ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
مانده بودم چرا اسرائیل اینقدر بی وفاست؟ و یک خاطره
و مانده بودیم که چرا اسرائیل-نتانیاهو اینبار افشاگری اتمی بعنوان بهانه خروج ترامپ از برجام را از مجاهدین دریغ کرده است. و اینگونه کشوری بسیار خوشنام دست به یک فقره بی وفایی در سطح بین اللملی زده است.
بعضی تحلیل کردند که رابطه مجاهدین از وقتی که مریم رجوی نامه نوشت به مقامات سعودی و درخواست “ملاقات خصوصی”!!! کرد که توسط ویکی لیکس هم افشا شد. عربستان اداره این دستگاه را بعد از “ملاقات خصوصی” برعهده گرفته است و ترکی الفیصل بعنوان قیم آنها حتی مرگ مسعود رجوی را نیز اعلام کرد، اسرائیل به این رویکرد مریم رجوی با خدماتی که اسرائیل در گذشته با دادن اخبار و اطلاعات اتمی رژیم به مجاهدین اعتراض کرده و قهر کرده و رابطه شان بهم خورده است.
عده ای نیز تحلیل کردند که در بهمن 1396 که در بیش از صد شهر تظاهرات شد و مردم هیچ اسمی از مجاهدین نیاوردند.
«««مجاهدینی که مدعی هستند 40 سال است مردم هر روز برای رسیدن مسعود رجوی به تهران لحظه شماری میکنند و هر شب “ایران رجوی رجوی ایران” گویان بخواب میروند و نیمه شبها در آسمان بدنبال مریم “مهرتابان” میگردند و “کانونهای شورشی” مجاهدین از بس زیاد شده اتاق خالی هم در ایران برای جای دادن آنها گیر نمی آید، بهمین دلیل برای شورش از نوک کوهها و بیابانهایی که هیچ بنی بشری در آن یافت نمشود استفاده میکنند (البته با نقاب) و فیلمهایش را برای مریم رجوی میفرستند. رژیم نیز مجبور شده مرزها را ببندد که سیل مردم جهت پیوستن به ارتش آزادیبخش نتواند عراق را ببرد. (ظاهرا مردم نمیدانند که ارتش آزادیبخش، عراق را طی یک پیروزی بزرگ!!! ترک کرده و بدلیل داشتن سلاحهای قاره پیما “انقلاب مریم” دیگر دلیلی برای حضور در جوار خاک میهن ندارند و در5000کیلومتری در تیرانا در اروپا مستقر شده اند و هر وقت رژیمی که میگوید پا به گور! است دعوتنامه فرستاد که بیائید و ما را سرنگون کنید از همانجا اعضایی که زنده مانده اند از بیمارستان با فشردن دگمه ای با سلاحهای قاره پیما رژیم را هدف قرار میدهند، مهر تابان هم خودش بلیط میخرد و میرود تهران)»»» در نزد مثلث جنگ افروزان (اسرائیل – امریکا – عربستان) از قدر و ارزش افتاده اند.
عده ای نیز گفتند و نوشتند که شاید بدلیل برده شدن نام رضا شاه این مثلث با نیم نگاهی به نیم پهلوی سلطنت طلبها را برای بخدمت گرفتن و تامین منافعشان در ایران آینده بهتر ارزیابی میکنند. بویژه که یک مشاور ایرانی سوپر راست تر از ترامپ هم در کنار گوش ترامپ هست که ترامپ و سیاستهای نژاد پرستانه و فاشیستی اورا اصلاح طلبانه میداند. و تا ترامپ راست روی میکند و از بمباران ایران با سلاحهای هسته ای کوتاه میآید یک سیخ به او میزند که نه کوتاه نیا و رایکالیزم او را تصحیح میکند، حتما دیگر ترامپ و جان بولتنها و جولیانی ها و…عشق قدیمی (مجاهدین) را فراموش کرده و نو (رضا شاه فقید) که آمد به بازار کنهه (مسعود رجوی فقید) شده دل آزار.
بعضی ها نیز تحلیل کردند که، خیر، تمامی اطلاعات بدست آمده در مورد فعالیتهای اتمی رژیم سرکوبگر از داخل ایران توسط سربازان گمنام مسعود رجوی بدست آمده و افشاگری نیویورک تایمز نیز دروغ است که اسرائیل آنها را به مسعود رجوی داده بود. و یا اظهارات مطلعین و خبرنگاران اسرائیلی در رسانه های بین اللملی مانند سی ان ان در طی ده روز گذشته مبنی بر اینکه قبلا افشاگریها را اسرائیل از طریق بعضی گروهها (فرقه رجوی) انجام میداد ولی اینبار خودش افشاگری را بدست گرفته همه شایعه است.
نشان به این نشان که سازمان مجاهدین با نفوذ به تمامی ارگانهای رژیم و حضور میلیونی در ادارات! و مراکز حساس از جیک و پیک رژیم خبر دارند و تمامی انتخابات را یک ما قبل نتیجه اش را میدانند، همانگونه که آتش بس را نیز قبل از شروع جنگ خبر داشتند، و در هنگام آتش بس غافلگیر نشدند، یا انتخاب خاتمی را قبل از تولدش چه بار اول و هم بار دومش را میدانستند. و مسعود رجوی نگفت که “خاتمی را خواهند گشت و اجازه نمیدهند به بار دوم انتخابات برسد چون اگر برسد مرگ ما حتمی است”، همانگونه که سرنگونی ای که قرار بوود سه ماهه و نه چهل ساله انجام شود را از قبل میدانستند. و فقط بعنوان دروغ سیزده بود که مسعود رجوی گفت سه ماه رژیم را سرنگون میکنیم تا مردم کمی خوشحال شوند. حتی آمدن به تیرانا را نیز از قبل میدانستند. و خیلی تحلیلها و اطلاعات ریز و درشت و البته صحیح دیگر در مورد رژیم را. و بسیاری تحلیلهای آبکی دیگر از همین نوع.
ولی اخیرا در 11 ماه می 2018 یعنی همین چند روز قبل سازمان مجاهدین با بستهُ آماده تحویل گرفته شده با دی اچ ال بهمراه کتاب و مشاوران و تحلیل گران حاضرو آماده در واشنگتن با ندایی که آقای نتانیاهو در تل آلویو سر داده بود مانند سینه زنانی که به نوحه خوان جواب میدهند همنوا شدند و پاسخ دادند. و افشاگری در مورد پروژه های موشکی رژیم مفلوک را افشا کردند. و کتابی که آنهم با دی اچ ال رسیده بود را همان روز رونمایی کردند.
بنابراین بود که مشخص شد اسرائیل مانند رژیم آنقدرها هم بی برنامه نیست و خیلی حساب شده کار میکند و اگر افشاگریهای اتمی را خودش انجام داد، ولی دوستان قدیمی خودش را فراموش نکرده و طبق قانون دوستِ دوستِ من دوستِ من است از تحت قیومیت عربستان در آمدن سازمان مجاهدین ناراحت نیست بلکه اینبار نیز مانند گذشته که موساد کشف و رجوی اعلام کرد یک تقسیم کار بود که افشاگریهای مربوط به اسناد بدست آمده توسط سربازان گمنام رجوی در مورد پروژه اتمی را نتانیاهو و افشاگریهای مربوط به اسناد پروژه های موشکی رژیم بدست آمده!! باز توسط سربازان گمنام مسعود رجوی توسط سازمان مجاهدین (شعبه واشنگتن موساد) صورت بگیرد تا این ارکستر صدایش منو و کسالت آور نباشد بلکه بصورت استریو دابلی به گوش شنوندگان واقعی بیاید. بعد میگویند که اسرائیل چون مردم فلسطین را قتل عام میکند بد است. و اینهمه خوبی را چشمشان کور است و نمیبینند.
چون واکنش همه جهان به صدای منوی نتانیاهو یک “بفرما” بود که سران تمامی کشورهای جهان گفتند اینها ربطی به موضوع نداشته است و اطلاعات همان است که به مجاهدین داده بودید دوباره مصرفش میکنید. شومن افشاگری اینبار نیز علیرضای عزیز بود که قول داده است بخاطر مریم رجوی عزیز دست به عمل انتحاری بزند درست وسط واشنگتن و یا لوس آنجلس بزند.
البته همه ما دانش آموزان میدانیم که چرا علیرضا این نامه تعهد و درخواست به عمل انتخاری را نوشته، چون مسعود و مریم رجوی مستمرا به او مارک میزنند که تو یک بورژوای بریده و طمعه وزارت اطلاعات رژیم هستی و این بدبخت نگون روزگار نیز برای اثبات خودش به خودش و بعد به دوستانش و البته به ولی فقیه استالینی باید این نامه را مینوشت و میداد که علنی هم بشود. تا اگر فردا جرات یافت که فرار کند و جدا شود رجوی بگذارد جلویش که تو آنقدر مرید ما بودی که میخواستی برای ما خود سوزی کنی. بنابراین اجباری در کار نبوده. مانند آنچه در هزاران رها شده طی این سالها اجرا کرده است چه شورایی چه مجاهد چه عضو پارلمان اروپا. اخیرا نیز شنیده شده که مریم رجوی به علت رحلت امام زمان ولی فقیه استالینی آقای مسعود رجوی بدون اطلاع او و تنها گذاشتن مریم گفته او (مسعود رجوی) مزدور وزارت اطلاعات شده بود. و خیانت کرد و خدا حافظی نکرده به دیار عدم شتافت و تازه خبرش را این جونم مرگ شده ترکی الفیصل یکباره وسط شو آنهم دوبار اعلام کرد که نزدیک بود ناراحت شوم ولی کور خوانده بود.
خاطره ای از علیرضا جعفرزاده در حضور مریم رجوی
یک خاطره از جعفرزاده یادم آمد حیف است که شما نشنوید. یکروز در مقر اورسورواز مریم رجوی داشت ماها را نقره داغ میکرد که همه باید طبق انقلاب مریمی به اندازه یک سپتیک مواد بر سر و روی خود و همقطاران میمالیدند و به همان اندازه و بیشتر به خودشان مزدور، بریده، نرینه وحشی، چشم چران، رژیمی، خاتمی چی، تن پرور، لش، مادینه …….(خیلی هایش را نمیشود نوشت چون طبق قانون مطبوعات باید در نشریات XXX چاپ شود که ما مجوزش را نداریم) که دیدیم علیرضا جعفرزاده را با دو محافظ به داخل سالن آوردند.
تمامی جلسه با ورود او برگشتند به سمت درب سالن اور (همان که مریم مٌهر تابان در آن دیپلماتهای کرایه ای را ملاقات میکند و یا جلسات شورا را برگزار میکند) از آنجا که آنتنی کردن یکی برای ریختن سرب داغ در گلویش یک روش جاری بود همه سالن آنتنش گرفت که اینبار این نگون بخت که قرعه بنامش خورده علیرضا جعفرزاده است. از آنجا که کارش طوری بود که نمیشد جلوی همقطارانش خواهر و مادرش را یکی کنند آورده بودند در جلسه ما که بالاتر بودیم و کارهای علیرضا در بین ما مانند آب خوردن بود و بنابراین پوستمان گلفتر بود و شنیدن فاکتهای او ما را خراب نمیکرد. چون این جمع خیلی وقت بود آن فاکتها را انجام داده و عبور کرده بودند.
علیرضا بیچاره همانند زندانیان اوین که چندین جلسه توسط بازجوی آماده ساز حسابی چند شب بخدمتش رسیده بودند برای اطمینان از اینکه چیزی نگفته ندارد آورده بودند که در نزد خود مریم حسابی حالش را جا بیاورند تا او تائید کند که هرچه داشته گفته. جعفرزاده با گردنی شکسته و به یک سمت و حالتی که بابا یک سپتیک موادخوردم ولم کنید به وسط معرکه هدایت شد. و همراهان فاصله گرفتند که آتشباری آنها را نگیرد.
مریم رجوی رو کرد به علیرضا و گفت چشم ما روشن بعد از 120هزارشهید بعد از یک دریا خون که بین ما و رژیم جاری است شازده یاد پدر و مادرش افتاده و درخواست داده برود و آنها را ببیند. هنوز مریم رجوی جمله اش تمام نشده بود بدون نیاز به اشاره مریم رجوی، و طبق روش جاری خواهران شورای رهبری که از قبل در جریان بودند شروع کردند به دادن شعارهای کثافت، مزدور، بریده، خائن، رهبری رو فروختی، برادر مسعود رو کشتی، و سالن غرق در فضای انقلاب مریمی شد و دویست نفر با هم فریاد میزدند. و دیگر نمیشد فهمید چه میگویند و مانند این بود که سرت را کرده باشی داخل موتور لوکوموتیو. بعد از یک ربع یا شاید 45 دقیقه که همه خسته شدند مریم مانند رهبران اکستر که چوب رهبری را به یکطرف میبرند ارکستر را متوقف کرد ولی یکی از سینه چاکها که پشتش به مریم بود و داشت حساب جعفرزاده را میرسید را دیگران گرفتند و نشاندند و همه سکوت کردند، و مریم ادامه دادد بگذار ببینیم خودش چی میگه؟
علیرضای بیچاره که فکر میکرد باید همان درخواست را تکرار کند گفت، خواهر مریم من فقط درخواست دادم که بعد از 15 سال آنها را ببینم، هنوز جمله اش تمام نشده بود خواهر نسرین وسیله ای از روی میزش را بسمت او روانه کرد و دوباره صدای دویست نفر در هم پیچید و لوکوموتیو روشن شد و تا دقایقی ادامه داشت.
یکی میگفت میخواهی بروی ایران پدر و مادرت رو ببینی؟ خوب یکباره میگفتی میخواهی بروی سفارت رژیم در پاریس؟ بهتر نبود؟ حتما با وزارت اطلاعات قرار هم گذاشتی. یکی میگفت از اول معلوم که این علیرضا جعفرزاده نفوذی رژیم است، کاک صالح (ابراهیم ذاکری) با اینکه مدتها بود مرده بود ولی هنوز جواز دفنش صادر نشده بود حساس شد و گفت چی؟ فکر کردی کمیسیون امنیت و ضد تروریسم مرده که رفتی مزدور رژیم شدی؟ و خلاصه هر کس از ذن خود فحشی و تهمتی به او میداد و میرفت زیر گوشش فریاد میکرد و بر سرش میزد.
با کشیده شدن ساسات موتور لوکوموتیو توسط راننده (مریم مهر تابان) دوباره نوبت علیرضا شد که گفت ایران نمیخواستم بروم پدر و مادرم بعد از ده سال از آمریکا آمده اند آلمان میخواستم برم آنجا ببینمشون. اینبار لوکوموتیو با صدای دلخراشتر اما علیه خانواده علیرضا شروع شد و فحش و ناسزا بود که نصار خانواده اش میشد. که حتما مزدور وزارت اطلاعات هستند که آمده اند میخواهند تو را ببیند… خلاصه مجبورش کردند که یک سپتیک مواد را خودش با هدایت مریم رجوی و خواهران شورای رهبری حاضر بعلاوه 200تن از برادران مسئول روی سر و رویش بریزد و تمامی سمتهای موجود در وزرات اطلاعات، و سپاه قدس و اوین را به خودش و خانواده اش نسبت دهد و غلط کردم بگوید تا بگویند خوب حالا برو و یک گزارش مفصل بنویس ببینیم از این انقلاب مریم چه فهمیدی؟ علیرضا فهم خودش را از انقلاب مریم بخوبی در جلساتی که در 11 ماه می در واشنگتن برگزار میشود بنمایش میگذرد.
جنبش نه به تروریسیم و فرقه ها
مطالب مرتبط