قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

افشای پولشویی های فرقه رجوی

 

طرح حمله ریگان به ایران آرزوهای برباد رفته فرقه رجوی

ایران در اسناد محرمانه وزارت خارجه بریتانیا: مخالفت بریتانیا با حمله آمریکا به ایران در زمان جنگ با عراق

اسنادی دست یافته که بتازگی از طبقه بندی محرمانه وزارت خارجه بریتانیا خارج شده است و نشان می‌دهد که پس از آنکه در جنگ ایران و عراق، شبه جزیره فاو به تصرف نیروهای ایرانی درآمد، آمریکا قصد داشته به هر قیمت شده، حتی با حمله نظامی مستقیم، از پیروزی ایران در جنگ جلوگیری کند، اما دولت بریتانیا آمریکا را از این تصمیم بازداشته است.

این اسناد را عامر سلطان از بخش عربی بی‌بی‌سی بررسی کرده است.

شبه جزیره فاو با عملیات والفجر هشت که همزمان با جشنهای هفتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد به تصرف ایران درآمد و بزرگترین موفقیت نظامی این کشور را در جنگ هشت ساله با عراق رقم زد. بنابر اسناد دولت بریتانیا، در نوزدهم و بیستم مارس ۱۹۸۶ (دو روز پایانی سال ۱۳۶۴) یعنی چند هفته پس از این پیروزی، نشستی میان مسئولانی از وزارتخانه های دفاع آمریکا و بریتانیا در واشنگتن برگزار شد و آمریکاییها عزم خود را برای جلوگیری از پیروزی ایران، حتی با توسل به نیروی نظامی آشکار کردند اما هیئت بریتانیایی با وجود پافشاری آمریکاییها، با رویکرد آنان مخالفت و تصریح کرد که حاضر نیست در چنین رویکردی همراهی کند.

رهبری آمریکا در آن زمان در دست رونالد ریگان بود و دولت بریتانیا را حزب محافظه کار به رهبری مارگارت تاچر اداره می‌کرد. وزیر دفاع آمریکا کاسپار واینبرگر بود و مسئولیت وزارت دفاع بریتانیا را بتازگی جورج یانگر به عهده گرفته بود.

در گزارش هیئت بریتانیایی از نشست واشنگتن آمده: “نشست بسیار سازنده ای بود و به هدف ما که تاکید بر پشتیبانی اساسی از سیاست آمریکاییها در خلیج [فارس] است کمک کرد اما در عین حال نگرانی خود را از خطراتی ابراز کردیم که اقدام نظامی شتابزده و خارج از تناسب به همراه خواهد داشت.”

در این گزارش توصیه شده: “نباید به پشتیبانی از عملیاتی نظامی کشیده شویم که مهارش از دست ما خارج است یا اینکه در صورتی که به بحران بینجامد، چه بسا نتوانیم توقعات آمریکاییها را در پشتیبانی از آنها برآورده کنیم.” وزارت خارجه بریتانیا نیز در همان زمان این توصیه را تایید می کند.

یک ماه بعد، هیئتی از اداره خاورمیانه وزارت خارجه بریتانیا به ریاست گراهام بویس، معاون این اداره به واشنگتن می‌رود. آقای بویس (که بعدا سفیر بریتانیا در قطر و سپس کویت شد) در گزارش خود از این سفر نوشت: “[آمریکاییها] خواهان این بودند که با هم روند درگیری را در خلیج [فارس] بررسی … و برای کمک به حفظ امنیت کشورهای خلیج [فارس] هماهنگیهای لازم را انجام دهیم.”

نتیجه‌گیری هیئت بریتانیایی از گفتگوهای واشنگتن این بود که آمریکاییها “روز به روز بیشتر باور پیدا می کنند که جنگ هر قدر هم طول بکشد، ایرانیها برنده خواهند شد. بنابراین، سیاست خود را به این سو پیش می برند که تا زمانی که نشانه هایی از کوتاه آمدن ایران به چشم بخورد، هر کمکی می توانند به عراق بکنند.”

به نوشته گراهام بویس، آمریکاییها اذعان کردند که عراقیها هر جنگ افزاری بخواهند دارند اما فرماندهی نظامی و رهبری سیاسی عراق دچار ناکارآمدی است و تا زمانی که این ناکارآمدی تداوم دارد، آمریکا کار چندانی نمی تواند بکند، پس تلاش خود را بر مهار ایران متمرکز کرده اند. مثلا از رسیدن سلاح به ایران جلوگیری می کنند تا نتواند دست به حمله های نظامی بزرگتری بزند.

در گزارش آقای بویس آمده است که خواست اصلی آمریکاییها “جلوگیری از سرازیر شدن سلاح به ایران است. با اینکه در کند شدن روند سرازیر شدن سلاح به ایران از طریق بازار سیاه موفقیتهایی به دست آورده اند اما همچنان از اروپای شرقی و کره شمالی و سوریه و لیبی و چین به میزان فزاینده ای سلاح به ایران فرستاده می شود.”

در این گزارش برای نخستین بار فاش شده که آمریکا در فکر ضربه هایی نظامی بوده که ایران را زمینگیر کند: “از نظر نظامی، باور آمریکاییها این است که حمله همه جانبه و فراگیر به زیرساختهای حیاتی اقتصادی در ایران، رفتار ایرانیها را تغییر خواهد داد.”

اما از نظر گراهام بویس، “با توجه به نبود عزم و اراده نظامی در عراق و یکدندگی سیاسی در ایران” چنین حمله ای به ایران “پیامد خوشایندی نخواهد داشت” و آمریکاییها “نتوانسته اند سناریویی معقول و عملی بچینند” که عراق با آن بتواند مستقلا و با تکیه بر خود در برابر ایران بایستد.

آقای بویس در گزارش خود پیش بینی کرده که آمریکاییها بیش از پیش بر بریتانیا فشار بیاورند که از سیاست “متوازن” خود دست بردارد و به سیاست آنان جهت جلوگیری از پیروزی ایران بر عراق بپیوندد.

همزمان، یکی از ژنرالهای آمریکایی همراه با چهار افسر زیردست خود به مدت چهار هفته به خاورمیانه می‌رود و از کشورهای قطر، عمان، امارات، بحرین، عربستان سعودی و اردن دیدار می کند. این ژنرال پس از بازگشت به لندن می‌رود و در وزارت خارجه بریتانیا نشستی با مسئولان این وزارتخانه برگزار می کند.

در گزارش وزارت خارجه بریتانیا از این نشست آمده است: “آمریکاییها دلسرد بودند چون در برابر اعلام آمادگی به دولتهای خلیج [فارس] برای دست زدن به اقدامات بیشتر جهت دفاع از آنها، پاسخ مثبت دریافت نکرده بودند … [آمریکاییها] به دولتهای عضو شورای همکاری خلیج [فارس] اعلام کرده بودند که اگر توقع بیشتری از آمریکا دارند باید پایگاههای دریایی در اختیار آمریکا بگذارند و موافقت کنند که با آمریکا رزمایشها و تمرینهای نظامی مشترک انجام دهند … اما با اینکه نگرانی [دولتهای حاشیه خلیج فارس] بیشتر از گذشته شده بود، به آمریکاییها پاسخ مثبت نداده بودند.”

در گزارش دیگری از اداره خاورمیانه وزارت خارجه بریتانیا آمده که برآورد آمریکاییها از رویارویی نظامی ایران و عراق بسیار بدبینانه شده بود. بنابر این گزارش، برآورد آمریکاییها چنین بوده است:

“یکم: ثابت شده که نیروی هوائی عراق با اینکه دارای برتری نسبت به ایران به نظر می رسد، ناکارآمد است و این ناکارآمدی چه بسا نتیجه ناتوانی شخص صدام حسین از طرحریزی و فرماندهی حملات فراگیر و موثر به ایران باشد.

دوم: حملات عراق به مواضع ایران در فاو بی اثر بوده چون ایرانیها سنگرهای خود را خیلی خوب در دل زمین کنده بودند.

سوم: گردآمدن نیروها [عراقی] در هور هویزه باعث نگرانی [آمریکاییها] از حمله بزرگی از جانب ایران در ماههای آینده شده بود.”

عنوان یکی از گزارشهای وزارت خارجه بریتانیا که از طبقه بندی محرمانه خارج شده این است: «ایران – عراق: برنامه ریزی پادشاهی متحده [بریتانیا] و ایالات متحده برای وضعیت اضطراری». در این گزارش بار دیگر تاکید شده که بریتانیا باید از هر نقشه ای که آمریکاییها برای ورود به جنگ با ایران بکشند، دوری کند و تایید سیاست آمریکاییها به ضرر بریتانیاست: “برای منافع ما بهتر است که دولتهای منطقه ما را از این دید نبینند” (یعنی دید همکاری با آمریکا در حمله نظامی به ایران).

در گزارش دیگری از اداره خاورمیانه وزارت خارجه بریتانیا به تاریخ ژوئیه ۱۹۸۶ (تیر – امرداد ۱۳۶۵) آمده است: “با توجه به اینکه ایران در بلندمدت اهمیت و امکانات بیشتری دارد، سیاست بهتر این است که در قبال ایران و عراق با چراغ خاموش و بی طرفانه حرکت کنیم. چنین سیاستی به ما امکان می دهد در کل منطقه به بالاترین تراز تجاری دست بیابیم.”

مدتی بعد، آمریکا و بریتانیا نشست دیگری در لندن برگزار می کنند و در آن به توافق می رسند که “ایران کشور بزرگ و مهمی است و در موقعیتی راهبردی قرار دارد که برای غرب مهم است که در درازمدت روابط خوبی با آن داشته باشد.” البته در همین نشست آمریکاییها می گویند که ایران “فکر می کند با حمله ای دیگر نظام بعث فرو می پاشد همان گونه که نظام شاه از هم پاشید” و در این راستا “برای حمله نهائی بزرگی آماده می شود که ضربه بزرگی به عراق خواهد بود.”

بریتانیاییها دریافته بودند که از دید آمریکاییها، ایرانیها فرصت پیروزی دارند و برای این پیروزی و فروپاشی عراق، پیامدهای تیره و تاری می بینند. اما برآورد بریتانییها این بوده که جنگ خونین بدون پیروزی هیچیک از طرفین ادامه خواهد یافت و خطاب به آمریکاییها تاکید می کردند که به سیاست بی طرفانه خود ادامه خواهند داد و ایمان دارند که باید تا آنجا که ممکن است با هر دو طرف رابطه ای عادی داشته باشند.

حمله نظامی تنها شیوه ای نبوده که آمریکاییها برای پیشگیری از پیروزی ایران به آن اندیشیده بودند. در سندی به نقل از جفری هاو وزیرخارجه وقت بریتانیا آمده است که آمریکاییها پس از تلاش نافرجام در جلوگیری از سرازیر شدن سلاح به ایران، به فشار اقتصادی به ایران رو آوردند و در این رهگذر، تقریبا با همه دولتهای اروپای غربی و همچنین ژاپن، سنگاپور تماس برقرار کرده، خواهان همکاری شان شدند.

اما اینجا هم بریتانیاییها مخالفت می کنند. وزارت خارجه بریتانیا توصیه می کند که “فشار اقتصادی بر ایران و قرار دادن ایرانیان در وضعیت دشوار اقتصادی، آنها را وادار به مذاکره نخواهد کرد و در بلند مدت به زیان غرب تمام خواهد شد.”

جفری هاو خطاب به آمریکاییها می گوید که باید ایران و رفتار سیاسی اش را به عنوان واقعیتی در منطقه پذیرفت، همان گونه که دولتهای خلیج [فارس] هم این واقعیت را پذیرفته‌اند: “عربستان سعودی دچار خودبزرگ بینی است اما بقیه این دولتها معتقدند که باید با ایران کنار آمد.”

نظر آقای هاو در مورد ایرانیها چنین بود: “سیاست آمریکا عزم ایرانیان را جزمتر می کند که کمربندها را محکم ببندند و [به جنگ] ادامه دهند. ایران به ریاضت کشیدن عادت دارد و هر بار که از لحاظ سیاسی و اقتصادی زمین بخورد، می تواند دوباره روی پای خود بایستد.”

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes