ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
هیچگاه فکر نمیکردم که تا اینقدر بتوانم با نظرات محمدرضا شاه موافق باشم
داود باقروند ارشد
محمد رضا شاه در سال 1974مسیحی /1353 شمسی توسط خبرنگار شبکه سی بی اس آمریکا مایک والانس مورد مصاحبه قرار گرفت.
در این مصاحبه شاه مواضع خودش را در قبال اسرائیل و لابی یهودی آمریکا به آشکارترین شکل ممکن بیان میکند که در مواردی مایک والانس نیز شوکه میشود.
حقایق تلخی که شاه در این مصاحبه بیان میکند نشان میدهد که آش زورگوییهای اسرائیل بکمک لابی یهودی حتی در آمریکا و بخدمت گرفتن رسانه ها، بانکها و سیستم سیاسی آمریکا در جهت منافع زورگویانه اش آنقدر شور شده که صدای محمدرضا شاه که خود تنها حامی علنی اسرائیل در خاورمیانه بود و روابط بسیار نزدیکی با آن برقرار کرده بود، از جمله ساواک، نیروهای سرکوب شاه را تعلیم میدادد، و معاملات نظامی و تجاری بسیاری هم داشتند، را نیزدر آورده است.
تا جائیکه شاه در قسمتی از مصاحبه میگوید: “و من میخواهم آنها را متوقف کنم”
نکته عبرت انگیز و آموختنی از مصاحبه های زیر محمدرضا شاه پهلوی بعنوان بخشی از تاریخ ایران و منطقه و سیاستهای جهانی – ایران، خاورمیانه (بویزه کشورهای عرب)، اسرائیل و آمریکا- این است که نباید فریب بمبارانهای رسانه ای هدفدار را خورد و فکر کرد که آنگونه که امروز توسط اسرائیل و آمریکا (که بگفته شاه کنترلش در دست لابی اسرائیلی است) به جهان القا میشود و بسیاری ایرانیان و گروههای سیاسی نیز متاسفانه آنرا باز نشر و تکرار میکنند همه مشکلات و تضادهای حاضر منطقه خاور میانه و مردم ایران ناشی از سیاستها و مدیریت سیستم دزد و چپاولگر حاکم است.
نه اینکه حکام ایرانی مشکلی ندارند خیر. بلکه باید از مصاحبه های محمدرضاشاه که آشکارا توسط خود آمریکا در ایران بعد از کودتای شرم آور علیه حکومت دمکراتیک محمد مصدق بقدرت نشانده شده بود اینرا آموخت که اگر به خواسته های جهانخواران گردن نگذارید چه، محمدرضا شاه که دست نشانده خودشان است باشید چه حکام ایرانی حاضر و یا هر حکومت دیگری از نظر جهانخواران هیچ فرقی نمیکند. تمامی هیاهوی آنها این است که میخواهند کشوری را به بلعند و اگر دولتها، حکام، و… بدان تن ندهند و گردن خم نکنند همانند امروز که شاهدیم دست در گلوی مردم ایران میگذارند و تا آخرین نفسهای آنها همچون یمن، سوریه، عراق، افغانستان، لیبی ، …می فشرند
نباید در دافعه تخریب از نوع ایرانیِ ایران بدست چپاولگران مذهبی دریک فضای بغایت عامیانه، در دام فریب خانمان برانداز آمریکا و اسرائیل و قماشته های عرب آنها گرفتارشده و با سخن گفتن در مورد مواهب سلطنت رضا پهلوی و یا ضد امپریالیست-آمریکای های سابق و دست آموزهای امروزشان آنهم با تابلو جمهوری اسلامی اما دمکراتیک!!! فرقه ضد ایرانی رجوی در بلندگوی آنها دمید.
نباید فریب سلطنت طلبهای امروز که خود را علیرغم اینکه شاه اللهی جا میزنند به فراموشی عمدی در مورد مواضع شاهنشاهشان میزنند و خواستار کمک از آمریکا و سی آی ا برای تسخیر ایران و سپردنش به آنها هستند!!! و یا همچون فرقه رجوی که تا دیروز فریادهای ضد آمریکایی و ضد امپریالیستی و ضد اسرائیل و … آنها گوش فلک را کر نموده بود ولی امروزه عاشق و شیفته آن شده اند را خورد و برگ دشمنان مردم ایران را بازی کرد.
در زیر دو مصاحبه شاه بسیار بسیار تکاندهنده است. یکی از این زاویه که شاه و تمامی سیستم حکومتی زیردستش چگونه آگاهان همچون دوره رضاخان طی 50 سال ایران را با همکاری آمریکا و استعمار انگلیس به نابودی کشانده اند. و دیگری اینکه حتی وقتی شاه دستنشانده کمی در اثر افزایش قیمت نفت در توهم قدرت فرود میرود و به بهانه دفاع از حقوق مردم ایران ولی در اساس برای ارضاء قدرت پرستی سرکوب و تحقیر شده خود و پدرش درست زمانیکه خود آشکارا با تاکید خبرنگار و تائید شاه در غارت مردم ایران همراه با امپریالیستها دست در گلوی مردم ایران دارد، استبدادش را نعمت اللهی میخواند که مردم ایران عاشقانه خواستار آن هستند، پاچه رئیس بزرگ را میگیرد و میخواهد مستقلا قدرتی باشد، چگونه گوش او را گرفته و با یک …. از قدرت خلعش میکنند.
در مصاحبه دوم نخوت شاه را میتوان به آشکارترین و زننده ترین شکل مشاهده نمود از جمله با توهین هایی که به روزنامه ای که خبرنگارش با وی مصاحبه میکند، گردن کشی که در مقابل سالیان استثمارایران توسط غرب را کرده است. اینکه از این به بعد قدرتهای بزرگ نمیتوانند به ایرانیان زور بگویند! “اجازه نمیدهیم”. دروغهایی که در مورد نبود شکنجه میگوید، اینکه سوالات را بحق مزخرف میخواند.
تلخ ترین جنبه مصاحبه های شاه در این است که چگونه در اوج خام خیالی و همچون یک کودک لج باز که ساده ترین قوانین قدرت و قوانین بین اللملی را بعد از نزدیک ربع قرن در حاکمیت نمیداند، بدون تکیه به مردم و درست زمانیکه خود در ایران حتی در میان کسانیکه در غارت ایرانیان با او همپیاله هستند نیز حمایت ندارد، زمانیکه ارتش بسیار قدر قدرتی!!! که میخواهد با تکیه بر آن جلوی رئیس بزرگ بایستد تنها از رئیس بزرگ (هویزر و ماجراهای او در انقلاب 22 بهمن) فرمان میگیرد، در “توهم مطلق” از نوع مالیخولیایی گردن کشی میکند. ولی به محض اینکه در روزهای قیام قبل از انقلاب سفیر آمریکا در ایران میگوید باید ایران را ترک کند. دیگر خبری از آن الدورم قلدروم ها نیست و مانند یک کودک ادب شده توسط پس گردنی کشور را به رئیس بزرگ تحویل میدهد و مانند پدرش با خفت به تبعید میرود.
بنابراین هر ساده اندیشی که فکر میکند میتوان با کمک آمریکا در ایران بقدرت رسید و مستقل ماند، باید بدانند که اگر عامل مستقیم آمریکا مانند سلطنت طلبها و مریم رجوی نباشند کودکان نوپای دنیای سیاست هستند که لجوجانه-کودکانه رفتن به ماه را از پدرشان درخواست میکنند و از توضیحات پدرشان نیز در عملی نبودن خواستشان هیچ درکی ندارد. بدون تکیه به مردم میخواهند رژیم را تغییر داده و حکومتی نو برپا کنند.
برای کسانی که فکر میکنند آمریکا و غرب و … بخاطر حقوق بشر است که دست در گلوی ایرانیان دارند میتوانند ببینند که بعد از این سخنان حقی که از دست نشانده خود شنیدند او را سرنگون کردند.
نباید در دام فریب مثلث “آمریکا و اسرائیل و عربستان” و عیادیشان سلطنت طلبها و فرقه رجوی افتاد و از پشت به مبارزه مردم ایران خنجر زده و و با دروغ پراکنی و باز نشر دروغهای حقوق بشری و دعوی عدم حمایت از تروریسم … مثلت، ناجوانمردانه ضمن القاء اینکه تغییرات در ایران نه از طریق مردم ایران بلکه بدست مثلث امکانپذیراست، عملا زیر پای مبارزه زحمتکشان، زنان، جوانان، فرهیختگان، …را خالی نمود. و راه را برای آلترناتیوهای استعماری هموار نموده.
در زیر مصاحبه های شاه و ترجمه فارسی آنها آمده است.
داود باقروند ارشد.
مصاحبه اول: با شبکه سی بی اس کانادا
گوینده شبکه سی بی اس: شاه ایران در این مصاحبه بطور غیر معمول و غیر حرفه ای (ناشیانه) رک بود. او از این فرصت استفاده کرد و به گذشته اشاره نمود.
مایک والانس (مصاحبه کننده) : میدانید که اخیرا من در منطقه خلیج بودم خلیج ی که شما خلیج فارس میخوانید و آنها خلیج عربی مینامندش.
شاه: چرا شما آنرا خلیج خواندید، مگر مدرسه نرفتی؟ در مدرسه چه اسمی را به تو آموختند و خواندید؟
مایک والانس: خلیج فارس
شاه: خوب!! و خنده اش از حرف مایک والانس
مایک والانس: آنها خلیج عربی میخوانندش.
شاه: آنها خیلی کارها میکنند.
گوینده شبکه سی بی اس: هیچکدام از نظرات شاه به اندازه نظرش در مورد لابی یهودی آمریکا بحث برانگیز نبوده است. طوریکه اعمال نفوذ میکنند تا صدر (صدر آمریکا)
مایک والانس: مطمئنا اعلیحضرت منظورشون ا ین نیست که لابی اسرائیلی کنترل ریاست جمهوری آمریکا را بدست دارند.
شاه: نه بطور کامل ولی فکر میکنم آنها یک کمی بیش از حد زیاده روی میکنند طوری که حتی بر خلاف منافع اسرائیل است.
مایک والانس: آیا فکر میکند که لابی یهودی حتی برای منافع اسرائیل نیز بیش از حد در آمریکا قدرت دارد؟
شاه: اینطور فکر میکنم. بعضی وقتها آنها (لابی یهودی) برخلاف منافع اسرائیل عمل میکنند.
مایک والانس: چگونه؟
شاه: آنها بیش از حد زور گویی میکنند.
مایک والانس: چرا رئیس جمهور آمریکا به این مسئله توجه نمیکند؟
شاه: آنها قدرتمند هستند.
مایک والانس: چگونه؟
شاه: آنها بسیاری امور را کنترل میکنند.
مایک والانس: کنترل چی؟
شاه: روزنامه ها، رسانه ها،
[1]دراینجا مایک والانس که از گفته های شاه شوکه شده و فکر میکند در حال رد کردن مرز سرخ است میخواهد او را بیدار کند و میگوید: اعلیحضرت
مایک والانس: اعلیحضرت !!!
[2]ولی شاه بدون توجه ادامه میدهد
شاه: بانکها، سرمایه گذاری ها، و من میخواهم آنها را متوقف کنم.
مایک والانس: شما واقعا فکر میکنید که جامعه یهودی آمریکا آنقدر قدرتمند است که میتواند رسانه ها را کنترل کنند طوریکه نقطه نظرات آنها را در زمینه سیاست خارجی آمریکا را منعکس کنند.
شاه: بله
مایک والانس: ما (رسانه ها) صادقانه گزارش نمیکنیم؟
شاه: لطفا مسائل را قاطی نکنید. من نمیگویم که رسانه ها، من میگویم آنها در رسانه ها آدم دارند. ولی نه تمامی رسانه ها. بعضی روزنامه ها فقط نقطه نظرات آنها را منعکس میکنند.
مایک والانس: نیویورک تایمز توسط یک خانواده یهودی اداره میشود. آیا آنها جانبدارانه در مورد مسائلی همچون سهیونیسم، وجود اسرائیل و روابط ایالات متحده با دنیای عرب گزارش میکنند.
شاه: باید تمامی مقالات نیویورک تایمز را جهت تجزیه و تحلیل بدهید به کامپیوتر و ببینید نتیجه آن چیست.
(توجه شود که شاه در سال 1353 در مورد بکارگیری کامپیوتر جهت تجزیه و تحلیل مقالات نیویورک تایمز صحبت میکند)
مایک والانس: پس شما اینگونه فکر میکنید.
شاه: اجازه بدهید ببینیم کامپیوتر چه جوابی میدهد.
واشنگتن پست چی؟
شاه: عینا همینطور است
مایک والانس: شبکه ان بی سی هم همینطور ؟
شاه: کمتر
مصاحبه دوم:
مصاحبه زیر بسیار آموزنده است جه برای سلطنت طلبها و چه برای فرقه تروریستی رجوی و البته برای تمامی افراد ملی.
شاه: زورگویی های شما را دیگر تحمل نخواهیم کرد. دنبال جنگ نیستیم ولی اگر به ما تحمیل شود از خودمان دفاع میکنیم.
البته نکته های بسیار بسیار آموزنده ای در همین مصاحبه نهفته است. و بسیاری چرا ها در مورد جوابهای شاه و …. که درک و استخراج آنرا به خواننده میهن پرست واگذار میکنیم.
خانم آدرینه کلارکسون خبرنگار شبکه سی بی سی کانادا: من تازه از ایران برگشته ام. در ایران شاید با قدرتمندترین فرد در دنیای امروز مواجه شدم.
شاه : من فقط دوتا بازو (دست) دارم. اجازه بدهید فشارها بیاید آنجا که من مردمم را نمایندگی میکنم. میخواهند خوششان بیاید میخواهد خوششان نیاید. شما نمیتوانید به رفتاری که داشته اید ادامه دهید. روشهای قدیمی کمی بزرگنمایی شده بود.
آدرینه: شما فکر میکنید که تقصیر تورم ما در دنیای غرب برگردن خودمان است؟
شاه : درهر حال تقصیر من که نیست. چون تورم شما خیلی قبل از اینکه ما قیمت نفت را بالا ببریم شروع شده بود. شما هزینه پیشرفت و ترقی خودتان را در با پول ما پرداخت کردید. بنابراین نمیتوانید بگویئد که چرا به یکباره ما قیمت نفت را افزایش دادیم. ما در 20-24 سال گذشته بطرز وحشتناکی مورد استثمار قرار گرفته ایم. آنهم به وحشیانه تریم شکل آن.
آدرینه: آیا شما خودتان بنوعی در همین استثمار مردمتان با امضای قراردادهای نفتی سال 1954شریک نبودید؟
شاه : خوب ما انتخاب دیگری نداشتیم. چه کار دیگری میتوانیستم انجام دهیم؟ ما داشتیم از گرسنگی می مردیم. ما مجبور بودیم جهت ساختن کشور، شروع کنیم دست به اقدامی بزنیم. انتخاب دیگری نداشتیم. آنها کاهش دادن قیمت نفت تولید شده را به ما دیکته میکردند. درست زمانیکه قیمت همه محصولات در سطح جهان در حال افزایش بود. ما را در مقابل این سوال قرار میدادند که میخواهید بخواهید نمیخواهید بروید دنبال کارتان قیمت کالاها همین است. و ما مجبور بودیم که بخریم. من فکر میکنم کار از سمت ما درست بوده. من فکر میکنم که قیمت نفت هنوز پائین است. چون شما هنوزمجبور نشده اید که شروع کنید از معادن ذغال سنگ خود گاز تولید کنید (جهت مصارف روشنایی…) و یا دست به گسترش های جدیدی ای در زمینه نیروگاههای اتمی خود بزنید و یا بدنبال منابع جدید انرژی باشید.
آدرینه: ولی هزینه استخراخ نفت در کشور شما چقدر است؟ در کانادا با توجه به اینکه چاههای نفت در قطب قرار دارند هزینه بالایی دارند. درصورتیکه شما براحتی میروید در ماسه چاه حفر میکنید با کمترین هزینه.
شاه : فکر نمیکنم که این سوال منصفانه باشد. چون شما حقوق بالاتری به کارگرانتان میپردازید بنابراین قیمت نفت تولیدی بالاتر است. بعلاوه، شما گندم را بسیار ساده و ارزان بدست میآورید بدون اینکه بخواهید کمترین هزینه ای برای آبیاری بکنید. تمامی آب مورد نیاز را از آسمان میگیرید. هیچ هزینه آبیاری و زهکشی ندارید. در صورتیکه ما برای کشت گندم هزینه بالایی میپردازیم. به همین دلیل هم هست که شما و آمریکایی ها جهان را با گندم خودتون تغذیه میکنید. و به یکباره گندمی که تا چند سال پیش قیمتش در هر تن 60 دلار بود در سال گذشته و یا سال قبل از آن به 245 دلار فروختید. بنابراین سوال شما منصفانه نیست.
آدرینه: آنچه شما میخواهید بگوئید این استکه، همانطور که ما برای محصولاتمان قیمت بالاتری میخواهیم شما نیز همینطور قیمت بالاتری میخواهید؟
شاه : بله. دقیقا، ولی نمیدانم چرا فکر میکنید که شما بسیار برتر از ما هستید.
آدرینه: شما فکر میکنید ما در اثر اینکه فکر میکنیم برترهستیم صدمه خواهیم دید.
شاه : فکر میکنم که تا بحال صدمه دیده اید ولی فکر میکنم که تغییر خواهید کرد.
آدرینه: چرا ما تغییر خواهیم کرد.
شاه : چون چشمان شما تازه بازشده است ، بطور بنیادی نیز افراد نا عادلی نیستید. بلکه شما برای زمان بسیار طولانی در جهان نا عادلانه ای زندگی کرده اید. ولی خودتان را با واقعیت جهان انطباق خواهید داد. ما اجازه نخواهیم داد که بما زور گفته شود. ما خواستار جنگ نیستیم. ولی اگر به ما تحمیل شود، ما کوتاه نخواهیم آمد. بیست الی بیست و پنج سال آینده برای ما حیاتی است، چون تنگه هرمز که ورودی خلیج فارس است سیاه رگ ماست. و زندگی ما بسته بدان است. ضمنا نیروهای ما که در آنجا مستقر شده اند فقط برای خیلج فارس نیست که آنجا هستند آنها میتوانند در هر جهتی بخدمت گرفته شوند. هیچ نیرویی نمیتواند کشور ما را بدون اینکه از روی جسد ما عبور کند تصرف کند. چون ما تسلیم نخواهیم شد. بهانه شما برای حمله به کشورهای تولید کننده نفت چیست؟ کاری وحشیانه و بیسابقه خواهد بود ، و بدترین عمل امپریالیستی خواهد بود که جهان تابحال شاهدش بوده است. چگونه میتوانید چنین کاری را بکنید. عجیب است که، علیرغم اینکه کشورهای دیگر سلاح بیشتری از ما دارند. برای شما امری طبیعی است. ولی شما در مورد نیروهای ما صحبت میکنید. و داشتن سلاح را برای ما عجیب میدانید. چیزی که نمیتوانم قبول کنم.
آدرینه: شاید این است که کشورهای غربی عادت ندارند که ایران را بعنوان یک قدرت عمده در تمامی ابعاد قابل تصور آن برسیمت بشناسند. حالا چه در زمینه نفت و یا در زمینه قدرت نظامی.
شاه : شاید شما درست میگوئید ولی آنها باید بزودی خود را با تحولات جدید منطبق کنند.
آدرینه: میدانید که شما فرد بسیار با قدرتی هستی در ایران. همزمان بسیار هم محبوب هستی. یکی به من گفت اگر امروز رفراندم در ایران برگذار شود 90درصد به شاه و سیاستهای آن رای خواهند داد. با این وجود چه نیازی است که به این میزان مستبد باشید. اگر به این میزان حمایت در میان مردم دارید.
شاه : اولا بیش از 90 در صد است. ثانیا، استبداد را چه میخوانید؟ اعمال قانون؟ ایجاد تغییرات عالی بدون خون ریزی؟ اگر منظور شما از استبداداین است فکر نمیکنم که مردم من مشکلی با آن داشته باشند. همین را میخواهند.
آدرین: گفته شده که 30000 زندانی سیاسی دارید.
شاه : حقیقت ندارد. ما حدود 3000 زندانی سیاسی داریم نه 30000تا. بعضی ها هم گفته اند که بین 25000 تا 100000 زندانی سیاسی داریم.
آدرینه: آیا تکذیب میکنید؟
شاه : آیا تکذیب میکنم؟ اولا که این به ما مربوط است و به آنها ربطی ندارد. ولی حقیقت این است که ما بیش از سه هزار زندانی سیاسی نداریم.
آدرینه: زندانی سیاسی را چگونه تعریف میکنید؟
شاه : مارکسیستها
آدرینه: آیا در ایران شکنجه صورت میگیرد؟
شاه : راستش این سوال چندین بار از من شده است. که اصلا خوشم نمیآید. چون بسیار احمقانه است و من مجبور نیستم که آنرا جواب دهم. ولی بخاطر این مصاحبه باید بگویم که ما مجبور نیستیم که مردم را شکنجه کنیم. این شیوه انجام امور توسط سازمانهای بسیار ساده است. ما به همان پیچیدگی که شما در حال حاضر هستید هستیم.
آدرینه: پیچیده در شیوه های بازجویی؟
شاه : بله
آدرینه: بنابراین طبق گزارشات روزنامه های انگلیسی شکنجه هایی از نوع کشیدن ناخن افراد و سوزاندن افراد با طوری فلزی چی؟
شاه : روزنامه های انگلیسی! یک روزنامه است، و برای من منزجر کننده است و درک نمیکنم که سازمان جدی مانند شما آشغالهایی که یک روزنامه در یک کشور تولید میکند را باز نشر میکنید. چرا حتی مجبور هستید که آنرا تکرار کنید.
آدرینه: بخاطر اینکه این گزارش بطور گسترده ای منعکس شده و روزنامه ساندی تایمز کانادا یک روزنامه ایکه آشغال تولید میکند نیست.
شاه : آن مقاله آشغال بود اگر از ابتدا تا به انتهایش را میخواندید.
آدرینه: شما بطور اصولی آنرا تکذیب میکنید؟
شاه : بله، البته هیچ ربطی به شما ندارد ولی بله تکذیب میکنم.
آدرینه: شما چندبار گفته اید که کسانیکه تلاش کرده اند شما را بکشند اعدام نکرده اید. چندبار چنین تلاش بوده است؟
شاه : یکی بود که توسط نیروهای امنیتی کشته شد. در دومی پنج الی شش نفر دخالت داشتند که همگی توسط من بخشیده شدند.بطور غیرمستیم چند تلاش بوده که آنها نیز بخشیده شده اند. این سیاست من بوده و همواره خواهد بود. بویژه وقتی مسئله تنها به شخص من مربوط میشود. ولی اگر مسئله مربوط به کشور باشد چنین کاری را نمیتوانم بکنم.
آدرینه: آیا هنگامی که در ملاعام ظاهر میشوید ترس دارید؟
شاه : هرگز. اولا من از هیچ چیز نمیترسم. ثانیا من تا زمانی که (توسط خدا) مقرر شد زنده خواهم بود.
References
1. | ↑ | دراینجا مایک والانس که از گفته های شاه شوکه شده و فکر میکند در حال رد کردن مرز سرخ است میخواهد او را بیدار کند و میگوید: اعلیحضرت |
2. | ↑ | ولی شاه بدون توجه ادامه میدهد |