قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

سخنرانی آقای داود باقروند ارشد در پارلمان اروپا

 

غوغای انتخابات

روزنامه های صبح امروز تهران، چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت همچنان انتخابات ریاست جمهوری را در صدر اخبار خود دارند. نشریات اصولگرا و تندرو به نظر می رسد حمایت خود را متوجه باقر قالیباف کرده و در جواب حمله شدید اقتصاددانان و هواداران دولت به ادعاها و وعده های وی، به پاسخگویی برخاسته اند.

روزنامه های میانه رو و اصلاح طلب نیز قالیباف را مهم ترین هدف حملات خود گرفته اند و همچنان تکذیب آماری که وی ارایه داد و نفی ادعاهایش درباره عملکرد خود در روزنامه ها ادامه دارد.

تغییر سند سیاسی حماس تندروترین بخش جنبش فلسطین که از متحدان جمهوری اسلامی به حساب می آید در مطبوعات مستقل و میانه رو انعکاس وسیعی دارد در حالی که روزنامه های تندرو با سکوت معناداری با این خبر روبرو شده اند.

 

نبرد گمراهی علیه آگاهی

عباس آخوندی در مقاله ای در اعتماد درباره وعده‌های بی‌پشتوانه و ادعاهایی که هیچ‌جا به اثبات نرسیده نوشته: تکذیبیه‌های وزارتخانه‌ها و سازمان‌های مختلف و اظهار سیاستمداران برجسته کشور؛ حتی در سطح رییس مجلس درباره غیر عملی بودن یا حتی غیرقانونی بودن ایجاد چنین تعهداتی دیدنی است. لیکن، سوال اصلی این است که آیا این تکذیبیه‌ها می‌تواند اثرات تبلیغی آن سخنان بی‌پشتوانه را در ذهن‌ها خنثی کند. من بر این باورم که نمی‌تواند و برد آنها بسیار محدود است.

وزیر راه و مسکن و شهرسازی ابراز عقیده کرده که: پوپولیسم با ایجاد یک دیوار ذهنی در مخاطبان خود، راه را بر شنیده‌شدن صحبت شما و سایر رهبران اجتماعی می‌بندد و با ایجاد دوگانه فرضی جامعه را به دوپاره تقسیم می‌کند؛ مثلا در انتخابات اخیر گروه ٤ درصدی و ٩٦ درصدی. سپس با ایجاد یک نوع همزادپنداری جریان خود را به عنوان رهبر یکی از این گروه‌ها جا می‌زند. پس از آن، تکلیف اعضای جامعه روشن است؛ «یا با منی» و «یا بر منی». اگر با منی پس تو بر حق هستی و اگر در مقابل هستی، تکلیفت روشن است. بنابراین، اساسا جایی برای گفت‌وگو باقی نمی‌گذارد.

نویسنده مقاله اعتماد افزوده: رویارویی با این پدیده بسیار دشوار است. شما در امریکا هم دیدید که بخش اعظمی از سیاستمداران امریکا بسیج شدند و حتی حزب ترامپ؛ جمهوریخواهان هم بسیج شدند تا بگویند این مرد «یاوه» می‌گوید لیکن موفق نشدند. از حیث منطقی فهم یاوه‌های ترامپ و همچنین فهم روش کسب‌وکار وی که بر مبنای زد و بند و سوداگری و قمار بود و رفتار شخصی وی به ویژه در ارتباط با زنان، کار دشورای نبود. لیکن، با این وجود ترامپ کار خویش را به‌پیش برد.

محمد بهشتی فعال فرهنگی در همان روزنامه نوشته: روزگاری بود که مردم نمی‌دانستند؛ برخی بیشتر و برخی کمتر. سیاستمداران نیز به‌ناگزیر به فضای تاریک ندانستنِ جامعه خو کرده بودند و ای‌بسا سرمایه‌شان همین نادانستن بود. با وجود توقعمان، حتی خیرخواه‌ترین فعالان عالم سیاست، با رعایت «ندانستنِ» جامعه، از آن بهره می‌بردند؛ طبیعتا آنها که در اردوگاه شر بودند، مهم‌ترین تکیه‌گاهشان همین ندانستن جامعه بود؛ برخی بیشتر و برخی کمتر.

به نوشته این مقاله در طول یکی دو دهه اخیر، رفته‌رفته از ندانستن کاسته و بر دانستن افزوده شد. اکنون مردم می‌دانند؛ بعضی بیشتر و بعضی کمتر. آن زمان که مردم نمی‌دانستند، راه‌های دانستن محدود و قابل مدیریت بود و کسانی‌که نیاز به پشتیبانی مردم داشتند، می‌توانستند مجاری دانستن را به نحوی مدیریت کنند که ای‌بسا بر ندانستن بیفزایند؛ گاهی بیشتر و گاهی کمتر. لیکن آن دوران سپری شده است، امروز دروازه‌هایی که می‌توان از طریق آن دانست، فراخ‌تر و غیرقابل مدیریت‌تر شده و اصلا همگان در معرضِ دانستن قرار گرفته‌اند، حتی وقتی اراده‌ای نکرده‌اند که بدانند؛ برخی بیشتر و برخی کمتر.

مقاله اعتماد بدین جا ختم شده که: حال که دانستن بر نادانستن غلبه یافته، هنوز هستند سیاستمدارانی که قصد دارند بر امواجِ نادانستنِ جامعه سواری کنند و به اوج بروند، ولی طبیعی است اگر مغلوب امواج دانستن جامعه شوند و زمین بخورند؛ برخی سخت‌تر و برخی نرم‌تر! امروز کسانی موفق خواهند شد که بتوانند نماینده دانایی جامعه باشند و نه جهل‌شان. کسانی‌که از دانستن مردم خشنود باشند و هرقدر مردم بیشتر بدانند آنان احساس قدرت و آرامش بیشتری کنند. هرقدر خشنودتر، موفق‌تر!

سراب‌های اقتصادی

سعید شیرکوند در مقاله ای در ایران ضمن اشاره به شعارهای پوپولیستی در مبارزات انتخاباتی بدون نام بردن از باقر قالیباف نوشته نامزدی مدعی می‌شود که جامعه ایران بعد از گذشت ۳۹۹ سال از انقلاب در اثر سیاست‌های اتخاذ شده توسط مسئولان کشور به دو بخش تقسیم شده و در اثر مدیریت نظام جمهوری اسلامی، امروز کشور دارای ۴ درصد جمعیت رانت‌خوار، زالوصفت، ثروتمند و برخوردار از همه امکانات است و در مقابل آن ۹۶ درصد جامعه در محرومیت، فقر و بدبختی قرار گرفته‌اند.

صرفنظر از اینکه این ادعا تا چه اندازه ارزش‌های نظام و مردم را مورد غفلت قرار داده و آن را به چالش می‌کشد، از نظر اقتصادی با این سؤال اساسی روبه‌رو است که مبنای این طبقه‌بندی چیست؟کدام پژوهشگر، مؤسسه پژوهشی و مجموعه علمی در ایران حتی در قالب یک مقاله یا پژوهش به چنین اطلاعاتی دست یافته است؟ مگر می‌شود در اقتصاد هر چه اراده کنیم را به عنوان شاخص بگوییم؟ در مقابل این ادعای ۴ درصدی و ۹۶ درصدی از کسی بگوید که این تناسب ۶ درصد به ۹۴ درصد است، چه پاسخ علمی برای آن وجود دارد؟

مقاله روزنامه ایران بدین جا رسیده که در مورد ایجاد شغل و فرصت‌های شغلی حاصل از برخی فعالیت‌ها، تغییر یارانه دهک‌های مختلف و نحوه شناسایی دهک‌ها چه راهکار علمی و عملی وجود دارد؟ متأسفانه برخی از نامزدها قائل به این نیستند که هر کدام از این واژه‌ها دارای یک تعریف شناخته و معیار ارزیابی هستند از نظر این افراد، مردم و جامعه کسانی هستند که فاقد قدرت تشخیص، ارزیابی و فهم مشکلات و راه‌ حل آنها هستند. لذا بر اساس این دیدگاه کافی است که از مردم دلبری کرد و با بیان یک سری آرمان‌ها، آرزوها و شعارهای بدون منطق آنها را به سمت خود جلب کرد.

این سنگ ها مفت نیست

علی محقق در سرمقاله ابتکار خطاب به پوپولیست ها نوشته قالیباف در سومین حرکتش برای رسیدن به ریاست جمهوری با شرایط روز آداپته شده است. «دکتر» است و شیک می‌پوشد، اما ادبیاتش «مدیریت جهادی» است. خط اصلی سخنانش را از جنبش وال‌استریت آمریکا وام گرفته است و به جای ۹۹درصد مردم در برابر یک درصد ثروتمندان، از ۹۶ درصد در برابر ۴ درصد «زالوصفت» سخن می‌گوید. او ادبیات برنی سندرز، کاندیدای رقابت درون حزبی حزب دموکرات آمریکا در این مورد را تقلید می‌کند که در سخنرانی‌هاش تاکید داشت ۹۹ درصد درآمد‌های آمریکا به جیب یک درصد می‌رود. او از کاندیدای پیروز حزب جمهوری‌خواه نیز ادبیاتی را وام گرفته است. وعده‌هایی می‌دهد که عجیب و دست‌نیافتنی به نظر می‌رسند. موضوعی که می‌تواند ناظران را به یاد دونالد ترامپ بیاندازد.

نویسنده افزوده: او به عنوان کسی که سال‌ها شهردار تهران بوده است، درباره دادن مجوزهای ساختمانی به سرمایه‌داران و بساز و بفروش‌هایی – جالب این که ترامپ نیز بیش از هر چیز به فعالیت اقتصادی‌اش در حوزه ساختمان مشهور است – که آن‌ها را ۴ درصدی می‌خواند در مظان اتهام قرار دارد. ادبیات تند و تهاجمی‌اش نیز یادآور ترامپ است. او حتی سیاستمداران پیشین آمریکا را از یاد نبرده و جمله «دولت مردم، توسط مردم، برای مردم» را از نطق معروف گتیسبورگ آبراهام لینکلن وام گرفته است. قالیباف همچون محمود احمدی‌نژاد مناظره‌های انتخاباتی ۸۸، در مناظره انتخاباتی اول امسال مدارکی را با کژنمایی از دور نشان می‌دهد و شعار «ما می‌توانیم» او را تکرار می‌کند. در همین حال انگشتانش را مثل میرحسین موسوی در مناظرات همان سال تکان می‌دهد.

مقاله ابتکار به این جا رسیده که: قالیباف این بار بعد از «حلقه ازدواج» و «انگشتر عقیق»، انگشتر سومی ساخته است تا شاید با آن طلسم نرسیدنش به پاستور را بشکند. فارغ از این که شاید دلیل ناکامی‌اش دقیقا این آش شله‌قلمکار با طعمی گاه متناقض باشد که در مواضعش به چشم می‌خورد. او این بار در رقابت با زوج روحانی-جهانگیری و البته رقیب درون جناحی به اسم رئیسی کاری سخت‌تر از پیش دارد و شکست سوم می‌تواند پایان قمار بزرگ سیاسی‌ای باشد که او را به پایان عمر سیاسی‌اش می‌رساند.

پوپولیست‌ها نگران نباشند

آیدین سیارسریع در صفحه طنز بی قانون نوشته: یکی از اره‌های دوران مهرورزی که به عنوان یادگار در آستین ما قرار گرفته و نه راه پس دارد و نه پیش، یارانه نقدی است که هنوز هم یک‌سری از عزیزان سعی در جابه‌جایی آن در موضع قرار گرفته دارند؛ یعنی ما فکر می‌کردیم با‌توجه به تجربه شکست خورده یارانه نقدی در دولت دهم و این همه داد و فغان کارشناسان اقتصادی که می‌گفتند دادن یارانه نقدی به این شکل صحیح نیست دیگر کسی لااقل وعده‌اش را ندهد که دیدیم باز هم فصل انتخابات شد و بعضی کاندیداها با مقاومتی مثال زدنی در مقابل حقایق اقتصادی و درک شرایط کشور گفتند «یارانه را سه برابر می‌کنیم». خسته نباشی دلاور، خدا قوت پهلوان.

به نوشته این طنزنویس: وقتی هم که می‌پرسیم این پول را دقیقا می‌خواهی از کجا بیاوری؟ جوابش در حوزه «نگویید نمی‌توانیم، ما می‌توانیم، خدا بزرگ است، تو رو خدا ببخشید اگه کمه و ملت ما لایق بیشتر از این‌هاست». قرار می‌گیرد! پوپولیسم شاخ و دم که ندارد! آن وقت همین بزرگوار که الان وعده یارانه ۲۵۰ تومنی می‌دهد فردا رییس‌جمهور می‌شود و می‌گوید خب! بسم‌ا…! یارانه را سه برابر کنیم! وزیر اقتصادش می‌گوید: باشه ولی از کجا؟ می‌گوید: نفت! وزیر می‌گوید: نفت گفته من به یک سوم قیمت رسیدم، رو من حساب نکنید.

طنزنویس بی قانون افزوده: در این موقع آقای رییس‌جمهور می‌گوید: خب پس مالیات بگیریم! سکوت می‌شود! چند تا فلش بک توی ذهن آقای رییس‌جمهور می‌خورد و می‌گوید: خب مالیات که هیچی! از صندوق ذخیره ارزی بگیریم. وزیر می‌گوید: اونم که ممنوعه. می‌گوید: بانک مرکزی نمیده؟ خلاصه با هر بدبختی، به ازای تورم و گرانی و زمین ماندن پروژه‌ها پول را جور می‌کنند و لایحه می‌فرستند مجلس که می‌خواهیم یارانه‌ها را سه برابر کنیم. آنجا علی لاریجانی به‌عنوان غول مرحله آخر به همراه بقیه نمایندگان مجلس با طرح مذکور مخالفت می‌کنند و وعده آقای پوپولیست می‌ماند روی هوا.

 

تریبون بیت المال

صبح نو روزنامه هوادار شهردار تهران در گزارش اصلی خود از زبان چند نفر از همفکران خود از کسانی که به مخالفت با وعده های غیرقابل اجرای نامزدهای انتخاباتی پرداخته اند به شدت انتقاد کرده و آنان را دلالان سیاسی خوانده و به طور مشخص رییس مجلس علی لاریجانی را هدف قرار داده که به نوشته این روزنامه در دو روز گذشته دو بار از تریبون بیت المال سوء استفاده کرده است.

این روزنامه در سرمقاله خود ادعا کرده که: رسانه‌های دولتی مثل روزنامه فخیمه دولت یا روزنامه عمومی دیگری مانند جمهوری اسلامی، بی پروا به ستاد تبلیغاتی رئیس جمهور کنونی تبدیل شده‌اند و از مراجع قانونی که نه، از خدا هم ظاهراً ترس و تقوایی ندارند! البته در این میان صدا وسیما هم کم و بیش با جهت گیری‌های یک طرفه خود وزنه تبلیغاتی #دولت_حرف را سنگین‌تر کرده است. از رسانه‌ها که بگذریم برخی از مقامات مسوول، جایگاه و تریبونی را که امانت به دست آنها سپرده شده، خرج تمایلات سیاسی خود می‌کنند و له یا علیه یک نامزد وارد کارزار تبلیغات انتخابات شده‌اند.

سرمقاله صبح نو به عنوان نمونه به گفته های علی لاریجانی پرداخته و نوشته وی در مخالفت آشکار با برنامه‌های کاندیدای اصولگرا که وعده ترمیم یارانه اقشار محروم و مستضعف جامعه را مطرح کرده‌اند، این برنامه را پوپولیستی خوانده و گفته است مجلس با شعارهای یارانه‌ای مخالف است! این موضع‌گیری رئیس مجلس در حالی است که رئیس جمهور در مناظره جمعه گذشته، از سه برابر شدن یارانه مددجویان کمیته امداد سخن گفت، بدون آنکه برنامه ششم چنین چیزی را ابلاغ کرده باشد! و عجیب‌تر اینکه یارانه مورد اشاره آقای روحانی با قطع مستمری مددجویان کمیته امداد تأمین اعتبار شده است. حال جای سؤال است که چرا آن شعار و وعده پوپولیستی آقای روحانی مورد اعتراض رئیس محترم مجلس قرار نمی‌گیرد، اما اگر نامزدهای دیگری در این باره اظهارنظری بکنند با آن مخالفت می‌شود!

راز بدهی های شهرداری

کامبیز نوروزی به نقل از یک عضو شورای شهر تهران نوشته: شهرداری تهران در حال حاضر ٦٠ هزار میلیارد تومان بدهکار است. این رقم سه و نیم برابر بودجه مصوب سال ٩٦ شهرداری تهران است. یک روز بعد روابط عمومی حوزه معاونت مالی و اقتصادی شهرداری تهران در جوابیه‌ای بدون آنکه توضیح دقیق بدهد، نوشت: «در سال ٩٤ میزان دقیق بدهی شهرداری به پیمانکاران مشخص شد و رقم زیر ٩ هزار میلیارد تومان به دست آمد. اما امروز، این رقم به ٤ هزار و ٣٠٠ میلیارد تومان رسیده است که یک ‌سوم این رقم هم با پیگیری‌های به عمل آمده باید اصلاح شود و قطعا به ٣ هزار میلیارد تومان خواهد رسید.» اما در حالی که روابط عمومی گفته است شاید بدهی شهرداری به ٣ هزار میلیارد تومان برسد، معاون امور برنامه‌ریزی و توسعه شهرداری تهران، در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان، قاطعانه مدعی شد که بدهی شهرداری فقط ٣ هزار میلیارد تومان است. یعنی دو اداره خود شهرداری هم سخن یکسان ندارند و نمی‌توانند بگویند بالاخره شهرداری تهران چقدر بدهکار است.

به نوشته این حقوقدان: از سوی دیگر اما علیرضا دبیر، به گزارش ایرنا رسما بدهی شهرداری تهران به بانک‌ها و پیمانکاران را ٢٠هزار و ٤٩٠ میلیارد تومان اعلام کرده است. که به صراحت تکذیب نشد، اما فقط گزارش دبیر که شامل دوقلم بدهی شهرداری (به بانک‌ها و پیمانکاران است) به تنهایی برای اثبات نادرست بود ادعای دو مدیر شهردار کافی است. در شهرداری تهران چه می‌گذرد و پنهانکاری و بی‌سروسامانی چقدر است که کسی نمی‌داند واقعا در دوره قالیباف چقدر بدهی بالا آورده‌اند.

مقاله اعتماد تاکید کرده: بی‌نظمی مالی هم منشأ و هم توسعه‌دهنده هر فسادی است. در بی‌نظمی مالی همه‌چیز آنقدر درهم و بر هم می‌شود که هرکس هرکار بخواهد می‌کند و گوش تا گوش هم خبردار نمی‌شود. تصورش را بکنید که همین شیوه مدیریت بخواهد به کل مملکت تسری پیدا کند. هولناک است. کشوری را در نظر بگیرید که به همین شکل اداره شود و هیچکس نداند دولتش چقدر در می آورد و چقدر خرج می کند و چقدر بدهکار است وچندین برابر بودجه سالانه‌اش بدهکار شده باشد، تصور هولناکی است .

کارتون احسان گنجی، قانون
کارتون احسان گنجی، قانون

چرا سازش؟

محمدعلی مهتدی در مقاله ای در روزنامه ایران با اشاره به تغییر در سیاست های حماس نوشته: سندی که توسط خالد مشعل رونمایی شد، نشان می‌دهد جنبش حماس تحت فشارهای منطقه‌ای دست به عقب نشینی استراتژیک زده است. حماس در این سند پذیرفته‌است، دولت فلسطین در اراضی اشغالی ۱۹۶۷ تشکیل شود که این به منزله شناسایی اسراییل است. همچنین بر مسأله مذاکره با رژیم صهیونیستی تأکید فراوانی شده است. بر این اساس می‌توان پیش‌بینی کرد، مذاکراتی هر چند غیرمستقیم میان حماس واسراییل در حال شکل‌گیری است.

سفیر سابق ایران در لبنان در این مقاله با تاکید بر این که جنبش حماس عملا به راهی افتاد که قبلا فتح و یاسر عرفات بدان رسیده بودند نوشته: شرایطی که حماس را به سوی عقب نشینی راند، از یک سو ناشی از اقدامات گذشته این جنبش در خروج از محور دمشق و پیوستن به محور دوحه و آنکارا بود. قطر و ترکیه به دلیل روابط نزدیکی که با اسرائیل دارند با اعمال فشارهایی به حماس و وعده حل مشکلات از طریق مذاکره در تصمیم‌گیری حماس نقش قابل توجهی داشتند. دلیل دیگر این وضعیت اسفبار نوار غزه است که در محاصره کامل قرار دارد و فشار معیشتی بر بیش از ۲ میلیون فلسطینی ساکن در این منطقه وارد می‌شود. نرخ بیکاری بالای ۷۰ درصد است.

مقاله روزنامه ایران پیش بینی کرده که با این تصمیم فشار بر نوار غزه کاهش یافته و زمینه برای تشکیل دولت وحدت ملی با تشکیل جنبش فتح و حماس فراهم آید.

این آغاز عقب نشینی است

علی شکوهی در مقاله ای در روزنامه اعتماد مقامات اسراییل در مقابل این نرمش حماس، به‌هیچ‌وجه اعلام رضایت نکرده و آن را تحت فشار بین‌المللی و برای فریب دنیا دانسته و تاکید کردند تا زمانی که این گروه سلاح خود را زمین نگذاشته و از مقاومت خشونت‌بار دست نکشد، تغییر شکل حماس را نمی‌پذیرند. طبعا این مواضع دولت اسراییل نشان می‌دهد که آنان به عقب‌نشینی کامل حماس نیاز دارند و این گام اولیه را اصلا مطلوب نمی‌پندارند.

به نوشته این مقاله: اسراییل پیش‌تر سازمان آزادیبخش فلسطین را هم وارد این چرخه کردند و در زمان یاسر عرفات و بعد محمود عباس کار را به جایی رساندند که اساسا موجودیت اسراییل هم از سوی آنان به گونه‌ای به رسمیت شناخته شد اما باز هم اسراییل تن به تشکیل یک کشور در مرزهای سال ١٩٦٧ نداد و بیت‌المقدس را پایتخت اسراییل قلمداد کرد و شهرک‌سازی را برخلاف قطعنامه‌های سازمان ملل ادامه داد و روند یهودی‌سازی بیت‌المقدس و آواره کردن فلسطینیان و تخریب خانه‌های آنان را پی گرفت.

اعتماد نظر داده که: اکنون هم اسراییلی ها درصددند تا حماس را به همان چرخه وارد کنند و مساله مقاومت مسلحانه را کاملا کنار بگذارند و از آن پس بر سر میز مذاکره همان بلایی را سر حماس بیاورند که قبلا سر سازمان آزادیبخش فلسطین آوردند. و این تازه آغاز عقب‌نشینی آنان است.

چشم انداز میثاق جدید

صلاح‌الدین هرسنی در سرمقاله جهان صنعت اقدام جدید رهبران حماس را به معنای تغییر رویکرد این جنبش و تلاش برای عادی‌سازی روابط میان اعراب و اسراییل دانسته و نوشته  در این رویکرد جدید ارتباط جنبش حماس با اخوان‌المسلمین و گروه‌های تروریستی همچون داعش نفی شده است. مسلم است که نفی این ارتباط از سوی رهبران حماس بیشتر تلاشی برای اتهام‌زدایی است که می‌تواند در آینده مناسبات با منطقه و به ویژه با مصر موثر باشد.

مقاله جهان صنعت نظر داده که با توجه به نظم جدیدی که عربستان، قطر و امارات در مهار و محاق گرو‌ه‌های مقاومت در پیش گرفته اند امروز ندای جنبش حماس کمترین انعکاس را در منطقه دارد، تلاش جدید رهبران حماس در نگاه گرو‌ه‌های اسراییل‌محور فریبی بیش نیست. حتی این کشور‌ها شائبه منتفی دانستن ارتباط حماس با اخوان‌المسلمین را برای حفظ ارتباط با مصر تلقی و قلمداد کرده‌اند. این طرز تلقی به معنای آن است که حماس همچون گذشته هنوز بر سر نقشه‌های خود در مواجهه با اسراییل و هم‌پیمانان آن در منطقه است.

دلیل دیگر حماس از نظر مقاله جهان صنعت: ریشه در دخالت کشور‌های فرامنطقه‌ای منازعه اعراب و اسراییل دارد. در این ارتباط دو کشور آمریکا و انگلستان خواهان هرگونه قطع ارتباط با حماس در جغرافیای منطقه هستند. اما مهم‌ترین دلیل برای ناکارآمدی تلاش رهبران حماس از مواضع اشغالگرانه اسراییل نسبت به رویکرد‌های امنیتی ناشی می‌شود. در حقیقت استراتژیست‌های این کشور درک خود از تهدید‌های موجود را با حلقه‌های تهدید به تصویر می‌کشند.

ترس صدا و سیما از تکرار ۸۸

نادر کریمی‌جونی در مقاله ای در جهان صنعت نوشته: هراس از زنده شدن درگیری‌های لفظی به سبک انتخابات ۸۸ و پرهیز از مواجهه دوطرفه میان نامزدها، صداوسیما را بر آن داشت تا با به میدان آوردن همه نامزدها و پرسیدن سوالات تکراری و نه‌چندان چالش‌برانگیز، مناظره‌ای هدایت‌شده برگزار کند و از خطر افشاگری‌های حساب‌نشده و گاه غیرقابل کنترل نامزدها بگریزد. مدیران صداوسیما به این ترتیب می‌خواهند نامزدها را در حصاری که گفتارشان را هدایت و محدود می‌کند، نگه دارند و از بیان آنچه احتمالا نامطلوب یا افشای اسرار مگو خوانده می‌شود، پرهیز کنند.

به نوشته این مقاله: این امر البته می‌تواند توصیه مقامات ارشد نظام باشد که می‌خواهند کنترل اوضاع از دست خارج نشود و آنچه نباید رسانه‌ای شود، در جلوی دوربین‌ها و میکروفن‌ها بیان نشود. به این ترتیب مناظره جمعه گذشته با تریبون آزادی که این روزها از صداوسیما پخش می‌شود و در آن اظهارات مردم به طور گزینشی روی آنتن می‌رود تفاوت چندانی ندارد چراکه در مناظره‌ها به دلیل زنده بودن و عدم امکان اجرای ویرایش و سانسور، آب را از سرچشمه بسته‌اند و گربه را دم حجله کشته‌اند.

جهان صنعت ننتیجه گیری کرده: آنچه جمعه‌ها تحت عنوان مناظره پخش می‌شود، تریبونی است که اگرچه شکل و فرمی آزاد دارد ولی نامزدها به بند کشیده شده‌اند و کمتر اجازه چالش یا نقد رقیب را پیدا می‌کنند. حال این سوال مطرح است که اگر قرار بود مناظره به مصاحبه یکطرفه و تریبون کنترل‌شده تبدیل شود، اصلا چه نیازی به اجرای مناظره بود و دیگر اینکه زنده یا مرده این به اصطلاح مناظره چه تفاوتی می‌کرد؟

کارتون سلمان طاهری، شهروند

شما ژاژت رو بخا!

فریور خراباتی در ستون طنز روزنامه ایران نوشته: آدم برخی از سخنرانی‌ها را که می‌بیند و گوش می‌دهد با خودش می‌گوید: «خب خندیدیم، بعدش؟» باور کنید آشی که برخی از کاندیداهای عزیز بار گذاشته‌اند به قدری شور شده که دیگر صدای رئیس دولت سابق را هم در آورده است.یک دوست عزیزی می‌آید و می‌گوید: «من یارانه‌ها را دو برابر می‌کنم» تمام اقتصاددان‌ها حتی ریاست محترم مجلس می‌آیند و می‌گویند که دو برابر کردن یارانه‌ها غیرممکن است، در نتیجه دوستان می‌گویند: «خب باشه، سه برابرش می‌کنیم» و باعث می‌شوند که تمام اقتصاددان‌های کشور مثل سیامک انصاری به دوربین زل بزنند.

به نوشته این طنزنویس: بزرگ و عزیز دیگری در این مدت برگ زرینی در زمینه حل مشکلات انسان‌ها(به صورت کلی!) ورق زده و راهکارهایی ارائه می‌دهد که تمام تئوریسین‌های دنیا انگشت حیرت به دندان کین بسته(حالا!) و با خودشان بگویند: «چرا این راهکارها به ذهن من نرسید؟».

طنز روزنامه ایران به این جا می رسد که: شما پشت بلندگو می‌روید و می‌گویید: «مردم عزیز، حامیان گرامی، بنده برای مشکلات شما راهکار دارم، همه ما می‌دانیم که اعتیاد چه بلای خانمانسوزی است، اما آیا کسی می‌داند ریشه اعتیاد در کجاست؟» قاعدتاً شما مانند هر انسان ساده‌لوح و ساده‌نگری که فقط وجه ظاهری اتفاقات را می‌بینید با خودتان می‌گویید که ریشه اعتیاد در فقر، بیکاری، مشکلات خانوادگی، آموزشی و… است اما سخت در اشتباه هستید، زیرا کاندیدای عزیز در حرکتی غیرقابل پیش‌بینی به شما می‌گوید: «ریشه اعتیاد، در مواد مخدر است!» و چنین کشف بزرگی را بدون زمینه‌سازی قبلی رو می‌کند که آدم تنها کاری که از دستش برمی‌آید ژاژ خاییدن است.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes