ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
سخنرانی آقای داوود باقروند ارشد عضو قدیمی جدا شدۀ سازمان مجاهدین خلق و عضو سابق شورای ملی مقاومت ایران در جلسۀ پارلمان اروپا روز 25 فوریۀ 2015
متن سخنرانی آقای داوود باقروند ارشد عضو قدیمی جدا شدۀ سازمان مجاهدین خلق و عضو سابق شورای ملی مقاومت ایران در جلسۀ پارلمان اروپا روز 25 فوریۀ 2015
(ترجمه شده به فارسی از اصل انگلیسی)
با ترجمۀ مقدمه و موضوعات در سخنرانی مسئول میز ایران در پارلمان اروپا آقای نیکولای باراکوو نمایندۀ کشور بلغارستان در پارلمان مبنی بر اعلام برنامه و موضوعات دستور جلسه و معرفی سخنرانان
مقدمه و موضوعات جلسه در سخنرانی نماینده پارلمان اروپا از بلغارستان و مسئول میز ایران در پارلمان اروپا آقای نیکولای باراکو:
نمایندگان رسانه های مختلف، خانم ها و آقایان، همه شما به این کنفرانس که توسط اینجانب سازماندهی شده است دعوت شده اید. من نیکولای باراکو هستم. عضو پارلمان اروپا، از گروه میز ایران در پارلمان اروپا.
موضوع اول دستور چهارگانه این کنفرانس می باشد که عبارتند از:
1. نقش فرقه ها در تشدید تروریسم در خاور میانه.
2. ایران و خاور میانه، زمان که همه چیز را در چند سال تغییر داده است
3. موضع میهمانان ما بعنوان شاهدان عینی وقایع چه می باشد؟
4. ایرانیان امروز در چه مرحله فکری قرار دارند؟
موضوع دوم اینکه آیا باید به تقسیم سکتاریستی باور داشت؟
موضوع سوم اینکه آیا ما در اروپا میتوانیم تبلیغات فرقه را تحمل کنیم؟
موضوع چهارم و مهمترین آنها مبارزه علیه تروریسم می باشد زیرا تروریسم تهدیدی است علیه امنیت و آزادی و ارزشهای انسانی.
اما از مهمانان ما:
سخنران اول : آقای داوود باقروند ارشد
سخنران دوم: آقای عیسی آزاده
سخنران سوم: آقای علی حسین نژاد
سخنران چهارم: آقای نیکولای میتوو
سخنران پنجم: آقای خیری حمدان
سخنران اول آقای داوود ارشد از اعضای ارشد جدا شدۀ سازمان مجاهدین خلق ایران و عضو سابق شورای ملی مقاومت ایران
ترجمۀ متن سخنرانی آقای داوود ارشد:
خانمها و آقایان مایلم تشکر خودم را از آقای نیکولای باراکوو نمایندۀ پارلمان اروپا به خاطر دعوت ازما به این کنفرانس ضد تروریستی در پارلمان اروپا یعنی قلب دمکراسی ابراز بدارم که بعنوان سرمشقی بوده است برای افرادی مانند من و دوستانم چه آنها که امروز اینجا هستند و چه برای آندسته از دوستانمان در ایران و سراسر جهان که اینجا نیستند چرا که ما تا چهار دهه از زندگیمان را برای کسب آزادی و دمکراسی برای میهنمان فدا کردیم.
دستیابی به دمکراسی و آزادی تنها دلیل موجه درپیوستن افرادی مانند من و دوستان دیگرم به گروهها و سازمانیهایی بود که مدعی مبارزه برای آزادی و دمکراسی بودند زیرا کسب این هدف وقتی دارای ارزش است که بصورت جمعی و با همیاری هم باشد. با این هدف بود که ما بهترین زندگیهایمان را در اروپا و آمریکا و… رها کردیم تا در سال 1979 و حتی زودتر به سازمان مجاهدین خلق ایران با رهبری آقای مسعود رجوی که ادعا میکرد بدنبال دمکراسی است بپیوندیم. اما متاسفانه بعدها خودمان را خیانت شده در گرداب یک فرقه تروریستی خطرناک یافتیم. بنابراین ما بسیار استقبال میکنیم از این فرصتی که در قلب دمکراسی بما داده شده تا مسیرمان را دوباره به سمت دمکراسی و آزادی تصحیح کنیم و انشعاب و جدایی خودمان را از این فرقه تروریستی خطر ناک که از داعش و طالبان در منطقه ما حمایت میکند اعلام کنیم.
این روزها جهان شاهد پدیده ای جدیدی است که در سراسر جهان بطور خطرناکی در حال گسترش است. با کمال تعجب تروریسمی که سابقا به مناطق خاصی محدود بود در حال گسترش به تمامی جهان می باشد.
تا آنجا که ما شاهد بوده ایم گروههای تروریستی مدتهای مدیدی دوام آورده اند. ولی در دهه های گذشته این تروریسم چهره و تاکتیک عوض کرده و تلاش می کند دمکراسی غربی را فریب بدهد تا بتواند به این جوامع نفوذ کرده و وقتی که موقعیت خود را در این جوامع مستحکم نمود ماهیت واقعی خود را آشکار کند. این سیاست و استراتژی سازمانی بوده است که ما چهل سال قبل به امید دمکراسی و آزای به آن یعنی سازمان مجاهدین خلق ایران پیوستیم. این سیاست رسمی استراتژیک ما بوده است که سیاست های ضد دمکراسی غربی و ضد فرهنگ غربی خودمان را پنهان کنیم تا بتوانیم به قدرت برسیم و وقتی بقدرت رسیدیم چهره خودمان را نمایان کرده و علیه این دمکراسی بجنگیم. این همان چیزی است که ما در جهان شاهد آن هستیم. شما همه اعمال تروریستی آنها را شاهد بوده اید از طرفی نیز فعالیتهای سیاسی آنها را شاهدید، طوری که رهبران آنها (مانند خانم مریم رجوی) کماکان میتوانند به پارلمان اروپا آمده و سخنرانی کنند به امید فریب دمکراسی غربی و با هدف کسب قدرت سیاسی و مالی تا برای مثال در کشور من بعد از اینکه به حاکمیت برسند ماهیت خود را در ضدیت با این دمکراسی و آزادی بارز کنند. چیزی که عینا امروز در رابطه با داعش اتفاق افتاده است یعنی آنها بعد از اینکه توانسته اند کمک مالی و نظامی بدست آورند حالا علیه همه ارزشهای انسانی و آزادی و دمکراسی برخاسته اند و از هیچ جنایتی برای جنگیدن علیه ارزشهای انسانی، آزادی و دمکراسی در سراسر جهان رویگردان نیستند.
این تروریسم حتی به یک منطقه و خاک مشخص محدود نمیشود. آنها همه جا هستند. آنها حتی پایه ای ترین امنیتهای شخصی افراد را مورد تهدید قرار داده اند. حتی افراد بیگناه. آنها به هیچ چیز اهمیت نمیدهند مگر کسب قدرت و البته همانطور که دوست عزیزمان و عضو پارلمان اروپا آقای نیکولای باراکوو گفتند کسب پول که منجر به قدرت میشود. و همه اینها بنام مذاهب مختلف و بطور خاص در این مقطع که مذهب مربوطه اسلام نام دارد. ما برای سالیان مسلمان بوده ایم ولی به هیچ عنوان چنین بربرییتی را شاهد نبوده و درک نمیکینم. چنین خشونتی و اعمال حیوانی تحت هر مذهبی باشد محکوم است.
ما از هر امکانی که در اختیارمان باشد استفاده خواهیم کرد تا ماهیت تروریستی این گروههای تروریستی از جمله همین گروهی که ما از آن جدا شده ایم یعنی سازمان مجاهدین خلق ایران را افشاء کنیم چرا که آنها از اسلام استفاده میکنند تا مردم عادی را فریب داده و آنها را جذب گروههای خود بکنند و آنها را وادار کنند که هرکاری که خواستند انجام دهند. این گروهها از اسلام استفاده میکنند تا نیروهای خود را برای انجام عملیات تروریستی متقاعد کرده و یا اعمال وحشیانه تروریستی خودشان را توجیه کنند. آنها به نام خدا و اسلام تائید کشتن بدست می آورند تا سر ببرند.. درغیر اینصورت هیچ انسانی نمیتواند چنین اعمال وحشیانه ای را انجام دهد. برای انجام چنین کاری فرد باید قبل از آن انسانیت خود را سرببرد یعنی ارزشهای انسانی خودش را ذبح کند تا قادر به این شناعت گردد. بنابراین رهبران این گروهها برای بدست آوردن پول و قدرت از هروسیله ای استفاده میکنند. آنها از نام خدا، پیغامبران، قرآن و دیگر کتب مذهبی جهت فریب اعضا و بطور خاص جوانان در همه جا در کشور ما و اروپا بهره برداری می کنند تا این افراد را به خشونت وادار کنند.
در گذشته تهدیدات از جانب دولتها بود، برای مثال برای نقض حقوق بشر و… که متاسفانه این امر بطور دراماتیکی تغییر کرده است. دولتها محدود بودند به کشورهای خودشان. ولی تروریسم امروزه به هیچ چیزو هیچ کجا محدود نمیشود. آنها همه جا هستند. بنابراین ما باید به سرعت شیوۀ مبارزه را تغییر بدهیم تا دمکراسی و آزادی و ارزشهای انسانیمان را حفظ کنیم.
ما باید با سرعت عمل، تروریستها و تروریسم را تشخیص دهیم تروریسمی که تغییر ظاهر داده است.
در رابطه با مورد ما آقای رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق در یک بیانیه علنی خطاب به اعضای خود آشکارا فرمان قتل و کشتار اعضای مخالف خودش را در اروپا و آمریکا داده است. این امر شوکه کننده و تعجب برانگیز است که چگونه میشود رهبر یک فرقه دستور علنی قتل اعضای مخالف خودش در اروپا را میدهد؟ او گفته که این اعضای سابق مخالف را در خیابانها و هرکجا که میتوانند دنبال کنند و بکشند. این است چهره واقعی فرقه های تروریستی.
حتی در درون سازمان آنها تماس همه اعضا را با جهان خارج قطع کرده اند. آنها اعضای داخل تشکیلات را از همه امکانات برقراری ارتباط با جهان خارج منع کرده اند. بدینگونه است که آنها میتوانند از اعضای خود برای انجام کشتار و قتلهای شنیع استفاده کنند. هیچ وسیله ارتباطی وجود ندارد. نه تلویزیون، نه اینترنت، نه موبایل نه حتی تلفن یا روزنامه و رادیو… آنها حتی از اخبار روزانه نیز قطع هستند و تنها اخباری که به اعضا می رسد اخباری است که فرقه به آنها میدهد. آنهایی که اعمال قتل و جنایت انجام می دهند آنهایی هستند که فقط می توانند آنچه را که رهبران فرقه و تروریستها بدانها میگویند به اجرا بگذارند. رهبران فرقه برای انگیزه دادن به افرادشان اخباری دروغ در میان آنان پخش می کنند تا آنها هرکاری که میخواهند انجام دهند.
آنها در درون فرقه دادگاه راه می اندازند تا کسانی را که بخواهند کاری جدای از آنچه که رهبران این فرقه های تروریستی میگویند بکنند به محاکمه بکشند و تنبیه کنند. برای همین است که ما اینجا هستیم و انشعابمان را اعلام کنیم تا نقطۀ پایانی بگذاریم به این گونه فرقه های تروریستی که جهان را تهدید میکنند و در سراسر جهان در حال گسترش هستند.
این فرقه یعنی سازمان مجاهدین خلق ایران متأسفانه مقر اصلی و مرکزی اش در پاریس است. چند سال پیش وقتی رهبر این گروه در فرانسه دستگیر شد به دستور رهبران فرقه افرادی از آن در خیابانهای پاریس و برخی دیگر از شهرهای اروپا دست به خودسوزی زدند. تنها علتی که آنها این اعمال جنایت کارانه را علیه شهروندان فرانسوی و … انجام ندادند یعنی نتوانستند انجام بدهند این بود که رهبران فرقه در دسترس قانون و عدالت بودند. اگر رهبر آنان در دسترس قانون نبود دستور کشتار برعلیه شهروندان فرانسوی و اروپایی داده می شد. ولی چون در دسترس بود و در صورت انجام اعمال جنایتکارانه علیه مردم به دلیل تروریسم مورد محاکمه قرار میگرفت قادر به صدور چنین دستوری نبود. وقتی که رهبری در دسترس قانون نباشد کسی که خودش را در ملأ عام میکشد به راحتی آنرا علیه هر کس دیگر انجام میدهد.. دمکراسی غرب باید این سلولهای تروریستی را شناسایی کرده و رویش انگشت بگذارد و با مبارزه علیه آنها از گسترش آنها جلوگیری کند. فرقه ها از دمکراسی موجود سوء استفاده می کنند تا علیه آن عمل کنند. بنابراین ما از دمکراسی غرب، از مقامات پارلمان اروپا درخواست میکنیم که چشمانشان را به این فرقه های تروریستی که ارزشهای انسانی، آزادی و دمکراسی را در سراسر جهان تهدید میکنند باز کنند.
باشتکر
Pingback: بیانیه شماره 2 اعضاء ارشد و منشعب از سازمان مجاهدین خلق ایران – TanineAshena