قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

افشاگری مشاور عالی مریم رجوی در مورد فرقه رجوی

 

سازمان مجاهدین خلق، تجربه ای شکست خورده و بی اعتبار  حنیف حیدرنژاد

شنبه 30 جون 2018 برابر با 9 تیر1397 سازمان مجاهدین خلق گردهمایی سالیانه خود در پاریس را برگزار کرد. به گفته این سازمان «هیأت‌های نمایندگی از کشورهای مختلف جهان، شامل برجسته‌ترین شخصیتهای سیاسی، نمایندگان پارلمان ها، شهرداران، منتخبان مردم و کارشناسان و متخصصان بین‌المللی اوضاع ایران نیز شرکت داشتند.» سخنران اصلی این گردهائی همچون سال های گذشته مریم رجوی رهبر دوم این تشکیلات بود که از او با عنوان «رئیس جمهور منتخب مقاومت» یاد می کنند.

پیام اصلی این سخنرانی که از سوی مریم رجوی بر آن تاکید می شد این بود که این سازمان و تشکیلات تنها آلترناتیو دمکراتیک و جانشین اصلی برای دوره ی بعد از رژیم جمهوری است. مریم رجوی در تشریح نشانه های «دوران سرنگونی» از جمله گفت «مهم‌ترین نشانه دوران سرنگونی این است که آنچه آخوندها از آن می‌ترسیدند، به ‌دست آمده و آن پیوند میان خشم محرومان و ستم‌زدگان با مقاومت سازمان‌یافته است.» منظور از مقاومت سازمان یافته، همان سازمان مجاهدین خلق می باشد. حال آنکه با وجود ویدئوهای متعدد که از تظاهرات و درگیری های مختلف در ایران در سال های اخیر منتشر شده است، هیچگاه هیچ  شعار یا نشانه ای در حمایت از این تشکیلات دیده نشده است چه برسد به تائید گفته های این سازمان که مدعی است سازماندهی این اعتراضات را به عهده دارد.
سازمان مجاهدین خلق فرصت طلبانه بر آن است تا در سایه خشم و نفرت مردم از نظام جمهوری اسلامی، به پشتوانه خاطره تشکیلات قوی که در سال های 57 تا 60 در ایران داشته است، خود را هنوز قوی و نیروئی حاضر در صحنه نشان دهد. این یک دروغ  و مردم فریبی بزرگ است. اگر چنین ادعائی واقعیت داشت و اگر آنچه مریم رجوی آن را «کانون های شورشی» می نامد، در ایران وجود واقعی داشت، باید تاثیر آن در اعتراض و مبارزه اجتماعی روزانه مردم دیده می شد.
سازمان مجاهدین خلق با تبلیغات وسیع در تلاش است تا اعتراض مردم را هرچه بیشتر به سوی خشونت و درگیری مسلحانه سوق دهد. این سازمان همچون رژیم جمهوری اسلامی از خون و جنگ و مرگ و نابودی تغذیه می کند. برای این تشکیلات مرگ شهروندان ایرانی  و ویرانی زیر ساخت ها  شهری اهمیتی ندارد، آنچه مهم است کسب قدرت به هر قیمت است. بنابراین دامن زدن به خشونت بیشتر و جنگ مسلحانه پایه اصلی استراتژی این تشکیلات است. رو آوری مردم به مقاومت مشروع از خود در مقابل سرکوب نیروهای امنیتی رژیم، به معنی قبول و حمایت از سازمان مجاهدین خلق  نیست.
مریم رجوی در بخش دیگری از سخنرانی خود گفت «بدون تشکیلات و سازمان رهبری‌کننده، بدون عبور از کوره‌های گدازان سنجش و آزمایش، و بدون پرداخت قیمت و فدا و مجاهدت، می‌توان به‌کار این رژیم پایان داد.» واقعیت این است که رهبری این سازمان در 37 سال گذشته اغلب نیروهای آزادی خواهی که به عشق آزادی ایران به این سازمان پیوسته یا از آن حمایت می کردند را یا به کشتن داد یا به دلیل سیاست های غلط و استراتژی های مرگبار بدانجا کشاند که از این تشکیلات جدا شوند. در سه دهه گذشته هزاران نفر از اعضاء سازمان مجاهدین و ده ها شخصیت و یا حزب و تشکیلات سیاسی از شورای ملی مقاومت، تشکیلات دست ساز سازمان مجاهدین خارج شدند. به این ترتیب این سازمان عملا با پافشاری بر سیاست های به غایت ایدئولوژیک و تمامیت خواهانه خود، زمینه هر نوع همبستگی و اتحاد عمل را از بین برد. رهبری این سازمان با سیاست هائی بر ضد منافع ملی ایران، انسان های سیاسی که می توانستند در شرایط امروز در سازماندهی اعتراضات مردم نقش تعیین کننده ای داشته باشند را نابود یا به بی عملی کشاند. این یک خدمت بزرگ به نظام جمهوری اسلامی بود که بر عمر رژیم افزود.
مریم رجوی در سخنرانی خود همچنین گفت «ما به پی‌ریزی جامعه ی فرا می‌خوانیم که تار و پودش آزادی،‌ دموکراسی و برابری است. هم‌چنین مرزبندی با استبداد و وابستگی و تبعیض جنسی و قومی و طبقاتی است. ما از برابری زن و مرد، از حق انتخاب آزادانه پوشش، از جدایی دین و دولت، از خودمختاری ملیت‌ها، از تساوی حقوق سیاسی و اجتماعی کلیه افراد ملت ایران، از لغو اعدام، از آزادی بیان، احزاب، مطبوعات و اجتماعات، از آزادی اتحادیه‌ها، انجمن‌ها، شوراها و سندیکاها دفاع کرده‌ و دفاع می‌کنیم.» این سخنان نیز یک فریبکاری بزرگ است. اگر بخش بزرگی از مردم ایران در سال های 1356 و 1357 خمینی را نمی شناختند و وعده های دروغ او را باور کردند، امروز و در زمان اینترنت و رسانه های جمعی، گذشته ی سازمان مجاهدین خلق و رهبری آن ناشناخته نیست. سازمان و تشکیلاتی که در درون خود دگراندیش و منتقد و مخالف را تاب نیاورده و زندان و شکنجه می کند، سازمانی که در آن از مرگ های مشکوک سخن به میان است، تشکیلاتی که در آن زن و مرد به طلاق های ایدئولژیک مجبور می شوند، سازمان و تشکیلاتی که چندش آورترین نوع جدا سازی مرد و زن در آن حاکم بوده و روابط انسانی حاکم بر اعضا آن با فحاشی و کتک کاری و «تُف باران کردن» همراه است. سازمانی که با عشق و عشق ورزی دشمن است، زنان را در مراحل مختلف شستشوهای مغزی درون تشکیلاتی به  جراحی رحم ترغیب یا ناچار می کند، فرزندان را از والدین گرفته و به کشورهای مختلف منتقل می کند و آنان را با سرنوشت های دردناک مواجه می سازد، نوجوانان را به سربازگیری اجباری می کشاند، تشکیلاتی که در آن اعضا به سرسپاری و «ذوب در رهبری عقیدتی» فراخوانده شده و هر فردی که از آن سرپیچی کند را «خائن و لایق اعدام» خطاب می کند، تشکیلاتی که همه مناسبات آن برگرفته از تفاسیر «انقلابی» از اسلام و تشیع بوده و سیاست در آن با ایدئولوژی عجین است. سازمانی که از ورود خبرنگاران آزاد در گردهمائی هایش جلوگیری می کند و شرکت کنندگان در نمایش های خود را با صرف هزینه های گزاف و با انواع کلک از ملیت های مختلف جمع آوری می کند، سازمانی که ارتباط اعضا با خانواده هایشان را قطع و مانع اطلاع رسانی تشکیلات به خانواده ها می شود. سازمانی که رهبری تشکیلاتش (مسعود رجوی)، 15 سال است خود را از انظار عمومی مخفی کرده و حاضر به پاسخگوئی نیست، تشکیلاتی که هیچ شفافیتی نداشته و همه چیز در لایه های تو در توی مخفی کاری پیچیده  شده است، تشکیلاتی که اسناد ویدئوهای موجود نشان می دهند که چگونه رهبر آن، مسعود رجوی با فرماندهان اطلاعاتی حکومت صدام حسین جلسه داشته و از آن ها دستور برای عملیات در ایران می گرفته و در مقابل از آنها پول دریافت می کرده است. تشکیلاتی که حامیان آن سیاستمداران و یا حکومت هائی جنگ طلب هستند و ….، چنین تشکیلاتی هنوز به قدرت نرسیده، آزمایش خود را پس داده و اعتباری ندارد.
چرا باید مردمی که 40 سال است جمهوری اسلامی را تجربه کرده اند، اینک به این تشکیلات دل خوش کنند؟ آیا حرف ها و کلمات قشنگ مریم رجوی می تواند مردم را فریب دهد؟ آیا مردم ایران که از هر نوع انحصارگرائی و تمامیت خواهی سیاسی و مذهبی خسته شده اند، حاضرند، بعد از رفتن رژیم کنونی با آمدن یک جمهوری اسلامی دیگر با نام و نشانی دیگر موافقت کنند؟ مسعود و مریم رجوی و سازمان مجاهدین خلق فرصت طلبانه برآنند تا بر موج خون و خشم و نفرت مردم از جمهوری اسلامی سوار شده و زمینه ی به قدرت رسیدن خویش را فراهم کنند و بر آنند تا با تبلیغات و جمع کردن شرکت کنندگان اکثرا غیر ایرانی در گردهمائی های نمایشی خود اینچنین وانمود کنند که در بین ایرانیان پایه ی اجتماعی دارند تا از این طریق بتوانند حمایت مالی و سیاسی قدرت های منطقه ای را جذب کنند.
سازمان مجاهدین خلق تشکیلاتی به غایت خطرناک است که نه تنها هیچ گونه صلاحیت برای حضور در ساختار سیاسی ایران بعد از جمهوری اسلامی را ندارد، بلکه باید قبل از هر چیز به دلیل تمام سیاست های ضد ایرانی اش که منجر به طولانی تر شدن عمر جمهوری اسلامی شد، پاسخگو باشد.
اگر متاسفانه برای بسیاری از مردم ایران 40 سال لازم بود تا به این اقناع برسند که اندیشه های خمینی و نظامش نمی تواند جز مرگ و نابودی چیز دیگری برای ایران و ایرانی ارمغان داشته باشد، در مورد سازمان مجاهدین خلق، همین 40 سال گذشته در اپوزیسون، کافی بود تا اندیشه ها و سیاست هایش آزمایش پس داده و  روشن سازد که این سازمان نیز آن روی سکه ی ولایت فقیه است. آینده ایرانِ آزاد به آنانی نیاز دارد که در اندیشه و عمل پایبند به دمکراسی و حقوق بشر، پولورالیسم و سکولاریسم بوده و به مردم ایران اتکاء داشته و حاضر نیستند بخاطر رسیدن به هدف، استفاده از هر وسیله ای را توجیه کرده و به قیمت جنگ یا دریافت پول از قدرت های خارجی، انسان ها را سرباز یک بار مصرفِ رسیدن به  اهدافِ خود سازند. کارنامه جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین در این مورد خونین و تاریک است. تجربه ای که هر دوی آنها را نیروهائی بی اعتبار و ورشکسته ساخته است.
حنیف حیدرنژاد
http://www.hanifhidarnejad.com

منبع:پژواک ایران

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes