قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

سخنرانی آقای داود باقروند ارشد در پارلمان اروپا

 

شیرین عبادی؛ از ضبط مدال نوبل تا مصادره اموال به بهانه ‘مالیات نوبل’

شیرین عبادی
 بعد از انتشار خبر مصادره مدال نوبل شیرین عبادی وزیر امور خارجه دولت نروژ گفت: “اولین بار است که جایزه نوبل یک فرد توسط یک حکومت مصادره می شود”

 

وقتی شیرین عبادی در سال ۱۳۸۲ جایزه صلح نوبل را گرفت، تصور غالب این بود که این جایزه، حکومت ایران را در برخورد با او محتاط تر خواهد کرد.

ولی درعمل پس از چند سال، نه تنها به بهانه “مالیات” جایزه نوبل تمام دارایی ها و از جمله منزل مسکونی عبادی و خانواده اش مصادره شد، که خواهرش را به زندان انداختند، با تهدید مرگ از شوهرش علیه او”اعتراف” گرفتند، و حتی برای مدتی خود جایزه (مدال) نوبل را ضبط کردند.

کتاب خاطرات شیرین عبادی با عنوان “تا آزادی”، که مراسم رونمایی از آن امروز در دانشگاه سواس لندن برگزار شد، شرحی از وقایع زندگی او در سال های پس از دریافت جایزه نوبل است.

بخش هایی از این کتاب، به شرح برخوردهایی اختصاص دارد که وزارت اطلاعات ایران، در زمان دولت های نهم و دهم، با خانم عبادی و اعضای خانواده او انجام داده است.

تشریح این برخوردها، اگرچه تمام کتاب را تشکیل نمی دهد، اما به عنوان روایتی دست اول از روش های پیچیده دستگاه قضایی امنیتی ایران در مقابله با منتقدان، از اهمیت تاریخی برخوردار است.

بیشتر بخوانید:

شیرین عبادی
 کتاب “تا آزادی” را “نشر باران” منتشر کرده است

پلمپ دفتری که با پول نوبل خریده شد

درگیری با نهادهای قضایی و امنیتی ایران، بخشی کمابیش ثابت از زندگی شیرین عبادی بوده است. حتی در زمان وکالت خانواده داریوش و پروانه فروهر در پرونده قتل های زنجیره ای، صفحاتی از پرونده را می‌بیند که حکایت دارند خود عبادی، قرار بوده در ادامه قتل ها کشته شود.

با وجود این مشکلات برنده ایرانی جایزه صلح نوبل، از سال ۱۳۸۷ افزایش می یابد. آن زمان، یک مامور وزارت اطلاعات با نام مستعار “محمودی” مسئولیت پرونده او را به عهده می گیرد که در اقدامات خود علیه عبادی، از همکاری کامل دادگاه انقلاب برخوردار است.

نخستین اقدام ماموران امنیتی در دوره جدید که بازتاب بین المللی گسترده می یابد، پلمپ ساختمان “کانون مدافعان حقوق بشر” در آذر ماه ۱۳۸۷، در آستانه مراسمی عمومی با حدود ۱۰۰ مهمان است. شیرین عبادی کانون مدافعان را پیش از دریافت جایزه نوبل به همراه عده ای دیگر از وکلای ایرانی تاسیس کرده، و دفتر آن را هم از محل جایزه صلح نوبل خریده است.

عبادی می نویسد: “نرگس [محمدی] به سمت من آمد: شیرین، مامورها آمده اند تا دفتر را ببندند. از ما می خواهند همین الان برویم تا دفتر را پلمپ کنند… دو مامور امنیتی که کت و شلوار تیره بر تن داشتند و نزدیک راهرو ایستاده بودند گفتند: متاسفانه به دستور دادگاه انقلاب باید فوراً اینجا را تعطیل کنیم.”

شیرین عبادی از ماموران می خواهد حکم قضایی‌ پلمپ دفتر را نشان بدهند و وقتی پاسخ می شنود “دادستان شفاهاً دستور داده” زیربار نمی رود. “[مامور] دستش را روی پهلویش گذاشت. می دانستم اسلحه کمری دارد….. ما باید دفتر را پلمپ کنیم و این دستور باید اجرا بشود….مامور دیگری از پشت دفتر با دوربین فیلمبرداری در دست ظاهر شد. از همه جا فیلم می گرفت.”

مدتی بعد از پلمپ، مدیر ساختمانی که دفتر کانون مدافعان در آن قرار داشته به عبادی اطلاع می دهد دو نفر از کارکنان “واحدی تجاری” که در همسایگی کانون قرار داشته را در حال ورود به دفتر پلمپ شده دیده. وقتی به آنها اعتراض کرده، کارتشان را نشان داده اند که نشان می داده مامور امنیتی هستند، با این هشدار به مدیر ساختمان که از ماجرا چیزی به کسی نگوید.

گذشته از محل کانون مدافعان، دفتر وکالت شخصی شیرین عبادی هم، که در زیر منزل مسکونیش قرار دارد، تحت کنترل است. یک تعمیرکار در این دفتر دستگاه های شنود کشف می کند و وزارت اطلاعات، منشی های دفتر را زیر فشار می گذارد. حتی یکی آنها زندانی می شود و به دیگری اخطار می دهند که اگر به کار برای عبادی ادامه دهد اجازه دفاع از پایان نامه فوق‌لیسانسش را نخواهد داشت.

در دی ماه ۱۳۸۷، ده ها نیروی لباس شخصی در مقابل منزل و دفتر شیرین عبادی جمع می شوند و با شعار “اعدام باید گردد” به پرتاب سنگ به ساختمان می پردازند. بعد از تماس همسر خانم عبادی با کلانتری محل، دو پلیس به محل می آیند ولی هیچ کاری برای متوقف کردن لباس شخصی ها انجام نمی دهند. با این بهانه که: “برای مدتی شعار می دهند و بعد متفرق می شوند.”

با وجود این همین ماموران پلیس، وقتی متوجه می شوند یکی از همسایه ها در حال فیلمبرداری از لباس شخصی هاست، به سراغش می روند و به زور دوربین و فیلم‌هایش را می گیرند.

مراسم رونمایی از کتاب در سواس
مراسم امروز رونمایی از کتاب “تاآزادی” در دانشگاه سواس لندن

 

‘اعتراف گیری’ از همسر با تهدید به مرگ

فشار بر شیرین عبادی، بعد از انتخابات ۱۳۸۸ و واکنش‌های او به رفتار دستگاه قضایی-امینتی ایران با معترضان به نتایج انتخابات به نحو بی سابقه ای افزایش می یابد.

او برای سخنرانی در یک کنفرانس در اسپانیا است که از نتایج مناقشه برانگیز انتخابات، کشته شدن معترضان در خیابان ها و دستگیری دستجمعی منتقدان و فعالان مطلع می شود. عبادی تصمیم می گیرد در بازگشت عجله نکند و فرصت حضور در خارج از کشور را برای حساس کردن افکار عمومی نسبت به تحولات جاری ایران مورد استفاده قرار دهد.

“خیلی زود حکومت دو تن از همکارانم را برای بازجویی احضار کرد. از طریق آنها برای من پیام فرستادند: به عبادی بگویید که اگر ساکت باشد، به او کاری نخواهیم داشت. وقتی اوضاع آرام شد به او اجازه می دهیم دفتر کانون را باز کند.”

وقتی خانم عبادی این پیشنهاد را قبول نمی کند، فشار بر همسرش جواد توسلیان شروع می شود و شدت می‌گیرد. ابتدا با رجوع ماموران به منزل برای جلب عبادی، که آن را نوعی اخطار برای ساکت کردن خود تلقی می‌کند، و سپس با پرونده سازی برای همسرش.

در اواخر تابستان ۱۳۸۸، برای مدتی تماس های تلفنی شیرین عبادی با همسر بی نتیجه می ماند و باعث نگرانی او می شود.

“با خواهرم نوشین در تهران تماس گرفتم و از او خواستم سری به آپارتمان ما بزند. ولی او هم نتوانست جواد را پیدا کند. هیچ کدام از موبایل های جواد جواب نمی داد… چند روز بعد نوشین تماس گرفت و گفت که به آپارتمان ما سر زده و جواد را دیده که تازه به خانه برگشته است. گفت حال جواد اصلاً خوب نبوده و از نوشین خواسته که او را تنها بگذارد تا بخوابد.”

مدتی بعد، همسر خانم عبادی با وضعیتی آشفته با او تماس می گیرد و توضیح می دهد که ماموران وزارت اطلاعات، چگونه برایش پرونده “اخلاقی” ساخته و در همان ابتدای دستگیری، به عنوان مجازات مصرف الکل شلاق زده‌اند.

“بعد او را به یک سلول می فرستند. بدون اینکه مرهمی به او برای زخم شلاق ها بدهند، او را در سلولی انفرادی که کمی بزرگ تر از وان حمام است رها می کنند. سلول آن قدر کوچک بوده که او نمی توانسته پاهایش را دراز کند. فرش آنجا کثیف و زرد بوده و بوی نم می داده… برای دو روز تمام جواد در سلول تنها رها می شود.”

روز سوم، برای همسر عبادی یک “دادگاه” کوتاه برگزار و او را به اتهام “رابطه نامشروع” به سنگسار محکوم می کنند. قاضی، در مقابل اعتراض زندانی به نداشتن وکیل می گوید: “وکیل برای چه؟… این دو روز باقی مانده عمرت از خدا طلب بخشش کن تا لااقل روحت بعد از مرگ عذاب نکشد.”

در چنین شرایطی است که “محمودی”، مسئول پرونده شیرین عبادی، به شوهر زندانی می گوید که تنها راه اجرا نشدن حکم مرگ آن است که متنی را علیه همسر خود جلوی دوربین اجرا کند. این متن، خانم عبادی را عامل بیگانگان، و جایزه صلح نوبل او را ابزاری برای براندازی معرفی می کند. زندانیِ در هم شکسته، به ناچار متن را تمرین و در حضور مسئول پرونده همسرش تکرار می کند. بعد، در دادگاهی دیگر، حکم مرگ او لغو و به پرداخت جریمه ای صد هزار تومانی محکوم می شود.

“اعترافات” او، سرانجام در خرداد ۱۳۸۹، در سالگرد انتخابات ریاست جمهوری دهم، از برنامه ” بیست و سی” تلویزیون سراسری ایران پخش می شود.

در اواخر مصاحبه، “خبرنگار” از همسر شیرین عبادی می خواهد “شکایت” های شخصی خود از همسرش را بگوید؛ و زندانی به تکرار آنچه بازجویان به او دیکته کرده اند می پردازد: “در خانه ما او حتی حقوق بشر چهار نفر را رعایت نمی کرد… یک بار عینک من را شکست و بار دیگر پیراهنم را پاره کرد. به من حمله کرد و من را کتک زد.”

بیشتر بخوانید:

 

مصادره حاصل ۳۶ سال زندگی مشترک

شیرین عبادی در بخشی دیگر از کتاب خاطرات خود، روایت می کند که چطور بعد از آزادی همسرش از زندان، ماموران به همراه او به خانه رفته و پاسپورت، شناسنامه و همه مدارک مالکیتی که به اسم خود او، همسر و دخترانش وجود داشته را ضبط می کنند.

“یک روز جواد برام تعریف کرد که برای کنترل و گذاشتن مدرکی در صندوق امانت شخصی اش در بانک، به شعبه محل صندوق ها می رود… رئیس بانک می گوید: خیلی متاسفم. نامه ای از قوه قضاییه آمده و از ما خواسته شده که اجازه ندهیم.”

در صندوق بانک، علاوه بر تعدادی سکه، اشیای قیمتی خانوادگی و مدارک، مدال نوبل خانم عبادی نیز به امانت گذاشته شده بود.

“بدین ترتیب جمهوری اسلامی همه اشیای داخل صندوق از جمله مدال نوبل و تمام جوایز من را به گروگان گرفته بود… در آن هنگام این خبر تبدیل به انفجاری در رسانه های ایرانی و بین المللی شد. وزیر امور خارجه دولت نروژ طی مصاحبه‌ای ضمن اعتراض به چنین عملی گفت: اولین بار است که جایزه نوبل یک فرد توسط یک حکومت مصادره می شود.”

ده روز بعد “محمودی” با همسر عبادی تماس می گیرد و می گوید که به بانک برود. سپس با یک فیلمبردار می آید و از آقای توسلیان می خواهد مدال نوبل را از صندوق در بیاورد و جلوی دوربین بگیرد. اما بعد از پایان فیلمبرداری، دوباره کلید صندوق امانت را از او می گیرند و عملا -جز مدال نوبل- بقیه محتویات بهادار صندوق در تصرف ماموران باقی می ماند.

با این حال، کار تصرف بقیه مایملک شیرین عبادی و خانواده اش، به همین جا ختم نمی شود. در دی‌ماه ۱۳۸۸، عبادی در گفتگوی تلفنی با همسر، از دریافت نامه ای عجیب از “اداره مالیات” ایران مطلع می شود.

“در این نامه اداری نوشته شده بود که جایزه نوبل به ارزش یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلار در سال ۱۳۸۳ مشمول مالیات بوده است و من باید پنج سال دیر کرد و جریمه را هم بپردازم… گفتم که این ساختگی است. من هر سال مالیاتم را داده ام و مفاصاحساب گرفته ام و پروانه وکالتم را هم تمدید کرده ام. قوانین ایران هم جایزه را از مالیات معاف کرده است. بنابراین دلیلی برای مالیات جهت جایزه نوبل نیست.”

ولی وقتی نسرین ستوده وکیل خانم عبادی برای پیگیری ماجرا به اداره مالیات می رود، به او گفته می شود که “حراست اداره” پشت ماجراست.

چند روز بعد از ملاقات خانم ستوده با مقامات اداره مالیات، “محمودی” در دفتر وکالتش حاضر می شود و از او می خواهد از پرونده کنار بکشد، اما به نتیجه نمی رسد.

متعاقبا، نه تنها “هیأت حل اختلاف” اداره مالیات به ضرر خانم عبادی رای می دهد، که نسرین ستوده هم به خاطر وکالت پرونده های حقوق بشری مورد محاکمه قرار می گیرد. او به اتهام “اقدام علیه امنیت ملی” و “تبلیغ علیه نظام” به ۶ سال زندان و ۲۰ سال ممنوع‌الخروجی و ممنوعیت از حرفه وکالت محکوم می شود.

“وقتی که شورا [هیات حل اختلاف مالیات] رای خود را داد، حکومت برای سلب مالکیت من با تردستی شگفت آوری وارد صحنه عمل شد… ظرف چند روز به مدد مدارکی که دست شان بود، همه اموال من را برای فروش گذاشتند… به این ترتیب آنچه من و جواد ظرف ۳۶ سال زندگی به دست آورده بودیم توقیف شد.”

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes