ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
من به رضاپهلوی وکالت میدهم تا
من به رضاپهلوی وکالت میدهم تا اموال مردم ایران که نزد خانواده پهلوی است را به ایرانیان بازگرداند
بقلم: داود باقروند ارشد
پواقعیت این است که شاه و البته بقیه دولتمردان و صاحبان ثروت در سطح جهانی جهت پولشویی و مخفی کردن اموالشان از کمک بانکها و بانکداران و بعضا از دولتهای دوست ودارای منافع بهره برده و کشف دارائیهای دزدان حاکم برکشورها اگر غیرممکن نباشد امری بسیار بسیار دشوار است که نیاز مند تخصص و امکانات تحقیقی بالایی است. بویژه که دولتهایی مانند سوئیس و بانکهای جهانی تعهد دارند که اطلاعات سپرده های مشتریان خودرا بویژه اگر افراد با نفوذی هم باشند را سری نگهدارند.
این دو مقاله هدفش نسان دادن دارائیهای کنونی رضا پهلوی نیست بلکه هدف این است که روشن گردد هرآنچه خودش و بقیه خاندانش دارند از چه راهی و چگونه کسب شده است. .
در دوران هشت ساله ریاست جمهوری آیزنهاور محور تنش بین شاه و آمریکا بودجه نظامی شاه بود. جان فاستردالاس[i] در یادداشتی برای آیزنهاور مینویسد “شاه نسبت به مسائل نظامی دلبستگی جنون آمیزی دارد”.[ii] و خودش را یک نابغه نظامی میداند. [iii] از آنجا که در دهه 1950 بخش عمده بودجه نظامی ایران با کمکهای آمریکا تامین میشد، حرف آخر را در مورد ارتش و توان آن، نه شاه که آمریکا میزد. هرچند تلاشهای آیزنهاور بر این بود که به شاه بفهماند که باید دست به اصلاحات بزند و مسائل سیاسی، اقتصادی، بهداشتی و داخلی که وضعیت اسفناکی دارد بر مسائل نظامی اولویت دارد را بفهماند. اینکار را چه مستقیم و چه غیر مستقیم حتی زمانیکه شاه به ژاپن رفته بود تلاش کردند از طریق مقامات ژاپن نیز به او بفهمانند. چرا که در اوت 1958 آلن دالس رئیس وقت سیا به شواری امنیت ملی آمریکا گزارش میکند که “سیا نسبت به آینده رژیم شاه سخت بدبین است مگر اینکه بتوان شاه را به انجام اصلاحات داخلی متقاعد کرد”. [iv]
در نمودارهای فوق مقایسه کنید بودجه های اختصاص داده به دفاع و بهداشت و عمران شهری و … آنهم نه امروز بلکه با وضعیت کشور در 50سال قبل، و علت نگرانی صاحب منصبان شاه در آمریکا از با رضایتی و وضعیت مردم.
در سال 1958 م کودتای نافرجام قره نی علیه شاهنوعی هشدار به شاه بود که وضع مملکت بحرانی است و تغییر و تحولی را میطلبد. در هشتم سپتامبر 1958/17شهریور 1337 سفیر جدید آمریکا در ایران ادوارد ویلز جهت اطمینان از اینکه شاه پیام هشدار کودتا را گرفته باشد با وی دیدار میکند و با زبانی بی پرده از خطراتی که رژیم شاه را تهدید میکند سخن میگوید. محمدرضا شاه از گستردگی اطلاعات سفیر از میزان جنبش زیر زمینی که علیه رژیم در فعالیتند حیرت زده میشود بویژه که سفیر بر ضرورت اصلاحات عاجل تاکید میکند و پیشنهاد میکند که باید اقدامات پیشگیرانه ای انجام دهد. و در گام نخست اقداماتش مبارزه با فساد است.
تعجب شاه از این بود که نمیدانست که سازمان سیا همان زمان شش جاسوس در حزب توده و تعداد کمتری در جبهه ملی داشت. و عوامل سیا جزء شخصیتهای سرشناس هر دو حزب بودند. [v] از همین رو بود که بدستور شاه مجلس قانون “از کجا آوردی” را تصویب کرده و علیرغم اینکه دولت اعلام کرد تعداد بیش از 4200 نفر از مقامات دولتی و لشکری را بدلیل فساد زندانی و یا از کار کنار گذاشته، سفارت آمریکا گزارش کرد همه افراد در لیست جزء افراد دوپایه بودند و تاکنون ریشه واقعی فساد که گاه به خاندان سلطنتی هم میرسد از هرگونه پیگرد مصون بوده اند.[vi]
سفیر آمریکا از ابعاد گسترده فساد در میان نخبگان سیاسی مملکت سخن میگفت و شاه میدانست که برادران و خواهرانش در کانون فساد مالی قرار دارند. بحران فساد خاندان سلطنت به جایی رسید که در سال 1958 سفارت انگلیس و آمریکا هئیت مشترکی برای رسیدگی به این مسئله و ابعاد ثروت شاه و اقوامش تشکیل دادند.
به گفته سفارت انگلیس “اشتهای شاهانه برای تجارت به حدی رسیده بود که کمتر برنامه و نوسازی و اقتصادی وجود دارد که در آن شاه و اقوامش و یا دوستانش دستی نداشته باشند. به گفته این گزارش سرمایه گذاریهای مستقیم و شخصی شاه به عرصه های بانکی، انتشاراتی، تجارت عمده، خرده فروشی، کشتی رانی، مقاطعه کاری، صنایع نوپا، هتل داری، سرمایه گذاری، کشاورزی و خانه سازی تسری پیدا کرده بود. بانک عمران که 100% سهامش به شاه تعلق دارد اخیرا 49% از سهام دو شرکت را که یکی در خدمات آبرسانی و دیگر در کشتی سازی در دریای خزر فعالیت میکنند خریداری کرده است. [vii] بنابر همین گزارش سفارت آمریکا و انگلیس، شاه در آن زمان صاحب سیزده هتل بود و چهل هتل جدید هم در دست تاسیس داشت. همچنین شاه در یک کارخانه سیمان و یک سیلوی گندم و یک کارخانه قند سهام داشت. [viii]
بنابرهمین گزارش مشترک سفارت آمریکا و انگلیس شاه به طور مستقیم در تجارت هم دست داشت. صاحب اصلی شرکتی بنام “ماه” بود این شرکت عمدتا کالاهایی از انگلستان وارد میکرد و در آن زمان بطور مشخص مشغول وارد کردن اقلام مورد نیاز در طرح برق رسانی کشور بود. همین شرکت در واقع نقش رابط و کنترات چی اصلی در دو قرارداد مهم دیگر را به عهده داشت. بنگاه ماه دو مقاطعه عمده یکی برای ساختمان یک پل بر روی کارون به بهای یک میلیون پوند و دیگری طرح نقشه برداری برای ارزیابی امکانات بهره برداری اورانیوم در ایران را از آن خود کرده و با دریافت حق حساب هردو مقاطعه را به شرکتهای انگلیس واگذار کرده بود. [ix] در معامله دیگری شاه در مشارکت با یک شرکت داروسازی ژاپنی در کار دارو درگیر شده بود و از طریق شرکتی به نام شرکت کشتیرانی ملی ایران وارد عرضه کشتیرانی شده بود. طبق این گزارش شاه سهام این شرکت را بنام فردی با نام مهبد ثبت کرده بود. [x]
این کارگزار شاه (مهبد) خشم سفارت آمریکا را نیز برانگیخته بود، طوریکه در دیداری با شاه بی پروا به شاه شکایت میکند که این مهبد در قراردادهای نفتی حق و حساب طلب میکند و مدعی است که این حق و حساب را برای شاه میگیرد. سفیر آمریکا با لحنی تند و شاید حتی تحکم آمیز میگوید شرکتهای آمریکایی در مورد مقام و موقعیت مهبد دچار ابهام و سردگمی شده اند از سویی میدانند که مهبد هیچ اطلاعی از صنعت نفت ندارد و از سویی دیگر او را شخصی غیر مسئول، فرصت طلب و فاسد میدانند. و در عین حال با تعجب شاهدند که او آشکارا و بی پرده رشوه میخواهد و میگوید این رشوه ها را برای شاه دریافت میکند. جواب شاه سفارت آمریکا را شگفت زده میکند، شاه میگوید این تهامات را قبلا هم شنیده و با مهبد در میان گذاشته و او هم همه را انکار کرده. تا زمانیکه گناهکاری مهبد اثبات نشده باشد از هرگونه اقدامی معذور است. و اضافه میکند که مهبد سرمایه داری پرتحرک، صرفه جو و خلاق است و در جامعه تجاری ایران از ارتباطاتی گسترده برخوردار است. تعجب برانگیزتر اینکه شاه اضافه میکند، هیچ شرکت آمریکایی نباید احساس کند که به دادن حق حساب به مهبد ناچار است. [xi]
همانگونه که خواننده این گزارش بخوبی از فحوای گفته های شاه متوجه میشود سفارت نیز همان تصویر زشت یک دلال پر اشتها را که ثروت مردم ایران را به حراج گذاشته با وقاحت به مخاطبش میگوید همین است که هست اگر شما نمیخواهید سهم دلالی مرا بدهید کسان دیگری هستند که اینکار را میکنند را درک و دریافت میکند.
مقامات آمریکایی همچنین در گزارش خود “به ماجرای امتیاز نفتی به شرکت انگلیسی Agip Mineraria اشاره میکند که در آن مهبد” آشکارا به سفارت انگلیس تفهیم میکند که رشوه بسیاربزرگی باید دریافت و لاجرم سفارت را به این نتیجه گیری ناچار کرده که آنرا برای شاه میخواهد.[xii]
در اوایل دهه 1960 میلادی بدنبال تشدید تضاد بین شاه و خروشچف براثر لغو پیمان دوستی بین ایران و شوروی با دخالت آمریکا، کار به جایی رسید که شوروی طرح ترور شاه را به اجرا گذاشت که ناموفق بود. و حتی به گسیل نیروهای شوروی به مرزهای شمالی کشور در سال 1961 نیز انجامید.
نباید فراموش کرد که در همین سالهای ابتدایی 1960 انقلاب کوبا با پیروزی در ژانویه 1959 بسیار صدا کرده بود و جای معبد و مآوای رومانتیسم انقلابی محافل روشنفکری غرب را گرفته بود. که براساس آن مبارزه مسلحائه مشتی چریک متعهد و جان برکف فضای ارعاب و وحشت حاکم بر کشورهای استبداد زده را میشکنند و شرایط را برای شکوفایی انقلاب توده ها فراهم میکنند. در میان مسلمانان نیز جنبش الجزایر همین فضا را بوجود آورده بود که در ایران نیز برخی نیروهای رادیکال اسلامی تحت لوای فدائیان اسلام به اقداماتی با همان جوهره دست میزدند که پیش درآمدی برای تشکیل دو جریان مبارزه مسلحانه فدائیان خلق و مجاهدین خلق در ایران میگردد.
با روی کار آمدن کندی نگرانی او از وضع ایران در حدی بود که دولت آمریکا فکر برانداختن شاه را به جد ارزیابی کردند. چون وضعیت بحرانی ایران در اثر عدم اصلاحات و وخامت اوضاع مردم ایران انفجاری و تلاشهای دولتهای قبلی آمریکا جهت قبولاندن اجرای اصلاحات به شاه بلا جواب مانده بود.
استنتاج نهایی کمیته مشترک آمریکا و انگلیس از ابعاد اموال شاه در سال 1337/1958 این بود که او چیزی در حدود 157 میلیون دلار ثروت دارد.[xiii] این رقم صرفا مربوط به موجودی و اموال شاه در داخل کشور مربوط میشد و ثروت او در خارج در حسابهای بانکی را شامل نمیگردید.
چند سال بعد از این گزارش دراثر فعالیت یکی از معاندین شاه بنام خبیرخان که بدروغ آماری از دارایی های شاه را به دادگاههای آمریکا ارائه کرده بود این دادگاه نیز دستور مسدود کردن اموال شاه را صادر نمود. حکم که در یک بعد از ظهر صادر شد، دوستان بانکی شاه در آمریکا قبل از اجرای حکم در روز بعد به مهدی سمیعی از معتمدین شاه بود اطلاع دادند که قبل از مسدود شدن اموالش آنرا بلافاصله منتقل کند. در طول مذاکرات دادکاه گفته شد. “پادشاه ایران حدود 125 میلیون دلار در حسابهای مختلف موجودی دارد.”[xiv] هرچند که دادگاه بالاتر دیگری این حکم را لغو نمود و اموال شاه مسدود نگردید. بدنبال گزارشات منتشره و با افتضاح بزرگی که دزدیهای شاه و خاندان پهلوی ببار آورده بود او را مجبور کرد که طی یک خیمه شب بازی دست به سفید کاری بزند.
بنیاد پهلوی
دزدیهای شاه از معضلات سیاسی عمده رژیمش بود بویژه که چه توسط پدرش با شیوه های بسیار جبارانه و به قیمت جان صاحبان اموال و یا با به خاک سیاه نشاندن آنها و سپس توسط خودش با تاراج اموال مردم غصب شده و بدست آمده بود، تا آخرین روز رژیمش این معضل همچنان باقی ماند. بعد از انتشار گزارش مشترک آمریکا و انگلیس و بدنبال رسوایی مال اندوزی محمدرضا شاه که گوی سبقت را از پدرش رضا خان نیز ربوده بود مجبور شد که بخش اعظم اموال و املاک خود در ایران را به بنیاد پهلوی منتقل کند. شاه در چهارم اکتبر 1961 (مهرماه 1340) با امضای فرمانی ایجاد بنیاد پهلوی را رسما اعلان نمود. فرمان اینگونه آغازمیشود:
بسم الله الرحمن الرحیم، نظر به علاقه تام وایمان و عقیده راسخی که برای رضایت خداوند متعال داشته و داریم و به منظور شادی روح بزرگ پدرمان اعلیحضرت فقید رضا شاه کبیر به ایجاد این بنیاد اقدام کرده ایم.
شاه اینگونه با تشکر از پدرش در غصب وغارت اموال مردم ایران، مصارف پنجگانه ای را برای در آمدها و موقوفات بنیاد پهلوی تعین میکند که بسیار تعجب برانگیز است. در اصل اول که خود پنج زیر محور دارد به شرح زیر است.
- کمک به تنظیم شعائر اسلامی و ترویج دیانت مقدس اسلام در هر عصر و زمانی و به متقضی وقت.
- کمک به تاسیس دانشگاه اسلامی.
- تعمیر بقاع متبرکه و مساجد.
- کمک به نشر کتب و تعلیمات دینی.
- کمک برای تبلیغات اسلامی خاصه در کشورهای غیر مسلمان.
چهار اصل دیگر عبارت بودند از “بهداشت، توسعه فرهنگ، کمک به مستمندان و امور اجتماعی و… اعزام دانشجو بخارج …
شاه در عین حال مجبور شد جهت سفیدکاری دزدیهای پدرش املاکی که پدرش بزور غصب کرده بود را به صاحبانش مسترد کند. در همین رابطه گفت 258000 هکتاراز زمینها و 833 فقره از روستاهایی که پدرش غصب کرده بود را با رعایت تخفیف!! در بهای املاک به اقساط طویل المدت به زارعین و ساکنین این دهات واگذار کنند. که بدین منطور بانک عمران را نیز که 100% سهامش متعلق به خود شاه بود را تاسیس کرد تا اموال مردم ایران را به خودشان بفروشد. و اینگونه بخش عمده کشاورزان و خانواده های ایرانی را بدهکار خودش کرد.
جالب اینکه بعد از انقلاب خاندان پهلوی کوشید اموال بنیاد پهلوی را از طریق دادگاههای آمریکا پس بگیرد. مردم ایران علیرغم تبلیغات شاه مبنی بر خیرخواهانه بودن اقداماتش همچون بقیه جهان به آن با دیده شک و تردید مینگریستند. این شک و تردید وقتی یه یقین تبدیل شد که مشخص گردید همه معتمدان بنبادپهلوی از نزدیکان شاه و تولیت آن دردست خود شاه قرار دارد. سفارت انگلیس گزارش داد که “کماکان فعالیتهای اقتصادی شاه ادامه دارد و دیگر اعضای ساختار قدرت در ایران هم از نمونه شاه دنباله روی میکنند و کماکان در عرصه های مختلف اقتصادی فعالند.
روایت چپاول اموال مردم ایران توسط خاندان و اطرافیان، برادران و خواهران و… شاه درظرفیت یک مقاله نیست بلکه موضوع کتابهاست. شاه خودش در مورد دزدیهای شوهر خواهرش خاتم فرمانده نیروی هوایی از حدود 100 میلیون دلار اسم برده بود. علم در خاطراتش گفته که شاه معمولا بدون مطالعه و تعمق چیزی نمی فرمایند.[xv] علم همچنین به قراردادی که با یک شرکت انگلیسی برای تاسیسات پایگاه چاه بهار منعقد شده اشاره میکند و میگوید این قرارداد نوعی “غارت” و فرق معامله 600 میلیون دلار بود.[xvi] خاتم برای تمامی قراردادهای خرید و…نیروی هوایی پورسانت میگرفت. افتضاحات دزدیهای خاتم به جایی کشید که شاه مجبور شد جهت بستن دهان سفارتهای غربی در ایران بویژه آمریکا و مردم ایران، یک هیئت جهت رسیدگی به دزدیهای او براه بیندازد که علم وزیر دربار را مسئول این تحقیق کرده بود که هیچگاه هیچ مدرکی نیافت.
عباس میلانی در کتاب “نگاهی به شاه” ص 300مینویسد:
” به اعتبارکتاب “یادداشتهای علم” شاه از روابط نزدیک علم و ابوالفتح محوی که در قراردادهای نیروی هوایی ایران با شرکتهای آمریکا متهم به دریافت حق حساب بود، خبرداشت. او را “از رفقای” علم میخواند. بی شک میدانست که نام خاتم و محوی در پرونده اتهام به رشوه خواری از شرکت آمریکایی در کنارهم آمده بود. با این حساب معلوم نیست چرا اسدالله علم را به رغم این روابط، مسئول رسیدگی به اموال خاتم میکند و در عین حال میگوید، “اگرمدرکی علیه خاتم بدست آید “باید اموالش” به نفع دولت ضبط شود”.[xvii] همانگونه که انتظار میرفت هرگز هیچ مدرکی دال بر رشوه گیری خاتم کشف نشد!!! و همه اموال خاتم بعد از سقوط منجر به مرگش به خواهر شاه رسید.
در زمان شاه همین بنیاد پهلوی با پوشاندن لباس شرعی به دزدیهای شاه، طولی نکشید که شروع به خرید برج های گرانبهایی در خیابان پنجم نیویورک که از مرغوبترین محلات آن شهر است، را به قیمت 30 میلیون دلار نمود. ضامن خرید نیز بانک ملی ایران بود. بعلاوه مستقلات مرغوبی هم در شهر نیواورلئان آمریکا متعلق به بنیاد پهلوی بود. [xviii]
جهت اطلاع اینکه خاندان سلطنتی بعد از انقلاب در دادگاههای آمریکا جهت غصب اموال بنیاد پهلوی که به بنیاد علوی تغییر نام داده بود مدعی بودند که “از همان آغاز هدف بنیاد کمک به مصارف خانواده سلطنتی بوده است”.
از زمان تاسیس بنیاد پهلوی تا سرنگونی سلطنت پهلوی 16 سال این گروه با دست باز و بدون هیچ مانعی بویژه بعد از گران شدن نفت دست در چپاول اموال مردم ایران داشتند. توجه خواننده را به گوشه های نا چیزی از این غارتها و ابزار آن که در زیر آمده جلب میکنم.
کمکهای و وامهای بلا عوض شاه به کشورها
در يک دهه ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۸ يا ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷ ايران بيش از يکصد ميليارد دلار درآمد نفتی داشت که بيش از ده درصد آن بصورت وام با بهره پايين، يا حتی وام بلاعوض و هديه به «کشورهای دوست» ايران داده شد؛ از جمله به:
بريتانيای کبير: يک ميليارد و دويست ميليون دلار وام
فرانسه: يک ميليارد دلار سرمايه گذاری ايران در «اروديف»، تاسيسات غنی سازی اورانيوم، برای تامين سوخت نيروگاه هايی هسته يی که برنامه ساخت آن ها در ايران آماده شده بود.
آلمان غربی: ايران برای رهايی کارخانه های پولادسازی «کروپ» و خودروسازی «مرسدس بنز» که دچار گرفتاری مالی اند، سهام آنها را می خرد.
هندوستان: يک ميليارد دلار ياری ايران در ساخت پالايشگاه نفتی «مَدرس» و توسعه و بهره برداری از معدن های سنگ آهن در جنوب هندوستان.
پاکستان: همسايه ايران نيز هفتصد و پنجاه ميليون دلار از ياری های تهران برخوردار شد.
محمدرضا شاه در پی آرزوی تسلط يافتن مستقيم بر بازار جهانی نفت، در پالايشگاه هايی در «پوسان» در کره جنوبی و «ساسولبورگ» در آفريقای جنوبی نيز سرمايه گذاری کرد.
شاه همزمان خريد پمپ بنزين در اروپای غربی و به آب انداختن ناوگانی از نفتکش های ايرانی را نيز در برنامه داشت.
اما آنچه مخالفان آمريکايی شاه را بيش از هر چيز از او ناخشنود می کرد، بهره گيری ايران از سلاح های ساخت آمريکا در خارج از ايران بود. از جمله دادن اين سلاح ها به پاکستان در جنگ ۱۹۷۱(۱۳۵۰) آن کشور با هندوستان، يا به ترکيه که در سال ۱۹۷۴(۱۳۵۳) بخشی از جزيره قبرس را اشغال کرد.
پنتاگون- وزارت دفاع آمريکا- در واکنشی، هر چند آميخته با شرم و احتياط، کوشيد به ياد شاه آورد که بر پايه قرارداد فروش سلاح های آمريکايی به ايران، تهران حق کاربرد آن سلاح ها را در خارج از قلمرو ايران ندارد. اما قرارداد دو ميليارد و يکصد ميليون دلاری فروش سلاح های آمريکايی به ايران، اهميتی بسيار بيش از آن داشت که چنين يادآوری هايی اثرگذار باشد.
حمایت نیکسون از شاه
زمانی که «ويليام سايمن» وزير دارايی کابينه «پرزيدنت نيکسون» به خود جرات داد که شاه را بدليل افزايش چشمگير بهای نفت،«خل ديوانه» بخواند، رسانه های گروهی ايران، آمريکا را به باد حملات ضد امپرياليستی گرفتند و تهران وزير دارايی آمريکا را «عنصر نامطلوب» خواند. سرانجام، ريچارد نيکسون- رئيس جمهوری آمريکا- شخصا از اين که وزير داراييش، شاه را «خل و چل و ديوانه» خوانده بود، پوزش خواست، و پذيرفت که ويليام سايمن، برغم وظايف و مسووليت هايش، در کميسيون همکاری های اقتصادی تهران- واشينگتن، جايی نداشته باشد.[xix]
پرزيدنت نيکسون، همزمان، پيشنهاد داد که هنری کيسينجر، به جای ويليام سايمن، در کنار هوشنگ انصاری، وزير اقتصاد دولت اميرعباس هويدا، رئيس مشترک اين کميسيون باشد که شاه اين پيشنهاد را بی درنگ پذيرفت. چه کسی بهتر از کيسينجر که دوستيش را با شاه، بارها ثابت کرده بود؟ و باز همين هنری کيسينجربود که پيشنهاد ويليام سايمن را برای بهره گيری از محدود ساختن فروش سلاح به ايران، به عنوان حربه و اهرمی برای کنترل شاه، در نطفه خفه کرد و روانه فراموشی بايگانی ها ساخت.
امير طاهری در کتاب «لانه جاسوسی» می نويسد: “شاه با پروردن دوستيش با پرزيدنت نيکسون، اندک اندک، دچار اين توهم شد که آمريکا هيچ گونه تصميم مهمی را درباره سياست خارجيش، بی مشورت و رايزنی با او نخواهد گرفت. بزبان ديگر، شاه گمان می کرد که در شکل بخشيدن به سياست های اين ابرقدرت غربی، جای پايی برای ديدگاه های خودش تامين کرده است.”[xx]
لیستی از دارائیهای شاه و خاندان و نزدیکانش .
شاه، ملکی در ناحیه «استیلمانس» انگلستان خریداری کرده بود که پس از برکناری فرصت استفاده و پناه بردن بدان را نیافت و دولت انگلستان از پذیرفتن وی در انگلستان خودداری کرد. قرار بود شاه یک ملک یک میلیون دلاری با قیمت های دهه 1970 در «راکی مانتینز» آمریکا در نزدیک «کلرادو» خریداری کند و نیز ملک دیگر در «مایورکا» برای شهبانو تهیه کند که روزنامه «دیلی اکسپرس اسپرس» در 28 مارس 1978 و «اشترن» در چهاردهم سپتامبر 1978 خبر آن خریدها را منتشر کرده بودند.
*بانکها، شرکت های بیمه و مؤسسات سرمایه گذاری
1- بانک عمران: سرمایه چهار میلیارد ریال دارایی 110112 میلیون ریال (اسفند 56)، بنیاد پهلوی کلیه سهام
2-بانک ایرانشهر:سرمایه دو میلیارد ریال، دارای 36747 میلیون ریال (اسفند 55)، بنیاد پهلوی سی درصد سهام.
3-بانک داریوش: سرمایه دو میلیارد ریال، دارایی 24146 میلیون ریال (اسفند 56)، بنیاد پهلوی سهامدار عمده
4- بانک توسعه و سرمایه گذاری ایران:سرمایه 3040 میلیون ریال، دارایی
21642میلیون ریال (اسفند 55)، بنیاد پهلوی جزو سهامداران
- بانک اعتبارات ایران: سرمایه دو میلیارد ریال دارایی 113458 میلیون ریال، شفیق ها (فرزندان اشرف) سهامدار عمده
6-بیمه ملی ایران: سرمایه 150 میلیون ریال، بنیاد پهلوی کلیه سهام.
7- شرکت عمران ترینوال ایران: بنیاد پهلوی و سه شرکت خارجی سهامداران
8-شرکت سرمایه گذاری عمران: بنیاد پهلوی سهامدار عمده.
9- شرکت ایرانشهر فینانس: بنیاد پهلوی جزو سهامداران.
10- شرکت آریالیسینگ: بنیاد پهلوی جزو سهامداران.
11- بانک صنعتی شهریار:سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی جزو سهامداران.
12 – شرکت بین المللی توسعه و عمران: سرمایه هفتاد میلیون ریال، بنیاد اشرف پهلوی و دو شرکت خارجی سهامداران.
13.شرکت خدمات بیمهای خاورمیانه:بنیاد اشرف پهلوی کلیه سهام
- مرکز بین المللی پروژه های ایران:روزا پهلوی (زن احمدرضا) و
شرکت آلمانی کلیه سهام. - شرکت پس انداز وام مسکن کوروش:بنیاد پهلوی و خیریه فرح پهلوی
جزو سهامداران. - شرکت وام و پس انداز اکباتان:بنیاد پهلوی جزو سهامداران.
- شرکت عمران فینانسیه:مرکز در ژنو برای سرمایه گذاری در خارج ازکشور، بنیاد پهلوی سهامدار عمده.
*صنایع فلزی
- شرکت جنرال موتورز ایران:سرمایه نهصد میلیون ریال، بنیاد پهلویاکثریت سهام
- شرکت جیپ:سرمایه ششصد میلیون ریال، بنیاد پهلوی اکثریت سهام.
- شرکت هپکو:مونتاژ ماشین های راهسازی و دیگر خودروهای سنگین، سرمایه هفتصد میلیون ریال، بنیاد پهلوی سهامدار عمده
- شرکت تولید شاسی و بدنه اتومبیل در ایران:سرمایه ششصد میلیون ریال، بنیاد پهلوی و شرکت آلمانی تیسن کلیه سهام.
- شرکت پیشتازان:موتورسیکلت و دوچرخه، شهناز پهلوی با مشارکت هوندای ژاپن، کلیه سهام.
6- شرکت تولیدی تیزرو: شهناز پهلوی سهامدار عمده.
7- شرکت پرسیان متال فورمز:تولید پروفیل فلزی و جراثقال سقفی، سرمایه 108 میلیون ریال، پَهلبُدها سهامدار عمده.
8- گروه کارخانه های آلومینیوم: عبدالرضا پهلوی سهامدار عمده.
9.شرکت ایران جان دیر:مونتاژ تراکتور، سرمایه اولیه هفتصد میلیون ریال، عبدالرضا پهلوی سهامدار عمده.
10. شرکت کارخانجات نورد و پروفیل ساوه:منیژه پهلوی (همسر غلامرضا) سهامدار عمده.
11- شرکت نورد و لوله اهواز: سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی و بنیاد
پهلوی جزو سهامداران
12-شرکت صنعتی ایر تراکستون: ساختن جرثقیل، اهرم و غیره، بنیاد
پهلوی جزو سهامداران
- شرکت داک تهران:تولید لوله های چدنی، بنیاد پهلوی جزو سهامداران.
14- شرکت آلوم پارس:تولید وسایل آلومینیومی، شمس پهلوی جزو سهامداران.
*صنایع متفرقه
- شرکت بریجستون ایران:سرمایه 1850 میلیون ریال، محمودرضا پهلوی با مشارکت دو شرکت ژاپنی سهامدار عمده.
- شرکت تولیدی کیان تایر (بی اف. گودریچ سابق) :بنیاد پهلوی سهامدار عمده.
3- شرکت ژگالتش: ساخت آندر کاتدو الکترولود، بنیاد پهلوی جزو سهامداران.
4-شرکت تارابگین:ساخت انواع عایق های وارداتی و صوتی، بنیاد پهلوی جزو سهامداران.
5- شرکت کارخانه های مداد ایران: موقوفه آرامگاه پهلوی کلیه سهام.
6-شرکت لادال: تولید مواد شیمیایی، بنیاد پهلوی اکثریت سهام.
7-گروه صنایع کاغذ پارس:سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی، سهامدار عمده.
- شرکت حریر پارس:سازمان شاهنشاهی خدمات، سهامدار عمده.
9- شرکت داروپخش: سرمایه 1200 میلیون ریال، داروسازی، سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی کلیه سهام.
10- شرکت تولیدی و صنعتی آبگینه: تولید شیشه جام با مشارک شرکت گلاوریل – بلژیک، خیریه فرح پهلوی جزو سهامداران.
- شرکت شل شیمیایی ایران:تولید مواد شیمیایی و سموم، دفع آفات نباتی با مشارکت شل – هلند، شهرام پهلوینیا سهامدار عمده.
*صنایع نساجی
1- شرکت شه باف:سرمایه 480 میلیون ریال، محمودرضا پهلوی سهامدار عمده.
2- شرکت ایران پوپلین: سرمایه دویست میلیون ریال، محمودرضا پهلوی جزو سهامداران
3- ریسندگی و بافندگی آذر اصفهان:شهرام پهلوینیا جزو سهامداران.
- شرکت ریسندگی و بافندگی کرج:غلامرضا پهلوی و خانواده اکثریت سهام.
*صنایع ساختمانی
1-شرکت سیمان فارس و خوزستان: سرمایه هفت میلیارد ریال، بنیاد پهلوی اکثریت سهام.
- شرکت سیمان آبیک قزوین:بنیاد پهلوی اکثریت سهام.
3.شرکت سیمان تهران: بنیاد پهلوی سهامدار عمده.
- شرکت صنایع سیمان غرب:بنیاد پهلوی جزو سهامداران.
- شرکت پارسوئد: ایجاد قطعات پیش ساخته ساختمانی، سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی جزو سهامداران.
- شرکت آجر جنوب: محمدرضا پهلوی اکثریت سهام.
- شرکت گچ تهران:بنیاد پهلوی و شهرام پهلوینیا جزو سهامدار
- شرکت ایرانیت:بنیاد پهلوی جزو سهامداران.
9- شرکت پلاست ایران: تولید لوازم ساختمانی، بنیاد پهلوی جزو سهامداران.
10- شرکت پریفاب: بنیاد پهلوی جزو سهامداران.
11- شرکت آهک چالوس: مهدی بوشهری (شوهر اشرف) جزو سهامداران.
*معادن
- شرکت معدنی سنگواره:بنیاد پهلوی چهل درصد سهام.
- شرکت آبسنگ:خیریه فرح جزو سهامداران.
- 3. شرکت فیروزه مشهد:محمودرضا پهلوی اکثریت سهام.
- شرکت صنعتی شهوند:محمودرضا پهلوی سهامدار عمده.
- شرکت معدنی دونا:محمودرضا پهلوی سهامدار عمده.
6- شرکت معدنی ایران و رومانی: محمودرضا پهلوی جزو سهامداران.
- شرکت معادن نورکان:محمودرضا پهلوی سهامدار عمده.
*شرکتهای ساختمانی
١. سازمان نوسازی و عمران اراضی غرب تهران: بنیاد پهلوی کلیه سهام.
2-سازمان عمران کیش: با سرمایه گذاری حدود دویست میلیون دلار، بنیاد پهلوی کلیه سهام (بانک عمران و ساواک دو سرمایه گذار اصلی این سازمان بودند).
3- شرکت عمران و آپارتمان سازی خوردین: بنیاد پهلوی کلیه سهام.
4-شرکت ساختمانی عمران تکلار: بنیاد پهلوی و دو شرکت یونانی و دانمارکی کلیه سهام.
5-شرکت عمرانی و شهرسازی شمیران نو: بنیاد پهلوی سهامدار عمده.
6-شرکت ساختمانی آربیتا: بنیاد پهلوی کلیه سهام.
7-شرکت ساختمانی فرانکور- ایرانین: بنیاد پهلوی کلیه سهام.
8- شرکت مونتکس ایران: بنیاد پهلوی و یک شرکت آلمانی کلیه سهام.
9- شرکت آتی ساز: بنیاد پهلوی و شرکت آمریکایی.
10- شرکت خانه سازی اسکان ایران: بنیاد پهلوی و شرکت آمریکایی رینولدز کونستراکشن کلیه سهام.
11- لتمال کن: بنیاد پهلوی اکثریت سهام.
12- شرکت نوکار: بنیاد پهلوی جزو سهامداران.
13- شرکت ساختمانی کلبه: محمودرضا پهلوی سهامدار عمده.
14- شرکت ساختمانی گلزار: بنیاد پهلوی سهامدار عمده.
15- شرکت سیم. جیم. میم: محمودرضا پهلوی اکثریت سهام.
- شرکت عمران ملک شهر (ساختمان یک شهرک در نزدیکی اصفهان) :محمودرضا پهلوی سهامدار عمده.
17- شرکت خانه سازی و توسعه تهران بزرگ: محمودرضا پهلوی اکثریت سهام.
- شرکت شهرسازی و ساختمانی فرح آباد: محمودرضا پهلوی اکثریت سهام.
19- شرکت نشیران: فرزند فاطمه پهلوی.
20- گروه مهندسین مشاور لوترک:کیوان پهلوی نیا فرزند فاطمه.
21-شرکت سهامی مهندسی و نوسازی ایران مونیر:شهرام پهلوینیا بامشارکت یک گروه فرانسوی کلیه سهام.
22-شرکت کاید سمیت اینترناشنال:شهرام پهلوینیا با مشارکت یک گروه خارجی کلیه سهام.
- شرکت خانهسازی الهیه:شهرام پهلوینیا اکثریت سهام.
- شرکت مهندسی و ساختمانی ایران نیهون:شهرام پهلوینیا به اضافه
یک گروه شرکتهای ژاپنی کلیه سهام.
25- شرکت مهستان:بنیاد اشرف پهلوی کلیه سهام.
- شرکت گسترش شمال شهیاد:سرمایه هزار میلیون ریال، اشرف کلیه سهام.
27-شرکت سازانکو: بنیاد اشرف پهلوی و یک شرکت خارجی کلیه سهام.
28- شرکت عمرانی شهر صنعتی ساوه:شهباز پَهلبُد (پسر شمس پهلوی)اکثریت سهام.
29-شرکت فیاتک:شهرآزاد پَهلبُد (دختر شمس) و یک شرکت ایتالیایی اکثریت سهام.
30- شرکت آناهیتا: شهباز پَهلبُد اکثریت سهام.
31- شرکت ایران موبیل هومز: شهباز پهلبد (پسر شمس) اکثریت سهام.
32- شرکت ساختمانی فرامین: شهباز پَهلبُد اکثریت سهام.
33- شرکت شهر صنعتی کوروش: شهباز پهلبد اکثریت سهام.
34- شرکت کوروز بنا: شهباز پهلبد جزو سهامدارن.
35- شرکت ساختمانی و مهندسی مهرشهر: شهباز پهلبد اکثریت سهام.
36- شرکت مهندسی و ساختمانی ایرا: پهلبدها کلیه سهام.
37-شرکت ایراسر: پهلبدها کلیه سهام.
38-شرکت سازگان: شهباز پهلبد جزو سهامداران.
39- شرکت ایرا اسپی کاپاگ: پَهلبُدها و یک شرکت فرانسوی کلیه سهام.
40- شرکت ساختمانی خطوط لوله ایران: پهلبدها.
41- شرکت سامان ایران: شهرام پهلوینیا جزو سهامداران.
42- شرکت تمیشان: غلامرضا پهلوی چهل درصد سهام.
43- شرکت اینداستریال هومز اینترناشنال: غلامرضا پهلوی و منیژه پهلوی کلیه سهام.
44- شرکت سودنگ ایران: شفیق ها سهامدار عمده.
*صنایع غذایی، واحدهای کشاورزی و دامداری
1-شرکت تولیدی قند کرج: بنیاد پهلوی اکثریت سهام.
2- شرکت قند پارس: بنیاد پهلوی اکثریت سهام.
3- شرکت قند مرودشت: بنیاد پهلوی اکثریت سهام.
4- شرکت تولیدی کارخانه قند و تصفیه شکر اهواز: بنیاد پهلوی اکثریت سهام.
5- شرکت قند دزفول: بنیاد پهلوی اکثریت سهام.
7- شرکت قند فسا: بنیاد پهلوی اکثریت سهام.
8- شرکت قند کرمانشاه: بنیاد پهلوی سهامدار عمده.
9- شرکت قند لرستان: بنیاد پهلوی سهامدار عمده.
10-شرکت زرنوش: بنیاد پهلوی سهامدار عمده.
11- شرکت کشت و صنعت جیرفت: بنیاد پهلوی بیست درصد سهام.
12- شرکت کشت و صنعت ایران و آمریکا: بنیاد پهلوی سهامدار عمده.
13- شرکت ایران شل – کات: بنیاد پهلوی ده درصد سهام.
14- شرکت دامداری و کشاورزی ایران اسکاتیش: بنیاد پهلوی و شمس پهلوی اکثریت سهام.
15- شرکت تولید و بسته بندی گوشت زیاران: بنیاد پهلوی جزو سهامداران.
16- شرکت تولیدی وردا، کارخانجات سرکه سازی و تولید مواد غذایی: نیلوفرپهلوینیا (دختر حمیدرضا) سهامدار عمده.
17- شرکت کشت و صنعت شهیاران: محمودرضا پهلوی اکثریت سهام.
18- شرکت کشاورزی کیانشهر: محمودرضا پهلوی اکثریت سهام.
19- شرکت صنایع کشاورزی گل تپه: محمودرضا پهلوی سهامدار عمده.
20- شرکت عمران روستایی ایران: شهرام پهلوی نیا سهامدار عمده.
21- کارخانه کشمش تاکستان: بنیاد پهلوی کلیه سهام.
22- شرکت تولیدی عمران دشت: تولید خوراک دام و طیور و تولید الکل.
23- شرکت کشاورزی و آبیاری نیولا: کیوان پهلوینیا اکثریت سهام.
24- شرکت صنایع روغن نباتی شکوفه آریا: بنیاد پهلوی و فاطمه پهلوی اکثریت سهام.
25- شرکت کیدشت: شهناز پهلوی وشوهرش خسرو جهانبانی اکثریت سهام.
26- شرکت جان مورا: شهناز پهلوی و شوهرش اکثریت سهام.
27- شرکت تولید ابریشم ایران: شهرام پهلوینیا و یک گروه ژاپنی کلیه سهام.
28- مجتمع دامپروری و شیر پاستوریزه شهفر: شهرام پهلوینیا جزو سهامداران.
29- شرکت گله: ایجاد واحدهای کشت و صنعت، اشرف پهلوی کلیه سهام.
30- شرکت بذر پیشرو: عبدالرضا پهلوی سهامدار عمده.
31- سازمان کشاورزی دشت ناز: عبدالرضا پهلوی کلیه سهام.
32- شرکت شهپرین: احمدرضا و رزا پهلوی کلیه سهام.
33- شرکت تهران بوره: واردات گوشت و غلات، احمدرضا و رزا پهلوی اکثریت سهام.
34- سازمان کشاورزی علی پهلوی: علی پهلوی (پسر علیرضا) کلیه سهام.
35- کشت و صنعت تملیشان: غلامرضا پهلوی چهل درصد سهام.
36- شرکت کشاورزی پارسی شهر: غلامرضا پهلوی اکثریت سهام.
37- کشت و صنعت دشت آجی: غلامرضا پهلوی اکثریت سهام.
38- شرکت کشاورزی و عمرانی سبزدشت: غلامرضا پهلوی اکثریت سهام.
39- شرکت تولیدی سیاک: غلامرضا پهلوی سهامدار عمده.
40- شرکت کشت و صنعت کارون: بنیاد پهلوی جزو سهامداران.
41- شرکت لبنیات پاستوریزه پاک: مهدی بوشهری جزو سهامداران.
*بازرگانی
1- شرکت بهداشتی عمران: واردات مواد دارویی و لوازم آرایش، بنیاد پهلوی سهامدار عمده.
2- شرکت ماشین آلات عمران: واردات ماشین آلات راهسازی و ساختمانی: محمودرضا پهلوی سهامدار عمده
3- شرکت سولرز ایران: واردات و حق العمل کاری، مهدی بوشهری سهام عمده.
4- شرکت آپریل موزیک: پخش نوار و صفحه، مهدی بوشهری اکثریت سهام.
5- شرکت تکیساز: واردات شیشه و لوازم برقی، مهدی بوشهری اکثریت سهام.
6- شرکت بلیران: واردات و حق العملکاری، مهدی بوشهری اکثریت سهام.
7- شرکت تولیدی و بازرگانی مهرآذین: واردات و نمایندگی شهیار پهلبد، اکثریت سهام.
8- شرکت جاندیر پخش: واردات و فروش ماشین آلات کشاورزی و راه سازی، عبدالرضا پهلوی سهامدار عمده.
9- شرکت توسعه تجارت شهاوران: احمدرضا پهلوی سهامدار عمده.
10- شرکت بی. اند. اف: واردات و نمایندگی، بهمن پهلوی پسر غلامرضا، اکثریت سهام.
*خدمات
1- شرکت ان. سی. آر. ایران: پخش لوازم الکترونیکی در ایران، بنیاد پهلوی(٪38) با مشارکت نشنال کش رجیستر آمریکا.
2- شرکت حفاری سد ایران: عملیات حفاری، بنیاد پهلوی سهامدار عمده با مشارکت سد کوانیک.
3- شرکت خدمات دریایی ایران: بنیاد پهلوی کلیه سهام.
4- شرکت افست (چاپخانه 25 شهریور) : سرمایه هزار میلیون ریال، سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی کلیه سهام.
(برای این که بدانید این مؤسسات چه منافع سرشاری داشته اند، یاد آور میشود چاپ کلیه کتب درسی دبستان ها، مدارس راهنمایی و دبیرستان ها انحصارا به چاپ افست واگذار شده بود. بیشتر مجلات و نشریات وزارتخانه ها و سازمان ها مانند مجله تماشا متعلق به رادیو تلویزیون ملی ایران در آن چاپخانه به طبع میرسید.)
5- بنگاه بخت آزمایی ملی: سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی کلیه سهام.
6- شرکت فوتبال ایران: بنیاد پهلوی سهامدار عمده (تیم پرسپولیس)
7-شرکت تدارکات و خدمات دریایی باسکو: محمودرضا پهلوی سهامدارعمده.
8-شرکت سی. آر. سی: فاطمه پهلوی سهامدار عمده (ساختمان بولینگ).
9- شرکت خدمات هواپیمایی ژاپن: شهرام پهلوینیا سهامدار عمده.
10- شرکت هواپیمایی ایر تاکسی: شفیق ها اکثریت سهام.
11- شرکت هواپیمایی خدمات ویژه: شفیق ها جزو سهامداران.
- سازمان آموزشی نو مرز (انتشارات فرانکلین سابق) : سازمان شاهنشاهی خدمات کلیه سهام.
13- شرکت س. ر. ی: بنیاد اشرف کلیه سهام.
14- انجمن قایقرانی بادبانی: شهریار شفیق(پسر اشرف).
15- شرکت خدمات سینمایی و فیلمبرداری: مهدی بوشهری اکثریت سهام.
16- شرکت گسترش صنایع سینمایی ایران: مهدی بوشهری سهامدار عمده.
17- شرکت ایرساکو: مهدی بوشهری و شرکت استابلیشمن بیزنس دولوپمنت کلیه سهام.
- شرکت آبهای معدنی دماوند:مهدی بوشهری و یک شرکت فرانسوی.
19- شرکت نان شهر: کارخانجات نان ماشینی، بنیاد شمس پهلوی کلیه سهام.
20- شرکت کشتیرانی دزایوند: شهباز پَهلبُد، اکثریت سهام.
21- کانون ورزشی مهر: مهرداد پَهلبُد (شوهر شمس).
22-شرکت مزون و دکور: سیمیندخت آتابای (نوه رضاشاه) کلیه سهام.
23- شرکت کانوش: کارخانجات نان ماشینی، احمدرضا پهلوی اکثریت سهام.
24. کلوپ ورزشی دریاکنار: غلامرضا پهلوی و بنیاد پهلوی، کلیه سهام.
25- شرکت ایران شکار: کامران آتابای
26- شرکت جهانگردی ایران و ژاپن: بنیاد پهلوی جزو سهامداران.
27- شرکت هنداد: بنیاد پهلوی جزو سهامداران.
28- شرکت اریا لیزینگ: اجاره و فروش ماشین آلات، بنیاد پهلوی جزو سهامداران.
29- شرکت انبارهای عمومی: بنیاد پهلوی جزو سهامداران.
30- شرکت ایران ساسر (کامیون برنارد) : مقاطعه کاری و اداره اموال. شفیق ها جزو سهامداران.
31- شرکت لیزینگ ایران: عملیات لیزینگ، شفیقها جزو سهامداران
32- شرکت مسافربران: معاملات رهن، شفیق ها جزو سهامداران.
33- شرکت مسافریناس: شفیق ها جزو سهامداران.
34-شرکت خانه ایران: امور حمل و نقل، مهدی بوشهری سهامدار عمده.
35- سازمان تبلیغاتی فاکوپا: سازمان اجتماعی خدمات اجتماعی کلیه سهام.
36- شرکت هتل شهسواران: محمودرضا پهلوی اکثریت سهام.
37- شرکت هتل های لوکس ایران: بنیاد پهلوی کلیه سهام.
38- سازمان عمرانی و توریستی نمک آبرود: بنیاد پهلوی سهامدار عمده.
39- شرکت هتل های ایران: بنیاد پهلوی، پنجاه درصد سهام.
داود باقروند ارشد
فعال سیاسی، عضو سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت
پانوشت ها:
[i] جان فاستر دالاس سیاستمدار آمریکایی ، وزیر خارج آمریکا در دولت آیزنهاور از سال 1953 الی 1959
[ii] FRUS, 1958-1960, vol. XII, p. 533
[iii] FRUS, 1955-1957, vol. XII, p. 963
[iv] FRUS, 1958-1960, vol. XII, p. 585
[v] Mark J. Gasiorowski, U.S. Foreign Policy and the Shah. Building a Client State in Iran. (Ithaca. N.Y. 1991) p.96
[vi] NSA, 390, “An Assessment of the Internal Political Situation , May 3, 1960 p. 11
[vii] PRO, Tehran to Foreign Office, August 7, 1958, FO 371/133027
[viii] همانجا
[ix] همانجا
[x] همانجا
[xi] FRUS, 1955-1957 Vol XII p, 870
[xii] PRO, Tehran to Foreign Office, August 7, 1958, FO 371/133027
[xiii] همانجا
[xiv] گفتگوی عباس میلانی با مهدی سمیعی ساندیگو 3 سپتامبر 2003 در کتاب “درباره شاه” چاپ دوم ص296″
[xv] علم “یادداشتها” جلد پنجم ص 377
[xvi] علم “یادداشتها” جلد پنجم ص 376
[xvii] علم “یادداشتها” جلد پنجم ص 377
[xviii] گفتگوی عباس میلانی با مهدی سمیعی ساندیگو 3 سپتامبر 2003 در کتاب “درباره شاه” چاپ دوم ص296″
[xix] https://www.radiofarda.com/a/f3_rahrovan_magzine_on_shah_saves_benz/24360004.html
[xx] همانجا