
قسمت اول !
نوشته آقای عیسی آزاده اول فوریه 2021
روز گار غریبی است نازنین یا برگه جاسوسی را امضا کن یا مزدوری امضا کردی مجاهد مریمی هستی و پول و همه چیز هم هست امضا هم نکردی همه چیز قظع می شود و اطلاعیه مزدوری ات صادر می شود. فرقه تبهکار یگ کتاب بدون اسمی منتشر کرده و هرکس نافرمانی کند یک برگ انرا کنده و جای خالی اسم را با اسم نافرمان پر می کند. عجبا؛ نه حیا و نه شرف و نه پرنسیبی باقیمانده است.
این خط و مشی سازمانی است که ادعای تنها آلترناتیو و انقلاب نوین را دارد سازمانی پوسیده و درهم وبرهم که بطور رسمی ازهمه بردگانش رسمی و علنی خط مزدوری میگیرد و همه این جست و خیز های میمون وار برای سرکوب عده ای جدا شده است که سالم از این فرقه نابکار جان بدر
برده اندو دنبال زندگی شان با هزاران مشقات و سختی رفته اند و نمی خواهند برده وار هر آنچه به انها دیکته می شود را قبول کنند و روزانه بها این آزادگی را باید با انواع واقسام برچسب های رجوی ساخته بپردازند و دیگر حاضر نیستند به هر بها و قیمتی آزادی شان را از دست بدهند و دوباره آن طوق برگردگی را بر گردن هایشان اویزان شود.
سازمانی که با شهوت قدرتی طلبی رهبر ترسو و بزدلش به یک مافیا و آلت دست سرویس های اطلاعاتی مبدل شده است این چه منطق و رسمی است که افراد بعد از چند دهه رنج و شکنج و زندگی پادگانی با هزاران مصیبت که بلاوقفه باید با شیپور مرگ بخوابند و با شیپور مرگ بر خیزند یک شبه تبدیل به مزدور و مرتد و مهدورالدم میشوند؟در کجای تاریخ چنین چیزی سابقه داشته است اگر این افراد خائن و مزدورند پس پاکان و خودی ها کدامند ؟
مگر این افراد از سنین نوجوانی و جوانی در فرقه نبوده اند و در مکتب تان درس عاشقی نیاموخته بودندو مگر به شیر آهن کوه مرد و شیر و ژن و گوهر بی بدیل و نوامیس ایدئولوژیک مبدل نشده بودند چه شد که این بی بدیل ها یک شبه خائن و مزدور شدند انهم نه تک نمود بلکه چندین هزار آنهم نه افراد کم سابقه و جدید الورود بلکه قدیمی ترین کادر ها که روزگاری از ستون های این جریان مافیایی بودند مگر همواره این افراد اعم از زن و مرد سنگ زیرین اسیاب نبودند و مگر یک خواب راحت و شیرین از ارزوهاشان نبود. مگرجانشان بیش از چند دهه کف دستشان نبود و بارها و بارها مرگ را در چندقدمی و حتی جلو چشمانشان ندیده اند. مگر همین افراد در شرایطی که رهبر در کاخ کذایی در حال تماشای رقص رهایی زنان نگوبخت بود و زنش هر روز یک مد می پوشید و در جستجوی صندلی لویی چهاردهم بود این افراد در گرما فوق طاقت تموز در عراق تفته و گداخته نشدند وهمواره پوشیده از روغن و گریس و گرد و غبار نبودند.
رهبر که در استخر های سرپوشیده و با بهترین خدم و هشم مشغول عیش و نوش بود و برای اصابت مزدوری اش مستمر با جان جوانان شستشوی مغزی داده شده قمار میکرد و انها را به کشتارگاه می فرستاد.
از کدامین انها باید نام برد از وحید و فلیب یا عباس و مسعود یا مهدی و حسن و صباح و راضیه و فاطمه و ملیحه و مهناز از هزاران و صدها زن و مردی که رجوی با خون انها قمار کرد و مستانه نهیب می زد که این راه جز با خون باز نمی شود.
قسمت دوم !
به رسم فرماندهی و جان بر کف بودن فرماندهان همیشه در میدان هستند و گاه هم پیش قراول ؛اما این رهبر ترسو در هزار توی لانه اش بیتوته کرده بود و از داخل لانه اش زوزه میکشید و فرمان به پیش صادر می کرد اما برازخودش همواره فرمان عقب نیشنی صادر میکرد در طی این چهار دهه ایا به ارزو یک خش کوچک به این رهبر بزدل وارد امده مطلقا خیر چون مرامش این است که دیگران باید بمیرند تا رهبر زنده بماند . روزگاری در قاموس بی محتوایی خویش آه و ناله سر می داد چرا فداییان فلسطنی چرا جانشان را سپر نمی کنند که عرفات از انجا فرار کند در منطق عامه گفته می شود کافر همه را به کیش خود پندارد این رهبر اما هر وقت قدمی بر می داشت باید برایش تضمین می کردند که چندین راه فرار هم برایش طراحی شده است.
از زمانیکه که اصالت و هدف و تاکتیک و استراتژی این فرقه منحصر به بقا رهبر شد همه چیزمشروع و هر حرامی حلال شد و پلیدی و زشتی اوج ثواب شد همه چیز تغییر کرد .مزدوری و وطنفروشی به یک اصل مبدل شد و زیستن در شکاف افتخار حیات شد.
در این وانفسا که کرونا هم مزید بر علت شده است این فرقه عبرت نگرفته و بازهم خر مراد خودش را می راند و دنبال مرغ سه پا می گردد.
البته تاریخ چه خوب گواهی می دهد و همه چیز را ثبت می کند گرچه این فرقه همواردر تلاش است که تبهکاری هایش را سفید و یا نا خوانا جلوه دهد
فرقه تبهکار به هر خس و خاشاک و قدرتی هم که اویزان شد انرا از بیخ و بن خشکش کرد انگاز این فرقه یک سم مهلک است که هر چیزی را خشک ونابود میسازد . بنایی که از پایه سست و بی ریشه است اگر اسمانخراش هم شود لاجرم سرنگون خواهد شد.
بنیاد سست این فرقه و خیانت هایش چون موریانه به جانش ریشه کرده که مجبور است برای بقا ولو یک روز بیشتربهترین کادر هایش را به خیانت و مزدوری متهم کند که اسیران باقیمانده حساب کار خودشان را بکنند و بفکر جدایی نیافتند البته ان سناریوی کثیف دیگر خیلی نخ نما شده است ودردی از دردهای بی درمان این فرقه تبهکار را درمان نخواهد کرد و بیچاره هنوز در حسرت گندم(ری ) ست .
درود بر شرف انسانها هایی که دست به سمت مردم فقیر البانی دراز کردند و خیابان خوابی و غار خوابی را ترجیح دادند بر دلار های خونین و کثیف رجوی و تن به ذلت ندادند.و دست رد بر سینه اش زدند.
اگر مزدوری و خیانت بک مفهوم واقعی است بدون شک و تردید سردسته تمام مزدوران شخص رجوی است هر کسی هم شک دارد جست و خیز های میمونی خودش و سران فرقه اش در برابر جنایتکاران سازمان مخوف اطلاعات صدام حسین ببیند و خوب فهمند که مزدور واقعی کیست که براب ایز گم کردن پاک ترین فرزندان ایران زمین را متهم به خیانت و مزدوری می کند. از این مردک ابله و ان همسر منترش باید پرسیده شود خوب این افراد به نظر حضرات عالی باید چکار کنند از فرقه شما کع خارج شدند و این حق مسلم شان بود برای ادامه زندگی این افراد که تمام عمر و جوانیشان را تو وهمسرت به فنا دادی چکار باید کنند ایا باید دوباره توبه کنندو به لانه شغالان برگردند و یا پی زندگی شخصی شان بروند و بر اساس تمام قوانین شناخته شده محل زندگی شان را خودشان باید انتخاب کنند و انقدر بالغ و عاقل هستند که خودشان می توانند انتخاب کنند .و نیازی به قیم ندارند. پس گور خودت را گم کن و بیش از این خودت را بی ابرو نکن که بوی گندابتان مردم آلبانی را هم خفه کرده است.
اگر حکم شود که مزدور گیرند قبل از هر کسی باید رجوی را گیرند.
در برابر این فرقه تنها راه ایستادگی و مقاومت است و اگر ذره ای کوتاه بیایید جان و هستی ات را باخته ای
اردوگاه اشرف 3 تبدیل به لانه شغالان شده است و شب و روز در زیر ضربات کرونا و فتوای های لحظه ای رهبر عقیدتی باید همه افراد زوزه بکشند و با زوزه کشیدن اثبات کنند که هنوز نمرده اند.اما بدانید که اینها همه اش زوزه های مرگ است
اقایان و خانم هایی که بهر دلیلی در این اردوگاه مانده اید بیش از این خودتان را به ننگ این رهبر الدنگ الوده نکنید و هم صدا با او زوزه نکشید که این زوزه های باقیمانده رمقتان را هم از شما می گیرد.
نقل از فیس بوک