ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
سرزنش چین به دلیل ویروس کرونا نه فقط خطرناک بلکه لاپوشانی اصل مطلب است
این همه گیری مولود جهانی شدن سرمایه داری است و نه یک کشور واحد. “فرهنگ چینی” مترسکی بیش برای فریب نیست.
برای سیاستمداران آمریکایی و اروپای غربی که به دنبال لاپوشانی سوء مدیریت فاجعه آمیز خود در مورد بیماری همه گیر Covid-19 هستند ، ایده “مقصر شمردن چین” به یک جبهه مناسب تبدیل شده است. زیبایی مقصر دانستن “چین” در ابهام آن نهفته است. آیا منتقدین صرفاً شیوه پنهان کردن اطلاعات کمونیستها در طی آن هفته های مهم ژانویه را محکوم می کنند؟ هم لیبرال ها و هم محافظه کاران در آمریکا از جمله دونالد ترامپ از این فریب استفاده کرده اند.
یا واقعا فرضیه “مردم چین” و فرهنگ و عادتهای عجیب آنها هستند که مقصر است؟ بگذارید این بازی را به نایجل فاراگ(رهبر راستهای افراطی انگلستان که برکسیت را راه انداخت) بسپاریم! تا ادعا کند كه هر دو عامل را مقصر شمرده و ادعا می كنند كه وی هیچگونه دشمنی نسبت به مردم چین نداشته است اما این مسئله ناشی از “شرایط بهداشتی ناخوشایند در بازارهای حیات وحش چین” و رژیم غذایی معمول خفاش ها و پنگولین ها(مورچه خار) است. مستقل از غرض ها و مرض های پشت این استدلال، اکنون شاهدیم که چگونه انتقادات از “چین” به طغیان خشونت نژادپرستانه با هدف اقلیت چینی و آسیایی که در ایالات متحده، غرب اروپا و اقیانوسیه زندگی می کنند، تبدیل شده و دامن زده است.
من محکوم کردن این حملات به عنوان زنوفوبیک (ایجاد ترس و نفرت نسبت به مردمی خاص) توسط لیبرالها را تائید و تشویق می کنم ، اما همچنین نگران این گونه فریادهای مبهم تحمل “مردم چین” و “فرهنگ” در قالب بندی نژادپرستانه لیبرال ها هستم که خود آتش بیار معرکه نژاد پرستان میشود. که در آن ما بحث و گفتگو در مورد هویتها و اختلافهایمان را اینگونه سفسطه گرایانه آنهم بقیمت نادیده گرفتن فرآیندهای تاریخی پویا در این زمینه خلاصه میکنند. هرگونه تلاش جدی برای ,ورود به بحث فهم مسئله در نقش چین در این بیماری همه گیر، همچنین باید شرایط سیاسی-اقتصادی صعود چین در بازار جهانی را در سالهای اخیر در نظر بگیرد، که مبنای گسترش ویروس و همچنین کاشت بذر چنین واکنشِ اروپایی آمریکایی شده است.
این عدم واکنش و بی عملی تا حدی محصول یک خود استثناء کردن (برتری طلبانه) غربی بود که معتقد بود ویروس ها و همه گیری ها فقط “در آنجا” آنهم در کشورهای فقیر و غیر سفید اتفاق می افتد.
این احساسات خطرناک حتی وقتی واکسن نیز تولید شود از بین نخواهد رفت، مگر اینکه با این مسئله بیش از نحوه تحمل پذیری لیبرالها، برخورد شود.
بیایید این ادعا را بپذیریم که ویروس کرونای مربوطه ناشی از علاقه فرهنگی ویژه به خوردن پانگوولین ها (نوعی مورچه خوار) بوده است. اگرچه درست است که پوست و گوشت پانگوولین به عنوان نوعی داروی سنتی در سرزمین اصلی چین تبلیغ می شوند ، اما آمارها حاکی از آن است که متغیر اصلی واقعی اثرات جهانی سازی است که طبقات تجاری کشور را غنی کرده است. تا قیمت آن از 14 دلار در یک کیلو در سال 1994 به بیش از 600 دلار امروز رسیده است ، در حالی که محموله های غیرقانونی مصادره شده در مرز به طور مرتب از 10 تن افزایش می یابد. مشتریانی که سفارش حیوانات وحشی را می دهند ، غالباً این کار را انجام می دهند تا بتوانند ثروت خود را بنمایش بگذارند و یا یک روز پرسود خود را در بازار سهام را جشن بگیرند، اگرچه آنها همچنان اقلیت هستند: اکثر شهروندان چینی از محدودیت های سخت، اگر نه ممنوعیت، از مصرف حیات وحش حمایت می کنند. بنابراین، مصرف مجدد پنگولین در نتیجه لیبرالیزه کردن اقتصادی در چین است- که ایالات متحده از حامیان اصلی آن است- و صرفاً از فرهنگ سنتی چین نیست.
همین نیروهای اقتصادی بودند که گسترش ویروس را در خارج از کشور نیز تسریع کردند. ووهان ، که ویروس از آن منشأ گرفته است، در ابتدا به عنوان مرکزتقاطع (هاب) بین کلانشهرهای ساحلی مانند گوانگژو و شانگهای و داخل کشور چین فعالیت می کرد. اگرچه یک شهر “درجه دو” محسوب می شود، خود در آخرین مرحله جهانی شدن نیز گرفتار شده است، زیرا سرمایه جهانی، بدنبال بازارهای ارزان قیمت زمین و کار در داخل کشور چین است.
در ماه های فوریه و مارس ، داستان کرونا موارد مربوط به ارتباطات اقتصادی که مدتها از دید پنهان مانده بود، مانند روابط صنعت قطعات خودروی ووهان و کارخانجات در صربستان ، کره جنوبی و آلمان ویا سرمایه گذاری های چینی در زیرساخت ها در قم -ایران را آشکار کرده است.
ممکن است ویروس کرونا برای اولین بار در چین ظاهر شده باشد ، اما گسترش و بحران متعاقب آن به مجامع جهانی تجارت ، جهانگردی و زنجیره های تأمین (محصولات، قطعات و مواد اولیه…) که به منافع قدرتمندان و سرمایه داران کلان جهانی در قرن بیست و یکم، تعلق دارد. در بدترین هفته های ایتالیا، مقامات اعتراف کردند که در ابتدا بحران ووهان را به عنوان “فیلمی علمی-تخیلی که هیچ ارتباطی با ما ندارد” مشاهده کردند.
تناقض در برخی برداشت های مبهم از فرهنگ چینی آنجا ظاهر میشود که پاسخ ها به این همه گیری از طرف دولت های اکثریت قومی چین تایوان با (پنج کشته ، 380 مورد) ، سنگاپوربا (شش / 1910) و هنگ کنگ با (چهار / 974) بگونه ای کاملا متفاوت تظاهر کرده است.
بله ، سیاستهای مسئولانه آنها عمدتاً ناشی ازتجربه آموزی از آسیب دیدگی اپیدمی سارس 2003 بوده است ، اما همچنین با تاریخ این كشورها با سیستم رفاهی بسیار مستحکم در شرق آسیا ارتباط دارد. درصورتی كه برخلاف این کشورها، اروپا و آمریكا به طور فزاینده سرمایه گذاری در زیرساخت های مراقبت های بهداشتی را علیرغم نیاز شدید به مقابله دقیق با آنها در کشورشان را نا دیده گرفته اند.
رد نظریه ضد جینی توجیه یا دفاع از اقدامات دولت چین نیست. مشخص است که مقامات محلی در ساکت کردن دکتر لی ونلیانگ، که در مورد ویروس در اسرع وقت هشدار داد، اشتباه کرده اند و دولت چین همواره ویروس و شدت مرگ و میرها را کاهش داده است.
اما آیا آنگونه که ایدئولوگ های غربی ادعا دارند تفاوت بین رژیم های اقتدارگرا و دموکراتیک تا این حد شدید است؟ بیشتر ناظران موافقند كه چین در ماه ژانویه سه هفته بحران ووهان را لاپوشانی کرد، و احتمالاً این زمان از دست رفته تصمیم گیری، اختلاف بین گسترش محلی و یك اپیدمی جهانی باشد. با این وجود خواندن گزارشاتی از این قبیل که از اواسط ژانویه، دولت های دیگر برای پاسخگویی و وارد عمل شدن خیلی بیشتر طول دادند نیز تاسف بار است: انگلیس لنگان لنگان هشت هفته طول داد و ایالات متحده به مدت 70 روز علائم هشدار دهنده را نادیده گرفت.
این عدم واکنش و بی عملی تا حدی محصول یک خود استثناء کردن (برتری طلبانه) غربی بود که معتقد بود ویروس ها و همه گیری ها فقط “در آنجا” آنهم در کشورهای فقیر و غیر سفید اتفاق می افتد.
همانطور که توبییتا چو مدیر جهانی عدالت نوشته است، این نکته مهمی برای به چالش کشیدن نژادپرستی ضدآسیایی است. به جای بحث در مورد بازی سرزنش، باید این نکته را بیان کنیم که دیدگاه های ناسیونالیستی کوتاه بینانه چقدر پاسخ های ناکارآمد و ناکارآمدی تولید کرده است.
در بدترین هفته های ایتالیا، مقامات اعتراف کردند که در ابتدا بحران ووهان را به عنوان “فیلمی علمی-تخیلی که هیچ ارتباطی با ما ندارد” مشاهده کردند. در ایالات متحده ، یک سیاستمدار کانزاس اظهار داشت که شهر وی امن است زیرا فقط تعداد کمی از ساکنان چینی دارد. در فیلادلفیا، در یک نتیجه غم انگیزتر از تفکر نژادی، شایعاتی منتشر شد مبنی بر اینکه این ویروس نمی تواند آمریکایی های سیاه پوست را آلوده کند، زیرا این یک بیماری چینی است، اطلاعاتی غلط که مسئولان اکنون از آن می ترسند نابرابری ها را تشدید کند. درصورتیکه سیاهان بیشتر قربانیان را داده اند.
سرانجام ، هم پاندمی (همه گیری جهانی) و هم واکنش های ضدآسیایی همراه با آن ، پویایی(دینامیزمی) با پیامدهای جدی مرگ و زندگی، بسیار فراتر از سؤالات مربوط به فرهنگ و زنوفوبی(نفرت پراکنی) است. که هر دو محصول جانبی غیرمستقیم ظهور چین به عنوان یک نیروی اصلی در سرمایه داری جهانی است. که نه تنها شبکه زنجیره ای تأمین (تامین و ارسال محصولات، قطعات و مواد اولیه و …توسط چین به جهان) و شبکه های ترددات (تجاری و توریستی ناشی از آن) که ویروس را منتقل می کند، بلکه شهرت اقتصادی و سیاسی چند صد ساله یورو-آمریکا را نیز تهدید می کند.
در ایالات متحده آمریکا، چنین ترسهایی در ادعاهای پوپولیستی آشکار میشود که تنها چین – و نه طبقه سیاسی و تجاری داخلی – مقصر از دست دادن مشاغل تولیدی بودند. به دنبال نتیجه همه پرسی، به عنوان رأی مخالف جهانی سازی، نگرانی ها در انگلستان اخیراً با وحشت نسبت به راه اندازی شبکه 5G این کشور توسط شرکت هوآوی آشکار شده است. ترس از چین توسط ویروس کرونا ایجاد نشده است، از مدتها قبل وجود داشته، اما در آن یک استعاره مناسب، به عنوان یک نیروی جهانی و نامرئی نابود کننده دیده میشود.
از این رو میتواند نتیجه گیری کرد که با ایجاد واکسن نیز، این احساسات خطرناک به طور خودکار از بین نمی روند، مگر اینکه رویکردی بیش از آنچه تحمل لیبرال نامیده میشود داشته باشیم.
ما همچنین باید نیروهای سیاسی – اقتصادی غربی پس پرده واکنش ضدیت با چین و همچنین ناکارآمد بودن ناسیونالیسم در مواجهه با بحرانهای اجتماعی و بهداشت عمومی که امروزه در مقیاس جهانی با آن روبرو هستیم، را بشناسیم و مقابله کنیم.
نقل از روزنامه گاردین
اندرو لیو
Andrew Liu is an assistant professor of history at Villanova University and the author of Tea War: A History of Capitalism in China and India