران مخالفت میکنند. ولی قبله هردو آنها آمریکا و جان بولتن ها و … است که سابقه خوبی نیز در ایران طی حداقل 60 سال گذشته ندارند. و آثار آنها در عراق و لیبی و سوریه و … بسیار فاجعه بارتر از ایران است. بویژه در رابطه با تنها دولت دمکراتیک مصدق در ایران سابقه ننگینی دارند.
جوهر کلام اینکه هر دو گروه سلطنت طلب و آقا و خانم رجوی مشروعیت و دلگرمی و قوت خود را از حمایت آمریکا میگیرند و نه از رابطه مردم ایران با خودشان، چه آنها که مدعی هستند شعارهایی بنفع آنها سرداده شده و چه آنها که مدعی هستند با پول هم که شده ارباب را به پای حمایت کشانده اند .
گروه ثالث اما
ادامه دارد
داود باقروند ارشد
2 جولای 2018
در مقطع سالگرد بسرقت رفتن مبارزه مردم ایران برای آزادی و دمکراسی
======================================
Mr. Davood Baghervand Arshad
آقای داود باقروند ارشد منتقد سازمان مجاهدین کیست؟
عضو سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران برای 30 سال، فعال سیاسی و حقوق بشر و رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها-اروپا
:تحصیلات:
دوره ابتدای و متوسطه و دیپلم در تهران ایران
دیپلم سطع آ در انستیتو تکنولوژی بولتن انگستان 1974 الی 1976
مهندسی راه و ساختمان در دانشگاه متروپولیتن لیدز انگلستان 1396-1380
جوانی:
آقای داود باقروند ارشد بعد از اخذ دییلم در ایران جهت ادامه تحصیلات در سال 1974-1353 به انگلستان اعزام میشود.
فعالیت سیاسی:
آقای داود باقروند ارشد قبل از انقلاب در ایران با فعالیتهای سازمانهای سیاسی مخفی و محاکمات علنی آنها آشنا میشود، وی در انگلستان بعنوان یک دانشجو در اتحادیه دانشجویان انگلستان با عشق به آزادی و دمکراسی و حقوق بشر برای مردم و کشورش بعنوان مسئول انجمن ایرانیان شهر محل تحصیل خود با افشای دیکتاتوری، اختناق و سرکوب آزادیها و نبود دمکراسی در ایران تحت سلطه سلسله پهلوی- حکومت محمدرضا شاه فعالیت سیاسی داشته. آقای ارشد در سال 1977 توسط یکی از اعضای سازمان مجاهدین در دانشگاه محل تحصیل با معرفی سازمان بعنوان تشکیلاتی مدافع آرمانهای آزادیخواهانه و بشر دوستانه به عضویت گرفته میشود.
بعضی مسئولیت های سازمانی
از بنیانگذاران انجمن دانشجویان مسلمان خارج کشور-هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران و مسئول تشکیلات دانشجویی خارج کشور سازمان مجاهدین
مستقر در لندن 1977-1982.
مسئول شاخه ترکیه سازمان مجاهدین خلق 1983-1982.
مسئول شاخه پاکستان سازمان مجاهدین خلق 1985-1983.
مسئول دفتر بخش نظامی سازمان مجاهدین درعراق 1986-1985.
حاضر در ملاقات با یاسر عرفات در بغداد بهمراه عباس داوری و ارتباط با مقامات وزارت اطلاعات عراق.
عضو حفاظت شخصی رهبری سازمان مجاهدین در بغداد 1987-1986.
مسئول بخش پرسنلی ستاد مرکزی سازمان مجاهدین در بغداد 1988-1987.
مسئولِ علی زرکش جانشین مسعودرجوی بعد از محکوم به اعدام شدنش توسط مسعود رجوی.
در موضع معاون مرکزیت عطف به مجموعه انتقاد به سازمان که تحول آقای مسعود رجوی میشود، ایشان علیرغم پذیرش انتقادات با مارک عنصر ضد تشکیلات و با لغو عضویت آقای داود ب ارشد را به کار اجباری محکوم شدم. 1991-1988
معاون فرماندهی ستاد سازمان مجاهدین در لندن 1996-1992
عضو شورای ملی مقاومت
عضو ستاد و مسئول روابط خارجی بنیاد ایران اید (خیریه جمع آوری پول برای سازمان تحت نام کودکان بی سرپرست) و یکی از دو تن دارندگان امضا در خیریه و رابط با دولت انگستان در لندن.
رابط با مقامات امنیتی انگلستان و حفاظت شخصی مریم رجوی در هنگام حضور وی در لندن درکمپین الزکورت لندن.
حاضر در ملاقات مریم رجوی با یاسر عرفات در لندن.
حاضر در ملاقات مریم رجوی با مقامات وزارت اطلاعات-خارجه انگلستان در مقر مریم رجوی در لندن.
عضو ستاد برگزار کننده کمپین دورت موند آلمان که در آخرین لحظه توسط دولت آلمان کنسل شد.
مسئول دیجیتالیزه کردن ستاد بصره سازمان مجاهدین در عراق
عضو ستاد برگزاری کمپین بازیهای جام جهانی 1998 لیون فرانسه
رئیس دانشکده راه و ساختمان ارتش آزادیبخش در عراق-قرارگاه اشرف
حمایت مسعودرجوی از جنایت 11 سپتامبر و محکومیت به ده سال زندان
بعد از حمایت علنی مسعود و مریم رجوی از عملیات تروریستی 11 سپتامبر و جشن گرفتن آن در حضور 4000رزمنده، با اعتراض به این سیاست تروریستی درخواست خروج از سازمان را میدهد که به ده سال زندان (دوسال در اشرف و هشت سال زندان معروف ابوغریب) محکوم میشود.
بعد از اشغال عراق توسط آمریکا و تحت کنترل در آمدن اشرف فرار کرده و نزد نیروهای چند مللیتی پناه میگیرد و نزدیک به یکسال نزد آنها بسر میبرد.
توسط سازمان ملل، کمیساریای عالی پناهندگی، و نیروهای چند ملیتی در ابتدای 2005 بهمراه 150 مجاهد جدا شده دیگر تحویل مقامات جمهوری اسلامی میشود.
در ایران فعالیت جاری و اقتصادی و زندگی شخصی داشته، در سال 2013 بعد از خروج سازمان مجاهدین از لیست تروریستی تحت فشارهای رژیم مجبور به ترک ایران میشود.
فعالیت کنونی
رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها-اروپا، دفتر مرکزی آلمان-کلن.
www.nototerrorism-cults.com info@nototerrorism-cults.com