ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
روزنامه های هر دو جناح سیاسی تندرو و اعتدالی، مخالف و موافق دولت روحانی از تند شدن سخنان انتخاباتی حسن روحانی و رقیبانش ابراز نگرانی کرده اند. در همین حال و در زمانی که طرح های اقتصادی هر دو نامزد جناح اصولگرا توسط کارشناسان اقتصادی و مالی به شدت نقد شده است، حمایت رقیبان روحانی از برجام و انتقاد همزمان از فعالیت دولت در آن زمینه، فرصتی برای نشان دادن این تناقض در اختیار روزنامه های هوادار دولت قرار داده است.
خروج روحانی از اعتدال
روزنامه جوان، گزارش اصلی خود را به تایید طرح یارانه ای و وعده های معیشتی باقر قالیباف داده است و در مطلبی با عنوان خروج روحانی از اعتدال نوشته: باید دید حد یقف صراحت و بی پروایی روحانی کجاست آیا او می خواهد برای جلب آرامی مردمی به هر قیمتی همچنان به انتحار سیاسی خود ادامه بدهد یا به قواعد دموکراسی و حقوقی حاکم بر مردم سالاری دینی تن خواهد داد. روحانی می گوید حقوقدان است رعایت قواعد حقوقی را در عمل و رفتار او باید مشاهد کرد.
به دنبال این مقاله روزنامه سپاه پاسداران به بررسی روزنامه اصلاح طلب دیروز پرداخته و نوشته: «پایان مدارا با رقبا»و «چند درصدید که فکر میکنید، قیم مردم هستید» بخشی از مواضع روحانی در سفر انتخاباتی روحانی به شهرهای همدان وکرمانشاه بود که تیتر نخست روزنامه های اصلاح طلب حامی و روزنامه دولتی ایران نیز که رویکرد به اصطا ح بی طرفی خود را رعایت کرده باشد، حفظ ظاهر کرد و از روحانی در صفحه نخست تیتر نزد، لکن همان سخنان ایشان را به نقل از پایگاه اطلاع رسانی روحانی در صفحه سه بازتاب داد.
جوان نوشته روزنامه اصلاح طلبی با انتخاب تیتر «پایان مدارا» بدون اینکه بخواهد، استراتژی مشترک حلقه نیاورا ن و اصلاح طلبان تندرو را لو داد، در تبین مواضع روحانی در همدان به مناظرات سال۹۲ برگشت و نوشت پس از مناظره اول دلتنگ روحانی ۹۲ شدیم که او از مصلحت اندیشی خارج شود. مناظره های که در آن روحانی سخنانی یرابر زبان آورد که هیچ کس را یارای بیان آن نبود. این دلتنگی اما خیلی طولا نی نبود و روحانی در همدان و کرمانشاه سخنانی بر زبان راند که روزنامه های اصلاح طلب را به وجد آورد .او بار دیگر با «بی پروای و بی محابا» رقبای انتخاباتی را وانهاد و به جنگ نظام و ساختارهای قانونی آن رفت.
صبح نو روزنامه هوادار قالیباف هم در سرمقاله خود نوشته: دور دوم مناظرات نامزدهای ریاست جمهوری گامی بلندتر در جهت تشخیص و شناخت بهتر جامعه از جریانات سیاسی و برخی نخبگان بود. رئیس جمهور مستقر و معاون اول وی تلاش مشهودی در راستای دو قطبی کردن رقابتهای انتخاباتی صورت دادند هرچند چنین تلاشی به اعتقاد ناظران سیاسی نتیجهای را عاید نخواهد ساخت اما قطعاً می تواند شاخصی برای ارزیابی مردم باشد. نامزدهایی که خود را نجاتبخش و رقیبان را نابود کننده کشور، معرفی میکنند در واقع برخلاف شعارهای زیبای خود مبنی بر به رسمیت شناختن حقوق سیاسی دیگران، هیچگونه فضایی را برای منتقدان قائل نیستند.
عباس سلیمی نمین در این مقاله تاکید کرده: دو قطبی “فرشته” نجاتبخش و “دیو” نابود کننده کشور، تحمل و تعامل معنایی ندارد. صرفاً ستیزهگری و خصومتورزی کارکرد پیدا میکند. بنابراین بهرغم نقد پررنگ دولت یازدهم به آقای احمدی نژاد متأسفانه باید گفت سیاستورزی آقای روحانی شباهتهای فراوان با نحوه تعاملات رئیس دولت دهم دارد.
صبح نو در نهایت به این جا رسیده که: رئیس جمهور مستقر میبایست به این نکته مهم عنایت کند که رقبایش با پذیرش برخی خدمات دولت یازدهم ضمن رعایت انصاف، صرفاً بر این نکته تأکید می ورزند که این دولت با این میزان اهتمام به مسائل جامعه نخواهد توانست مشکلات اقتصادی حاد شده را برطرف سازد. این رویکرد رقبای آقای روحانی اولاً به ایشان فرصت دوقطبی سازی جامعه را نمیدهد. ثانیاً برای جامعه روشن میسازد که حتی اگر دولت با همین میزان انگیزه فعالیت کند، قادر به حل مشکلات مردم نخواهد بود.
ریشه یک تیشه
شهروند در سرمقاله خود نوشته: اگر یک ناظر بیرونی انتخابات ایران را نگاه کند، خواهد گفت که منتقدان دولت آن حتما از گروههای حذفشده بودهاند که هیچ دخالتی در امر حکومت نداشتهاند، به همین دلیل چنین چشمبسته همه چیز را سیاه و سفید میبینند و حتی بدیهیات را وارونه جلوه میدهند. او نمیتواند حدس بزند که نامزدهای انتخاباتی پیش از ٢٠ سالگی در همین ساختار فعال بودهاند و نیروی بیرون محسوب نمیشوند. چنین رفتاری فقط درجوامعی مشاهده میشود که منتقدین دولت تیشهای به دست بگیرند تا به ریشه دولت بزنند، ولی ریشه این تیشه از کجا سیراب میشود؟
به نوشته این روزنامه: کسانی که تا دیروز برای منصف نشاندادن خود از دستاوردهای دولت تعریف میکردند و با حرارت زیاد آن را میستودند، چگونه است که در زمان کوتاهی همان دستاوردها را با شدت تمام نفی میکنند. به قول شاعر: چنان بیرحم زد تیغ جدایی/ که گویی خود نبودست آشنایی. فلسفه و ریشه این تیشه کجاست؟ ریشه این تیشه از دو سرچشمه سیراب میشود. یکم کسب قدرت به هرقیمت. دوم فقدان برنامه و ایده سازنده و ایجابی برای اداره کشور.
یکی بر سر شاخ بن می برید
علی میرفتاح در ستون کرگدن روزنامه اعتماد نوشته: بنشینید نطقهای انتخاباتی و تیتر روزنامههای رقیب و مشروح مناظرهها را با دقت بشنوید و بخوانید و ببینید، ببینید آیا هیچ روزن امیدی باقی گذاشتهاند؟ تنها روزن امیدشان این است که «اگر ما بیاییم همهچیز گلستان میشود و یک شبه تکلیف چهار درصدیها و فساد و بیکاری و رکود و نفوذ حل میشود و اگر نه، به زمین گرم مینشیند» و شما دارید سطح دعوا را جایی میبرید که بعدا بیرون آمدن از آن هزینه گزافی روی دستمان میگذارد. برای رییسجمهور شدن و برای جلب رای نیازی به بدنام کردن فامیل نیست و…
به نوشته این روزنامه نگار: «یکی بر سر شاخ بن میبرید»، دقیقا حکایت رقابت سیاسی ٩٦ است. شما که بگویید، حریف هم میگوید، شما که بزنید، حریف هم میزند، شما که مچ بگیرید، حریف هم میگیرد… عنقریب به خودمان میآییم میبینیم دیگر نه میشود به کسی اعتماد کرد، نه میشود به آینده خوشبین بود و نه… لااقل یک منطقه الفراغ بگذارید برای آبروداری و ظاهرسازی. برای روی و ریا هم شده کمی از هم تعریف کنید و درایت و هوشیاری همدیگر را بستایید. لااقل فیلم بازی کنید و حفظ ظاهر بفرمایید.
گاهی در رقابتهای سیاسی افرادی داخل میشوند که از برملا شدن محرمانهها، از ریختن آبروها، از فحش دادن و فحش شنیدن و از کتک خوردن و کتک زدن نمیترسند… اما کسی که سالها مدیر بوده، سالها کار کرده، کسب وجهه کرده، ترقی کرده، خود را به مرتبه بالا رسانده، مگر میشود و مگر میتواند ملاحظات را کنار بگذارد و سطح دعواها را به جاهای بد و خطرناک بکشد؟ خیلی از روزنامههایی که به جرم سیاهنمایی توقیف و تعطیل شدند، یک دهم این فرمایشهای کاندیداهای این دوره ریاستجمهوری را هم نکردند.
راه پیروزی
صفحه طنز شهرونگ پرسیده نامزدهای ریاست جمهوری چه کار کنند بهشان رأی میدهید؟ و جواب داده
قالیباف: به غیر از خودش اسم ٣ نفر از آن ٤ درصدیها را بگوید
رئیسی: کتاب خاطراتش را منتشر کند
روحانی: کسانی که سهمشان را از سفره انقلاب میخواهند سر سفره ننشاند
جهانگیری: تا آخر انتخابات انصراف ندهد
هاشمیطباء: یک جوک در مورد خودش بگوید و ده ثانیه بخندد
میرسلیم: تیشرت آبی بپوشد با گلهای درشت فسفری وگلبهای
استفاده از مقدسات در انتخابات
اعتماد در سرمقاله خود از استفاده نامزدهای انتخاباتی از مقدسات مذهبی شکایت کرده و نوشته: در حالی که تمامی شعارهای اصولگرایان حول مسائل معیشتی و مادی مردم است و به طور طبیعی باید رفتار انتخاباتی آنان نیز متناسب با این شعار باشد. بنابراین نمیتوان چندان از مسائل قدسی مایه گذاشت و آنان را برای رسیدن به این هدف هزینه کرد. مرتبط کردن امر قدسی به امر سیاسی، موجب قدسی شدن امر سیاسی نمیشود، بلکه برعکس امر قدسی را سیاستزده میکند.
در ادامه این مقاله ماهیت دو موضوع قدسی و سیاسی به گونهای است که قابل امتزاج نیستند. اینکه ستادی درست کنیم به نام ستاد مردمی سلام بر ابراهیم(ع) فقط به این دلیل که تشابه نام وجود دارد برازنده یک اهل سیاست و نیز فرد معتقد به مقدسات نیست. خرج کردن از مقدسات به این معناست که نامزد موردنظر قادر به اثبات تواناییهای خود نیست. چقدر بیمزه و سوءاستفادهکارانه بود اگر دیگران نیز ستاد مردمی سلام بر مصطفی(ع) یا اسحاق(ع) یا حسن(ع) یا محمدباقر(ع) درست میکردند.
اعتماد در نهایت افزوده: این تجربه ناخوشایند در سال ١٣٨٤ انجام شد و دو ایراد اساسی پیدا کرد. اول اینکه در جلب نظر مردم برای انتخاب شدن نامزد مورد نظرشان خواب امام زمان را دیدند! و توصیههای منسوب به آن حضرت را به خورد جامعه دادند و مقدسات و اعتقادات مردم به بازی گرفته شد. ولی اتفاق دوم هم مهم بود که همان فرد مورد نظر چنان رفتاری کرد که پس از چندی به او و مریدانش، گروه انحرافی لقب دادند!
سیاهنمایی برای عوامفریبی
علیرضا رحیمی در سرمقاله روزنامه ایران نوشته: توافق هستهای و دستاوردهای آن در حالی این روزها در فضای انتخابات، دستاویز تخریب دولت قرار گرفته است، که اساساً برجام یک دستاورد حاکمیتی است که با سیاستها و روشهای مدبرانه دولت یازدهم حاصل شده است.فضای «ایران هراسی» در سایه برجام تبدیل به «ایران گرایی» شده است. چهره شکننده و تصویر نادرستی که هر روز از ایران در دنیا انعکاس مییافت، در لوای مذاکرات هستهای و ارتباط دیپلماتهای خبره ایرانی با همتایان خارجی خود و بخصوص ارتباطات رسانهای و حضور در برنامهها و همایشهای مختلف بینالمللی تغییر یافت و منجر به آن شد که دنیا با چهره واقعی مردم ایران آشنا شود.
این نماینده مجلس ضمن اشاره به فواید برجام برای کشور نوشته: بدون تردید از فواید و امتیازات حاصل شده تنها دولتمردان یا طرفداران دولت بهره نمیبرند بلکه همه از مزایای آن استفاده میکنند. بر همین اساس هم باید گفت که ضرورت حفظ برجام یک ضرورت ملی است. مایه تأسف است که برخی نامزدهای انتخاباتی یا جریانهای سیاسی همسو با آنها که خود نیز همانند همه ایرانیان از فواید این توافق بهرهمند شدهاند، آن را دستمایه سیاه نمایی انتخاباتی کنند و با طرح سؤالهای بیاساس اذهان عمومی را مشوش کنند.
دولتی ها به دشمن پیام می دهند
سعدالله زراعی در یادداشت روز کیهان نوشته: اینکه دشمن برای رسیدن به اهداف پلید خویش به تحریف واقعیت روی میآورد، چندان غیر طبیعی نیست اما اینکه کسانی در داخل ایران وانمود کنند که آنان میتوانند با ادبیات مناسب و پرهیز از درشتگویی علیه غرب، دیوار بیاعتمادی آمریکا و اروپا نسبت به ایران را کوتاه کرده و سرمایههای آنها را در خدمت تولید و سرمایهگذاریهای دراز مدت درآورند، عجیب است. کاش این آقایان لیستی از نتایجی که در پیگیری سیاست نزدیکی به غرب بدست آوردهاند را منتشر میکردند تا ما هم بتوانیم باور کنیم که مشکل غرب اصل نظام و مردم متمدن ایران نیست بلکه تفکر و ادبیات کسانی است که نمیخواهند با غرب کار کنند.
به نوشته این روزنامه تندرو: وقتی هفته پیش دکتر محمد جواد ظریف در مصاحبه خود با صراحت گفت که آمریکاییها هم متن و هم روح برجام را نقض کردهاند چه جای تردید که دولت آمریکا ملت ایران را در دوره روحانی بیش از دولت احمدینژاد تحت فشار قرار داده است. این قلم به جد معتقد است که تا زمانی که ملتی بنام ملت ایران وجود دارد، آمریکا به جبران ضربات مهلکی که از آن خورده است، آن را مورد انکار و اهانت قرار میدهد.
کیهان در نهایت اشاره کرده: در این بین اگر مردم ایران به هر دلیلی به کاندیدایی رأی دهند که در تبلیغات گمراه کننده غرب، در نقطه مقابل نظام جمهوری اسلامی معرفی شده است، ولو اینکه- به فرض محال- این فرد سرکرده جبهه ملی ایران – یعنی دورترین گروه از نظام- هم باشد، نه تنها از فشار غرب خلاصی نخواهند داشت، بلکه با افزایش فشار هم مواجه میشوند. پس کاملاً واضح است که آمریکا دنبال نردبانی برای فایق آمدن بر ملت ظلمستیز ایران است و آنان که اهل مماشات هستند حداکثر در حد نردبان مورد توجه «شیطان بزرگ» قرار میگیرند.
آمریکا دست ما نیست، ایران که هست
علی شکوهی در مقاله ای در اعتماد نوشته: مخالفان برجام از ابتدا با این مذاکرات مخالف بودند ولی مواضع خود را به شکلی سازمان داده بودند که اگر این مذاکرات به نتیجه رسید و دستاورد داشت، آن را متعلق به خودشان جلوه دهند و اگر جایی به اندازه پیشبینی اولیه نتیجه نداد، دولت روحانی را متهم به کوتاهی و قصور و حتی خیانت کنند. این است که آنان هم مدعی میشوند که برجام را قبول دارند و هم علیه دولت و برجام حرف میزنند و در مواقعی آن را خیانت و گاهی خسارت محض معرفی میکنند و گاهی خواستار پاره کردن آن توافق میشوند.
به نوشته این مقاله: مخالفان برجام در این مرحله نمیدانند با برجام چه باید بکنند. آنان اگر بگویند با برجام مخالفند و در صورت رای آوردن آن را کنار خواهند گذاشت، با استقبال مردم مواجه نخواهند شد و رای آنان ریزش پیدا میکند. بنابراین مدعی هستند اگر ما بودیم این مذاکرات را بهتر به ثمر مینشاندیم یا اساسا مذاکره نمیکردیم و همچون گذشته بر طبل مقاومت بر مواضع خودمان میکوفتیم تا خدا خودش راهی برای ما پیدا کند! اکنون هم میگویند برجام یک توافق ملی است و باید به آن وفادار ماند و بنابراین اگر رای بیاورند آن را بهتر از دولت روحانی اجرا خواهند کرد.
نویسنده افزوده: آنان مدعی هستند که ما بهتر از دولت روحانی میتوانیم حق جمهوری اسلامی را از امریکا و دیگر کشورها بگیریم و بنابراین اگر دولتهای غربی ببینند که یک دولت انقلابی! در ایران به قدرت رسیده است حتما عقب خواهند نشست و سهم خودشان در اجرای برجام را پرداخت خواهند کرد.
اعتماد در نهایت نوشته: مردم ما دریافتند که یک دیوانه در امریکا در قدرت است که مخالف برجام است. طبعا راضی نمیشوند کسی در ایران به قدرت برسد که این توافق را قبول ندارد و چه بسا با بیتدبیری دستاوردهای آن را بر باد دهد. تعیین دولت امریکا در اختیار ما نیست اما در کشور خودمان که میتوانیم دولتی با رفتار عقلایی روی کار بیاوریم.
جای خالی موشهای تهران در تبلیغات
آساره کیانی در مقاله ای در مردم سالاری نوشته: در خیابانهای تهران، موشها پیش پای شما میدوند؛ به دیدنشان عادت کردهاید و اگر یک روز نباشند حتما سراغی از آنها خواهید گرفت. موشهای تهران روز به روز چاقتر و بیشتر میشوند و اینطور که پیش میرود، با رفت و آمد عادیشان حتی ممکن است جای گربهها را هم بگیرند و شهروندان به جای گربه به موش غذا بدهند و در حیاط خانههایشان از آنها نگهداری کنند.
به نوشته این روزنامه نگار: اگر کسی بیرون از این شرایط، مردمی را ببیند که دارند از موشها مراقبت میکنند، ممکن است بگوید که آلودگی و بیماریهای منتقل شده از این همه موش، حقشان است اما او نمیداند که موشها تحمیل شدند؛ او از دغدغههای مسئولین یک شهر بیخبر است که لولیدن موش در معابر شهری در آن میان، جایی را به خود اختصاص نمیدهد.
در فیلم تبلیغاتی آقای شهردار برای ریاستجمهوری، خبری از موشها نبود: تهران زیباترین شهر دنیا بود با هوای سالم؛ توریستها رو به دوربین تبلیغاتی دست تکان میدادند و میگفتند آی لاو تهران!
مقاله مردم سالاری در نهایت افزوده: فیلم با ریختن دیوارههای معدن و سوختن قطار مسافربری در شهرهای دیگر ایران شروع میشود؛ حوادثی که شهرداری تهران در رخدادنشان نقشی نداشته؛ ریزگردها دارند جان مردم را میگیرند و آقای شهردار در فیلم تبلیغاتی خودش (درست مثل فیلم تبلیغاتی یک کاندیدای دیگر از مشهد) به خانههایی با دیوارهای کنده شده که بچههای پابرهنه دارند، سر میزند؛ مثل کاندیدای آستان قدس، روی زمین مینشیند و آنها ظرف پلاستیکی برنج یا هر ماده غذایی دیگرشان را نشان میدهند که خیلی وقت است به ته رسیده.
نویسنده از قول نامزد انتخاباتی نوشته: جوانهای رعنای تحصیلکرده بیکارند؛ تورم بالا است و حقوق آدمها کم است؛ کارخانهها تعطیلند و خلاصه همهچیز بد است؛ تنها اوضاع شهرداری خوب است؛ شهرداری هزاران شغل ایجادکرده و به جز این که تونل صدر را خیلی اصولی ساخته طوری که هیچ موتورسواری از گازهای ناشی از آن تعادلش را از دست ندهد، تصادف نکند و بمیرد،
سرقت طرح قالیباف توسط دولت
هادی غلامحسینی در گزارش اصلی روزنامه جوان نوشته: روحانی و وزیر کارش در یک سرقت آشکار تبلیغاتی وعده اشتغال قالیباف را که دو هفته تمام آن را فریبکاری و دروغ مینامیدند، تأیید کردند و همان را دوباره وعده دادند! دولت در اقدامی دیگر سایت کارانه قالیباف را فیلتر کرد و خود سایت کارورزی به راه انداخت! پریروز روحانی گفت که سالی ۹۵۵هزار شغل ایجاد میکند و تأکید کرد دلیل اینکه مثل قالیباف نگفته یک میلیون، آن است که این رقم دقیق و کارشناسی شده است.
جوان نوشته: یک روز پس از او، وزیر کار مدعی شد که دولت مطابق برنامه سالی ۹۷۰ هزار شغل ایجاد خواهد کرد! بدون آنکه توضیح دهد اگر رقم روحانی «دقیق و کارشناسی شده» است، چگونه او ۱۵ هزار بیشتر از رقم روحانی وعده میدهد! اینها همه در حالی است که روحانی و جهانگیری و حتی عناصری از مجلس، در طول دو هفته گذشته وعده ایجاد سالی یک میلیون شغل را که قالیباف مطرح کرده بود، مردمفریبی و غیرممکن و خیالپردازانه توصیف کردند.
نویسنده روزنامه سپاه پاسداران افزوده: اما چگونه و چرا روحانی میتواند در طی چند روز چنین تغییر رویه دهد؟ در پاسخ به «چرا» باید گفت که او متوجه شده ایجاد سالی یک میلیون شغل، وظیفه او مطابق برنامه ششم است و اصرار او بر اینکه «نمیتوانیم» برایش گران تمام میشود و مردم خواهند پرسید «اگر نمیتوانی برنامه دولت را اجرا کنی، چرا میخواهی رئیسجمهور شوی؟»
نظرت چیه فدات شم؟
آیدین سیارسریع در صفحه طنز بی قانون یک مناظره بدتر از مناظره سیما را ترسیم کرده وقتی مجری از هر نامزد انتخاباتی یک سووال می پرسد از میرسلیم نظرش را درباره آزادی سه ایرانی زندانی در گرجستان می پرسد و میرسلیم وقتی می پرسد و می فهمد که این ها لباس تنشان بوده است می گوید خب این به درد ما نمی خورد.
مجری از حسن روحانی می پرسد: روز بهاری استاد شجریان به تفرج در باغ گذشت/ایرنا. جواب این است: بله. ملاحظه میکنید که در دولت یازدهم روزهای بهاری هنرمندان در باغ میگذرد در حالی که قبلا شبهای بهاری هنرمندان در باغ میگذشت.
مجری از قالیباف می پرسد: نزاع دستهجمعی در شهرستان کوهرنگ یک کشته داشت و او جواب می دهد: بیکاری و فشار اقتصادی ناشی از عملکرد دولت اینقدر به اعصاب شهروندان محترم و مظلوم فشار آورده که با هم نزاع دستهجمعی میکنند. چرا مردم باید همدیگر را کتک بزنند آن هم وقتی ما این همه دستفروش در کشور داریم؟ دولت اگه دولت بود از ظرفیت نزاع شهروندان در جهت اشتغالزایی استفاده میکرد.
مجری از ابراهیم رئیسی نظرش را درباره این گفته میرسلیم می پرسد: وعده افزایش یارانه عوام فریبی است. رئیسی جواب می دهد: ما نفهمیدیم فاز آقای میرسلیم چیست. بنده پاسخی ندارم.