ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
بحران اوکراین ربطی به اوکران ندارد. مشکل در پروژه گاز نورد استریم 2 آلمان است
“منافع اولیه ایالات متحده، که قرن ها بر سر آن جنگ داشته ایم – جنگ اول، دوم و سرد – روابط بین آلمان و روسیه بوده است، زیرا متحد در آنجا، آنها تنها نیرویی هستند که می توانند ما را تهدید کنند. . و مطمئن شوید که این اتفاق نمی افتد.” جورج فریدمن، مدیر عامل STRATFOR در شورای امور خارجی شیکاگو حقیقت در https://sgtreport.tv/ زنده است
بحران اوکراین ربطی به اوکراین ندارد. این در مورد آلمان و به ویژه خط لوله ای است که آلمان را به روسیه متصل می کند به نام نورد استریم 2. واشنگتن این خط لوله را تهدیدی برای برتری خود در اروپا می داند و سعی کرده در هر مرحله پروژه را خراب کند. با این حال، نورد استریم پیشرفت کرده است و اکنون کاملاً عملیاتی و آماده بهره برداری است. هنگامی که تنظیم کننده های آلمان گواهی نهایی را ارائه دهند، تحویل گاز آغاز خواهد شد. صاحبان خانه ها و مشاغل آلمانی منبع مطمئنی از انرژی پاک و ارزان خواهند داشت در حالی که روسیه شاهد افزایش قابل توجهی در درآمد گاز خود خواهد بود. این یک موقعیت برد-برد برای هر دو طرف است.
نهاد سیاست خارجی آمریکا از این تحولات خوشحال نیست. آنها نمی خواهند آلمان بیشتر به گاز روسیه وابسته شود، زیرا تجارت باعث ایجاد اعتماد می شود و اعتماد منجر به گسترش تجارت می شود. با گرمتر شدن روابط، موانع تجاری بیشتری برداشته میشود، مقررات کاهش مییابد، سفر و گردشگری افزایش مییابد و یک معماری امنیتی جدید تکامل مییابد. در دنیایی که آلمان و روسیه دوستان و شرکای تجاری هستند، نه نیازی به پایگاههای نظامی آمریکاست، نه نیازی به سلاحها و سامانههای موشکی گرانقیمت ساخت آمریکا و نه نیازی به ناتو وجود دارد. همچنین نیازی به انجام معاملات انرژی به دلار یا ذخیره اوراق خزانه ایالات متحده برای تعادل حساب ها وجود ندارد. معاملات بین شرکای تجاری را می توان با ارزهای خود انجام داد که به طور قطع باعث کاهش شدید ارزش دلار و تغییر چشمگیر قدرت اقتصادی می شود. به همین دلیل است که دولت بایدن با نورد استریم مخالف است. این فقط یک خط لوله نیست، دریچه ای به آینده است. آینده ای که در آن اروپا و آسیا به یک منطقه تجاری آزاد بزرگ نزدیک تر می شوند که قدرت و رونق متقابل آنها را افزایش می دهد و در عین حال ایالات متحده را در بیرون نگاه می کند. روابط گرمتر بین آلمان و روسیه نشان دهنده پایان نظم جهانی “تک قطبی” است. ایالات متحده در 75 سال گذشته نظارت داشته است. اتحاد آلمان و روسیه تهدیدی برای تسریع افول ابرقدرتی است که در حال حاضر به ورطه نزدیکتر شده است. به همین دلیل است که واشنگتن مصمم است هر کاری که می تواند برای خرابکاری نورد استریم و حفظ آلمان در مدار خود انجام دهد.
مسئله بقا است این جایی است که اوکراین به تصویر کشیده می شود. اوکراین «سلاح منتخب» واشنگتن برای اژدر کردن نورد استریم و ایجاد فاصله بین آلمان و روسیه است. این استراتژی از صفحه یک کتاب راهنمای سیاست خارجی ایالات متحده تحت عنوان: تفرقه بینداز و حکومت کن گرفته شده است. واشنگتن باید این تصور را ایجاد کند که روسیه یک تهدید امنیتی برای اروپا است. این هدف است. آنها باید نشان دهند که پوتین یک متجاوز تشنه به خون با خلق و خوی مویی است که نمی توان به او اعتماد کرد. برای این منظور، رسانه ها این وظیفه را دریافت کرده اند که بارها و بارها تکرار کنند که “روسیه در حال برنامه ریزی برای حمله به اوکراین است.” چیزی که ناگفته مانده این است که روسیه از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به هیچ کشوری حمله نکرده است و آمریکا در همان بازه زمانی به بیش از 50 کشور حمله کرده یا رژیمها را سرنگون کرده است، و اینکه ایالات متحده بیش از 800 پایگاه نظامی در این کشور دارد. کشورهای سراسر جهان هیچ یک از اینها توسط رسانه ها گزارش نمی شود، در عوض تمرکز روی “پوتین خبیث” است که تخمین زده می شود 100000 سرباز را در امتداد مرز اوکراین جمع آوری کرده است و تهدید می کند که تمام اروپا را در یک جنگ خونین دیگر فرو خواهد برد.
تمام تبلیغات جنگ هیستریک با هدف ایجاد بحرانی ایجاد می شود که می تواند برای منزوی کردن، شیطان سازی و در نهایت تجزیه روسیه به واحدهای کوچکتر مورد استفاده قرار گیرد. اما هدف واقعی روسیه نیست، بلکه آلمان است. این گزیده از مقاله مایکل هادسون در Unz Review را ببینید:
تنها راه باقی مانده برای دیپلمات های آمریکایی برای جلوگیری از خرید اروپایی ها این است که روسیه را به واکنش نظامی سوق دهند و سپس ادعا کنند که انتقام از این پاسخ بر هر گونه منافع صرفاً اقتصادی ملی برتری دارد. همانطور که ویکتوریا نولند، معاون وزیر امور خارجه جنگ طلب در امور سیاسی، در نشست مطبوعاتی وزارت امور خارجه در 27 ژانویه توضیح داد: “اگر روسیه به هر طریقی به اوکراین حمله کند، نورد استریم 2 جلو نخواهد رفت.” («دشمنان واقعی آمریکا متحدان اروپایی و دیگر آن هستند»، The Unz Review)
در آنجا سیاه و سفید است. تیم بایدن میخواهد روسیه را به یک واکنش نظامی تشویق کند تا نورد استریم را خراب کند. این بدان معناست که نوعی تحریک طراحی شده است تا پوتین را وادار کند که نیروهایش را به آن سوی مرز بفرستد تا از روسهای قومی در بخش شرقی کشور دفاع کند. اگر پوتین طعمه را بپذیرد، پاسخ سریع و خشن خواهد بود. رسانه ها این اقدام را به عنوان تهدیدی برای تمام اروپا محکوم خواهند کرد در حالی که رهبران سراسر جهان پوتین را به عنوان “هیتلر جدید” محکوم خواهند کرد. این استراتژی واشنگتن به طور خلاصه است، و کل تولید با یک هدف تنظیم شده است. تا اولاف شولتز، صدراعظم آلمان را از نظر سیاسی غیرممکن کند که نورد استریم را از طریق فرآیند تصویب نهایی به جریان بیندازد.
با توجه به آنچه در مورد مخالفت واشنگتن با نورد استریم می دانیم، خوانندگان ممکن است تعجب کنند که چرا در اوایل سال، دولت بایدن با کنگره لابی کرد تا تحریم های بیشتری علیه این پروژه اعمال نکند. پاسخ به این سوال ساده است: سیاست داخلی. آلمان در حال حاضر نیروگاه های هسته ای خود را از رده خارج می کند و برای جبران کمبود انرژی به گاز طبیعی نیاز دارد. همچنین، تهدید تحریمهای اقتصادی برای آلمانیها که آنها را نشانهای از مداخله خارجی میدانند، یک «خاموش» است. یک آلمانی معمولی می پرسد: «چرا ایالات متحده در تصمیمات انرژی ما دخالت می کند؟ واشنگتن باید به کار خودش فکر کند و از ما دور بماند.» این دقیقاً همان پاسخی است که از هر فرد منطقی انتظار می رود. سپس، این از الجزیره وجود دارد:
آلمانیها در اکثریت از این پروژه حمایت میکنند، این تنها بخشی از نخبگان و رسانهها هستند که مخالف خط لوله هستند…
استفان مایستر، کارشناس روسیه و اروپای شرقی در شورای روابط خارجی آلمان، می گوید: «هرچه بیشتر ایالات متحده در مورد تحریم یا انتقاد از این پروژه صحبت کند، این پروژه در جامعه آلمان محبوب تر می شود. («نورد استریم 2: چرا خط لوله روسیه به اروپا غرب را تقسیم می کند»، الجزیره) بنابراین، افکار عمومی کاملاً پشت جریان نورد استریم است که به توضیح اینکه چرا واشنگتن به رویکردی جدید رضایت داد کمک می کند. تحریمها عملی نمیشوند، بنابراین عمو سام به طرح B بازگشته است: ایجاد یک تهدید خارجی به اندازهای بزرگ که آلمان مجبور شود افتتاح خط لوله را مسدود کند. صادقانه بگویم، این استراتژی بوی ناامیدی می دهد، اما شما باید تحت تاثیر استقامت واشنگتن باشید. آنها ممکن است 5 ران در انتهای 9 ام پایین بیایند، اما هنوز دست به کار نشده اند. آنها برای آخرین بار به آن می پردازند و ببینند که آیا می توانند پیشرفت کنند.
رئیس جمهور بایدن روز دوشنبه اولین کنفرانس مطبوعاتی مشترک خود را با اولاف شولز صدراعظم آلمان در کاخ سفید برگزار کرد. هیاهو پیرامون این رویداد به سادگی بی سابقه بود. همه چیز برای ایجاد «فضای بحرانی» تنظیم شده بود که بایدن از آن برای تحت فشار گذاشتن صدراعظم در جهت سیاست ایالات متحده استفاده کرد. در اوایل هفته، جن ساکی، سخنگوی کاخ سفید، بارها گفت که «تهاجم روسیه قریب الوقوع است». نیک پرایس، یکی از نمایندگان وزارت امور خارجه آمریکا، اظهارات وی را دنبال کرد و اظهار داشت که آژانس های اینتل جزئیات عملیات ادعایی “پرچم دروغین” مورد حمایت روسیه را که انتظار داشتند در آینده نزدیک در شرق اوکراین انجام شود، به او ارائه کرده اند. هشدار پرایس صبح یکشنبه توسط مشاور امنیت ملی جیک سالیوان دنبال شد که مدعی شد تهاجم روسیه ممکن است در هر زمانی ممکن است “حتی فردا” اتفاق بیفتد. این تنها چند روز پس از آن بود که خبرگزاری بلومبرگ تیتر جنجالی و کاملا نادرست خود مبنی بر حمله روسیه به اوکراین را منتشر کرد.
آیا می توانید الگو را اینجا ببینید؟ آیا میتوانید ببینید که چگونه همه این ادعاهای بیاساس برای اعمال فشار بر صدراعظم آلمان که به نظر میرسید از کمپینی که او را هدف گرفته بود غافل میکرد، استفاده شد؟
همانطور که می توان انتظار داشت، ضربه نهایی را خود رئیس جمهور آمریکا وارد کرد. بایدن در این کنفرانس مطبوعاتی تاکید کرد که
اگر روسیه حمله کند… دیگر نورد استریم 2 وجود نخواهد داشت. ما به آن پایان خواهیم داد.» خب حالا واشنگتن برای آلمان سیاست تعیین میکنه؟؟؟ چه غرور تحمل ناپذیری!
صدراعظم آلمان از اظهارات بایدن که به وضوح بخشی از فیلمنامه اصلی نبود، شگفت زده شد. با این حال، شولتز هرگز با لغو نورد استریم موافقت نکرد و حتی از ذکر نام خط لوله خودداری کرد. اگر بایدن فکر میکرد که میتواند رهبر سومین اقتصاد بزرگ جهان را با به دام انداختن او در یک تریبون عمومی، شن و ماسه کند، اشتباه حدس میزد. آلمان همچنان متعهد به راه اندازی نورد استریم بدون توجه به شعله ور شدن احتمالی در اوکراین دوردست است. اما این می تواند در هر زمان تغییر کند. به هر حال، چه کسی می داند که واشنگتن ممکن است در آینده نزدیک برای چه تحریکاتی برنامه ریزی کند؟ چه کسی می داند که آنها آماده اند تا چند جان را قربانی کنند تا بین آلمان و روسیه فاصله بیندازند؟ چه کسی میداند که بایدن برای کند کردن روند زوال آمریکا و جلوگیری از ظهور نظم جهانی «چند مرکزی» جدید چه خطراتی را متحمل شود؟ هر اتفاقی ممکن است در هفته های آینده رخ دهد. هر چیزی.
نقل از:
The Crisis in Ukraine Is Not About Ukraine. It’s About Germany | SGT Report