ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
افشاگریهای جداشدگان علیه فرقه وطن فروش رجوی در دادگاههای آلمان ثبت قانونی و حقوقی شد.
حکم دادگاه عالی هامبورگ، گزارش مجله “سایت” آلمان، کودک سربازان و یک شکست دیگر برای سازمان مجاهدین
مجله “سایت”- Zeit-” در تاریخ ۲۷ اکتبر ۲۰۲۱ در مطلبی با عنوان “سرانجام آزاد [شدم]“، گزارشی در مورد امین گل مریمی، یک کودک سربازِ سابقِ جدا شده از سازمان مجاهدین خلق منتشر کرد. در آن گزارش امین گل مریمی اتهامات مختلفی را متوجه سازمان مجاهدین کرده بود.
در اعتراض به گزارش مجله “سایت”، سازمان مجاهدین در ۸ مورد به یک دادگاه بدوی در هامبورگ شکایت کرد.
دادگاه بدوی هامبورگ در حکم خود در تاریخ ۱۹.۰۱.۲۰۲۲ پنج مورد از شکایت ها را وارد ندانسته ولی سه مورد را پذیرفت. در اعتراض به این حکم سازمان مجاهدین به دادگاه عالی در هامبورگ شکایت کرده و درخواست تجدید نظر داد.
اینک دادگاه عالی هامبورگ در تاریخ ۱۴.۰۳.۲۰۲۲ با صدور حکم، شکایت سازمان مجاهدین را رد کرد. در این حکم فقط بخشی از یکی از شکایت ها پذیرفته و به مجله “سایت” اعلام شد که آن قسمت باید حذف شود.
*****
توضیح بخش هائی از حکم دادگاه عالی هامبورگ
موردی که دادگاه عالی هامبورگ در تائید شکایت سازمان مجاهدین رای داد
دادگاه عالی هامبورگ در مرحله تجدید نظر در حکم خود به تاریخ ۱۴.۰۳.۲۰۲۲ تنها در یک مورد، آنهم در حد بخشی از یک پارگراف، با درخواست سازمان مجاهدین موافقت و از مجله “سایت” خواست تا یک عبارت در یک جمله را از گزارش خود حذف کند. عبارتی که باید حذف شود این است: ” زنان [دیگر حاضر در کنار آنها] مانند مراقبین هر کلمه را شنود میکردند.“
آن متن این است:
“او [امین گل مریمی] بعد از دو هفته توانست برای اولین بار مادرش را که وی نیز در کمپ [اشرف] زندگی میکرد، ببیند. وی [مادر] با یک عمه و افراد دیگر آمد و او و برادرش را در آغوش گرفت. اما پس از احوالپرسی، برخورد او بسیار سرد بود و زنان [دیگر حاضر در کنار آنها] مانند مراقبین هر کلمه را شنود میکردند.”
Nach zwei Wochen habe er zum ersten Mal seine Mutter wiedersehen dürfen, die ebenfalls im Camp gelebt habe. Sie sei in Begleitung einer Tante und weiterer Personen gekommen, habe ihn und seinen Bruder umarmt. Doch nach der Begrüßung sei sie sehr distanziert gewesen und die Frauen hätten wie Aufpasserinnen jedem Wort gelauscht |
دادگاه تاکید می کند: جمله اول (بعد از دو هفته توانست برای اولین بار مادرش را که وی نیز در کمپ [اشرف] زندگی میکرد، ببیند.) قابل انتشار است. زیرا مطابق استشهاد نامه ای که مادر گل مریمی به دادگاه (ضمیمه ۷۸) ارائه کرده، آمده است که او [مادر]، امین را در روز اول ورودش به قرارگاه اشرف ملاقات کرد. در یک استشهاد نامه دیگر اما او [مادر] می گوید زمان ملاقات بین چهارشنبه سوری و در ایام جشن نوروز بود. او [مادر امین] در شهادت نامه خود (ضمیمه ۶۳) می نویسد: وقتی علیرضا و امین وارد قرارگاه شدند، فورا به ملاقات آنها رفتم. آنموقع، زمان جشن نوروز ایرانی (۲۱ ماه مارس) بود. در این ایام همدیگر را چندین بار ملاقات کردیم و به آنها هدیه دادم و برای مدت طولانی با هم حرف میزدیم.
دادگاه استدلال می کند: مطابق یکی از شهادتنامه های مادر امین گل مریمی، اولین ملاقات مادر با امین در جشن نوروز انجام شده، در حالی که او [امین] قبل از آن تاریخ به قرارگاه رسیده بود. دادگاه نتیجه گیری می کند: جشن های ایام نوروز- از زمان جشن چهارشنبه سوری تا جشن های نوروزی – چندین روز طول می کشد. از آنجا که از سوی مادر امین تاریخ مشخصی که در آن اولین ملاقات انجام شده، اعلام نشده است، نوشته مجله “سایت” در مورد اینکه “دو هفته” طول کشید تا مادرم با من ملاقات کرد. قابل نشر است.
در عین حال دادگاه در جمله بعدی، یک عبارت را غیر قابل نشر دانسته و خواستار حذف آن عبارت از گزارش مجله “سایت” شده است: “… و زنان [دیگر حاضر در کنار آنها] مانند مراقبین هر کلمه را شنود میکردند.”
دادگاه تاکید دارد: از آنجا که دیدار خانوادگی بوده است، شاید اینگونه بوده باشد که در آن دیدار زنان دیگری نیز حضور داشته اند. نوشته مجله “سایت” از حضور زنان دیگر اینگونه نتیجه گیری می کند که حضور آنان برای شنود بوده و آن را دلیلی بر روابط فرقه ای در سازمان مجاهدین و مغزشوئی اعضا می داند. دادگاه در این مورد اعلام می کند: گفته های مادر امین گل مریمی در مقابل گفته های امین قرار دارد و نمی توان تشخیص داد که ادعای مادر برخلاف واقعیت باشد. در شهادتنامه او مطالب نوشته شده کلی و فاقد جزئیات یا تاریخ مشخص است و به دلیل فقدان شواهد لازم، نمی توان آنچه او [مادر امین] می گوید را رد کرد و باید اصل را بر آن گذاشت که حرفش خلاف واقعیت نیست.
مواردی که دادگاه عالی بر علیه شکایت سازمان مجاهدین رای داد
در موارد زیر دادگاه عالی هامبورگ شکایت سازمان مجاهدین را رد کرد:
۱. در مورد شماره ۱ و اینکه امین گل مریمی ادعا می کند که بر خلاف خواست خودش ۱۲ سال در تشکیلات مجاهدین بوده است، این موضوع می تواند منتشر شود.
در این مورد دادگاه استدلال می کند: این نظر امین گل مریمی بر اساس درک او از آن وضعیتی است که شخصا تجربه کرده بوده است. او می تواند تصمیمش برای رفتن از آلمان به قرارگاه اشرف را نیز غیرداوطلبانه بداند، چرا که بعد از رفتن برادر و چند نفر از دوستانش به قراگاه اشرف می خواست به آنها ملحق شود، زیرا از اینکه در آلمان تنها بماند ترس داشت.
اینکه او ۱۲ سال در قرارگاه اشرف بوده نیز موضوعی نیست که بشود به آن اعتراض کرد. این غیر قابل انکار است که او ۱۲ سال در کمپ [در نزد سازمان مجاهدین در اشرف و لیبرتی] بوده است. از نظر او رفتن از آلمان به قرارگاه اشرف غیر داوطلبانه بود، زیرا نگران بود که با رفتن برادرش کسی نیست که از او حمایت کند. اما حتی اگر این ادعا که تصمیم او برای رفتن به قرارگاه اشرف داوطلبانه بود را بپذیریم، می تواند بعد از اقامت در آنجا تصمیمش تغییر کرده باشد. در چنین حالتی، اصل را باید بر این گذاشت که این تغییرِ نظر در یک سالِ اول اقامت ایجاد شده باشد. زمان دقیق این موضوع را نمی توان مشخص کرد.
۲. در گزارش مجله “سایت” آمده است: در جریان جنگ دوم خلیج در سال ۱۹۹۱ که در آن ایالات متحده و متحدینش به عراق حمله کردند، سازمان مجاهدین ادعا می کند انتقال کودکان به خارج از عراق برای نجات جان آنها بود. جداشدگان از این سازمان ادعا می کنند این اقدام همچنین برای این بود تا ساختار خانواده را در هم بشکنند تا روحیه مبارزاتی افراد را تقویت کنند.
سازمان مجاهدین انتشار این مطلب را غیر مجاز می داند و به استناد شهادت نامه مادر امین گل مریمی ادعا می کند که او [مادر امین] این تصمیم را گرفت تا نظر به وضعیت فاجعه باری که در عراق ایجاد شده بود جان او و برادرهایش را نجات دهد. این تصمیم، تنها به دلیل اهداف انسانی گرفته شد. تصمیم او [مادر امین] یک خواست درونی بود. اما نحوه انتشار این موضوع در گزارش سایت بازتاب دهنده نیت درونی نویسنده بوده و غیر واقعی است.
دادگاه این اعتراض سازمان مجاهدین را رد کرده و استدلال می آورد: در نوشته مجله “سایت” اشاره ای به انگیزه مادر امین گل مریمی نشده است. بلکه در آنجا فقط آورده شده که هدفی که سازمان مجاهدین دنبال می کرده، نابودی ساختار خانواده برای تقویت روحیه مبارزاتی افراد بوده است. نوشته مجله “سایت” به صورت کلی نوشته شده است و فرد مشخصی را مورد نظر قرار نداده است. گزارش سایت به انگیزه پدر و مادرها و اینکه چرا آنها این کار را کردند وارد نشده است. دادگاه همچنین نتیجه گیری می کند: “اما بخوبی قابل تصور است که سازمان مجاهدین این انگیزه که قرار است حفاظت بچه ها تامین شود را در پدر و مادرها تقویت کرده، چرا که آنها [رهبری سازمان مجاهدین] با این اقدام هدف دیگری را تعقیب می کردند.”
در مورد دیگری در پایان حکم دادگاه که با حروف .c مشخص شده است، آمده است: انتشار جمله زیر در گزارش مجله “سایت” مجاز است: “بعدها او [امین گل مریمی] متوجه شد که سازمان مجاهدین از اعضایش می خواهد بر علیه هم خبر چینی کنند.”
دادگاه توضیح می دهد: سازمان مجاهدین خواستار حذف این جمله است و دلیل می آورد که در دیدارهای مادر امین گل مریمی، زنان دیگری حضور نداشته اند.
در رد استدلال سازمان مجاهدین، دادگاه استدلال می کند: مطلب نوشته شده یک برداشت عمومی در مورد روابط و مناسبات فرقه گونه حاکم بر سازمان مجاهدین را به خواننده منتقل می کند و اینکه این سازمان افراد خود را برعلیه هم به خبر چینی وادار می کند. دادگاه تاکید می کند [تعجب آور این است که] یکی از سندهای ارائه شده از سوی سازمان مجاهدین به دادگاه، گزارش سازمان حافظ قانون اساسی آلمان [سازمان اطلاعات و ضد اطلاعات آلمان] می باشد و در همان سند (ضمیمه شماره ۴، صفحه ۱۲) آورده شده است که رهبری سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت مبتنی بر یک سیستم فرقه مانند است که بر آن کیش شخصیت استالینیستی حاکم بوده و بر سرکوب های روحی متنوع استوار است.
*****
چند نتیجه گیری
– ابتدا باید دانست که گزارش مجله “سایت” با عنوان “سرانجام آزاد [شدم]- ” حداقل در ۲۴ مورد، اتهاماتی را متوجه سازمان مجاهدین کرده است. این اتهامات دو دسته هستند: اول: اتهاماتی که امین گل مریمی مطرح کرده است و دوم: اتهامات یا ادعاهائی که خبرنگار “سایت” در جای جای گزارش خود به آنها پرداخته است.
– سازمان مجاهدین در شکایت به دادگاه بدوی هامبورگ بر علیه مجله “سایت”، تنها نسبت به ۸ مورد از ۲۴ مورد شکایت کرد. این بدان معنی است که سازمان مجاهدین ۱۶ مورد را که به آن اعتراض نکرده بود پیشاپیش پذیرفته است. اما در هیچ یک از موضع گیری های خود به آن اشاره نکرد.
– پس از آنکه دادگاه بدوی هامبورگ از هشت مورد شکایت ارائه شده، فقط سه مورد را پذیرفت، سازمان مجاهدین به دادگاه عالی هامبورگ درخواست تجدید نظر داد به این امید که همه آن هشت مورد از سوی دادگاه عالی پذیرفته شود. اینک با حکم دادگاه عالی هامبورگ، بجز یک عبارت در یک جمله از یک پارگراف که دادگاه در مورد آن به نفع سازمان مجاهدین رای داد، حکم صادره اساسا بر علیه سازمان مجاهدین می باشد.
– وظیفه دادگاه بدوی و عالی هامبورگ رسیدگی به شکایت سازمان مجاهدین بر اساس قانون رسانه ها در آلمان برای تعیین این موضوع بود که آیا گزارش خبرنگار و مجله “سایت” تخلف از معیارهای روزنامه نگاری حرفه ای می باشد؟ آیا این گزارش تلاش داشته عامدانه اتهامات بی پایه و اساس بر علیه سازمان مجاهدین منتشر کرده و قصد داشته با انتشار مطالب دروغ یا تحریف شده تاثیر منفی بر ذهن خوانندگان خود بگذارد؟ با در نظر داشت این موضوع باید گفت:
– حکم دادگاه بدوی و دادگاه عالی هامبورگ یک پیروزی برای امین گل مریمی، کودک سرباز سابق سازمان مجاهدین و دیگر کودک سربازان سابقی است که از او حمایت کردند.
این حکم همچنین یک پیروزی برای مجله “سایت” و خبرنگار آن لوئیزا هومریش می باشد که به تعهد خود به روزنامه نگاری آزاد پایبند بوده و تسلیم فشار سازمان مجاهدین نشدند.
– اگر تا قبل از شکایت سازمان مجاهدین بر علیه مجله “سایت”، گزارش سایت فقط “ادعا و اتهامات” بر علیه سازمان مجاهدین بود، اینک و با حکم دو دادگاه بدوی و عالی در هامبورگ، حقیقتِ گفته های امین گل مریمی و پایبندی مجله “سایت” به گزارشگری حرفه ای و مسئولانه مُهر تائید خورد و پافشاری سازمان مجاهدین به دروغ هائی که چند دهه است آنها را انکار و پنهان می کند، آشکار شد.
– حکم دادگاه بدوی و عالی هامبورگ پایه حقوقی قوی و مناسبی می باشد که در آینده و در موارد مشابه می توان به آن استناد کرد. این یعنی یک کابوس برای رهبری سازمان مجاهدین است که در کشورهای دمکراتیک و آنجا که حکومت قانون حاکم است نمی توان به مدّد پول و وکلای استخدامی یا به کمک هوچیگری یا ترورِ شخصیت و اتهام زنی به مخالفین بر روند قانونیِ رسیدگی به یک پرونده تاثیر گذاشت و اینکه نمی توان آزادی بیان و رسانه ها را به زنجیر کشید.
– در همین مدت نحوه تبلیغات، صدور اطلاعیه و خبر رسانی تحریف شده از سوی سازمان مجاهدین و جا زدن شکست بجای پیروزی، برای آنانکه جویای حقیقت هستند بیشتر روشن شد. زیرا در زمانه “انفجار اطلاعات” و در زمانه اینترنت و رسانه های اجتماعی آنکس که جویای حقیت است به سرعت می تواند به راستی آزمائی ادعاها پرداخته و حقیقت به سرعت از پس گرد و غبار دروغ و و تحریف خود را نشان خواهد داد.
– چکشی که در پایان جلسه دادگاه عالی هامبورگ بر میز قاضی فرود آمد، چکشی است بر مغز رهبری سازمان مجاهدین که از خواب بیدار شده و دستگاه قضائی و دادگاه های کشورهای دمکراتیک را با دادگاه های استالینستی یا دادگاه های انقلاب جمهوری اسلامی و دادگاه های خلقی سازمان مجاهدین اشتباه نگرفته و بداند که در سیستم قضائی کشورهای دمکراتیک “مو از ماست بیرون کشیده شده” و عدالت، استدلال و منطقِ حقوقی است که حرف آخر را می زند. زمانه استدلاهای استالینیستی مربوط به دهه پنجاه و شصت میلادی یا توسل به تقیه و نوشتن استشهادهای دروغین با الهام از آموزه های تشیع سپری شده و دیگر کارکرد ندارد.
حنیف حیدرنژاد