ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
مجوز تجاوز به کودکان اعضای توسط فرماندهان هرزه فرقه رجوی، حق السکوت رجوی به آنها. افشای دو فرمانده هرزه رجوی
داود باقروند ارشد
سالهاست که نگارنده از شقاوت بی حد و حصر مسعودرجوی و تفکر داعشی آن و خطر این فرقه را برای آینده ایران اطلاع رسانی کرده ام. از جنایات درون تشکیلاتی، از تجاوز به زنان و کودکان، تا شکنجه و زندان های طولانی بصورت انفرادی اعضای منتقد، از محاکمات دسته جمعی به اعدام اعضای منتقد که با پرویز یعقوبی شروع و در علی زرکش و مهدی افتخاری و سپس با محاکمه امثال نگارنده در سالن معروف به سالن میله ای و دستگیریها و شکنجه های دسته جمعی صدها عضو از زندان جسته در سالهای 1364 و 1374 تا تحویل دادن اعضا به زندانهای مخوف صدام حسین، قتلهای مخفیانه زنان و کودکان و مردان معترض، تا فساد درونی در میان زنان و مردان تا فرارهای خائنانه مسعود و مریم رجوی از صحنه های مرگ و زندگی که هزاران عضو را زیر بمبارانهای بزرگ تاریخ رها کرده و به راحت اروپا فرار کرده اند، تا کشتار کردهای عراق برای نجات صدام، و… نوشته ام. و البته همواره در ابتدای اطلاع رسانی ام خود مورد تهمت دوست و دشمن قرار گرفته ام تا به تدریج که بقیه اطلاعات از هر گوشه و کنار و از رفتارها و مواضع رجوی آنقدر سر ریز کرده است که بتدریج ورق برگشته و صحت تمامی گزارشات این قلم و البته بقیه جداشدگان تمام به اثبات رسیده اند.
این روزها اما کودکان اعضای فرقه ای رجوی که نگارنده هیچگاه به خودم اجازه ندادم اسمشان را درگزارشات بیاورم، بتدریج به این شجاعت فکری و اجتماعی و آزادگی از بندهای اسارت جنسیت و البته سرکوب فکری رجوی برسند که در کلاب هاوس تک تک از تجاوز فرماندهان مسعود و مریم رجوی این گوهران بی بدیل این دو جنایتکار به خود سخن گرفتند. از اینکه کودکان مجبور بودند برای در امان ماندن از تجاوز گوهران بی بدیل مریم رجوی شبها سرنیزه با خود به رخت خواب ببرند.
پاسخ مسعود و مریم رجوی به تجاوز به کودکان
اما آنها از نکته ای حتی دردآورتر از مورد تجاوز قرارگرفتن توسط فرماندهان فاسد و هرزه فرقه رجوی حرف زدند و آن رویکرد مسعود و مریم رجوی به گزارشات و اعتراضات این کودکان از تجاوزبه خود بود که رجوی در جواب گفته بود:
“کرم از خودِ درخته”
این حادثه غیرقابل باور شش سال قبل در اوایل 2016 صورت گرفت. آنزمان با شناخت و تجربه عینی که از شقاوت رجوی و اسناد غیر قابل انکاری که شخص رجوی بنام خود تحت نام «خانواده مجاهدین یا مزدوران رژیم» چاپ و متشر کرده است. رجوی در این کتابش تمامی دستور العملهایی که اعضای فرقه اش در مقابل درخواست خروج خانواده هایشان و یا مخالفت اعضای خانواده با شخص رجوی و با فرقه رجوی باید به اجرا بگذارند را بطور کامل آورده بود را بصورت طنزی تلخ آوردم. آنروزها شاید بسیاری اینگونه افشای ماهیت رجوی و فرقه اش را علیرغم اینکه خود را مخالف او میخواندند بر نمی تابیدند و از درک آن عاجز بودند. تا اینکه به مرور زمان همه بلاهاییکه مادران و پدران سالخورده در خارج قرارگاه اشرف یا لیبرتی زمانیکه برای دیدار فرزندانش رفته بودند تحمل کرده بودند را خود در اشرف 3 در آلبانی و یا با آوردن مادران اسیر اعضا و نشاندن در مقابل دوربین های سیمای اسارت یزدی رجوی تجربه کردند کم کم یخ ها آب شد و فهمیدند که با چه ضحاک اژدها بردوشی مواجهند.
درزیر صفحه 20 کتاب مسعود رجوی «خانواده مجاهدین یا مزدوران رژیم» چنین آمده است.
خواندن این کتاب رجوی را به همه کسانیکه شکی در مورد بدتر از داعش بودن رجوی دارند توصیه میکنم.
امروزه گذشته از افشای جنایاتی که علیه زنان توسط شخص رجوی درتبدیل اعضای زن فرقه اش که از همسران خود جدا کرده بود، به زنان حرمسرایش و همبستری های تکی و جمعی با آنها تحت نام «عروج زنان به عرش» که حیوانیتی فرای درک و فهم انسان معاصر را به نمایش میگذارد و سالها توسط این قلم و زنان شجاعی که ورق جدیدی در جسارت زنانه در شکست زنجیر جنسیت بر فکر و ذهنشان با افشای آن رقم زدند بازگو شده است. جنایات جدیدی توسط کودکان فرقه رجوی افشاء میشود.
دست باز فرماندهان روی کودکان اعضایی که اسیر بودند حق والسکوت رجوی به فرماندهان هرزه اش
جنایاتی هولناک جدیدی از تجاوزات و سوء استفاده جنسی از فرزندان و کودکان همین زنان که خود قربانی حرمسرای رجوی بودند بدست فرماندهان و گوهران بی بدیل رجوی بعنوان حق و السکوت آنها علیه رجوی نه تنها نادیده گرفته میشده است بلکه حتی در یک روی کرد ضد بشری در قبال اعتراضات و گزارشات تعرضات فرماندهان هرزه رجوی به خودشان پاسخی جنایتکارانه “کرم از خود درخت است” دریافت می کردند، امروزه در کلاب هاوس به تفصیل توسط کودکانی که نگارنده هیچگاه نخواست بدون اینکه خود این کودکان بخواهند نام ببرد، با شجاعتی هم طراز زنان افشاگر افشا میشود.
در سال 2015 نگارنده یکی از فرماندهان هرزه رجوی را که به کودکان اعضا تجاوز کرده بود را افشاء کردم. علیرغم آن جنایت عامل تجاوز (اسماعیل مرتضایی) با نام تشکیلاتی جواد خراسان در زمانیکه مادر کودکان (دختران مادر مجاهدی بودند) رجوی نه تنها اقدامی نکرد بلکه از همین حربه استفاده کرد و جواد خراسان را به عامل بی چون و چرای خود تبدیل و بجان اعضای معترض انداخت.
جواد خراسان یکی از فرماندهان هرزه متجاوز به فرزندان اعضای فرقه رجوی کیست؟
جواد خراسان کیست؟ اسماعیل مرتضایی معروف به جواد خراسان از نفرات فرقه رجوی است. وی در فاز سیاسی و نظامی مسئول استان خراسان بود. و در خراسان و شهر مشهد مستقر بود. به همین دلیل نیز به جواد خراسان معروف بود. بنده در زمانیکه مسئول شاخه پاکستان فرقه رجوی بودم، ایشان را طبق دستور فرقه رجوی از پاریس از مشهد به کراچی پاکستان منتقل نمودم.
بهمراه این فرد خانواده ای نیز به پاکستان منتقل شد. خانواده مادر ابراهیمی پور که مادری بود حدودا 60ساله که فرزندش از تیمهای عملیاتی بسیار زبده بود. این مادر قهرمان با دو دختر 13-14 ساله هم خانه جواد خراسان بودند. و در تمامی ترددات با به جان خریدن هرلحظه درگیری و کشته شدن برای خودش و فرزندانش همراه جواد بودند.
در فاز نظامی و حتی در اواخر فاز سیاسی بدلیل جو امنیتی معمول بود که جهت عادیسازی ترددات و جلوگیری از دستگیریها مسئولین بخشها و استانها و … بتنهایی تردد نمیکردند بلکه یک خانواده یا یک بچه و یا ترکیبی از اینها بهمراه آنها تردد میکرد و یا در پایگاهی که محل فعالیت آنها بود همراهش حضور داشتند که بسیاری از این خانواده ها و کودکان در درگیریهایی که بوجود میآمد کشته شدند.
در اولین روزهاییکه از انتقال جواد خراسان و نفرات همراهش به پاکستان گذشت طبق معمول من با آنها ملاقاتهایی میکردم و گزراشات را میگرفتم و وضعیت آنها را بررسی و به فرانسه گزارش میکردم. در ملاقات دومی که با مادر ابراهیمی پور داشتم او بعد از مدتی که از صحبتهایمان گذاشت زد زیر گریه و مطرح کرد که سازمان باید جواد خراسان را اعدام کند وقتی جویای مسئله شدم مطرح نمود که جواد خراسان در زمانیکه در مشهد بهمراه او در پایگاه بودند شبها به دختران او تعرض میکرده است.
من که از این حرف شوکه شده بودم سوال کردم این چه حرفی است؟ مادر گریه کنان گفت که حتی از جواد خراسان مچ گیری هم کرده است. ولی چه میتوانست بکند که در آن جو نظامی که پسرش نیز جزء تیمهای عملیاتی شهید شده بود و فردی شناخته شده بود نمیتوانست خانه و پایگاه را ترک و جایی نداشته برود. و فرزندانش را از دم تیغ جواد خراسان برهاند.
خواستم که گزارشی بنویسد تا من آنرا رد کنم. مادر ابراهیمی پور همینکار را کرد و من آن گزارش را برای فرانسه ارسال نمودم. معمولا وقتی مسئولین میآمدند نفرات آنها کماکان تحت مسئولیت خودشان باقی میماندند. جهت احتیاط مادر و دو فرزندش را از جواد جدا کردم و به پایگاهی که عمدتا مادران بودند فرستادم. اما برای اینکه حساسیت جواد جلب نشود گفتم بدلیل مشکلات و کمبودهای جا و تراکم نفراتی که از داخل آمده اند جابجایی را انجام دادم.
طبق معمول هیچ بازخوردی از گزارشات از این نوع از فرانسه دریافت نمیکردیم. بعد از مدتی من مجبور شدم که پاکستان را ترک کنم و به فرانسه برگردم. مدتی بعد از فرانسه به بغداد رفتم در بغداد یکروز که به پایگاه اکبری رفته بودم مادر دوباره مرا دید و شتابان آمد سراغ من. و پرسید که چه شد شما گزارش کردی؟ سازمان چه جوابی داد؟ من گفتم که گزارش کرده ام باز هم گزارش میکنم. در آن زمان دوباره موضع را به محمود عطایی که در آنزمان در آنجا بود منتقل کردم. و خواستم که مسئله دنبال شود و شرح پیگیریهای مادر ابراهیمی پور را نیز به او دادم. اما کماکان جواد خراسان در تشکیلات رتبه میگرفت؟!!!
افشای یک فرمانده هرزه دیگر از میان گوهران بی بدیل مسعود و مریم رجوی که از رهبری عقیدتی جایزه نیز دریافت کردند
در گزارشی دیگر نگارنده در 2020 در پاسخ به هرزه درآیی های یک جیره خوار رجوی بنام رحمان کریمی، یک فرمانده هرزه دیگر را افشا کردم که در زیر آمده است. او نیز علاوه بر لذت بردن از تجاوزاتش به اعضای تحت مسئولیتش بعنوان پاداش و حق و السکوت، از شخص رجوی کمربند پهلوانی نیز دریافت کرد. که باز نشر آنرا در زیر میتوانید بخوانید.
جناب رحمان رحیم و کریم و کریمه رهبری، یکی از آن پهلوان هایی همچون “فیل آبی” عضو جیره بگیر رجوی در شورا، این بازرگان و بیزینس من محترم ساکن کانادا که به او (کم) توهین شده و شما را خون به چشم کرده، یکی دیگرش را که اتفاقا او نیز از اهالی کانادا بود و اتفاقا از دست خود جناب رهبر مفقود عقیدتی کمربند پهلوانی دریافت کرد تحت مسئولیت این قلم بود بگویم تا ببینی این اسماعیل چه حق هایی را ناحق میکند. این پهلوان!!! فقید که اتفاقا در یک مسافرت به اور سورواز در همان اورسورواز به درک واصل شد، با یکی از زندانیان سابق که به فرقه مجاهدین پیوسته بود و تحت مسئولیت او بود، رابطه غیر اخلاقی برقرار میکرد که وقتی این قلم موضوع را به اطلاع رهبر عقیدتی شما رساندم، ایشان در مقام رهبر عقیدتی و اسلام محترمش از نوع دمکراتیک با رحمت و رئوفت بسیار ورقت قلب با این پهلوان و با شدت عمل بسیار با این قلم برخورد نمود و مورد مواخذه قرار گرفتم که نزدیکان و مقربان درگاه رهبری را چر افشاء میکنم؟ اتفاقا بعدها به این “پهلوان لواط کار” کمربند پهلوانی در حضور 4000نفر داد!!!!! و اینگونه به بنده فهماندند که او از مقربین است و سکوت باید بکنی.
البته علت این رقت قلب و رحمت و رئوفت را بعدها فهمیدیم،که جناب رهبر عقیدتی خودشان با زن همان پهلوان در حرمسرایش تا به صبح نجوای انقلاب مریم سر میداده، گفته خوب این بدبخت حداقل به این زندانی مفلوک دستش میرسد، نباید زیاد سخت گرفت تا بتواند از مواهب اسلام بردبار من بهره ببرد!! .