ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
ترامپ در عربستان: بازهم سناریوهای دهه 60 و 90 میلادی در حال تکرار است.
با سرکار آمدن ترامپ که هیج پرنسیپی جز چپاول جهان برای آمریکا آنهم نه برای مردم آمریکا که برای سیستم ودستگاه چپاول آن ندارد. با نمونه بارز متوقف کردن بیمه اوباما کیر که حداقل 25 میلیون امریکایی فقیر را فقیرتر و از درمان محروم نمود، و در مقابل شرکت های بیرحم بیمه آمریکا را ثروتمندتر میکند.
با بر گل نشستن و به قول دستگاه ضد جاسوسی آلمان “از ضامن خارج” سعودیها در یمن و منطقه و افشاء شدن حمایت آشکارش از تروریسم چه نوع وهابی آن و چه نوع ایرانی آن مانند فرقه منحوس رجوی.
با منزوی شدن کامل اسرائیل بدنبال نزدیک به یک دهه جنایت و سیاست قلدری توسعه شهرکهای یهودی در منطقه علیه مردم فلسطین. که شاخص اوج انزوایش را میتوان در اقدام بی سابقه رای ممتنع آمریکا به رهبری اوبا به محکومیت کامل اسرائیل و جنایاتش در سازمان ملل و شورای امنیت یافت.
دونالد ترامپ در سفری کاملا حساب شده و در اوج بی پرنسیپی با محتوایی از نوع سیاستهای چهار دهه قبل جهان جهت دوشیدن گاو پرورده ولی اخیر وحشی شده منطقه یعنی عربستان با دریافت نزدیک به 350 میلیارد دلار بصورت قراردادهای تسلیحاتی و امنیتی و … که در تاریخ قراردادهای آمریکا بی سابقه است، نعل را وارونه زد و در مقابل دریافت چنین رشوه ای رژیم ایران را مورد حمله قرار داد. البته رژیم ایران ایرادات بسیاری دارد. که قطعا فقط به مردم ایران مربوط است که چگونه با آن مقابله کند.
ولی آقای ترامپ مدتی قبل از پرواز به عربستان برمبنای اطلاعات دقیق دستگاههای اطلاعاتی و خارجه آمریکا با حالت ناز و کرشمه برای عربستان اعلام نمود که:
که احتمالا برای افزایش رشوه به 350 میلیارد کاربرد داشته است. و در مقابل ترامپ نیز به آهنگی که عربستان برایش کوک کرده بودند چه بطور فیزیکی و چه سیاسی رقصید. چون ماه گذشته، محمد بن سلمان، فرزند پادشاه، معاون ولیعهد و وزیر دفاع عربستان سعودی به آمریکا سفر کرد و پس از دیدار با دونالد ترامپ، از استحکام روابط دو کشور و دیدگاه مشترک آنها در زمینههای مختلف از جمله لزوم “مهار ایران” در منطقه سخن گفت.
در صورتیکه در گزارشی کوتاه و یک و نیم صفحه ای که “بی ان دی” سازمان ضد جاسوسی آلمان در ژانویه 2016 برخلاف عرف دستگاههای اطلاعاتی جهان باارسال برای تمامی رسانه ها منتشر نمود، چنین گزارش کرده بود:
روزنامه ایندیپدندت 9 ژانویه 2016:
»»عربستان یک سیاست مداخله جویانه بی حساب و کتاب و خطرناک را بکارگرفته است. این گزارش که با عکس وزیر سعودی و معاونش ولیعهد محمد بن سلمان که از بیماری دیمنشیا (بیماری زوال عقل) رنج میبرد، بعنوان یک قمارباز سیاسی که با بکارگیری جنگ های نیابتی (با بکارگیری گروههای شبهه نظامی) که در یمن و سوریه براه انداخته دنیای عرب را بی ثبات میکند. معمولا آژانسهای جاسوسی هیچگاه چنین گزارشاتی انفجاری را آنهم در مورد یکی از قویترین و نزدیکترین متحدین خودشان همچون عربستان سعودی از طریق رسانه های عمومی منتشر نمیکنند. این باید نشانه و شاخص میزان نگرانی بی ان دی آلمان بوده باشد که چنین یادداشتی را بطور عمومی و گسترده منتشر کرده است. هرچند سازمان مربوطه بدنبال اعتراضات رسمی عربستان سعودی توسط وزارت خارجه آلمان مورد نفی قرارگرفت ولی اخطار بی ان دی آلمان علامت ترس فزاینده آلمان نسبت به از ضامن خارج شدن و غیر قابل پیشبینی بودن عربستان سعودی میباشد.««
آنگلا مرکل نیز در دیدار اخیرش از عربستان از آنها خواست که به بمباران یمن پایان دهند.
کنگره آمریکا و وزارت خارجه آمریکا در زمان خانم کلینتون نیز گزارشات متعددی را منتشر کردند که عربستان را مسئول حمایت مالی و معنوی تروریسم جهانی با ایدئولوژی وهابیسم معرفی کردند.
https://www.facebook.com/razepinhan/videos/624117237711465/
وضعیت بی سابقه بی اعتباری و ایزولاسیون اسرائیل نیز در سالهای اخیر حتی در رابطه با آمریکای دوره اوباما سیاستمداران حاکم آن کشور را بسیار نگران کرده است. اسرائیل در سالهای اخیر لابیگری بسیار قدرتمندی براه انداخته و اشک تمساح میریزد که چرا سازمان ملل طی فقط یکسال بیست بیانیه و قطعنامه علیه و در جهت محکومیت اسرائیل صادرکرده است در صورتیکه علیه دیگر کشورهای باقی مانده جهان تعداد قطعنامه ها به تعداد انگلشتان یکدست هم نیست.
نتانیاهو که در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی میگرد، گفت که مجمع عمومی با این گونه رفتار تبعیض آمیز علیه اسرائیل، موجب بی اعتباری خود می شود.
نخست وزیر به عنوان مثال گفت که تنها در یک سال گذشته مجمع عمومی بیست قطعنامه علیه اسرائیل صادر کرده است و این در حالیسیت که کل قطعنامه هایی که برای حدود دویست کشور دیگر جهان صادر شده فقط سه مورد بوده است. او گفت: بیست قطعنامه علیه اسرائیل و تنها سه قطعنامه علیه همه کشورهای دیگر کره زمین.
اخیرا نیز خانم نیکی هالی نماینده ترامپ در سازمان ملل همین ادعا را عینا مطرح کرد.
درمقابل اما رژیم ایران توانسته است خود را از انزوای خانمان برانداز دوران احمدی نژاد در سالهای اخیر خارج نموده و تنشهای خود را با آمریکا به حداقل رسانده و با اروپا حتی نزدیکتر هم بشود و در منطقه نیز خود را بعنوان یک بازیگر جدی و محوری در جنگ علیه تروریسم در عراق و سوریه به جهانیان بقبولاند تا حدی که جان کری نیز بدان اعتراف نمود.
مهمتر از آن انتخابات هرچند نه دمکراتیک از زاویه کاندیداهای شرکت کننده در انتخابات بلکه از زاویه شرکت مردم و جوانان با تعداد بسیار بالا و از زاویه مجال طرح شدن هرچند محدود مسائل جدی مردم در مناظره های انتخاباتی و آنچه مردم و بخصوص جوانان در تجمع های انتخاباتی و جشنهای بعدی آن مطرح کردند پیش آمد نمونه ای از تغییراتی که تقریبا در منطقه کم نظیر است را بنمایش گذاشته است.
زمانیکه روحانی که به دور دوم ریاست جمهوری خود رسیده است پیامش برای جهان صلح و دوستی و حسن همجواری است. روحانی که وزیر خارجه اش آشکارا از اقدامات حساب شده خرابکارانه حمله به سفارت عربستان در تهران بعنوان تخریب رابطه رژیم با عربستان از خودیها شکوه و شکایت نمود.
با اشارات بسیار مختصر فوق قطعا بلحاظ مختصات سیاسی رژیم ایران در نقطه مقابل عربستان و اسرائیل قرار دارد. و ترامپ و دولت او قصد دارد با دوشیدن عربستان و جلب لابی های اسرائیلی در آمریکا این تعادل با برهم زده و فضا را برعلیه رژیم ایران برگرداند.
آنچه ما را بیاد سیاستهای دهه های 60 و 90 میاندازد این است که سیاست ترامپ که بظاهر حرف از مقابله با تروریسم میزند، زمانیکه سیاستهایش تماما علیه مردم مسلمان منطقه است، همچون جلوگیری از ورود مسلمانان به آمریکا و مواضع بیشرمانه اش در دوران انتخابات علیه مسلمانان، حالا در عربستان حرف از همزیستی مسالمت آمیز مذاهب میزند و خود را خواسته و ناخواسته به آن راه میزنند و فکر میکند با جمع کردن سران کشورهای عرب که در تضاد مطلق با مردم کشورهایشان قرار دارند میتوان به تضاد تروریسم که ریشه در حمایت بی قید و شرط آمریکا و کشورهای منطقه از اسرائیل و سران کشورهای منطقه دارد پایان دهند.
ترامپ و دولتش هیچ رابطه ای با مردم منطقه نه میتوانند و نه میخواهند که برقرار کنند. با این سفر اتفاقا آتش خشم مردم را افزایش میدهند چیزی که به نحو احسن توسط تروریستهای داعشی و القاعده ای مورد بهره برداری قرار خواهد گرفت. یعنی به تروریسم دامن خواهند زد. چه مستقیم با هارتر کردن عربستان و اسرائیل چه با حمایت بیشتر گروههای تروریستی فعال در منطقه تحت حمایت عربستان و چه اقدامات علیه فلسطینیان توسط اسرائیل و در نتیجه عقب افتادن پروسه صلح در سوریه و فلسطین.
همین امر در مورد تروریسم برند ایرانی آن یعنی فرقه رجوی نیز که مدتهاست تحت تکفل عربستان قرار گرفته و با پولهایی که دریافت میکند مطرح است. حداقل در جوار 5000کیلومتری ایران یک اشرف میسازد و در آن جشن میگیرد که رژیم بعد از انتخابات صد پاره و شقه شده است.
باید از خانم رجوی سوال کرد که رژیمی که از سال 60 مسعود رجوی هرماه آنرا در اطلاعیه های خود شقه شقه میکند سی و هفت سال است شقه میشود ولی ادامه مییابد آیا نشان از این ندارد که اتفاقا بسیار توان بازسازی دارد و خود را با شرایط جدید بخوبی میتواند وفق بدهد؟ در مقابل شما خود را نگاه کن که لیست شهدا را از امام حسین و سرداب امام زمان پس گرفته به مک کین ها میدهید. و برای حیات زالو صفتانه خود را به کثیفترین و مرتجعترین کشورها فروخته اید که فقط باشید.
نه به تروریسم و فرقه ها