قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

افشاگری به کشتن دادن حسن جزایری از دانشجویان هوادار رجوی

 

بازنشخوار ناسزاهای همیشگی به خواهر در هزل نامۀ جدید محمد اقبال

فحاشی لمپن-نویسنده رجوی جهت کمرنگ کردن محتوای غسلهایش!! که محصول انقلاب ایدئولژیک رجوی است.

قای اقبال باورکن هیچ نیازی نیست که جهت خلاص کردن خودت از جهنم فشارهای روحی، روانی، جنسی، فکری و انگیزه ای رجوی دست به ترورسیاسی خواهرت  بزنی تا شاید آنچه به اجبار باید هر شب از اعمال و افکارت را که ناشی از تمایلات طبیعی فیزیولوژی بدنت  میباشد گزارش میکنی را در نظر رجوی پاک کنی. خدایی که میدانم دیگر بدان معتقد نیستی، مشکل ساده تر از این است. یک قدم بگذار خارج شکنجه گاه فکری رجوی خواهی دید که چه جنایاتی علیه خودت رفته و خودت علیه فرزندانت و خواهرت در حال ارتکاب هستی.رجوی از هر کدام از ما یک تروریست علیه هر آنکس که انتقادی به او داشته باشد ساخته. مگر با همه آنها که در اشرف و لیبرتی بوده و هستند نیز در صورت انتقاد و اعتراض عینا همین کاری که با خواهرت میکنی نمیکند. !؟

نه به تروریسم و فرقه ها

باز نشخوار ناسزاهای همیشگی

به خواهر در هزل نامۀ جدید محمد اقبال

نوشتۀ: قربانعلی حسین نژاد مترجم ارشد سابق بخش روابط خارجی سازمان مجاهدین

محمد اقبال از رباتهای رجوی در اور سور اواز فرانسه در مقاله ای در سایت «همبستگی» از سایتهای رسمی فرقۀ رجوی با عنوان « آقا دست می زنند آب هم می خورند!!» با لینگ زیر:

http://hambastegimeli.com//63182-

باردیگر هزل نامه ای با نشخوار ناسزاهای همیشگی اش علیه خواهرش خانم عاطفه اقبال به بهانۀ مقالۀ اخیر ایشان در وبلاگ شخصی خودشان (نوشته های عاطفه) با عنوان: «برگزاری جشن نوروز مجاهدین در پوش انجمن دفاع از پناهندگان ایرانی!!» به تاریخ 6 فروردین 95 و در لینگ زیر:

http://neveshtehayatefeh.blogspot.fr/2016/03/blog-post_25.html

نوشته و منتشر کرده است.

واقعا یک کلمه حرف حساب و جواب مستدل و منطقی در نوشته های این رباتهای رجوی مثل همین محمد اقبال پیدا نمی شود همه اش فحش و ناسزا و تشبیه و نسبت دادن به اطلاعات آخوندی و خراب کردن با واژه های خراب و خراب شده و… به او می گویم:

 حضرت اقبال تو اگر واقعا نویسنده و دست به قلم و سابقا سخنگوی مطبوعاتی سازمان در عراق و یک فرد سیاسی و مطبوعاتی و از اعضای اولیۀ «شورا» هستی بفرما جواب درست و منطقی و با مدرک و دلیل آن هم محترمانه به مقالۀ خواهرت عاطفه اقبال بنویس. این را می گویند نویسنده و الا می شود لمپن. حضرت آقا اقبال اولا چرا نگفتی که اصل مقالۀ خواهرت خانم اقبال در کجا منتشر شده؟ چرا می خواهی عوامفریبی بکنی و خواننده را گول بزنی و می گویی سایت ایران انترلینگ منتشر کرده است؟! اصل مقاله در وبلاگ شخصی و مستقل خود خانم عاطفه اقبال منتشر شده و حتی نه در سایت کمپین انتقال.

اگر صرف چاپ و انتشار دست دوم یک مقاله با ذکر منبع در یک روزنامه یا نشریه و سایتی دلیل بر وابستگی نویسنده به آن سایت یا نشریه ویا هر رسانه و یا ارباب آن باشد پس چرا وقتی روزنامۀ کیهان شاه در سال 54 مقالاتی از همان مرحوم دکتر شریعتی منتشر کرد همه ما طرفداران شریعتی گفتیم امکان ندارد دکتر شریعتی خودش این مقالات را به کیهان داده باشد و همه فهمیدند که خود کیهان برداشته منتشر کرده و خودش هم گفته بود که کیهان آلوده می خواسته خودش را به من بمالد تا مرا هم آلوده کند ولی نتوانست چون همه می فهمند. وتا امروز هم این کار کیهان شاه گردی به محبوبیت شریعتی ننشاند. آیا کسی آنروز و امروز از جمله خودت گفتید که پس شریعتی مزدور اطلاعات شاه شد؟؟!!! لذا حتی اگر ایران انترلینگ سایت رسمی و با آرم اطلاعات باشد و مقاله ای از یک رسانه نقل کند هیچکس مخصوصا امروز در عصر پیشرفت ارتباطات فرهنگی و فکری و آگاهی ها و استدلال و منطق که بسیار پیشرفته تر از زمان شریعتی است جز لمپنهای رجوی نمی گویند که پس این مقاله نویس شد یک اطلاعاتی!!!. هرچند بر خلاف داخل سازمان که شریعتی را ملعون می خواندند(از جمله شخص رحمان همیشه پیش من می گفت: شریعتی ملعون) تو با ریاکاری او را اینجا و برای مقبول کردن مقاله ات مرحوم وضد ارتجاع توصیف کرده ای در حالیکه تو خودت او را در داخل تشکیلات سازمان و بارها در نشستهای رجوی برای خوش آیند او که شادروان شریعتی را هووی اجتماعی و فرهنگی خودش می دانست و می کوبید  لجن مال می کردی و تو و رحمان با نقل صحبتهای او با شما و به علت مخالفتش با مشی مسلحانۀ مجاهدین در حضور هزاران نفر در حقیقت او را هم مرتجع و سازشکار و ضد انقلاب معرفی می کردید. فکر کنم در جایی هم در مقاله ای همین قضاوت را در مورد او کرده بودی با تهمت و توهین زشت به او که خودت حتما یادت هست حالا خودت را برای بهره برداری از شهرت اجتماعی شریعتی می خواهی مدافع آن مرحوم جلوه بدهی. بلی که مرحوم دکتر شریعتی از همان زمان شاه با خط مشی سازمان مخالف بود و آن را با توجه به بستر فرهنگی مذهبی جامعۀ ما و پایگاه آخوندها در آن زمان به سود آخوندها و به حکومت رسیدن آنان می دانست که دقیقا هم چنین شد و این را بارها به خود من موقعی که مدت چهار ماه با آن شادروان در زندان کمیته در تهران هم سلول بودیم بازگو کرد.  (به مقالۀ خاطراتم با شادروان دکتر شریعتی در زندان و بیرون) در لینگ زیر مراجعه کنید:

http://peyvande-rahaee.fr/index.php/typography/180-2015-06-18-22-52-27

اما در مورد نوشتۀ خواهرت در رابطه با انجمن پوششی قلابی چرا خواننده مقاله ات را فریب می دهی و نمی نویسی خواهرت پرسیده که اگر این انجمن واقعیت دارد و فرانسویها انجمنی برای کمک به پناهندگان ایرانی تشکیل داده اند بفرمایید آدرس انترنتی و دفترش و تلفنش را معرفی کنید و بنویسید بیلان کارش چه بوده به کدام پناهنده کمک کرده تا بدانیم واقعیت دارد چرا جوابش را ندادید؟! بگذریم از اینکه تشبیه حرف خانم اقبال به حرفهای کافی علیه شریعتی چقدر بی مزه و بی ربط و پوچ و حاکی از نهایت انحطاط فکری و پریشان ذهنی محمد اقبال در نتیجۀ محصور ماندن در «هفت حصار» رجوی  و عقب ماندن از حرکت تاریخ و زمان در بستر تحولات اجتماعی و فکری ایران و توهین به تمام نسل انقلاب ایران وتحویل آن به «ارتجاع» می باشد.

مگر خودت و من که در بخشهای سیاسی و روابط سازمان در عراق سالها باهم کار کردیم نمی دیدیم که چقدر انجمنها و شوراها و جمعیتهای عراقی خودمان در اشرف درست می کردیم و حتی اسمهایشان را هم خودمان ار فارسی به عربی ترجمه می کردیم و برایشان آرم و سربرگ هم درست می کردیم مثل «انجمن وکلای مستقل عراقی دفاع از حقوق بشر در عراق» که با پول دادن به یک وکیل عراقی جهت امضای آن به راه می انداختیم که مطلقا یک واو هم در دفاع از حقوق بشر عراقیان و مردم عراق نمی نوشت و نمی نویسد و تمام بیانیه هایش را که به فارسی توسط رحمان و حسین داعی الاسلام نوشته می شد من خودم به عربی ترجمه می کردم و با امضا و سربرگ و آرم ساختگی خودمان منتشرش می کردیم و صدها انجمن پوششی قلابی و بیانیه های جعلی به اسم عراقیان برای سرنگون کردن دولت جدید عراق که من در مقالاتم به عنوان دخالتها در امور عراق که زمینه ساز کشتار اشرفیان شدند تمامش را افشا کرده ام.

آیا تو که خواهر خودت را که سالها در ایران به علت حمایت از سازمان زندان و شکنجه دیده و سالها در همین فرانسه برای سازمان کار کرده و حالا انتقاد دارد مزدور اطلاعات می خوانیو هر چه علیه رهبری سازمان نوشته می شود را دیکته شده از سوی اطلاعات می گویی بهترین خدمتگذار اطلاعات آخوندی نیستی؟ آخر وقتی یک انجمن «فرانسوی» (به ادعای شما؛ در حالیکه ساختۀ اور نشینان می باشد و ایرانی است) در یک شهر فرانسوی آفیش می چسباند که فلان جا برنامه به مناسبت عید ملی یک کشور شرقی داریم این نیاز به اطلاعات رژیم آخوندی دارد که بیاید تاورنی و آفیش را پاره کند؟ مگر در میان خود فرانسویها افراد و گروههایی نیستند که به شدت از این حرکت یک فرانسوی بیزار می شوند و طبیعی است که پاره اش کنند (مثلا طرفداران حزب ناسیونالیست افراطی)؟! این شما و سازمانتان _فرقۀ رجوی – است که با نسبت دادن هر شخصی منتقد علیه شما و هر حرکتی علیه شما در هر جای جهان به اطلاعات اینقدر اطلاعات رژیم را بزرگی و قدرت می بخشید.

 خودت در همین مقاله ات به وضوح صحت حرفهای خواهرت خانم اقبال را ثابت کرده ای که در همین پاریس یک برادر و فرزند برادر از یک خانواده و در یک شهر بعد از سالها دوری از هم (25 سال در عراق) در یک کشور آزاد و دموکراتیک یعنی فرانسه نه مثل عراق و آلبانی و… یعنی خودت و فرزندت احسان که به علت سوگلی بودناز جهنم و خطرات مرگ در عراق توسط سازمان به فرانسه منتقل شدید نمی روید در همین پاریس با خواهرت و عمه اش دیدار کنید یا تماس بگیرید تنها به علت اختلاف در عقیده و مرام و انتقاد به سازمان و رهبری آن؛ و به تقلید کور از واژۀ رجوی ساختۀ «فرومایه» که به علیرضا و شهرزاد یادداده بود که عمویشان علی اصغر حاج سید جوادی را با آن واژه در حضور او در نشستها و در مقالات و نامه های بفرموده شان توصیف کنند تو نیز به پسر قربانی تعصباتت یاد می دهی که به عمه اش همان لقب را بدهد ولی من مطمئن هستم که احسان چنین کاری نکرده و نخواهد کرد. آیا این است معنی دموکراسی ادعائی مریم قجر و «انقلاب دموکراتیک» رجوی؟! که تنها به علت مخالفت و ردیه نویسی و انتقاد یک فرد یا شخصیت به خط و خطوط رجوی او می شود «فرو مایه»؟؟!! بله، ارزش و «مایه» در «دموکراسی» ادعایی و در حقیقت ولایت «عقیدتی» رجوی به همانگونه که در «ولایت فقیه» آخوندی تنها با معیار مخالفت و موافقت با «مقام معظم رهبری» و«رهبری عقیدتی» و«رهبری انقلاب نوین»!! سنجیده می شود و بس!. شما که هنوز به قدرت نرسیده چنین برخوردی با مخالفین و منتقدین دارید و در اوجش در تهدید آنان به قتل توسط شخص رجوی در پیام دو سال پیشش تجسم یافت؛ پس در صورت دست یافتن به حاکمیت و قدرت موهومی که رجوی به قیمت نابود ساختن یک نسل در خدمت به ارتجاع به آن چشم دوخت ولی ناکام ماند؛ با ملت ایران چه می کردید؟! 

تو اگر نویسندۀ اهل استدلال و منطق هستی و نه لمپن و اهل دشنام و ناسزا و حرف مفت؛ بفرما یک مدرک و دلیل و سند معقول و مقبول و همه فهم ذکر بکن و بنویس با زمان و مکان و اسامی مستند و یا اگر عکس و نوشته است منتشر کن تا ثابت بکنی خواهرت عامل اطلاعات رژیم در فرانسه است و یا از خودش چیزی ندارد و همه اش را اطلاعات رژیم بهش دیکته می کند!!! آیا واقعا مرغ پخته هم از این حرف خنده اش نمی گیرد؟! آخر توی به اصطلاح مجاهد سیاسی نویسنده و و.. هزار ادعای نابجای دیگر این قدر شعور نداری که داری اطلاعات رژیم را قوی تر و باسوادتر و مسلط تر به همه عالم و آدم نشان می دهی و خواهر عاقل و بالغت را بعد از دهها سال در سازمان و در سیاست و اهل قلم ونویسندگی بودن این قدر تحقیر و توهین می کنی و نه تنها به سازمان خودت بلکه به همۀ شخصیت انسانی با آن دشنامهای تکراری با کلمات بی ربط(حیوان لیبرتی!!! تو محصول وحشی لیبرتی هستی که به جان و روان خواهرت با آن کلمات زشت افتاده ای یا خواهرت که اصلا رنگ لیبرتی را هم ندیده؟!!!) و در عین حال تهوع آور و ترمهای خاص خودت و شایستۀ خودت که دیگر واقعا چندش آور شده اند تف می اندازی بله اول هم داری با این حرفها خودت و سازمانت و رهبری ات را تف مال و لجن مال و تخریب می کنی و خوب هم در این کار موفق هستی این را یقین بکن ولی هیچکس با این لجن نامه هایت بویژه خواهرت خانم عاطفه اقبال خراب نمی شود و گردی به چهرۀ محبوبش در میان خانواده های نگران مجاهدین نمی نشیند.

 خانم اقبال از همان اولین سال تأسیس کمپین انتقال نه یک بار بلکه چندین بار اسامی صدها عضو کمپین را رسما منتشر کرده است و حتی به صورت الفبایی و این را همه می دانند و تنها تو و پسرت که مثل دیگر اسرای فرقه در آن موقع محبوس زندان رجوی ساختۀ لیبرتی بودید و به جز به فرموده و فرمایشی حق خواندن هیچ نوشته ای را در انترنت نداشتید از آن اطلاع ندارید و الا چنین دروغ آشکاری را می دانستی که به سود خودت نیست و نمی نوشتی.

این هم شد حرف که خانم اقبال چرا برداشته یک مقالۀ فلانی را از یک نشریۀ دیگر منتشر کرده؟ آقای نویسنده و سیاستمدار محترم اگر حرف داری روی محتوای مقاله داشته باش نه نویسنده هرکس است اصلا شیطان اکبر و اصغر است آیا درست نوشته یا غلط؟ یعنی واقعا خودت نمی دانی و سازمانت را نمی شناسی که «مجاهدین نفرات انتقالی جدید به آلبانی را ایزوله و کنترل می کنند… و بیرون از دسترس مقامات آلبانی قرار می دهند. آنها آزاد نیستند که مثل یک شهروند آزاد در آلبانی باشند»؟؟ یا خودت را به کوچۀ «چپ نمایی» سابق رجوی می زنی؟ هر کس چند روزی با فرقۀ رجوی زندگی کند این وضعیت را به خوبی می داند. مگر خود تو و پسرت در همین فرانسه آزاد هستید؟ مگر همیشه تحت کنترل و ایزوله حتی از خانواده تان نیستید؟ تا چه رسد به یک کشور بسته مثل آلبانی.

مگر خودت در بغداد در حدود سالهای 72 یا 73 که در پایگاه سیفی بودیم (جهت اطلاع خواننده من و آقای محمد اقبال بیست سال حد اقل در فرانسه و عراق و بیشتر در عراق در یک اتاق و با هم برای سازمان کار سیاسی و مطبوعاتی کرده ایم) به من مگر نگفتی (عین جملات خودت است و من هیچوقت فراموش نمی کنم) که: «غلام من هیچوقت در عمرم به صورت جدی و واقعی و از ته دل آرزوی مرگ نکرده بودم ولی الآن واقعا و جدی و از ته دل آرزوی مرگ دارم»، چرا؟ هر دو داخل تشکیلات سازمان بودیم و بویژه ما بخشهای سیاسی و روابط هیچگونه مشکل مادی و کم و کسری در راحتی و خورد و خوراکمان نداشتیم .

 چرا این حرف را می زدی؟ مگر دلیلی جز رها شدن از فشارهای روحی و روانی و تحقیرها و ناسزاها که در نشستهای عملیات جاری و دیگ و دیگچه ها بر من و تو و ما جلوی دیگران وارد می کردند داشت؟ خوب یادم است که این حرف را دو روز بعد از توهینهایی بود که مهناز میمنت مسئول آن موقع روابط در نشستمان به تو کرد و تو به حق نشست را برهم زدی و فریاد به حق کردی که من اصلا نمی دانم در این سازمان چیستم و چه موقعیتی دارم؟ یعنی بهت می گفتند که عضو هم نیستی چون شورایی هستی ولی ایدئولوژیک مجاهدی و از هر طرف با همۀ کار شبانه روزیت مثل همه مان فحش می خوردی و می خوردیم. بعد هم با ترفندهای تشکیلاتی ثابت مجبورت کردند در نشست فردایش توبه کنی و «غلط کردم» (با همین عبارت) بگوییکه معلوم است تبعات روانی این برخورد آرامت نمی گذاشت و زنده بودن و نفس کشیدن را هم برایت تلخ و دردناک کرده بود که می خواستی از آن راحت ور ها بشوی. آیا این آزاد گذاشتن بود؟؟!!!

خودت خوب می دانی که خواهرت عاطفه نمی گوید همۀ افراد مجاهدین خودشان فکر داعشی دارند می گوید این رهبری شان است که همان افکار ارتجاعی داعش را در رابطه با خانواده به آنها القا می کند. مگر با خود تو با هم در آن نشست رجوی که از مخفیگاه امنش برایمان با صدای خودش صحبت می کرد نبودیم که در سال 89 در اشرف در مورد خانواده ها که دم در اشرف آمده بودند گفت: هر سگ و گربه ای هم پدر و مادر دارد، سگ و گربه که بزرگ شدند مگر می شناسند پدرشان و مادرشان کدام سگ یا گربه است؟ اصلا دنبال پدر و مادر می روند؟! یعنی ارتجاع تا این حد که از انسان توقع دارد مثل حیوان بشود و علاوه بر آن خودش هم اعتراف می کرد که آنها واقعا خانواده های افراد هستند وافراد به آنها عاطفه دارند و احتمال رفتن افرادی برای دیدار با پدر و مادرهایشان که صدای فریادهای جگر خراششان را می شنیدند وجود داردولی حالا می گویید اصلا خانواده نیستند همه آن پیرمردها و پیرنان هفتاد هشتاد ساله اعضای سپاه قدس و اطلاعات رژیم هستند که آمده اند لیبرتی را شناسایی بکنند بعد هم فرزندانشان را بکشند!!! در حالیکه اصلا نمی دانند لیبرتی کجای عراق قرار دارد و با راهنمایی عراقیان که خودشان لیبرتی را به شما داده اند و جای جایشان را بهتر از خود شما می شناسند و همۀ حرکاتتان را هم طبق اعلام خود سازمان با دوربینهای قوی زیر نظر دارند به آنجا آمده اند.

تو یک کلمه بگو رهبری فرقه تان از چه می ترسد که افرادش را نمی گذارد با خانواده هایشان دم در مقر سازمان دیدار کنند و برگردند به مقر؟؟ از یک تلفن و شنیدن یک حرف بیرون از سازمان هم می ترسند که تحت تأثیر قرارش بدهند؟ به به عجب «انقلاب کرده هایی»؟. همین خواهرت خانم اقبال خیلی خوب یک بار نوشته بود که اگر شما به مجاهد «گوهر بی بدیل» اعتماد دارید چرا می ترسید با خانواده اش حتی اگر عضو وزارت اطلاعات و آخوند باشد دیدار و بحث و صحبت کند و روی انها تأثیر بگذارد پس معلوم است از تآثیر آنها روی او می ترسید؟ این است تولید سازمان و رجوی و به اصطلاح «انقلاب درونی» اش بعد از سی سال؟!!.

دختر من مونا که یک نامه اش را در اتاق کارمان در اشرف در سال 84 دادم تو خودت خواندی و به شدت متأثر شدی و گفتی این بچه با این نوشته اش اشک مرا در آورد اطلاعاتی است؟؟!! او و همسرش که هر دو کار آزاد دارند و حتی برخلاف میلیونها ایرانی که از دولت حقوق می گیرند و سازمانتان بحق آنها را تشویق به گرفتن حقوق بیشتر هم می کند اصلا حقوق گیر دولت نیستند کجا می توانند اطلاعاتی باشند؟ در حالیکه بعد از بارها دستگیری و اذیتش توسط گشتهای مختلف رژیم به علت کمی عقب بودن روسری اش در عراق خودش را آزاد دیده و رو سری اش را جلوی در لیبرتی در انتظار خواهرش برداشته و همپالگی های شما عکس او و همسرش را در همین حال برداشته و منتشرش کرده اید و می گویید اینها مأموران اطلاعات رژیم هستند (با بریدن عکسهای مسئولان کمیساریا و سازمان ملل که مشغول صحبت باآنها بودند).

خانواده های مجاهدین که در ایران زندگی می کنند مگر با چه امکاناتی جز امکانات رژیم که در حقیقت امکانات ملت ایران می باشد می توانند (مثل تمام مردم ایران) به عراق و به دم درب لیبرتی با آنهمه کنترل بروند؟ مگر ما وقتی زندانی سیاسی زمان شاه بودیم و خانواده های مان را پاسبانهای شاه می آورند پشت میله ها کدام سازمان سیاسی و رهبران آنها می گفتند با خانواده ملاقات نکنید؟!!

در مورد آن 400 نفر از خانواده ها که سازمانتان ادعا کرده در خارج خواستار دیدار با عزیرانشان در لیبرتی هستند ولی عراق ویزا و راه نمی دهد چرا به جای دشنام و تهمت و ناسزا و تمسخر و دروغ جواب خواهرت را نداده ای؟ برای اینکه جواب نداری. آقا جان او می گوید چرا اسامی و اعضای خانواده ها را که در خارج هستند و زیر تیغ رژیم هم نیستند و در حالیکه اسامی افراد و شخصیتهای حامی خودتان را همیشه لیست کرده و اعلام می کنید اعلام نمی کنید؟ این را خودت هم خوب می دانی که کسی نمی پذیرد که بگویی من امضاها را دیده ام. خوب هر عاقلی می پرسد چرا منتشر نمی کنید؟

وانگهی آیا دقیقا همین تعداد خانواده از خانواده های لیبرتی در خارج هستند و دنبال دیدار با عزیرانشان می باشند یعنی 401 نفر نیستند؟؟!! اقلا مثل ترفند بخش روابط ما در اشرف که بیانیه های سه میلیون عراقی و پنج میلیون عراقی را رحمان و معصومه ملک بحث می کردند که خوب نیست عدد تمام باشد باید یک دو سه صدی کم یا زیاد بکنیم که باور بکنند بعد با آنکه با عنوان سه میلیون و پنج میلیون به من برای ترجمه!! به عربی برای انتشار به اسم عربها!! می دادند یعنی هنوز ترجمه نشده تعداد امضا کنندگان مشخص بود!! یهو میدیدیم یکی شد دو میلیون و هشتصد هزار (معروف به بیانیۀ دو و هشت) و دیگری شد پنج میلیون و دویست هزار!! اقلا شما می نوشتید مثلا 392 نفر از خانواده ها یا 402 نفر!! معلوم است که تجربۀ روابط را که تو خوب در جریانش بودی وقتی به فرانسه آمدی خوب به دست اندکاران بخش تقلبات اور که قبل از تو آمده بودند منتقل نکرده ای!!! وانگهی عراق می گویید ویزا نمیدهد آلبانی چطور آیا آلبانی هم ویزا نمی دهد و دولتش وابسته به رژیم آخوندی است؟!!

یعنی آیا یکی از این 400 نفر خانوادۀ خارجه نشین هیچ عضوی از خانواده شان در میان آن هزار نفر که به آلبانی منتقل شده اند نیست؟ بفرمایید یک نمونه نشان بدهید که یک نفر از این خانواده های تشکیلاتی شما که عین حرفهای روز و خط مشخص شدۀ سازمان را می زنند و به جای اینکه خواستار انتقال از جهنم مرگ عراق به کشور ثالث شوند خواستار ماندن عزیزانشان در جهنم عراق یعنی کشته شدن می شوند ( و الا چه کسی نمی داند در عراق جنگ زده و بحران زده تأمین امنیت حتی برای مردم خودشان امکان پذیر نیست) به آلبانی رفته باشند و با عزیزشان دیدار کرده باشند یا یک نفرشان بگویید فلان ساعت و فلان روز به فلان سفارت خانۀ عراق مراجعه کرد ولی ویزا بهش ندادند. کجا عراق اعلام کرده که به ایرانیان خارج برای رفتن به عراق و زیارت عتبات ویزا نمی دهیم؟ مگر نمی شود به بهانۀ زیارت عتبات رفت عراق و خواستار دیدار با فرزند در لیبرتی شد؟ مگر کی عراق گفته خانواده باید ضد فرقه رجوی باشد نه موافق آن؟! بله شما اصلا حتی به خانواده های تشکیلاتی خودتان هم اعتماد ندارید و می ترسید دست فرزندشان را بگیرند و با خودشان به خارجه و به خانه شان ببرند.

و در آخر در مورد منبع مالی واقعی سازمان (فرقۀ رجوی( بگویم: آقا محمد اقبال (عارف جان) من و تو عمری در روابط خارجی سازمان بودیم و کار کردیم می دانیم که تمام این کمک گیریهای مردمی!! از خارجی و ایرانی و جمع آوری پول مثل همیاری سیمایی یا کار مالی اجتماعی یا توسل به این گونه ترفندهای تبلیغاتی همان گونه که خانم اقبال نوشته هدفی جز پوشاندن و تحریف اذهان از منبع دلارهای میلیاردی صدام داده از پول نفت عراق که هنوز هم با سرمایه گذاریهایی انبوه دلار و یورو برای مریم قجر می زاید ندارند. اگر هم تو به علت اینکه کمتر از من در کار ترجمه از فارسی به عربی بودی اطلاع از این بذل و بخششهای صدام حسین نداشتی اینجانب به عنوان مترجم ارشد سازمان در عراق و مترجم نامه های شخص رجوی به صدام و چک ترجمۀ گزارشها و صورت جلسه های ملاقات؛ درخواستهای رجوی مبنی بر اضافه کردن سهمیۀ کوپنهای نفت در هر سال را خودم ترجمه می کردم و یا در جریان قرار می گرفتمکه بعد از آخرین دیدار رجوی با صدام در شهریور سال 79 به روزی صد هزار بشکه یعنی در ماه سه میلیون بشکه برای فروش در بازارهای جهانی (به صورت کوپن) افزایش یافت علاوه بر میلیون میلیون بشکه در هر بار که عراقیها اضافه تولید بر یادداشت تفاهم نفت در مقابل غدا و دارو که با سازمان ملل امضا شده بود داشتند و به رجوی تقدیم می کردند. و در مهر سال 81 نیز شش ماه قبل از شروع جنگ شاهد بودم که هیجده میلیون بشکه سهمیۀ شش ماه را یکجا گرفتند. علاوه بر کمکها و امدادهای غیبی و حضوری دیگر اربابان رجوی مانند عربستان و قطر و اسرائیل و آمریکا اندکی قبل و سالها هم بعد از صدام به فرقه تان که با تسلیت مریم قجر در سوگ ملک عبد الله و تعریف و تمجیدش از «ارتجاع عرب» سابق! و «پرده دار کعبه» و «خادم الحرمین» لاحق! و پدرخواندۀ فکری و مالی و تسلیحاتی داعش مهر خورد و به اثبات رسید و همگان از زبان اشهد مریم قجر شنیدند که چگونه از پوشش خوب و مقدس! دلارهای نفتی پیچیده شده در «تکه ای از پردۀ کعبه» اهدایی ملک عبد الله به «آقای مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران»!!! سپاسگزاری کرده و شکر نعمت اربابان جدید را بجا آورددرست در تقلید از سپاسگزاریهای همسر همیشۀ فراری و به غیبت کبری رفته اش مسعود رجوی از «صاحبخانۀ جدید» عراق یعنی آمریکا به توصیف خودش در پیامی به ما در اشرف در همان سال نخست اشغال عراق که انبوهی تناقضات ذهنی در میان افراد به بار آورد که در گزارشهای عملیات جاری خود نوشتند : گفتم چطوری برادر اشغالگر یک کشور را صاحبخانه توصیف می کند؟!!.

بله آقای عارف خان!! آیا فهمیدی و یادت آمد که چه کسانی «پشت ما را خاراندند»؟ و پشتیبان و «پشت خار» اصلی و بزرگ سالهای ما در عراق کی بود؟ آیا آنهمه اسلحه و تانک و توپ و مهمات که خود رجوی در آخرین نشستش به ما در اشرف گفت تا دلتان بخواهد سید الرئیس یعنی صدام حسین از آنها به ما داده است و تمام آن سلاحهای مردم و کشور عراق را خیانتکارانه و با افتخار تسلیم اشغالگران عراق و دشمنان مردم عراق کرد و بعد هم چون سنبه پر زور بود گفت و توجیه کرد که «برای حفظ شما دامن هم می پوشیم»!! ولی بعد در برابر عراقیها آنهمه را از مجاهدین به کشتن داد!! و قبل از آن هم خودت در مانورهای اشرف شاهد بودیو انبوهی کمک آموزشی دولت صدام حسین به صورت مربی های ارتش عراق را که خودت کلاسهای درسشان را برای «رزمندگان ارتش آزادیبخش» ترجمه می کردی و سه هزار افسر و درجه دار و سرباز عراقی را صدام از ارتش خودش تمام وقت در خدمت ما در آورده بود (از تیراژ نشریۀ مجاهد عربی که من و تو با هم فقط برای نظامیان عراقی در خدمت مجاهدین در می آوردیم معلوم بود) آیا همۀ اینها «ناخنهای انگشت» خودمان بودند؟!! تا پشتمان را بخارانند؟!! کاش همان انگشتهای عربی عراقی صدامی اقلا پشتمان را تا آخر می خاراندند و پشت ما را در عملیات شکست فضاحت بار فروغ علیرغم وعده های خودشان خالی نمی کردند و بعدها هم راه عملیات را با زیر پا نهادن منافع ملی خودشان! که امید و توقع بیهودۀ همیشۀ رجوی از بیگانه ها چه عراق و چه آمریکا بود به رویمان باز می گذاردند اما در حالیکه مطلقا انگشتانمان بعد از فروغ آب دوغ رجوی به پشتمان نمی رسید که بخاراندش ارباب بزرگ رجوی، آمریکا از راه رسید و بلافاصله تمام ناخنهای ما را یعنی سلاحهای صدامی را (عجب ناخنی که حتی آن هم مال ما نبود که پشتمان را بخاریم!!!) گرفتو انگشتانمان را قلم کرد و یک تعهد گرفت که «خشونت موقوف» که رهبری عقیدتی (ولایت فقیه رجوی) دستور داد همیشه در جیبمان داشته باشیم و بعد هم گفت: تا آخر تعیین تکلیف وضعیت و استاتوی نهایی تان من خودم پشتتان را هر جا باشید و تا هر وقت منافع خودم در استفاده از شما به عنوان برگ بازی ایجاب می کند می خارانم و شما دیگر نیازی به ناخن ندارید. حالا ببینیم بعد از عراق در آلبانی چقدر پشت «رزمندگان لشکر (پناهجوی!!) فدائی ارتش آزادی»!! و «مؤسسان چهارم ارتش»!! شیران بی یال و دم و اشکم را و تا چه زمانی خواهد خاراند؟! باید به رجوی گفت: آش و تا مرگ به همین خیال باش!!.

جوابهایم تمام اما خطاب به نوچه ها و رباتهای رجوی از جمله محمد اقبال می گویم اگر ادعای درست آزادی و آزاد بودن در اندیشه و تفکر و نوشتن و جواب منطقی و مستدل دادن دارید بفرمایید این گوی و این میدان به تک تک نوشته های من به همین میزان و هر چقدر هم خواستید بیشتر پاسخ معقول و منطقی و مستدل بدهید آن هم مثل من با نام و عکس و پروفیل علنی و واقعی تان نه فحش و ناسزا و تهمت و مقایسه و تشبیه و تمسخر که از هر کودکی و هر لمپن و چالواداری و هر بیسوادی هم بر می آید آن هم با اسمهای ساختگی و چهره های پنهان!!.

 حسین نژاد (غلام) – پاریس

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes