قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

افشای پولشویی های فرقه رجوی

 

چرا انقلاب اسلامی از سکه افتاد؟

صادق زیباکلام

علت اصلی ‏مخالفت با رژیم شاه ماهیت حاکمیت ‏اقتدارگرایانه بود. مردم در پی ‏خواسته‌های دموکراتیک بودند. اما ‏هنوز چند ماهی از انقلاب نگذشته بود که یک گفتمان ‏رادیکال، چپ‌گرایانه و انقلابی به‌نام آمریکاستیزی ‏به‌راه افتاد.

شاید کمتر سوژه‌ای را بتوان در ایران امروز سراغ گرفت که بر سر آن نظرات به اندازه انقلاب اسلامی در اختلاف و رو در روی یکدیگر قرار داشته باشند. به‌زحمت می‌توان باور کرد که این همان پدیده‌ای است که چهل سال پیش ۹۸٫۵ درصد مردم ایران بر سر آن اجماع نظر و همدلی داشته‌اند. بیش از همه اقشار و لایه‌های دیگر جامعه ایران امروز، نسل‌های بعد از انقلاب، متولدین دهه ۶۰، ۷۰ و به تدریج دهه هشتادی‌ها هستند که کمتر در میان آنان می‌توان موافقینی برای انقلاب سراغ گرفت. نه اینکه فهرست سرخورده‌ها صرفاً محدود به نسل‌های بعد از انقلاب شود.کم نیستند کسانی که در انقلاب و فعالیت‌‌های انقلابی، در اعتصابات، اعتراضات و راه پیمایی‌های میلیونی دوران انقلاب در سال ۵۷ شرکت هم داشته‌اند، اما امروز با حسرت و بسیاری با خشم به آن روزها می‌نگرند.

صد البته که انقلاب همچنان طرفدارانی هم دارد. بسیاری از آنها در راهپیمایی‌های ۲۲ بهمن شرکت کرده و با شادمانی به خیابانها آمده و حمایت‌شان را از انقلاب به‌نمایش می‌گذارند. نظام هم باحداکثر بهره برداری از راهپیمایی طرفداران، با صدای بلند به مردم جهان بالاخص غربی‌ها و در داخل هم به مخالفین، ناراضیان و منتقدین اعلام می‌کند که سیل جمعیت طرفداران انقلاب را یکبار دیگر ببینند و امیدی به پشت کردن مردم به نظام و انقلاب نبندند. در روزهای بعد از راهپیمایی سالگرد انقلاب هم مسئولین از حمایت مردم سپاسگزاری نموده و آن را بیعتی با خود و تایید سیاست‌های‌شان از جانب مردم اعلام می‌کنند.

Iran - Massenkundgebung in Teheran (picture-alliance/dpa/EPU)

البته دو نکته پیرامون راهپیمایی‌های ۲۲ بهمن هیچوقت به‌میان نیامده. نخست آنکه آیا درست است که طرفداری از انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۵۷ را تاییدی در جهت سیاست‌های نظام بگیریم؟ آنگونه که مسئولین همواره فرض کرده‌اند. به‌عبارت دیگر، اگر فردی از انقلاب همچنان حمایت نماید و حتی یک گام هم فراتر برداشته و در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت نماید، آیا آنگونه که مسئولین فرض می‌نمایند، می‌بایستی نتیجه‌گیری کرد که وی سیاست‌های نظام و عملکرد آن را را هم تایید می‌کند؟ البته نظرسنجی صورت نگرفته اما واقعیت آن است شاید کم نباشند کسانیکه در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت می‌نمایند اما ایرادات و انتقادات بسیاری به نظام و عملکردهای آن دارند.

نکته دوم که از قبلی هم در خصوص راهپیمایی ۲۲ بهمن بسیار مهم‌تر است این واقعیت است که نظام با تشویق و ترغیب و حجم گسترده‌ای از تبلیغات سعی می‌کند تا موافقین خودرا به راهپیمایی بیاورد. بعد هم از طریق فیلمبرداری‌های هوایی از طریق صدا و سیما نشان می‌دهد که چه جمعیت عظیمی برای راهپیمایی در شهرهای مختلف کشور حضور پیداکرده بوده‌اند. همانطور که گفتیم تردیدی نیست که جمعیت‌های زیادی در شهرهای مختلف برای راه پیمایی‌های ۲۲ بهمن حضور می‌یابند. اما آیا هرگز فکر کرده‌ایم که اگر نظام اجازه می‌داد کسانیکه مخالف انقلاب و نظام هستند هم آزادانه می‌توانستند راه‌پیمایی نمایند چه جمعیتی آن‌وقت به‌خیابانها سرازیر می‌شدند؟

پاسخ این پرسش خیلی مستلزم به مشاهده راه‌پیمایان مخالف و موافق انقلاب نیست. یک نظرسنجی ساده هم به وضوح می‌تواند نشان دهد که مخالفین بسیار زیادتر از موافقین می‌باشند. حتی می‌توان گفت که به نظرسنجی هم نیازی نیست. کافیست نگاهی به تمایل نسل‌های بعد از انقلاب به رضاشاه و سلسله پهلوی بیاندازیم تا متوجه شویم چه تغییر شگرفی ظرف این ۴۰ سال در جامعه ایران اتفاق افتاده است. آیا در دوران انقلاب و حتی در دو دهه نخست بعد از انقلاب چنین تغییر و تحولی و چنین نگاهی نسبت پهلوی‌ها اساساً قابل تصور بود؟ اما این چندان موضوع مورد بحث ما نیست. سؤال دشوارتر آنست که چه شد انقلابی که در آغاز آن ۹۸٫۵ درصد مردم را به همراه خود داشت اینقدر محبوبیتش را از دست داده و کسر قابل توجهی از آن ۹۸٫۵ درصدی که در ۱۲ آبان ۵۸ به آن آری گفتند، امروز به آن «نه» می‌گویند؟

اگر صورت مسئله را بپذیریم، یعنی بپذیریم که کسر قابل توجهی از مردم بالاخص اقشار و لایه‌های جوان‌تر تمایلی به انقلاب نشان نداده و از آن رویگردان شده‌اند، و بسیاری از کسانی هم که در انقلاب شرکت داشتند، امروز احساس پشیمانی می‌کنند، این پرسش پیش می‌آید که چرا چنین شده؟

یقیناً همانند تمامی پدیده‌های اجتماعی دیگر، نمی‌توان صرفا دست بر روی یک عامل گذارد. عوامل متعددی آن ۹۸٫۵ درصد باورنکردنی سال ۵۸ را به ۲۰ و در خوشبینانه‌ترین حالت به ۳۰ درصد تقلیل داده‌اند. از عوامل اقتصادی گرفته تا سیاسی و اجتماعی. از بیکاری فراگیر، مفاسد و رکود اقتصادی گرفته، ناامیدی و سرخوردگی‌های اجتماعی تا احساس بن‌بست سیاسی و ندیدن هیچ نوری در انتهای تونل. صف طویل فارغ‌التحصیلان بهترین دانشگاه‌هایمان در برابر سفارتخانه‌های غربی برای گرفتن ویزا و رفتن از ایران گویاتر از هر مطالعه میدانی دیگری نشان‌دهنده احساس سرخوردگی و ناامیدی نسل جوان از نظام و آینده آنست.

درک سرخوردگی، ناامیدی و رویگردانی بسیاری از جوانان از انقلاب اسلامی به‌عنوان مسبب وضعیتی که امروز گرفتار آن هستند قابل درک است. آنها امید و آینده چندانی برای خود تصور نمی‌کنند و انقلاب اسلامی سال ۵۷ را عامل به‌وجود آمدن این وضعیت دانسته بودو لذا با همه وجود با آن مخالفند. اما مخالفت و پشیمانی نسلی که خود انقلاب کردند را چگونه می‌توان تبیین نمود؟ نسلی که در دوران انقلاب در دبیرستان بوده و یا در بیست سالگی به سر می‌برده و ۴۰ سال پیش در انقلاب نقش داشته و آن را امروز کاملاً به یاد می‌آورد، چرا سرخورده از انقلاب شده؟

بسیاری از آنان بازنشست شده‌اند یا در آستانه بازنشستگی قرار دارند. آنان نه با مشکل بیکاری روبروهستند، نه بناست ازدواج کرده و با مشکل مسکن روبرو هستند، نه شرکت‌شان دچار تعدیل نیروی انسانی شده و بیکار شده‌اند و نه گرفتار هیچ‌یک از دیگر مشکلات نسل‌های بعد از انقلاب هستند. طرفه آنکه از وضعیت فرزندان بیکار و سرخورده‌شان رنج می‌برند. والا خودشان در سنین ۶۰ یا ۷۰ سالگی بالاخره سرپناهی به نام مسکن داشته و صاحب زندگی هستند. آنها چرا از انقلاب و نقشی که در آن داشته امروزه تبری می‌جویند؟ به بیان ساده‌تر، اگرچه بسیاری از آنان در ناز و نعمت چندانی ممکن است به سر نبرند، اما در وضعیت یک فارغ‌التحصیل بیکار دهه هفتادی با آینده‌ای مبهم و نامعلوم هم قرار ندارند. بالاخره در ۶۰، ۷۰ سالگی عمرشان بسر می‌برند و به یک جایی رسیده‌اند. بنابراین آنها چرا به انقلاب پشت کرده و افتخاری به نقشی که در آن داشته‌اند نمی‌نمایند؟

در پاسخ می‌بایستی گفت که اگرچه همانطور که پیشتر گفتیم دلایل متفاوتی برای تبری جستن از انقلاب اسلامی وجود دارد، اما دست‌کم یکی از مهمترین و اصلی‌ترین دلایل برگشتن از انقلاب اسلامی را می‌بایستی در سرخوردگی بسیاری از ایرانیان در عدم تحقق آرمان‌های آن انقلاب دانست. به بیان دیگر، بسیاری از کسانی که در انقلاب شرکت داشتند، امروز به این دلیل از آن برگشته‌اند که اتفاقاً آن حرکت عظیم به نتایجی که قرار بود نرسید. بسیاری از اهداف و آرمان‌هایی که به امید تحقق و به بار نشستن آنها مردم به خیابان‌ها آمده و علیه رژیم شاه بپا خاسته بودند، متأسفانه بعد از انقلاب تحقق نیافتند.

اگر این استدلال را بپذیریم که ریشه بسیاری از سرخوردگی‌ها از انقلاب بواسطه آن است که اهداف و آرمان‌های آن نتوانستند آنطور که باید و شاید تحقق پیدا کنند، در آن‌صورت مجبوریم این پرسش را مطرح نماییم که اهداف و آرمان‌های انقلاب کدام بودند که عدم تحقق آنها موجبات نارضایتی از انقلاب را رقم زده؟ دلایل نارضایتی از رژیم شاه کدام بودند که باعث شدند تا میلیون‌ها نفر علیه وی به خیابان‌ها ریخته و خواهان سرنگونی آن شدند؟ شاه چه کرده بود یا چه نکرده بود که ۹۸٫۵ درصد از مردم ایران به سقوط و اضمحلال رژیم‌اش و جایگزین شدن آن با جمهوری اسلامی رأی دادند؟

در پاسخ می‌بایستی گفت که یکی از ظلم‌ها و جفاهای بزرگی که در حق انقلاب شد و باعث گردید تا بسیاری از آن سرخورده شده و به آن پشت کنند اتفاقاً در پاسخ به همین پرسش بنیادین نهفته است. اینکه انقلاب اسلامی برای چه بود؟ انقلاب اسلامی برای تحقق آرمان‌ها و اهداف دموکراتیک بود. انقلاب اسلامی برای انتخابات آزاد، لغو سانسور، توقف شکنجه، حاکمیت قانون، محدودیت قدرت حکومت به قانون، نبود زندانی سیاسی، آزادی مطبوعات و این دست خواسته‌ها بود. علت مخالفت و نارضایتی‌ از رژیم شاه هم بواسطه عدم تحقق این اهداف و آرمان‌ها بود. بواسطه‌ آن بود که در ایران محمدرضا پهلوی انتخابات آزاد برگزار نمی‌شد، هزاران زندانی سیاسی در زندانها به‌سر می‌بردند، از آزادی مطبوعات خبری نبود و روزنامه‌ها جملگی مطبوعات حکومتی بودند، متهمین سیاسی منظماً شکنجه می‌شدند، سانسور اجازه چاپ بسیاری از کتب را نمی‌داد، شخص اول مملکت و سیاست‌هایش در ورای هرگونه انتقاد بودند، هر آنچه که اعلیحضرت می‌کردند درست بودند و هر آنچه هم که نمی‌کردند صحیح، نمایندگان مجلس، نخست وزیر و هیأت دولت، سناتورها، فرماندهان نظامی و در یک کلام کلیه عوامل حکومتی مطیع و فرمانبردار اعلیحضرت بودند و دستگاه‌های امنیتی هر اقدامی که می‌خواستند و هر رفتاری که با متهمین سیاسی و امنیتی می‌کردند، از اختیار عمل کامل برخوردار بودند.

این سبک مملکت‌داری و حاکمیت شاه بود که باعث شده بود تا کسر قابل توجه‌ای از مردم ایران از فقر و غنی، تا شهری و روستایی از تحصیل‌کرده تا عامی، از متدین تا مارکسیست، از روحانیون تا روشنفکران، از بانوان محجبه تا بی‌حجاب، در یک نکته همگی مشترک بودند و آن هم نارضایتی گسترده از رژیم شاه. به همین خاطر بود که خیابان‌های شهرهای بزرگ مملو از معترضین از همه اقشار و لایه‌های اجتماعی شده بود.

برای درک اسباب و علل نارضایتی از رژیم حاکم بر ایران نیازی به تحقیقات پیچیده و ژرف مردم‌شناسی یا تاریخی نیست. کافیست نگاهی گذرا به حجم انبوهی از مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و اعلامیه‌های رهبران نهضت در دوران انقلاب اعم از مذهبیون و چپ‌ها، دانشگاهیان یا روحانیون، نویسندگان، فعالین سیاسی، روشنفکران، فعالین کارگری، دانشجویی، اقلیت‌های قومی، زنان و غیره بیاندازیم تا معلوم شود که خواسته‌های فعالین و رهبران نهضت کدام بودند؟

در همین راستا یکی از منسجم‌ترین منابع‌مان مصاحبه‌های خود مرحوم امام در پاریس هستند. ایشان در قریب به چهارماهی که در پاریس بودند بیش از یکصد و بیست مصاحبه با خبرنگاران و گزارشگران مطبوعات و رسانه‌های معروف بین‌المللی انجام دادند. طبیعی بود که نخستین سؤالی که یک خبرنگار وقتی به حضور امام می‌رسید از ایشان به‌عنوان رهبر نهضت می‌پرسید آن بود که «علت مخالفت و انزجار مردم ایران از رژیم حاکم بر کشورشان چیست؟» رژیم شاه چه کرده بود و چه نکرده بود که این همه اقشار و لایه‌های گسترده‌ای از مردم ایران علیه وی بپا خاسته بودند؟ پاسخ‌های امام به این پرسش کلیدی بعد از انقلاب تحت عنوان «مجموعه مصاحبه‌های امام خمینی در نوفل لو شاتو» انتشار یافته است. جدای از مصاحبه‌ها و سخنرانی‌های رهبران نهضت اعم از روحانی و غیر روحانی در داخل و یا خارج از کشور مجموعه راهگشای دیگری که داریم بیانیه‌های احزاب و تشکل‌های سیاسی و صنفی، قطعنامه‌های راه‌پیمایی‌های تاریخی و این دست منابع می‌باشند که در تمامی آنها خواسته‌ها و مطالبات اعتراض‌کنندگان از یکسو و دلایل مخالفت و نارضایتی آنها از رژیم شاه به‌وضوح به چشم می‌خورند.

حتی بررسی بخش اندکی از این منابع هم کافیست تا به‌وضوح برای ما روشن نماید که علت اصلی و بنیادی مخالفت با رژیم شاه به‌واسطه ماهیت حاکمیت اقتدارگرایانه آن بود. بنابراین خواسته‌های مردم همانطور که پیشتر اشاره داشتیم مجموعه‌ای از خواسته‌های دموکراتیک بود. اما بنابر دلایلی که پرداختن به آنها در ورای این نوشتار قرار می‌گیرد، هنوز چند ماهی از انقلاب نگذشته بود که یک گفتمان رادیکال، چپ‌گرایانه و انقلابی به‌نام آمریکاستیزی به‌راه افتاد. این جریان بیشتر ملهم و متاثر از ادبیات جریانات مارکسیستی بود که در دوران انقلاب نفوذ و محبوبیت گسترده‌ای در دانشگاه‌ها و در میان مبارزین و روشنفکران داشت. رقابت تنگاتنگ میان دانشجویان چپ‌گرا با دانشجویان اسلام‌گرا در دانشگاهها باعث شعله‌ور شدن گفتمان آمریکاستیزی گردید و دانشجویان اسلام‌گرای رادیکال و انقلابی برای عقب نیفتادن از مارکسیست‌ها و نشان دادن انقلابی بودن‌شان سفارت آمریکا را به اشغال خود درآورده و با گروگانگیری کارکنان سفارت و اطلاق جاسوس به آنها عملا جریان آمریکاستیزی را بدل به یک بهمن عظیمی کردند که نه دانشجویان و نه هیچ جریان دیگری قادر به مهار آن نبود.

جریانات میانه‌رو نخستین قربانی به‌راه افتادن بهمن امریکاستیزی شدند. هر قدر میانه‌رو بیشتر از قطار کناره‌گیری نمودند جای آنها را اسلام‌گرایان رادیکال‌تر و انقلابی‌تر گرفتند. بعد نوبت به اهداف و آرمانهای دموکراتیک و آزادیخواهانه انقلاب رسید که به حاشیه رانده شدند. روندی که تا به امروز ادامه یافته. رهبران و مسئولین نظام ظرف قریب به ۴۰ سال گذشته به ندرت در سالگرد انقلاب یا مناسبت‌های دیگر ذکری از اهداف و آرمان‌های اصلی انقلاب به میان می‌آورند. در عوض یکسره از آمریکاستیزی، صدور انقلاب، نابودی اسرائیل، مبارزه با نظام سلطه و این دست ادبیات سخن به میان می‌آورند. ادبیاتی که چندان جایگاهی نه در انقلاب داشتند و نه اساساً جز خواسته‌های و مطالبات مردم در دوران انقلاب بودند.

شاید اکنون بهتر بتوان درک نمود که چه شد و چگونه سکه انقلاب از رونق افتاد تا جایی که نسلهای بعد از انقلاب که جای خود دارند، بسیاری از کسانیکه خود در انقلاب نقش داشتند امروز با تلخی و حسرت از آن روزها یاد می‌کنند.

 

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes