قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

سخنرانی آقای داود باقروند ارشد در پارلمان اروپا

 

دشمنی انگلیسی ها با دکتر مصدق و ایرانیان پس از ملی شدن شدن صنعت نفت

مصدق مغرورانه مدافع اين کلمات حکيمانۀ ولتر بود: «من ممکن است با آن چه تو می گويی موافق نباشم، اما تا پای مرگمصدق از حق تو برای گفتن دفاع می کنم.» یکی از نخستين اقدامات مصدق پس از رسيدن به قدرت اين بود که دستور داد روزنامه نگاران را به خاطر توهين به نخست وزير مورد پيگرد شهربانی قرار ندهند. «بگذاريد هر آن چه می خواهند بنويسند!» صداقت و شرافت و احساس مدنيت مصدق، در کليه کشورها برای يک رهبر ملی استثنايی بود. يکی از نخستين کارهای او در مقام نخست وزير اين بود که از مهندس احمد پسرش خواست از مقام معاونت وزارت راه استعفا دهد و به مجيد بیات نوۀ ارشدش، که در ژنو مشغول تحصيل بود و طبق مقررات از کمک دولت به دانشجويان مقيم خارج استفاده می کرد، اطلاع داده شد که ديگر مبلغ از اين بابت دريافت نخواهد کرد . مصدق حقوق نمی گرفت و وقتی به عنوان نماينده ايران به خارج می رفت، هزينه های خود و فرزندانش را شخصا پرداخت میکرد. روزی همسر نخست وزير و رانندۀ او که وارد خيابانی در رويدا ورود ممنوع شده بودند از طرف يک افسر راهنمايی متوقف شدند. وقتی راننده به پليس گفت که چه کسی مسافر اتومبيل است، افسر گفت برای من مهم نيست که او کيست و اصرار کرد که بايد جر يمۀ مقرر را بپردازند. زهرا عصبانی شد و وقتی به خانه رسيد نام آن افسر راهنمايی را به مصدق گفت. مصدق درنگ نکرد. بلافاصله به رئيس شهربانی تلفن زد و دستور داد که آن افسر به رياست راهنمايی و رانندگی ارتقای مقام پيدا کند.

نشریات بریتانیایی ازجمله مدعیان روشنفکری هم در تحقیر و دست کم گرفتن مصدق از امریکایی ها پیشی گرفتند. نشریه آبزرور، او را ‌«متعصب تباهی ناپذیر»،پیرمرد گیج، اما احساساتی و سرسخت در برابر مباحث عقلی و مصلحت اندیشی، و سیاستمداری متحیر،کوته بین و دارای فقط یک ایده سیاسی در آن کله بزرگ‌ توصیف کرد و عناوینی مانند ‌«فرانکشتاین تراژیک»، «روبسپیر سالخورده»، و احتمالا «کرنسکی شکست خورده» به او داد. او مغرورانه مدافع اين کلمات حکيمانۀ ولتر بود: «من ممکن است با آن چه تو می گويی موافق نباشم، اما تا پای مرگ از حق تو برای گفتن دفاع می کنم.» یکی از نخستين اقدامات مصدق پس از رسيدن به قدرت اين بود که دستور داد روزنامه نگاران را به خاطر توهين به نخست وزير مورد پيگرد شهربانی قرار ندهند. «بگذاريد هر آن چه می خواهند بنويسند!» صداقت و شرافت و احساس مدنيت مصدق، در کليه کشورها برای يک رهبر ملی استثنايی بود. يکی از نخستين کارهای او در مقام نخست وزير اين بود که از مهندس احمد پسرش خواست از مقام معاونت وزارت راه استعفا دهد و به مجيد بیات نوۀ ارشدش، که در ژنو مشغول تحصيل بود و طبق مقررات از کمک دولت به دانشجويان مقيم خارج استفاده می کرد، اطلاع داده شد که ديگر مبلغ از اين بابت دريافت نخواهد کرد . مصدق حقوق نمی گرفت و وقتی به عنوان نماينده ايران به خارج می رفت، هزينه های خود و فرزندانش را شخصا پرداخت میکرد. روزی همسر نخست وزير و رانندۀ او که وارد خيابانی در رويدا ورود ممنوع شده بودند از طرف يک افسر راهنمايی متوقف شدند. وقتی راننده به پليس گفت که چه کسی مسافر اتومبيل است، افسر گفت برای من مهم نيست که او کيست و اصرار کرد که بايد جر يمۀ مقرر را بپردازند. زهرا عصبانی شد و وقتی به خانه رسيد نام آن افسر راهنمايی را به مصدق گفت. مصدق درنگ نکرد. بلافاصله به رئيس شهربانی تلفن زد و دستور داد که آن افسر به رياست راهنمايی و رانندگی ارتقای مقام پيدا کند.


دراین زمینه تایمزلندن هم دست کمی نداشت: او به معنای معمول کلمه، مرد شجاعی نیست بلکه ترسواست. فقط وقتی که احساسات اش به قدرکافی برانگیخته شود و نیز هنگامی که برای ایرانیان سخن بگوید، می تواند شجاع باشد. او جسارت و پروای یک شهید را دارد که با بی ثباتی عصبی، دچار پریشانی شده و درنتیجه برخورداری از این خصلت « اشکش هم درمی آید.‌» در سلسله ای از مقالات بدون نام – احتمالا نوشته پروفسور لمبتون نامی-کل بحران براساس «خصلت ایرانی » و میل باطنی به مقصردانستن دیگران در کمبودهای خود توضیح داده شد. درمقاله ادعا شده بودکه تضادهای داخلی بین فقیر وغنی، زمیندارو دهقان، شهر و روستا، پایتخت و استان ها -منجر به آن شد که ایرانیان دشمنی وکینه خود را به سوی دشمنان فرضی «به ویژه بریتانیا و شرکت نفت» فرافکنی کنند.
نشریه محافظه کار تایمز برای توضیح مجموعه بحران به آسانی به تحلیل مارکسیستی طبقه متوسل می شد. سردبیران این نشریه احتمالا طنز قضیه را نگرفته بودند..به محض فوران بحران، سفارت بریتانیا در تهران از بی بی سی در لندن خواست تا مدت برنامه فارسی خود را دو برابرکند و خبرنگار تهرانش را هم را که گرایشی به همکاری نداشت، با فردی دیگر جایگزین کند.
همچنین از بی بی سی خواسته شد که نام پروفسور ال ول ساتون وابسته مطبوعاتی سابق راکه اکنون به منتقد صریح شرکت نفت تبدیل شده بود، در فهرست سیاه خود قرار دهد. او طی سال های بعدی نیز به دلیل دیدگاه ‌«ضد بریتانیا، ضد استعماری و ضد شاه خود‌» در فهرست سیاه باقی ماند حتی کتاب نفت ایران او که تا امروز یکی از بهترین بررسی های انجام شده در این زمینه به شمار می آید، برای یافتن ناشر در بریتانیا با مشکل روبه رو بود. بی بی سی با راه انداختن جنگی تبلیغاتی‌« با اشتیاق به طرح این مساله پرداخت که چگونه ملی شدن نفت به شکل گریزناپذیری باعث فقیرشدن کشور می شود» هنگامی که روزنامه ها و نشریات از این خط مشی رسمی منحرف می شدند، وزارت خارجه بریتانیا به نحوی موثر اظهار شکایت می کرد، شپرد سفیر بریتانیا در تهران، طی سندی طولانی تحت عنوان «مقایسه عمومی بین ناسیونالیسم آسیایی و ایرانی» تلاش کرد تا بین این دو تمایز قائل شود. به اعتقاد او، ناسیونالیسم ایرانی «فاقد اصالت و توانایی سازنده» است و فرصت قرارگرفتن تحت حاکمیت استعماری را از دست داد‌ه و اکنون به ‌کمک شدید، شاید یک اشغال خارجی ۲۰ ساله مانند هائیتی نیازمند است.‌»
شپرد در یادداشت های دیگر هم استدلال می کرد که مصدق مردی« آشکارا پریشان حال» است زیرا از لقب ‌«عالیجناب» پرهیزکرده و از خودروی وزارتی استفاده نمی کند. همچنین به عنوان نکته پایانی به این اشاره شده بود که مصدق دختری دارد که در یک آسایشگاه روانی در سوئیس به سر می برد. دیگر اسناد وزارت خارجه بریتانیا نیز به سادگی به چنین خصلت سازی هایی متوسل شده اند. در یکی از این موارد آشکارا آمده است که:
«اکثر ایرانیان درونگرا هستند. از قوه تخیل نیرومندی برخوردارند و به طور طبیعی به سوی جنبه های دلخوش کننده و مطلوب امور روی می کنند. دوستدار شعر و مباحثه اند و به ویژه به بحث درباره افکار انتزاعی رغبت فراوان دارند. آن ها به شدت احساساتی اند و خیلی زود به هیجان می آیند. اما همواره از آزمودن تخیل در برابر واقعیت و به زیرکشاندن احساسات در برابر منطق عاجزند. آنان عقل سلیم ندارند و از قابلیت تمایز بین احساسات و واقعیات محروم اند…»
این گونه حملات شدید فرهنگی را نباید علت ریشه ای ناکامی در مذاکرات تلقی کرد و این درحالی است که در مطالعات فرهنگی، وسوسه باور به این مسئله وجود دارد. این موارد را بیش تر باید تبعات جنبی این شکست دانست. ریشه اساسی قضیه درواقع، سرپیچی بریتانیا از دست کشیدن از کنترل تولید نفت و همچنین عزم ایران برای در اختیارگرفتن کنترل همین محصول بود. به بیانی دیگر، بن بست موجود در این میان نه به دلیل ییش داوری های نژادی یا فرهنگی بلکه به علت برخورد اقتصادی بین ناسیونالیسم احیاشده[ایرانی ها] و امپریالیسم از مدافتاده [ انگلیسی ها] به وجود آمده بود.
کودتا- یرواند آبراهیمیان- ترجمه ابراهیم فتاحی- ص ۱۵۴–۱۵۷

 

جزئیات طرح و اجرای قتل دکتر فاطمی بدست اوباش حکومت شاهنشاهی

خبر دستگیری دکتر فاطمی که به سپهبد علوی مقدم، رئیس شهربانی و تیمور بختیار فرماندار نظامی رسید با یک توافق نقشه از بین بردن او را به دست اوباش کشیدند. شعبان جعفری و عده دیگری از اوباشان و لمپن های حرفه ای به جلو شهربانی فراخوانده شدند. به آنها دستور داده شدبه محض خروج دکتر فاطمی از شهربانی به وی حمله ور شده و به ضرب چاقو و چماق او را مضروب کنند.Fatemi
خانم سلطنت فاطمی- خواهر دکتر فاطمی به مجرد اینکه خبر دستگیری برادرش را از رادیو می شنود خود را به جلو شهربانی می رساند. وی برادرش را دست بند زده ملاحظه می کندکه در جلو پلکان ایستاده و یک افسر و چند سرباز در کنار وی می باشند، ظاهر قضیه آن بوده که دکتر فاطمی را از شهربانی به اتومبیل منتقل کنند ولی در اصل لمپن ها در کمین برای دستورات آماده شده بودند. شعبان جعفری به به نوچه هایش می گوید : بکشیدش، بکشیدش، اما خواهر شجاع و از جان گذشته دکتر فاطمی خودش را روی برادرش می اندازد و در این مراحم ملوکانه ده ضربه چاقو از ۱۶ ضربه به پیکر شجاعش وارد می شود، ۶ ضربه هم به دکتر فاطمی اصابت می کند فریادهای بانو سلطنت فاطمی «برادرم را کشتند، مردم دکتر فاطمی را کشتند» عابرین را متوجه قضایا می کند…
زنده یاد دکتر سعيد فاطمی درباره وقایع روز دستگیری دکتر فاطمی می گوید:
«نصيری به دکتر فاطمی می گوید خائن، فاطمی می گوید، خائن توهستی، تو به این مملکت خيانت کردی، ما جز وطن پرستی کاری نکرده ایم. نصيری با مشت بر دهان دکتر فاطمی می کوبد. بينی او را می شکند. خون صورت او را می پوشاند. سپس به همان صورت او را دستبند می زنند و از آن محل می برند. پيش از آن، سپهبد علوی مقدم بلافاصله به بختيارکه در کوشک نصرت، ملتزم رکاب شاه بود، خبر دستگيری فاطمی را می دهد . بختيار بلافاصله خودش را به تهران می رساند و به شعبان بی مخ و طيب حاج رضایی و اکبر گيرگيری و… دستور کشتن فاطمی را می دهد. ازاین گروه فقط یک نفر به نام مصطفی دیوانه نمی آید که یکی از چاقو کش های محله ی سيد نصرالدین بود. او می گوید او سيد اولاد پيغمبراست، من کاری نمی کنم.

تیمسار نصیری رئیس ساواک در حال بوسیدن دست شاه

تیمسار نصیری رئیس ساواک در حال بوسیدن دست شاه

فاطمی را از پله های اطلاعات شهربانی پایين می آورند. گروه شعبان بی مخ به او حمله ور می شوند. مادر من(سلطنت فاطمی) که به وسيله اخبار رادیو از دستگيری دکتر فاطمی ( برادرش) خبر دار شده بود، در آنجا حضور داشت و به محض آن که اوباش حمله ميکنند، او خود را روی دکتر فاطمی می اندازد. ۱۱ ضربه چاقو را به جان میخرد، دکتر فاطمی را به بیمارستان ارتش می برند…مادرم را افرادی که در خيابان بودند و برخی از اعضای وزارت خارجه به بيمارستان نجميه می برند و مرحوم دکتر غلامحسين مصدق، که خوشبختانه آن موقع بعد از ۴ ماه بازداشت، آزاد شده بود، به مداوای او می پردازد. مادرم دربيمارستان نجميه مدتی بستری بود و بعد هم به خانه منتقل شد، اما بعد از آن هميشه از عوارض آن جراحات رنج می برد.»
آن شب تمام خبرگزاریهای خبر دستگیری دکتر فاطمی را گزارش می کنند و جزئیات اتفاقی که جلو شهربانی رخ داده بود با تفصیل به سراسر دنیا خبر می دهند. شاه از این جریان عصبانی شده و برای جلوگیری از افتضاح بیشتر دستور می دهد به هرقیمتی که شده او را زنده نگاه دارید.
دکتر فاطمی مدت دو ماه را در وضع بسیار ناراحت کننده ای در حالیکه خون استفراغ می کرد و تا دم مرگ رفت، گذرانید.
خاطرات و مبارزات دکتر حسین فاطمی، بهرام افراسیابی، ص ۲۹۹-۳۰۰
گفتگو با دکتر سعيد فاطمی – چشم انداز ایران، شماره  ۸

 

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes