قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

سخنرانی آقای داود باقروند ارشد در پارلمان اروپا

 

تلاش و تولید آزادی یا دلالی و مصرف آزادی؟ قسمت دوم

بقلم:  داود باقروند ارشد

بعقید این قلم در بررسی شکستهای 500 ساله ایران  در تلاشهایش برای پیشرفت و ترقی و سعادت اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و…هرچند بهای سنگینی در همه زمینه های انسانی و مادی پرداخته شده، اما بجز معدود کسان که در تاریخ ما تنها مانده و بدست ایرانیان و اما بکام دشمنانش از میان بداشته شده اند، هیچ تلاش بنیادی و بقائده، متناسب با فرهنگ و تاریخ ایران و مبتی بر علم و قوانین پیشرفت جوامع بشری علیرغم اینکه الگوی تلاش برای پیشرفت بوده، برای حل مشکل صورت نگرفته است. این نوشتار تلاشی است محدود به معرفی دلایل شکست و معرفی دورنمایی از آنچه جوامع پیشرفته با آویختن بدان توانسته اند موفق شوند. و کج فهمی های روشنفکران ایرانی در درک موفقیت جوامع پیشرفته. این نوشتار با همه کم و کاستی هایش در چهار قسمت تنظیم شده که  قسمت دوم آن در پیش نظر شماست.  قصد اصلی نیز کشیدن ماشه بحث است تا جامعه روشنفکر مسئول که کم هم نیستند، با پرداختن به آن عمق و گستردگی ضروری و لازمِ بحث حیاتی همچون بن بست 500ساله جامعه ایران و ایرانی را  بدان بدهند.

تلاش و تولید آزادی یا دلالی و مصرف آزادی؟

لینک به قسمتهای اول و سوم و آخر(چهارم)

تلاش و تولید آزادی یا دلالی و مصرف آزادی؟ قسمت اول

دیگر ملل چگونه تلاش کردند، تلاش و تولید آزادی یا دلالی و مصرف آزادی؟ قسمت سوم

تلاش و تولید آزادی یا دلالی و مصرف آزادی؟ قسمت آخر

قسمت دوم

 

دیگران چه کرده اند؟

تلاش برای فهم جامعه بصورت دقیقتر و استفاده از مدلهای علمی تر منطبق بر واقعیات اجتماعی یادگار عصر رنسانس است. تلاش ماکیاول، آدام اسمیت، کانت، هابز، مونتسکیو … جز برای کشف قوانین پنهان قدرت سیاسی، زندگی اقتصادی و تاریخ به منظور فهم و نظارت بر اهرمهای فرماندهی آن چیز دیگری نبود. ماکیاول میگفت: “تسلط و قدرت و نگهداری آن تابع اخلاق نیست بلکه از ساز و کار خاصی تبعیت میکند، نیازمند الگوهای پیچیده ارگانیک، بیان کننده روابط متقابل رفتار اجتماعی انسان و نحوه تاثیر متقابل عناصر و اجزاء آن از طرف دیگر است. شرط اصلی تحلیل منطقی از واقعیت اجتماعی درک قوانین آن است.

  1. واقعیت اجتماع متشکل از عناصری است که با یکدیدگر ارتباط متقابل دارند.
  2. کلیت جامعه متشکل از مجموع عناصر قابل تبدیل به جمع جبری عناصر آن نیست، بلکه پدیده ای نوین است.
  3. ارتباط متقابل عناصر و کلیتی که از آن منتج میشود، تحت قوانین و ضوابطی به حیات خود ادامه میدهد که میتوانند با تعابیر منطقی بیان شوند.[1] Interduction a la Sociologie, Generale, Guy ROcher, Edition HMH, 1968, t2. P157  

با چنین فرضی واقعیت اجتماعی جز در یک شکل نظام یافته قابل تحلیل نیستند. بررسی مجرد یکی از اجزاء و عناصر تشکیل دهنده یک فرهنگ مانند مذهب، روش عقیم و سترون است. بررسی یکی از ابعادش انهم به نحو مجزا و با روش عاطفی، احساسی، و اخیرا توام با خشم و نفرت و کینه، روش عقلانی و علمی نیست. این روش نه تنها در راه تحمیق ملتی است که به اصطلاح روشنفکران هم و غم خود را در راه بیداری آن ملت به کار میبرند، بلکه اگر مشکوک و بد بینانه نگاه کنیم، آبشخور همان جاهایی است که می باید ریشه هایش کنده شوند.[2]مراجعه شود به دو کتاب زیر ریشه های بسیاری از آموزشهای سوء را که با پول سیا در کشورهای جهان نشر یافته نشان میدهد. (1) کنتر فرهنگ، ادوارد برمن، ترجمه حمید الیاسی، نشر نی، 1366- (2) بینش جامعه شناختی: نقدی بر جامعه شناسی آمریکایی، سی رایت میلز، ترجمعه دکتر عبدالمعبود انصاری، شرکت انتشار، 1360  این نوع نگرش کار کسانی و فرهنگی است که  برای رهایی از تضادها و گرفتاریها و عقب ماندگی در حیات ملی و بین المللی، راهی جز افزایش “مایه های عاطفی، احساسی، توام با تنفر و کینه ورزی” بجای تحلیل واقعی در مبارزه،  ندارند.

جامعه روشنفکری با امام زمان پست مدرن؟! 

یکی از علل وجود استبداد و استعمار و فقر و فلاکت، دانش طبقه متفکر جامعه ای است که، خودش به نوبه خود مبارزه با ستبداد را مشکل میکند. کم نیستند روشنفکران[3]عضای موسس کانون نویسندگان مرکب بود از آقایان احمد شاملو، غلامحسین ساعدی،محمود اعتمادزاده، بیژن الهی، عبدالله انوار، رضا براهنی، بهرام بیضایی، عباس پهلوان، فریدون تنکابنی،حشمت جزنی، علی‌اصغرحاج‌سیدجوادی، غفار حسینی، علی ‌اصغر خبره‌زاده، منوچهر خسروشاهی، اسماعیل خویی،اکبر رادی، نصرت حمانی، یدالله رؤیاییمحمدرضا زمانی، محمد زهری، غلامحسین ساعدی، محمدعلی سپانلو، رضا سیدحسینی، اسماعیل شاهرودی، منوچهر شیبانی، منوچهر صفا، سیروس طاهباز، اسلام کاظمیه، سیاوش کسرایی، علی‌اکبر کسمایی، جعفر کوش‌آبادی، محمود مشرف آزاد تهرانی، سیروس مشفقی، حمید مصدق، فریدون معزی مقدم، کیومرث منشی‌زاده،نادر نادرپور، اسماعیل نوری علا، هوشنگ وزیری  و مدعیان مبارزه در  این مرز و بوم  که در یک برداشت قالبی و یک بعدی از مسائل جامعه،  “استبداد کهن را و یا استعمار را عامل همه بد بختی ها معرفی میکنند” و اولین و آخرین توصیه آنها این است که آن را ریشه کن کنند تا از بوجود آمدن دوباره آن جلو گیری شود. و اینگونه صدمات جبران ناپذیری به ایران و ایرانی زدند که بطورمفصل اینجا مورد بحث قرار گرفته است. از جمله موارد اطلاعیه کانون نویسندگان ایران که در زیر آمده است:

“دانشجویان عزیز جای بسی شادمانی است که جوهر اصلی انقلاب ایران یعنی مبارزه بی امان با امپریالیسم جهانی بویژه امپریالیسم آمریکا یکبار دیگر به همت شما فرزندان رشید ملت در دستور روز قرار گرفت. اقدام شما در لحظه ای که امپریالیسم آمریکا شاه فراری را در دامان خود پناه داده است نشان داده که دانشگاه همچنان سنگر مبارزه در راه آزادی و استقلال میهن عزیز است. و پرچم جهاد ضد امپریالیستی را قهرمانانه به دوش میکشد. ما به نمایندگی از جانب کلیه اعضای کانون نویسندگان وظیفه خود میدانیم که در این لحظات حساس به روح ضد امپریالیستی شما دور بفرستیم و آرزو کنیم که میهن ما در پرتو همبستگی و یگپارچگی همه نیروهای مترقی و ضد امپریالیست ازسلطه جهانخواران بین المللی رهایی یابد و آزادی و دمکراسی مبتنی بر حاکمیت توده ها که سنگ بنای شکوفایی اندیشه و تفکر و اعتلای فرهنگ جامعه است در پرتوی رهایی کامل ملت از سلطه امپریالیسم خونخوار هرچه زودتر در سرزمین ما تحقق یابد. ما از صمیم قلب امیدواریم همچنان که مبارزه علیه دستگاه دیکتاتوری شاه مخلوع به قیام یکپارچه خلق و سرنگونی رژیم پلید شاهنشاهی منجر شد، این بار نیز قاطعیت موضع ضد امپریالیستی شما به یک مبارزه بی وقفه و آگاهانه در همه سطوح علیه امپریالیسم بینجامد.” اطلاعیه کانون نویسندگان ایران 2 روز بعد از اشغال سفارت آمریکا

ویا شعارهای به اصطلاح سوپر چپ و انحرافی تشکلهایی همچون فرقه رجوی:

 “حل مسائل صنفی دانش آموزان فقط در چهارجوب مبارزه ضد امپریالیستی امکان پذیر است” (نشریه مجاهد شماره 10 آبان 58)

“عظمت و پیچیدگی مبارزه ضد امپریالیستی تا آنجاست که از یکطرف درکنارهُ میدان آن خیل مدعیانی دیده میشوند که در پایان تلاشهایی خفت بار دست از مقاومت شسته و خوان گسترده غارت و استثمار خلق را وجه المصالحه پذیرش نوکری و چاکری خود برای امپریالیسم آمریکا قرار داده اند [منظور غیر از مسعودرجوی] و رهبرانی را میبینیم که طی مقاومتی جانانه پشت آمریکا، این بزرگترین قدرت ضد مردمی تاریخ را بخاک رسانده اند”. [یعنی مسعودرجوی] (نشریه مجاهد ش 12 سرمقاله جلد نشریه)

همانطور که میدانیم آمریکا بعنوان سردمدار امپریالیسم جهانی دشمن و غارتگر همه خلفها و نتیجتا مسئول درجه اول تمام بدبختی های ملل زیر سلطه است. از اینرو حرکتهای آزادیخواهانه و رهایی بخش هم در هر گوشه ای از جهان بدون شک برعلیه آمریکا خواهد بود . نشریه مجاهد، مقاله “ماهیت روابط فعلی ایران و آمریکا” )

علاج همه دردهای بی درمان امروز، در ادامه دادن و هرچه عمیق تر مبارزه ضد امپریالیستی آمریکایی نهفته است. (نشریه مجاهد ش13 آذر 1358)

 

دادن این شعارهای سوپر چپ روانه  و رفتن و خود را فروختن به همان استعمار، بعلاوه  بنیانگذاری استبدادی بسا بسا خطرناکتر از استبداد حاضر با اعلام  امام زمانی توسط  مسعودرجوی همان سیکل معیوب و همان طنابی است که قرار است دوباره به گردن ایرانیان بوسه بزند.

بی تفاوتی و نشوریدن فکری-سیاسی جامعه روشنفکری خارج کشور، نسبت به چنین عقبگرد قرون وسطایی در بین به اصطلاح آپوزیسیون که با حمایتهای پنهان و آشکار استعماری جهت بازتولید استبدادی بسیار خطرناکتر از نوع جاری آن را در آب نمک سپهر سیاسی-اجتماعی ایران بوضوح برایمان تدارک دیده اند، غلفت فکری، سیاسی و تاریخی است که فاجعه ملی دیگری را برای جامعه ایران به ارمغان خواهد آورد که بخشودنی نیست.  

در دوره قاجار و حاکمیت استعمار، ظهور 70 امام زمان در دنیای اسلام[4]جامعه شناسی نخبه کشی، رضاقلی علی، تهران، نشر نی، 1377، ص 126 یک چیز است، ولی ظهور امام زمان(مسعودرجوی) بعد از مشروطه، بعد از سرنگونی رژیم وابسته به سرمایه داری جهانیِ پهلوی توسط مردم ایران، و بی تفاوتی جامعه به اصطلاح روشنفکری خارج کشور نشان از یک بحران عمیق اجتماعی-سیاسی است که باید تمامی زنگهای خطر را برای روشنفکران ایرانی بیش از پیش بصدا در آورد. پدیده اجتماعی-سیاسی که امروزه حتی به بنگالادش و ساحل عاج هم نمیتوان تحمیل کرد. این همان فرهنگ و جامعه ای است که بنظر میرسد بعد از گذشت چند صد سال از حکومت صفویه کماکان عناصری از آن در ابعاد تکاندهنده خود را  به ظهور میرساند. 

تکاندهنده از این نظر که، اولا بنام آزادیخواهی و دمکراسی و… است، بعلاوه اینکه همین “امام زمان پست مدرن”!!! چند تن به اصطلاح روشنفکر، همچون دکتر! منوچهر هزاخانی که سایت امام زمان پست مدرن او را با سلاخی کردن ارزش و معنی کلمات، “برجسته‌ترین نویسنده، مترجم و روشنفکر معاصر ایران، مسئول کمیسیون فرهنگ ‌وهنر در شورای ملی مقاومت ” توصیف میکند و مهدی صامع  رهبر به اصطلاح چریکهای فداییان اقلیت (بلشویکها!!) و … را زیر مهمیز خود دارد. تلخ تر اینکه،  حسن شریعتمداری با آن سابقه فکریش برای مسعودرجوی کارت دعوت همکاری ارسال میکند تا شاید افتخار رفتن به زیر مهمیزش را پیدا کند. جامعه ای که روشنفکرانش بلحاظ فکری در قبل از دوران رونسانس بسر میبرد، و نسبت به ظهور پدیده های مربوطه به قبل از رنسانس بطور مطلق بی تفاوت است، آنوقت از مردم کوچه و بازار چه سطحی از رشد فرهنگی و اجتماعی و معرفتی… و در نتیجه رشد و پیشرفت صنعت را میتوان انتظار داشت.

مبارزه مخرب از این نوع یک کنش و واکنش اجتماعی- سیاسی- فرهنگی است که همواره در تاریخ ما تکرار میشود. جامعه شناسان باید با تحلیل علمی علل گرفتار ماندن جامعه ایرانی دراینگونه گردابهای مرگبار، کمک کنند تا از آن گرداب نجات یابد.

بعد از گذشت  چهار دهه حتی سرنوشت (بی حاصل) به اصطلاح روشنفکرانی که این شعارهای غلط و انحرافی را میدادند (امثال فرقه رجوی، مارکسیستها، و بسیاری به اصطلاح روشنفکرانی که یا با تمام قوا بدرگاه استعمار دخیل بسته اند و یا خود را تنها با بازنشر اخبار داخل کشور ارضاء میکنند) هم نشان داد که بررسی پدیده اجتماعی استبداد بصورت مجرد و ذهنی، امکانپذیر نیست، همانطور که اینگونه به جنگ استعمار نیز نمیتوان رفت. که خود، همچون فرقه رجوی، ضمن گرویدن  به اقماراستعمارو امپریالیزم، استبداد بسیار خشنتری را نیز باز تولید و برای آینده به نمایش گذاشته اند.

کارکردِ هردو معضل استبداد و استعمار در جامعه ما، طی قرون گذشته، در فرایند روابط متقابل اجتماعی و ضعف فرهنگی و عناصری از آن بوجود آمده و تا زمانیکه عناصر و اجزاء نظام اجتماعی ما، اقدام به رفع و ترد عناصر استبداد پذیر و استعمار پذیر نکند، ایندو پدیده در لباسها و شکلهای مختلف (جمهوری دمکراتیک اسلامی)، یا استبداد رضا خانی و یا سلطنت طلبی و…حیات اجتماعی و ملی ما را تهدید میکنند.

از بعد جامعه شناسی، استبداد و استعمار، بافت سیاست و تجارت خارجی، بی قانونی، هرج و مرج، بی عدالتی اینها همه حاصل فعالیت اجتماع است و بیگمان به علت نیاز بخشی از عناصر اجتماع  بوجود آمده اند و پاسخگو به پاره ای از خواسته هاست. اگر آن خواسته ها ریشه کن شوند یا مسیر رشد یا موضع آنها تغییر یابد، بیگمان، عطف به تاثیر متقابل، موجب تغییر در نوع حاکمیت سیاسی یا بافت اقتصادی میگردند.  سرنگونی یک دولت مرکب از اعضای همین جامعه، تا زمانیکه آن جامعه با همه زمینه های فرهنگی، سیاسی، مذهبی، تاریخی، فکری و اقتصادی و …کارش حتی در آپوزیسیون تولید دیکتاتور و امام زمان است گره ای از آن جامعه حل نمیکند. 

ترجیح ذوق مصرف به رنج تولید

اگر این حقیقت که تمامی مشکلات اقتصادی-سیاسی-اجتماعی ایران و آنچه عقب ماندگی نام گرفته است ریشه های تاریخی دارند را بپذیریم، شناخت و رفع آنها بدون مراجعه به ریشهای تاریخی غیر ممکن خواهد بود.

فعالیت اقتصادی یکی از فعالیتهای اصلی بشر در پهنه اجتماع است. مقوله ای که اول اجتماعی و سپس اقتصادی است. فعالیتهای اجتماعی نیز، همه هویت جمعی و تاریخی دارند. و آنچه بهره وری پائین، عدم خلاقیت، کم کاری و… نامیده میشوند، ریشه هایش در رفتار و هنجارهای سنتی ماست و هم علل اجتماعی – سیاسی – اقتصادی و هم ریشه های معرفتی، در نظامهای معرفتی گذشته  مان، که آشنایی با آنها برای یافتن بهتر راه حل برای اصلاح آن کمک میکند.

اما از آنجا که مشکلات جامعه ایران در اساس در برخورد با تمدن صنعتی غرب بارز و شکل گرفته است، شناخت بافت اقتصادی –سیاسی–اجتماعی غرب الزامی است که مستلزم مراجعه به تاریخ آن ملل بعلاوه چگونگی برخوردشان با تمدن سنتی ایران است.

برخورد دو تمدن در سال 1507م صورت گرفت. فرهنگ اقتصادی 500 ساله اخیر ایران ویژگی خاصی دارد. و اصول و چارچوبهای کلی آن تا به امروز تفاوت چندانی نکرده است. اهرمهایی که در نظامهای اقتصادی صنعتی پیشرفته عمل میکنند، نه در اقتصاد سنتی گذشته ما و نه در اقتصاد درهم پاشیده فعلی مشاهده نمیشوند.

ویژگی اقتصادی ما چنان است که در مقابل ماشین از هر نوعش، که محصول رفتار اجتماعی – اقتصادی است، دست بسته، تن به قضا و قدر داده است. ذوق مصرف را به رنج تولید ترجیح داده، هرچند که به تحقیر ملی ما انجامد. ارضاء در فرایند مصرف را به ارضاء متفاوتی که فرایند تولید دارد ترجیح میدهد. در صورتیکه تولید انگیزه ها و اهدافی کاملا متفاوت دارند.

500سال است که از اوزون حسن آق قویونلو(اولین وارد کننده 1458م) تا پادشاهان صفویه، قاجاریه، پهلوی گرفته تا امروزه  همواره واردت صنعت و…. مبتنی بر حراج منابع کشور از طلا و نقره در زمانی و نفت در زمانی دیگر را برای حل معضلات کشور به رنج تولید ترجیح داده ایم. و این عملا مشکل ژنتیکی! برای ما ایجاد کرده. طوریکه در پهنه سیاسی اجتماعی نیز برای حل مشکلات جامعه بدنبال واردات دمکراسی و آزادی و حقوق بشر و… شده ایم. و شاهدیم که چگونه بسیاری سلطنت طلبها، مجاهدین، شورای مدیریت گذارها …همچون خلف خود جهت رسیدن “به دروازه های تمدن”!! امروزه نیز دست بدامن آمریکا و غرب برای واردات سیستم سیاسی در ایران شده اند.

محصول این انتخاب غلط در عمل اجتماعی-اقتصادی محرومیت از قدرت ملی ای است که از پیشرفت و صنعت بدست میآید. ضمنا ایرانیان را مجذوب دارندگان آن قدرت در غرب میکند. این فرهنگ بعد از تحولات صنعتی جدید، سعی و تلاش قابل توجهی در راه کسب آن نکرده است. راههای انحرافی واردات تکنولوژی بدون فرهنگ صنعتی، که نوع واژگونه فرهنگ اقتصادی صنعتی است را بصورت گنگ و مبهم، اصیل پنداشته است. به این سبب که از درگیری عقلانی وطاقت فرسا با دشواریها شانه خالی کند. در واقع به عوض تهیه وسایل “نبرد” و پناه به خلاقیت و کار، به انتظار الطاف و امدادهای غیبی شده. چون زندگی فکری و علمی خود را هنوز شروع نکرده و در تاریخ اندیشه در حال سکرات و زندگی غیر عقلانی و احساساتی دست و پا میزند، نمیداند که صنعت و پیشرف و توسعه و رفاه اجتماعی و دفاع ملی به چه قیمت قابل دسترس است. به آرمانها و آرزوهای بلند ملی فقط به حد عاطفی- احساسی دلخوش کرده تا از رنج تعقل و رنج و تلاش قانونمند در امان باشد. از دست دادن حاکمیت ملی و تحقیر حیثیت ملی بصورت جدی وی را نگزیده است به همین دلیل برای مقابله با استعمار آنقدر نکوشیده که بتواند آن را ریشه کن نماید. چه در نهایت ضعف و چه در قدرت، به یکی از قطبهای جهانی به تناسب و جذابیت تن داده است.

در طول تاریخ هرگاه با انبوه عواطف و احساس و تنفر … به جنگ دشمن رفته، پس از سرخوردگی با لعن و نفرین، ملتمس دعا شده است. تجارش و مردمش و دولتمردان و آپوزیسیونش همه همان خصلتی را داشته اند که متفکرینش. روح کلی حیات  اجتماعی چنان شکل گرفته است که تمام اجزاء و عناصر خود را در مسیر این “وابستگی” یکپارچه و هماهنگ نموده است. فرهنگی که استفاده انگل وار از دستآورد دیگران در تمام زمینه ها را ترجیح داده است. در انواع مقولات مادی و معنوی از علوم تا ادبیات، هنر، صنعت، تجارت، آزادی، دمکراسی …این اندیشه را بسط داده و میدهد.

سنگ بنای کج

اوزون حسن پادشاه مقتدر سلسله آق قویونلو، همانطور که در فوق آمد سنگ بنای واژگونه خوانی فرهنگ صنعت را در ایران بنا نهاد، فرهنگی که 562 سال از هیچ باد و باران و حمله و یورشی گزندی ندیده است!!! یعنی بجای یافتن ساز و کار قوی شدن و تسلط بر ابزار، به در یوزگی جهت تامین اسلحه و مهمات در نزد ونیزیها شد. در حدود 1500م که آمریکا کشف میشود، ایران که روزگار و نا امنی و وحشت و غارت و تخریب شهرها را از سر میگذراند، یک مرتبه با کشتی های جنگی اروپائیان (پرتقالی ها) مواجهه میشود. ایرانی که شیوه زندگی اقتصادی- اجتماعی اش از نظر نظام فرهنگ اجتماعی فرقی چشمگیر با زمان پیش از اسلام ندارد. در صورتیکه در آنطرف دنیا در حال خلق دستاوردهایی هستند که در زندگی چند ده هزار ساله بشر برای اولین بار بدیع می نماید. در نتیجه حضور استعماری چند صد تن پرتقالی (460تن) در مقابل میلیونها ایرانی، در جنوب کشور 115 سال طول میکشد. و دست آخر شاه صفوی بکمک انگلیسهاست که میتواند پرتقالی ها را از جنوب خارج کند. از همان زمان اشغال پرتقالی ها خلیج فارس و دریای عمان زیر سلطه غربی ها در آمد و تا امروز منطقه دست نشاند سیاست آنهاست.

پایان قسمت دوم -ادامه دارد

 

داود باقروند ارشد

مهرماه 1399

 

References   [ + ]

1. Interduction a la Sociologie, Generale, Guy ROcher, Edition HMH, 1968, t2. P157
2. مراجعه شود به دو کتاب زیر ریشه های بسیاری از آموزشهای سوء را که با پول سیا در کشورهای جهان نشر یافته نشان میدهد. (1) کنتر فرهنگ، ادوارد برمن، ترجمه حمید الیاسی، نشر نی، 1366- (2) بینش جامعه شناختی: نقدی بر جامعه شناسی آمریکایی، سی رایت میلز، ترجمعه دکتر عبدالمعبود انصاری، شرکت انتشار، 1360
3. عضای موسس کانون نویسندگان مرکب بود از آقایان احمد شاملو، غلامحسین ساعدی،محمود اعتمادزاده، بیژن الهی، عبدالله انوار، رضا براهنی، بهرام بیضایی، عباس پهلوان، فریدون تنکابنی،حشمت جزنی، علی‌اصغرحاج‌سیدجوادی، غفار حسینی، علی ‌اصغر خبره‌زاده، منوچهر خسروشاهی، اسماعیل خویی،اکبر رادی، نصرت حمانی، یدالله رؤیاییمحمدرضا زمانی، محمد زهری، غلامحسین ساعدی، محمدعلی سپانلو، رضا سیدحسینی، اسماعیل شاهرودی، منوچهر شیبانی، منوچهر صفا، سیروس طاهباز، اسلام کاظمیه، سیاوش کسرایی، علی‌اکبر کسمایی، جعفر کوش‌آبادی، محمود مشرف آزاد تهرانی، سیروس مشفقی، حمید مصدق، فریدون معزی مقدم، کیومرث منشی‌زاده،نادر نادرپور، اسماعیل نوری علا، هوشنگ وزیری 
4. جامعه شناسی نخبه کشی، رضاقلی علی، تهران، نشر نی، 1377، ص 126

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes