ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
رقه شهری است با حدود ۲۰۰ هزار نفر جمعیت، واقع در شمال شرقی سوریه. حتی اگر چند قرن هم به عقب برگردیم اثری از نام این شهر بین شهرهای مهم خاورمیانه نیست. پاسگاهی دورافتاده بوده برای حفاظت از مسیر بازرگانی بین عراق و شام – بین شهرهای بزرگ سوریه امروزی و شهرهای بزرگی چون موصل و بغداد.
بزرگترین تحول تاریخ معاصر رقه دهه ۱۹۷۰ روی داد، زمانی که در نزدیکی اش روی رود فرات، یک سد عظیم ساختند. سد که راه افتاد، پروژههای بزرگ کشاورزی هم از بدنبالش آمدند، و البته دهها هزار مهاجر اقتصادی که از گوشه و کنار سوریه که آرایش جمعیتی منطقه را دگرگون کردند.
رقه جایی قرار گرفته که به همه جای سوریه دسترسی دارد، و همینطور به عراق. شاید به همین خاطر بوده که داعشیها آن را پایتخت خلافت خودخواندهشان انتخاب کردند.
تا چند سال پیش، رقه یک دانشگاه خصوصی داشت، و چند مرکز آموزشی تخصصی دولتی. شهر پر از قهوهخانه بود. تابستانها مردم تا دیروقت بیرون بودند، بهخصوص زنان و مردان جوان که در پارکها و غذاخوریها مینشستند و گپ میزدند.
در تظاهرات ضدبشار اسد هم – پیش از قدرت گرفتن داعش – زن و مرد شرکت داشتند.
استان رقه، که سومین استان بزرگ سوریه است، صنعتی نبود. اغلب نیروی کار شهر یا کشاورز بودند یا کارمند دولت. وابستگیهای قومی-قبیلهای پررنگ بود و کماکان هست.
بیشتر جمعیت شهر رقه عربهای سنیاند که با قبیلههای عرب سنی غرب عراق نسبت دارند. پیش از این یک اقلیت کرد هم چه در این شهر، چه در بعضی شهرهای دیگر استان مثل عین عیسی، زندگی میکردند. اما داعش که آمد، کردها را بیرون کرد.
بیشتر جمعیت شهر رقه عربهای سنیاند که با قبیلههای عرب سنی غرب عراق نسبت دارند. پیش از این یک اقلیت کرد هم چه در این شهر، چه در بعضی شهرهای دیگر استان مثل عین عیسی، زندگی میکردند. اما داعش که آمد، کردها را بیرون کرد. داعشیها جاهای دیگر سوریه با نیروهای کرد درگیر بودند و به کردهای رقه اعتماد نداشتند.
آنها به مرور گروههای شورشی دیگر را بیرون راندند و قدرت بیرقیب منطقه شدند. با تکیه بر آدمهای کاربلد و کارکنان سابق دولت، حکومتشان را مستقر کردند.
کمی بعد دادگاههای ویژه هم راه افتاد، با قاضیهای شرع داعش در رأسشان.
داعشیها حاکم شهر و استان رقه را “ولی” میخوانند. او چندین زیردست یا “امیر” دارد که هرکدام مسئول یک اداره است.
دستگاه قضایی داعش آنچنان سختگیر و مجازاتها آنچنان سنگین است که هرگونه اعتراض یا مقاومت در برابر برنامهها و شیوههایشان دیوانگی است. بهعنوان نمونه، سر بریدن در ملاء عام بسیار معمول است، و در مورد جرمهای مختلف اجرا میشود. روی هم رفته حکومت داعش متکی به خشونت و زور سرنیزه است – و البته جهادیهای خارجی.
دستگاه قضایی داعش آنچنان سختگیر و مجازاتها آنچنان سنگین است که هرگونه اعتراض یا مقاومت در برابر برنامهها و شیوههایشان دیوانگی است. بهعنوان نمونه، سر بریدن در ملاء عام بسیار معمول است، و در مورد جرمهای مختلف اجرا میشود. روی هم رفته حکومت داعش متکی به خشونت و زور سرنیزه است – و البته جهادیهای خارجی.
مردمی که بعد از آمدن داعش در شهر ماندند، آرامآرام حکومت را پذیرفتند. اولویت برای آنها امنیت، حاکمیت شکلی از قانون، برخی خدمات عمومی و البته خوراک بود، که همه در حکومت داعش کم و بیش تأمین شده بود. اما بمباران هوایی روسیه و فرانسه که شدت گرفت، نیروگاهها و منابع آب که از بین رفتند، زندگی مردم عادی هم سخت شد. این روزها حتی سوخت هم در این منطقه نفتخیز کم است، چون بیشتر تأسیسات نفتی و پالایشگاهها را بمباران کردهاند.
اما زندگی روزمره چطور است؟
دختران جوان و زنان حق ندارند بدون همراه مرد (که معمولا باید پدر، برادر، یا همسرشان باشد) از خانه بیرون بیایند. بیرون که میآیند، باید سر تا قوزک پا را بپوشانند. نقاب روی صورت هم اجباری است.
مأموران ویژه بهعنوان مجریان قانون شرع در خیابانها گشت میزنند. پوشش مردان هم دستورالعملی دارد که همه باید رعایت کنند. سیگار کشیدن ممنوع است. اگر کسی را بگیرند ممکن است شلاق بزنند. هنگام نماز همه مردها باید به مسجد بروند. اگر مردی در موبایلش عکسی از یک زن داشته باشد، سی ضربه شلاق میخورد. حتی تماشای فوتبال هم ممنوع است. قهوهخانهای که از تلویزیون آن فوتبال پخش کند، ممکن است بسته شود.
یک واحد پلیس بانوان هم برای برخورد با زنانی که طبق موازین داعش لباس نپوشیدهاند تشکیل شده. اعضای این گروه اغلب همسران نیروهای داعش هستند. زنان را دستگیر و گاه شکنجه میکنند.
از دیگر چیزهایی که در حکومت داعش ممنوع است، سالن آرایش است. بیشتر زنان برای اینکه گیر پلیس بانوان نیافتند از خانه بیرون نمیآیند. آنها که مجردند یا همسرشان مرده، نگرانی دیگری هم دارند: اینکه مجبورشان کنند با یک جهادی ازدواج کند.
زنی که همسرش از مردان مسلح داعش بوده و کشته شده، باید با یکی دیگر از نیروهای داعش ازدواج کند. به زوجها توصیه میکنند بچهدار نشوند، چون ازدواجها دیر نمیپاید – مردان جوان بیشتر وقت در حال جنگ هستند و بسیاری کشته میشوند.
نیروهای خارجی داعش غالبا میجنگند تا کشته شوند. از همین رو پیکارجوهای زن، از جمله زنان جوانی که از اروپا به داعش پیوستهاند، عموما سرنوشتی نامعلوم دارند.
اغلب سوریهای مقیم رقه معتقدند دوران حکمرانی داعش دیر یا زود به سر میآید، اما تا آن روز باید با خشونت و سرکوب سر کنند.