ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
فرقۀ رجوی: عقب نشینی پیروزمند!! ارتش آزادی!! از «جوار خاک میهن» به اروپا مبارک باد!!!
فرقۀ رجوی: عقب نشینی پیروزمند!! ارتش آزادی!! از «جوار خاک میهن» به اروپا مبارک باد!!!
نوشتۀ قربانعلی حسین نژاد مترجم ارشد سابق بخش روابط خارجی سازمان مجاهدین
روز جمعه 9 سپتامر 2016 برابر با 19 شهریور 95 سخنگوی فرقۀ رجوی و بعد هم خبرگزاریها بسته شدن کمپ لیبرتی در بغداد و انتقال همۀ رهبران و افراد اسیر این فرقه از جهنم عراق به کشور آلبانی و کشورهای دیگر اروپایی را اعلام کردند. این خبر برای همۀ ایرانیان در داخل و خارج ایران بویژه خانواده های اسیران فرقه خبری بسا خوشحال کننده می باشد چرا که عزیزانشان علیرغم ادامۀ اسارت در «هفت حصار» فرقه ای رجوی حداقل از خطرات تروریسم و آسیب پذیری در دوزخ عراق جنگ زده نجات یافته اند و اینک چشمهای امید تنها به رهایی آنان از چنگال اهریمنی فرقۀ رجوی و پا گذاشتنشان به دنیای آزادی اندیشه و تفکر و کار و تلاش برای آزادی مردم و میهنشان از دیکتاتوری با اراده ای آزاد و شیوه های اصولی نوین در آگاهی بخشی همچون مردم و روشنفکران داخل میهن دوخته شده است.
اینجانب به نوبۀ خود هم آوا با دیگر دوستان جداشده از این فرقه این اولین مرحلۀ رهایی اسرای فرقۀ رجوی و از خطر جستن آنان را به عموم هم میهنان در داخل و خارج کشور بویژه به خانواده های این عزیزان تبریک می گویم.
به مسعود رجوی نیرنگ باز و فریبکار که امروز در اطلاعیه اش در صفحۀ اول سایت رسمیش این انتقال و در حقیقت عقب نشینی از «جوار خاک میهن» به اروپا را «پیروزی بزرگ ارتش آزادی»!! نام نهاده و آن را از زبان لابیهای آمریکایی اش و برخی تشکلهای موهوم خود ساخته اش با ادعای شهرهای داخل ایران!! تبریک و مبارک باد گفته است؛ باید گفت: اگر این انتقال پیروزی بزرگ «ارتش»! موهوم تو می باشد چرا آنهمه بعد از سقوط اربابت صدام حسین کاسۀ گدایی برای آمریکایی ها برداشتی که در عراق به «مجاهدین» پناهندگی جور کنند و آنها را مشمول کنوانسیون چهارم ژنو بشمارند؟ چرا همان موقع چنانکه همگان از جمله رهبران نیروهای اپوزیسیون ایران در خارج کشور به شدت توصیه می کردند این «بزرگترین پیروزی» را محقق نساختی؟ زیرا به راحتی می توانستی همۀ افراد را همان موقع به خارج عراق منتقل کنی تا جان آنهمه کشته از این اسرای دربند فرقه ات پیش پای تروریسم و اوضاع عراق زیر سلطۀ دشمنان آنان را حفظ کنی.
به رجوی شیاد که خوب می دانیم اعلام مرگش جز سیناریویی مشترک با شیوخ بدنام عربستان نیست باید گفت: تو که انتقال خودت و مریمت و نوچه هایت و همۀ ما به عراق را «انتقال به جوار خاک میهن» نام نهادی و پرواز خودت به عراق را «پرواز تاریخساز» توصیف کردی چه گلی در این سی سال بودن در عراق به سر ما و مردم کاشتی و کدام «تاریخ» را جز تاریخ شکست و کشتار و سرافکندگی و وابستگی و خواری ساختی که اینک در اروپا بکاری و بسازی آن هم بی سلاح و با دو هزار و اندی پیر و مسن و بیمار و معلول و مجروح و روحیه باخته و مسأله دار؟!! تو که اشرف را و عراق را همیشه برای ما «کانون نبرد استراتژیک» می نامیدی و هر ایرانی را که به قول تو «در اروپا نشسته و خودش را مبارز می نامد» به باد تمسخر و توهین و ناسزا می گرفتی که چرا بلند شده به عراق نمی آید تا «خدمت زیر پرچم را در ارتش آزادی انجام دهد»؛ اینک چرا اعتراف به شکست آشکار و روشن این استراتژیت نمی کنی؟ هرچند که ما جداشدگان که دهها سال روشهای فرافکنانه و وقیحانۀ تو را در فرار به جلو و انداختن تقصیر شکستها به گردن ما بیچارگان اسیرت را تجربه کرده ایم و می شناسیم، خوب می دانیم که «پیروزی» نامیدنهای این نوع شکستها وعقب نشینیها و در حقیقت فرارهای تو و سران فرقه ات از سال شصت از تهران تا 65 از فرانسه و تا شکست فروغ و تا فرار از عراق بعد از سقوط صدام تنها و تنها مصرف خارجی دارد و به درد نگهداشتن نیروهای خارج کشوری ات می خورد ولی در داخل تشکیلات سازمان بویژه در آلبانی اکنون نیز همانند برخوردت با ما بعد از شکست فروغ و نیز بعد از دستگیری مریم در فرانسه؛ با وقاحت تمام یقۀ اسرای بیچارۀ فرقه ات را گرفتی که: «شرم کنید!! شرم یک احساس انقلابی است!! هر کس باید بنیشند و خودش را بخواند و نکرده اش را بنویسد که چه کاری را نکرده و کدام مسئولیتی را انجام نداده که موجب شد ما را از عراق بیرون کنند و اشرف و لیبرتی را از دست بدهیم»!! و حتما هم اینک به جای «تنگه و توحید» (مقصر شمردن فرد خودش را که چرا از تنگه چهارزبر نزدیک کرمانشاه نتوانسته عبور کند… تا با رهبر به وحدت برسد!) شعار «تیرانا و توحید» را ساز می کنی تا «هر کس خودش را بخواند که چه شد ما به جای تهران از تیرانا سردرآوردیم»!!. زهی وقاحت و بیشرمی! حضرت غایب و پنهان و مرحوم و ملعون و همیشه فراری و دررفته!…
https://www.balatarin.com/permlink/2016/9/10/4290796