قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

افشاگری به کشتن دادن حسن جزایری از دانشجویان هوادار رجوی

 

قابل توجه شورا ملی مقاومت ایران: ننگ ابدی مزدوری عربستان را از پیشانی خود بزدائید

بررسی موضوع اعلام مرحوم بودن مسعود رجوی توسط آل سعود مرتجعترین حاکمیت عصر حاضر

و سرنوشت شورای مرحوم تر از مسعود رجوی که قرار بوده طرحی نو در اندازد!!

رجوی در مکه

عباس داوری، علیرضا بابا خانی، مسعود رجوی، سیدالمحدثین و رضا دوردی در عربستان

بقلم: داود ارشد

عضو سابق عالیرتبه مجاهدین و شورای ملی مقاومت

جهان طی بیش از سه دهه شاهد بوده است و ما که دهها سال با پوست و گوشت و استخوان بعنوان فرماندهان و متاسفانه کارگذاران فرقه رجوی چه بعنوان عضو تشکیلات و چه بعنوان شورای به اصطلاح ملی مقاومت آنرا لمس میکرده ایم و گفته ایم، دستگاه سازمان مجاهدین بعد از شکست کامل استراتژی تروریستیش درهمان دو سال اول بعد از شروع عملیات تروریستی در ایران و فرار کامل کلیه نیروها و فرماندهان باقی مانده به خارج استراتژی جدیدش را خام خیالانه درادامه زندگی در شکاف لیبرال ارتجاع در داخل به زندگی در شکاف در مناسبات بین اللملی استوار نمود.

سرمایه ای که سازمان با تکیه برآن تلاش میکرد خودش را نیروی قابل استفاده و مطرح در مناسبات بین اللملی از جمله فرانسه و آمریکا و … معرفی کند، عملیات و پایه اجتماعی داخلی و شورای همه گیر ملی مقاومت بود.

اما چیزی طول نکشید که جهان و بطورخاص فرانسه پی به ماهیت ضد مردمی و نا مربوط بودن این تشکل به حیات سیاسی مردم ایران بردند و از اینجا بود که عملا وابستگی به اجناب ، با چاشنی تبلیغاتی و هیاهو و دروغ برای خارج از تشکیلات و شورا استوار شد. چه با بزرگ نمایی عملیاتهای مرزی و چه در راه انداختن رژه های پوشالی در منطقه با بکارگیری همان شیوه های امروزی بدست امثال بنده که افراد محدود رژه نظامی را برای دهها بار به خط شروع رژه بازگرداندن و از جلو دوربینها و خبرنگاران دوباره وچندباره جهت بزرگ نمایی و البته لاپوشانی مرگ استراتژی عبور دادنشان ادامه داشته است. آخرین میخ های تابوت این جسد متعفن با آتش بس بین ایران و عراق بدان زده شد. از آن پس دیگر این وجود نه تنها با تضاد بیرونی که با تضاد فزاینده درونی روبرو شد که تلاشی آنرا صد چندان سرعت داد. رجوی همزمان با هیاهوی همانند رژه سالهای بعد در 1386و..برای خوراک خارجی سرکوب مطلق درونی را برای جلوگیری از انفجار درونی بنام انقلاب ایدئولژیک آغاز نمود.

بعد از خلع سلاح توسط آمریکا و بعد از هیاهوهای اشرف و هزاران اشرف و سپس عقب نشینی به جهنم لیبرتی و هیاهوی بیا بیا گفتن به موشکها بسمت لیبرتی، بطور خاص بعد از توافق هسته ای و آشتی نسبی رژیم با غرب و در راس آن آمریکا، امروزه همه کسانیکه مایل باشند حقیقت فرقه وابسته به اجنبی سازمان مجاهدین را ببینند واضح است که تنها طبل تو خالی که برای آن و بطور اخص مریم رجوی باقی مانده همان جلسات سالیانه هیاهوی ««من جلسات چند میلیون یورویی با سخنرانان کرایه ای و بعضا با شرکت اربابان میگذارم پس هستم»» میباشد. یعنی بزبان ساده سیاسی در حال حاضر برای مریم رجوی و شوهر مرحوم ایشان ««شوهای میلیون یورویی هم استراتژی است هم تاکتیک»».

اگر اینطور است و شوهای سالی یکبار و بسیار گران گذشته از فوائدی که برای جوانان لهستانی و پناهندگان سوری حاضر در اروپا دارد و سفرو غذای مجانی با حتی پول تو جیبی بهمراه میآورد برای جسد سازمان مجاهدین مانند کافور است که بوی تعفن آن عالم را نگیرد. اما پس چرا باید در چنین مراسمی با این هزینه سنگین خیمه عمود نظام آنرا شکست آنهم بدست رئیس بدنام ترین ارگان بدنام ترین کشورعربی منطقه و جهان. عربستانی که رکوردهای جدیدی را بنابر گزارشات رسمی و خبری جهان در تروریسم و جنایت جنگی بجا گذاشته است.

چرا باید در همان جلسه که مریم رجوی تلاش بسیار میکند که مسعود رجوی را زنده، حاضر، خالق، موتور، قلب، دینامیزم و همه چیز فرقه اش جا بزند، بالاترین به اصطلاح میهمان «البته ما میدانیم که حضور ترکی الفیصل برای مریم رجوی در مقایسه با بقیه مهمانان کرایه ایش فاصله نوری دارد» درست خلاف خواست مریم رجوی، مسعود رجوی را از عرش علاء به زیر خاک برده  و مرحوم و مرده میخواند و دفن میکند؟ آیا این تناقض بزرگ را نباید همه شورایی ها اگر نه در اول ماه که حقوق و مزایا را میگیرند حداقل در انتهای ماه ابتدا از خودشان و سپس از مریم رجوی سوال کنند و برایش نه جواب رهبری عقیدتی ای (یعنی خفه شو و پولت و بگیر و بتمرگ سرجات) که مسعود رجوی و مریم رجوی و دفتر شوار آنگونه که سالیان شاهد بوده ایم به تمامی سوالات و ابهامات و اعتراضات شورایی ها بدانها داده است و آقایان محمدرضا روحانی و دکتر کریم قصیم بعد از جدایشان به مشتی از خروارش اشاره کرده اند، بلکه حداقل جوابی که مرغ پخته را نیز به خنده وادار نکند بیابند؟  

بررسی اینکه مشکل چیست و کجاست و این رسوایی چه عمق و ریشه ای دارد که دستگاه مافیایی رجوی که بسیار کمتر طی این سالیان از این گافهای رسوا را اینگونه داده است اتفاق میآفتد، تلاش میکنیم که شورائیان را کمک کنیم که برای یکبار هم که شده مغز کوچک شده شان یا به رهبری سپرده شان را موقت هم شده از حالت تعطیلی و انجماد خارج کنیم و پا را از جاپای مریم رجوی خارج نموده به خودمان اجازه بدهیم فکر کنیم و مسئله را بررسی نمائیم شاید دست از ادامه خیانت بردارند.

ترکی الفیصل کیست؟

2

ترکی الفیصل

“ترکی فیصل” یکی از شاهزادگان پادشاهی عربستان بوده که در فوریه سال ۱۹۴۵ در شهر مکه به دنیا آمده و اکنون ۷۱ سال سن دارد و در این مدت در حوزه های مختلف در سیاست و امنیت عربستان به ایفای نقش پرداخته است.
او پسر هشتم  “ملک فیصل” از همسری بنام “التنیان” بوده و به عنوان یک  “شاهزاده”  شناخته می شود که بخش بزرگی از زندگی خود را در خارج از کشور و در مدرسه ها و آکادمی های غربی گذرانده است.  او دوره اول تحصیل خود را در مدرسه “طائف” عربستان  گذراند و پس از آن در خارج از کشور ادامه تحصیل داد. او در حالی که 14 سال داشت در مدرسه های “پرینستون” و “لورنسویل” گذراند و دوره تکمیلی آکادمیک را در دانشگاه های “کمبریج” و “لندن” به پایان رساند و در رشته “قانون”  اسلامی فارغ التحصیل شد.  در دوران کاری خود شاهزاده “ترکی فیصل” پست های مختلفی را تجربه کرده که از جمله آن می توان به حضور در راس  دستگاه اطلاعاتی رژیم سعودی حد فاصل سال های 1977 تا 2001  یعنی 24 سال اشاره کرد.

“شاهزاده ترکی فیصل”  از سال 2005 تا دسامبر سال 2006  به عنوان سفیر عربستان سعودی در ایالات متحده آمریکا خدمت کرد و به عنوان دیپلمات در کشور انگلستان و ایرلند هم انجام وظیفه داشته است.
او پس از شاهزاده “بندر بن سلطان بن عبدالعزیز” (رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی عربستان) به عنوان سفیر در ایالات متحده آمریکا خدمت کرد و پس از آن “عادل الجبیر”  دراین مسند قرار گرفت.

3

 اشتیاق “ترکی فیصل” در گسترش روابط دیپلماتیک بین “ریاض-تل آویو” 
تحلیلگران شاهزاده “ترکی فیصل” را یکی از بنیانگذاران سناریو دوستی با اسرائیل می دانند که البته این شاهزاده سعودی معتقد است هیچ مانعی برای ایجاد رابطه گسترده با “تل آویو” وجود ندارد.  البته یکبار دیدار و دست دادن رئیس اسبق دستگاه اطلاعاتی رژیم سعودی با یکی از مقامات اسرائیل واکنش های “پان عربیسم” را در جهان عرب برانگیخت و  “شاهزاده ترکی فیصل” شدیدا  از سوی مخاطبانش سرزنش شد.
بسیاری از کاربران و مخاطبان سایت های خبری جهان عرب، در اعتراض به دست دادن “ذلیلانه” ترکی الفیصل  با “یعلون”جملاتی  خشم آلود نوشتند.   فعالان رسانه ای و مشاهیر عرب هم در این باره اظهار نظر کردند، از جمله “عبدالباری عطوان” تحلیلگر سیاسی مشهور جهان عرب و سردبیر روزنامه  “رأی الیوم”، با اقتباس از آیه مشهور قرآن کریم، در “توییتر” نوشت: رحماء علی الصهاینه و اشداء مع العرب والمسلمین.. (مهربان با صهیونیست ها، سختگیر با عرب ها و مسلمانان)؛ این است معنای دست دادن “ترکی فیصل” با “یعلون”.

قلم زدن “ترکی فیصل”  در یک روزنامه اسرائیلی نشان می دهد که روابطی صمیمی بین “ریاض-تل آویو” در حال شکل گیری و گسترش است که دست دادن با مقامات “تل آویو” از اولویت هایش به شمار می رود. حمزه حسن”  فعال سیاسی عربستانی هم نوشت:” یعلون” وزیر جنگ اسرائیل قبلا گفته بود که “سران عرب در ملأ عام به ما دست نمی دهند و فقط در پشت درهای بسته با ما دیدار می کنند”؛ اما این دست دادن علنی و سخن گفتن با “یعلون”، مرحله جدیدی است.
“عبدالله الشمری”  پژوهشگر و تاریخدان عربستانی هم در توییتر نوشت: “ترکی فیصل” در کمال خوشحالی با “یعلون”  وزیر دفاع اسرائیل دست می دهد… بریده باد این دست‌های ناپاک و نفرین بر این چهره های ناخجسته!

شرح مختصری به شناخت ترکی الفیصل و رابطه اش با مسعود رجوی:

وی شاهزاده سعودی است، 24 سال (نزدیک ربع قرن- دو سال قبل از انقلاب تا 22 سال بعد از انقلاب ایران) رئیس سیستم اطلاعات و سپس مدتی سفیر عربستان در امریکا بوده و در حال حاضر مرکز مطالعاتی را اداره میکند که نباید بی رابطه با همان کاری باشد که نزدیک به ربع قرن مشغول آن بوده است. ترکی الفیصل همان کسی است که مسعود رجوی را در سال 1366 بعد از حوادث سال 1365 خرید و به عربستان برد و مذاکرات طولانی با وی داشت و بخوبی با سازمان آشناست.

بنده که در طی آن سالها ضمنا جزء حفاظت چسبیده رجویها و اندرونی بودم، تحقیقا میدانم از آنجا که رجوی بسیار بسیار بسیار ترسو است و حفظ جانش از همه چیز مهمتر بود و به ما ابلاغ کرده بود که حفاظتش مطلق است، یعنی حتی اگر کاری و حرکتی، ترددی در حد یک هزارم درصد برای مسعود رجوی احتمال خطر داشت نباید بدان دست میزدیم و تردد نمیکردیم. (البته در حد توان بررسی و امکاناتی که داشتیم).

برای مثال در همان اوایل بروز مشکل با فرانسه که خواستار خروج ما از فرانسه بودند معمر قزافی دیکتاتور مخلوع لیبی حاضر شد که کمک مالی و لجستیکی به مجاهدین بکند. و از مسعود خواست که در سفری به لیبی ضمن دریافت کمکهای مالی و … از آن بعنوان سفری که حمایت لیبی را بهمراه دارد ارزیابی کند. زمانیکه سازمان بلحاظ بین اللملی در اوج ایزولاسیون بود و بدان احتیاج داشت ولی ترسید و نرفت.

در همان ایام یعنی درست بعد از انتقال به عراق کشور نیکاراگوء از مسعود رجوی دعوت کرد که جهت دیداری رسمی بمناسبت سالگرد انقلابشان بدانجا سفر کند ولی باز ترسید و نرفت و حتی بدلیل اهمیت آن در جهان و محبوبیت نیکاراگو در بین کشورهای مترقی قرار شد که مریم رجوی بنمایندگی از سازمان برود که بدین منظور من شخصا پاسپورت او را از بغداد به فرانسه آوردم که از سفارت نیکاراگوا ویزا تهیه شود که مریم رجوی ترسید و نرفت.

با این وجود میبنیم که وقتی سفر به عربستان کشوری که همواره در بررسیهای مسعود رجوی حتی پست تر از آمریکا طبقه بندی میشد و همطراز اسرائیل و مزدور جناحهای نفتی آمریکا قلمداد میگردید را میپذیرد و با هیئت همراه بدانجا میرود. میدانیم که وقتی که عربستان که در حال درگیریهای خونین سال 1365با رژیم است و مسعود رجوی که فرد شناخته نشده ای نبود و تازه به عراق رفته بود را به عربستان میبرد، این مسئله امری نیست که مثلا عده ای از مجاهدین بلیط بخرند و به حج بروند!!!!!! اولا از طرف خود مجاهدین که من اطلاع دقیق دارم به همان اندازه فرارمسعود  از ایران به فرانسه و از فرانسه به عراق اهمیت داشت. صدها ساعت ملاقات با مقامات عربستانی و البته عراقی و صدها ساعت نشست در تشکیلات و کار برای آماده سازی نیاز داشت. و علیرغم اینکه مسعود رجوی بسیار مایل بود ترس اجازه نمیداد که این سفر انجام شود و در نهایت با پا در میانی صدام و قولها و تضمینهایی که داد مسعود متقاعد شد و حرف رابطین عربستان را پذیرفت و مسافرت انجام شد.

متاسفانه بنده در بعضی رسانه ها که از بعضی افراد نا مطلع دعوت و سوال میکنند اظهار نظرهایی را میشنوم که سر سوزنی ارزش کارشناسی که نشان از شناخت آنها از این فرقه رجوی در آن باشد نمیبینم.

توجه باید نمود که رجوی فقط و فقط در عمر ننگین بعد از آزادی از زندانش دفعات محدودی جابجا شده است.

  1. سال 1359وقتی احتمال دستگیریش در داخل بدنبال اعلام دستگیری رهبران مجاهدین مطرح شد با هویت مخفی و مخفیانه به اروپا فرار کرد و وقتی آبها از آسیاب خوابید برگشت.
  2. سال 1360 بعد از اعلام جنگ مسلحانه برای نجات جانش با بنی صدر به فرانسه فرار کرد.
  3. سال 1366 وقتی از فرانسه اخراج شد و احتمال استردادش بود به عراق رفت.
  4. سال 1382 وقتی آمریکاییها عراق را گرفتند از عراق فرار کرد و غایب شد.

همانگونه که دیده میشود تنها وقتی جابجا شده و کمی اجبارا خطر کرده که جانش در خطر بوده است. والا از آنجا که امنیت خودش مطلق است هیچ خطری نمیکند بزبان ساده رجوی هیچگاه بسمت خطر حرکت نمیکند همواره از سمت خطر بزرگتر و گاهی بلاجبار بسمت خطر کمتر فرار میکند. و این فرارها نیز باز بنده به تحقیق میدانم هزاران بار تضمینداریش تائید نشده اجرا نشده.  مانند فرار از تهران یا …

خوب با این اوضاع و احوال آیا امکان داشت که رجوی بعد از رفتن به عراق و اینکه مطرح میکرد توطئه استرداد او وجود داشت. (البته این توطئه بیشتر جهت متقاعد کردن شورایی ها بزرگ نمایی شد تا جلو مخالفت شورایی ها با وطن فروشیش به عراق را بگیرد.) بلند شود برود به زیارت مکه؟!! خیر غیر ممکن بود.

این فرد ترسو وقتی به عربستان رفت که صد در صد متقاعد شد که هیچ مسئله ای نیست و همه قول و قرار ها گذاشته شده بود و عربستان خودی بود نه غیر خودی، نه قطبی که سر سوزنی به آن شک داشته باشد. تنها و تنها دلیلی که رفت بند وبست با عربستان بود و گرفتن پول و دادن قول که در ایران فردا خواسته های عربستان را تامین میکند. همان قولی که به آمریکا داده و به اسرائیل و اردن و صدام نیز داده بود

اجازه بدهید بگویم که اساسا هیج نیازی هم به رفتن فیزیکی نبود و ارتباط با عربستان و دریافت پول و لجستیکی ادامه داشت ولی مسعود برای نشان دادن میزان اعتماد و نزدیکی خودش به عربستان و اینکه بگوید به اندازه صدام به عربستان نیز سر سپرده است درخواست این سفر را کرد و سعودیها با اما  اگر و… پذیرفتند. مسعود رجوی این سفر را علیرغم اینکه مشکلات بسیاری در عراق داشیم انجام داد. زمانی که علی زرکش بخاطر اعتراضش به او زیر اعدام بود و سازمان با بحرانهای عدیده ای مواجهه بود. البته آن زمان این مسافرت را از تشکیلات سازمان که غیر خودی بودند مخفی نگهداشت.

 

قرض از پرداختن به امر فوق این بود که گفته شود، ترکی الفیصل کسی نیست که بیاید در شو سالیانه مریم رجوی شرکت کند و نداند با کی طرف است. او از سال 1357 بعنوان رئیس یک تشکیلات اطلاعاتی قوی و عضوی از رهبری عربستان با سازمان آشنا بود و در بسیاری از خط و خطوطی که مربوط به عملیات تروریستی سازمان در داخل کشور انجام میشد دخالت مستقیم داشته است. مسعود رجوی را در سال1366 از عراق به عربستان برده بود و از نزدیک حداقل در عربستان ملاقات کرده بود، و همواره کمکهای مالی و لجستکی آن بدست سازمان رسیده است. بطور مستمر توسط سیستم اطلاعات عراق در ریز جزئیات وضعیت سازمان قرار میگرفت. اینها را در همه ملاقاتهایی که با سیستم اطلاعاتی عراق داشتیم، به ما میگفتند که “همکاران سعودی همواره جویای احوال شما هستند و از نزدیک دنبال میکنند” مسائل ایران و سازمان را که در عراق بود دنبال میکرد.

یعنی هرگاه چه عربستان وچه عراق در تضاد با رژیم قرار میگرفتند دستور عملیات تروریستی و خمپاره زدن و … در شهرهای ایران را مسعود اجرا میکرد. بعد ها نیز که مسعود رجوی غیبت را اختیار نمود و مریم رجوی میداندار فروش سازمان به عربستان بود و سایت ویکیلیکس اسنادش را منتشر نمود، همواره خواسته سازمان مجاهدین رفتن بیشتر زیر چتر عربستان با حمایت حتی علنی آنها بوده است. و بر اساس اسناد ویکی لیکس سیستم اطلاعاتی عربستان نیز بخوبی و دقیق به مقام وزیر خود اطلاع داده اند که این تشکیلات هیچ جایی در ایران ندارد.

 

سند ویکیلیکس

جمعبندی اینکه: عربستان و ترکی الفیصل نه تنها کمترین ابهامی در مورد تشکیلات رجوی ندارند بلکه مانند گربه ای که تا بحال هزاران موش- طمعه مانند مسعود رجوی و تشکیلاتش را بلعید در حال بازی قبل از بلعیدن آن هستند.

اما چرا ترکی الفیصل؟ برای اینکه سازمان مجاهدینی که میدانند در پهنه سیاسی سکه بی ارزشی است و هیچ وزن سیاسی موثر در ایران ندارد و نیرویی نیست و اجبارا در تضاد با رژیم باید او را مطرح کنند:

الف: پررو نشود و به مریم رجوی بفهمانند که از بد روزگار است که از او استفاده میکنند نه به این دلیل که ارزشی دارد، این مقوله رابطه موش و گربه یعنی کشور حامی و نیروی وابسته همواره همینطور بود ه است.

ب: این ترکی الفیصل نیست که سکان شو مریم رجوی را بدست میگیرد بلکه عربستان است و در عرف بین اللملی هیچگاه مقامات رسمی کشوری اینکار را نمیکنند (بجز کسانی مانند صدام). تا آتو دست رژیم ایران ندهند که مخالفین جدی عربستان را مورد حمایت موجهه خود قرار دهد. و اگر کاردار عربستان به وزارت خارجه فراخوانده شد و یا از کانالهای دیپلماتیک مورد اعتراض واقع شدند بگویند ما نبودیم و ترکی الفیصل در ظرفیت فردیش اینکار را کرده و از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند.

داود ارشد

عضو سابق شورای ملی مقاومت و مجاهدین

سیزده مرداد 1395

ادامه دارد.

5 Responses to قابل توجه شورا ملی مقاومت ایران: ننگ ابدی مزدوری عربستان را از پیشانی خود بزدائید

  1. Pingback: مسعود رجوی اگر نمرده چرا پیامش صدا ندارد.، گردانهای ارتش آزادیبخش پس کجایند؟ – TanineAshena

  2. Pingback: شورای ملی مقاومت ایران، ننگ مزدوری عربستان را از خود بزدائید – قسمت اول و آخر | Iran Interlink.exposing Mojahedin Khalq,Rajavi cult,Massoud Rajavi, Maryam Rajavi

  3. Pingback: قسمت دوم: قابل توجه شورا ملی مقاومت ایران: ننگ ابدی مزدوری عربستان را از پیشانی خود بزدائیقسم |

  4. همشهری says:

    اینکه عربستان سراغ اینها رفته باشد، بنظرم درست نیست. مریم رجوی مدتهاست که با همان اخبار و اسناد ویکیلیکس دنبال داشتن یک دیدار با سران عربستان بوده است. آنها هم دیده اند که حالا که این جنازه خودش راه افتاده ما نیز از آن حداقل برای سرو صدا کردن و عصبانی کردن رژیم استفاده کنیم. که در این حد موفق شدند که رژیم را به واکنش وادار کنند. و الان در تمامی نشستهایشان جشن میگیرند که ما مطرح شدیم پس هستیم. البته کاری ندارند که در نظر مردم ایران و مادران و پدران همان مجاهدینی که تعدادی در لیبرتی اسیرشان هستند و تعدادی در آلبانی چشم بسته نگهداشته میشوند . … چه میزان مورد تنفر هستند. بگذریم که ایرانیان چه نظری نسبت به آنها داشته باشند البته اگر چنین گروهی یادشان باشد. چون هیچکس اینها را نمیشناسد.

  5. نصرتی says:

    این روزهاه اخبار و تحلیلهای بسیاری که یا احساسی است و یا اینکه حدس و گمان است و عملا به نفع این تشکیلات تمام میشود زیاد است. ولی اینکه حقایق این تشکیلات را که بسیار هم با تکیه به پولهایشان که از عربستان و عراق گرفته اند سرو صدا میکند مستند و از درون باشد نیست. با خواندن این نوشته متوجه شدم که مسئله حضور ترکی الفیصل در جلسه اینها خلق الصاعه نبوده و سابقه طولانی دارد و اینکه عربستان است که پا پیش گذاشته تا از اینها استفاده ابزاری بکند ضمن اینکه طبق سند ویکی لیکس دقیقا از وضعیت آنها با خبر است که هیچ عددی در عالم سیاست و تعادل قوای داخل ایران نیستند و سکه بی ارزشی میباشند. ولی بدلیل وضعیت خود عربستان با بکارگیری این گروه شاید ایران را حداقل عصبانی کند. این گروه نیز که بالاتر از سیاهی برایشان رنگی نیست به پول و دلارهای بیشتری میرسند و شوهایشان چند سالی بیشتر ادامه مییابد.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes