قسمت دوم: پاسخ تشریحی به سوالِ، آیا مجاهدین تغییر کرده اند؟ رویکردشان به جنبش مهسا

مسعودرجوی و تغییرات شگرفش، رویکردش به جنبش مهسا و دیگر گروهها

آیا اعضاء مجاهدین سرمایه اند یا قربانیان مغزشویی نیازمند درمان

توضیحات تشریحی در مورد سوال ناقص مانده، آیا اعضای مجاهدین سرمایه اند یا...

پرگار بی بی سی با سازمان مجاهدین چه بایدکرد؟ با شرکت داود باقروند ارشد

برنامه پرگار با شرکت داود باقروند ارشد

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

گندزدایی جامعه سیاسی خارج کشور

Who are Mek cult? An inside report for the first time by defected High-ranking Mek and NCRI member.

An inside report for the first time by an ex-high-ranking member of Mek and NCRI based on the Mek’s own publications and ... Who assassinated the Americans in Tehran? Mek and Spying for Russia Did CIA destroy Mek-Russia spy net? How Mek retaliated? Seizure of US Embassy in Tehran? Mek’s Islamist Revolutionary Courts Mek and the Children in the Combat Mek and Saddam Hossein of Iraq and Saudi Arabia Mek as Assassinators Who is the head wife in Mek Leader’s Harem? Have they changed? How Maryam Rajavi deceives the western world? How Mek terrorism differs to ISIS and Al Qaeda terrorism? Why Mek is more dangerous? Use of 10-year-old children in combat by Mek. Who are the wives of the harem of the Caliph of the Mek? Mek’s planed courts and justice for their Islamic State describe by its Calipha. How the world can protect itself against terrorism?

مصطفی رجوی پدرش مسعودرجوی را به دادگاه کشانده است

در مطلب سپتامبر 2020 نیز تحت مطلب ” سخنی با مصطفی رجوی” نوشتم که دشمن مصطفی رجوی پدرش است و نه کس دیگر در آنچه مصطفی رجوی بعنوان ورود یا ادامه به مبارزه برای آزادی و… نامید، باید بداند که در این مسیر، دشمن اصلی اش، نه رژیم که مسعود رجوی خواهد بود.

آخرین پست ها

واکـاوی مـزدوری! سلطانی، خـدابنده، عـزتی، حسینی، یغـمایی، کـریمدادی، مصــداقی و پورحسین، منتقدین فرقه مافیایی رجوی. نقد آتشبیاران معرکه مشترک رجوی و سایت رهیافتگان

داود باقروند ارشد عضو علیرتبه سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

محمدرضا روحانی مسئول مستعفی کمیسیون امور ملیتهای شورای ملی مقاومت: مسعود رجوی، ودرخواست اعدام امیر انتظام،حکم اعدام علی زرکش و مهدی افتخاری، دشنام به شاملو ،مرضیه ‌وتهدید جدا شدگان پناهنده در خارج کشور

تقدیم به امیروفا یغمایی که مسعودرجوی مادرش را جلو چشمانش ذبح کرد

مبارزه با رژیم یا فروپاشی درونی فرقه ای داعشی که میلیتاریسیم جهانی برای ایران تدارک دیده است

چرا رجوی نیاز دارد درخواست دیدار با اعضای در اسارتش را به نبرد دین بین فو تعبیر کند؟

افشای حقایق پشت پرده ضدیت با خانواده با اسناد سازمانی توسط داود باقروندارشد از مسئولین خانوادهها در مجاهدین

گسترش وطن فروشی در خارج کشور به سرکردگی رهبر همه وطن فروشان و دشمنان ایران

حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران خیانت به مردم و فاصله گرفتن آشکار از ایران و ایرانی

تحلیل طوفانِ سراسریِ جورج فلوید در آمریکا -داود باقروند ارشد

پایه اجتماعی فرقه رجوی (آمریکای نئوکانها) درحال فروپاشی است و رجوی برای صدمین بار بیگانه پرستیش به گل نشسته است

پربیننده ترین ها

ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.

ملاقات با آقای گای فرهوفشتادت عضو پارلمان اروپا و رهبر فراکسیون لیبرالهای اتحادیه اروپا از سیاستمداران عالی و افشای همه ترفندهای فریب فرقه رجوی در زمینه ماهیت این فرقه و فشارها و توطئه هایی که علیه جدا شدگان اعمال میکند.

بنابه دعوت یو ان واچ جنبش نه به تروریسم و فرقه ها در نشست سالیانه حقوق بشر و دمکراسی شرکت کرد. خانم دکتر هشترودی بنا به دعوت جنبش نه به تروریسم وفرقه ها در این نشست شرکت کردند که حضور ایشان باعث خوشحالی جنبش نه به تروریسم و فرقه ها گردید. ایشان ضمن حضورفعالشان در نشست با اعضای عالیرتبه شرکت کننده در جلسه به بحث و گفتگو پرداختند. ازجمله با وزیر سابق دادگستری و عضو پارلمان کانادا آقای ایروین کولتر و از بنیانگذاران یوان هیومن راتس واچ مفصلا به بحث پرداختند. این کنفرانس سالیانه جهت شنیدن گزارشات قربانیان حقوق بشربرگزار میشود. در همین رابطه آقای داود ارشد رئیس جنبش نه به تروریسم و فرقه ها سخنانی بشرح زیر ایراد کردند:

درملاقات با دکترورنر هویر به اطلاع ایشان رسید که: فرقه رجوی در حال تدارک دیدن یک زندان ابدی موسوم به اشرف 3 در ‏محلی دورافتاده میباشد. این محل یک پایگاه نظامی متروکه آمریکایی می باشد با یک فرودگاه و یک سکوی هلی برد کوچک و ‏بخشی از سیستم های داخلی آن مستقیما از آمریکا آورده شده و نصب گردیده اند. از ایشان استمداد کمک شد. ‏

ملاقات با همسر نرگس محمدی در مقر ملل متحد ژنو-------آقای داود ارشد و خانم دکتر هشترودی با همسر نرگس محمدی در این ملاقات آقای تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که خودشان نیز چندین نوبت زندان بوده اند از نقض حقوق بشر در ایران گزارشی به کنفرانس ارائه کردند و از تناقضات موجود در سیستم قضایی ایران در جریان محاکمه نسرین محمدی بطور مفصل و جامع سخن گفتند.خانم دکتر هشترودی و آقای مهندس ارشد با ایشان ابراز همدردی کردند و جزئیات بیشتری از موارد نقض حقوق بشر در فرقه تروریستی رجوی که در آن فعال بوده است را برای آقای تقی رحمانی تشریح نمودند.

دادخواهی علیه برده داری پناهجویان در تیرانا همچو لیبی توسط فرقه رجوی در دیدار آقای ارشد با نخست وزیران هلند و اسلووانیا

ملاقات با رهبر حزب دمکراتهای آزاد آلمان (اف پ د) آقای کریستین لیندنر در جریان کنگره سه روزه احزاب لیبرال اروپا در آمرستردام هلند. افشای جنایات فرقه رجوی علیه اعضا و جدا شدگان

آقای ارشد در مورد ادعای فرقه رجوی و حامیانش گفتند چند شاخص آشکار وجود دارد. چرا متحدین آنها بویژه آقای دکتر بنی صدر با پیش بینی سرنوشت آنها در عراق از آنها جدا شدند؟ چرا هیچ ایرانی چه مردمی چه سیاسیون در مراسم آنها شرکت نمیکنند؟ چرا این تشکیلات مجبور است جهت گردهمآیی هایش سیاهی لشکر کرایه کند؟ چرا این تشکیلات در ترس از مردم ایران اجازه نمیدهد با اعضایش درارتباط قراربگیرند؟ چرا ارتباط اعضایش را با جهان قطع میکند؟ چرا تمامی تحلیلگران برحقیقت نفرت مردم از این تشکیلات بدلیل همکاری با صدام را تاکید میکنند؟ چرا باید رجوی در داخل تشکیلاتش زندان و شکنجه برای اعضای خودش راه بیندازد؟ چرا مجبور است برای دریافت حمایت سیاسی هرچند بی ارزش منافع مردم ایران را به کسانیکه خود به کشتن آنها افتخار میکرده است بفروشد و حتی برای چند دقیقه سخنرانی آنها دهها هزار دلار بپردازد؟ چرا حتی عربستان حامی سیاسی و مالی آنها ارزیابیشان از آنها این استکه “هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارند”؟ چرا در همین پارلمان اعضای سابق منتقدش را بقصد کشت میزند؟ چرا هر منتقدی ایرانی و حتی غیره ایرانی را جاسوس و مزدور رژیم!! میخواند؟ آیا بخاطر همین چرا ها نیست که: وقتی مردم ایران در سراسر کشور جهت خواسته هایشان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند هیچ اسمی از آنها نمیآورند؟ آیا این مسئله پیامش غیر از این است که: مردم ایران رژیم حاضر را صد بار به فرقه رجوی ترجیح میدهند. و “تنها آلترناتیو دمکراتیک” جوکی بیش نیست.

خانم دکتر فریبا هشترودی: با یقین میگویم که مجاهدین شکنجه میکنند…. هشترودی1سرکار خانم دکتر فریبا هشترودی یکی از برجسته ترین زنان ایرانی جزء افتخارات ایرانیان در فرانسه، نویسنده و خبرنگار و فعال سیاسی که سابقا عضو شورای ملی مقاومت ایران بوده است که باید ایشان را بیشتر شناخت با علم یقینی در مورد فرقه تروریستی رجوی از درون آن سخن میگوید. وقتی به عمق پوسیدگی تشکل رجوی پی بردم جدا شدم بله

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

آخرین کلام مهدی تقوایی خطاب به مسعود رجوی

مهدی تقوایی از اعضای زندانی زمان شاه تشکیلات مجاهدین، که رضا رضایی در خانه او با ساواکی ها روبرو و خودکشی کرد. و مسئول چاپخانه مخفی سازمان بود. با همسر و دو فرزندش در مخالفت با انقلاب ایدئولژیک بعد از محاکمه اش در عراق به ارودگاه مرگ رمادی عراق فرستاده شدند تا در آنجا بپوسند.

بیانیه 14 تن

بیانیه 14 تن

نیروی خارج کشور چه میخواهد ‏و بیانیه 14 تن

مقالات پربیننده

فرقه ها در میان ما

دانش علمی شناخت و تمیزدادن فرقه از تشکل سیاسی

بدون شناخت علمی از فرقه های خطرناک تحلیل عملکردهای فرقه رجوی و اثرات بشدت مخرب آن بر اعضا و جداشدگان و خلاص شدن از فشارهای شکنجه گونه روانی مغزشویی های چندین دهساله غیرممکن است

خانم آناگومز نماینده پارلمان اروپا خواستار اخراج فرقه رجوی شد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

افشاگریهای خانم سلطانی در رابطه مسعود رجوی با زنان مجاهد

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت سوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت دوم: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی امروز باید گفت آنچه را که فردا گفتنش دیر است

قسمت دوم: گفت و شنود با فرشته هدایتی: افشاگریهای فرشته هدایتی در مورد فرقه رجوی

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

قسمت اول: گفت‌ و شنود با فرشته هدایتی ۳۲ سال در مناسبات و تشکیلات

سیامک نادری مرگهای مشکوک فرقه رجوی را افشا میکند

کشتن و سربه نیست کردنهای فرقه رجوی

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

سخنان آقای داود ارشد در پنجمین کنگره سکولاردمکراتهای ایران -کلن آلمان

فعالیت های ما در تصویر

افشاگری مشاور عالی مریم رجوی در مورد فرقه رجوی

 

نگاهی به همه‌پرسی ترکیه: به کجا چنین شتابان؟

از ویژگی هر همه پرسی، دو پارگی یا چند پارگی آرای مردمان است و نمونه هایش را جا بجا، در همه جهان می توان سراغ گرفت. اما آنچه نتیجه هر همه پرسی ای را برای برندگان و بازندگان وبیشتر از آن برای اردوگاه در قدرت برجسته می کند، نزدیکی یا دوری شمار آرای برندگان و بازندگان است و نیز، توزیع جغرافیایی آرای هر دو اردوگاه. از این نگاه، نتیجه همه پرسی ترکیه برای تغیر قانون اساسی این کشوررا چگونه می توان بررسید و از تقابل اردوگاهی برندگان و بازندگان چه حاصلی نصیب ترکیه خواهد شد؟

در سپهر جایگاه ترکیه در منطقه و جهان، از تنش های محتمل با اتحادیه اروپا که مدت هاست جاری است که بگذریم، بعید است که حاصل این همه پرسی تاثیری کوتاه و یا میان مدت بجای گذارد. سردرگمی ترکیه در قبال بحران های منطقه ای و از جمله سوریه، و نبود راهبردی بلند مدت برای داشتن پیوندی پایدار و کارا با همسایگان دور و نزدیک، همچنان باقی خواهد ماند. حداقل تا آن جا که می شود رصد کرد. اما در دراز مدت حاصل این همه پرسی، ترکیه را در کنار نظام هایی قرار خواهد گذاشت که در آن ها منشا قدرت دولت کمتر اراده جمهور مردم است.

چرایی این ادعا را در شکنندگی تجربه مردم سالاری در ترکیه باید جست. کشوری که یک چهارم از تاریخ جمهوریت نود و چهار ساله اش را با نظام تک حزبی سپری کرده و باقی را با شش کودتا هم از گونه سنتی اش و هم در شکل پست مدرنش پشت سر گذاشته است. اینک با تمرکز چشمگیر قدرت در دست ریاست جمهوری و قوه مجریه و سایه اش بر دو قوه مقننه و قضائیه، کمتر می توان به اراده نهادها ی بیرون از قوه مجریه برای نظارت بر قوه مجریه امید بست. در ترکیه پیش از رفراندم سایه سنگین قوه مجریه به نقد سبب بازداشت رهبران حزب دمکراتیک خلق ها و شماری از نمایندگان این حزب درمجلس ترکیه شده است. این دست اندازی به قوه مقننه و قضائیه، در کنار برکناری و دستگیری هزاران دانشگاهی، قضات، روزنامه نگار، ارتشیان و نیرو های انتظامی، نوید روز های بهتری را نمی دهد. نتیجه همه پرسی دست قوه مجریه حتی بازتر هم می کند.

اما تاثیر نتایج همه پرسی را شاید بیشتر در سپهری دیگر یافت. اگر از اعتراض های مطرح مخالفان طرح تغیر قانون اساسی بگذریم که نه کارزار پیش از همه پرسی را آزاد و منصفانه یافته اند و نه فرایند شمارش آرا را قانونمند و شفاف، نتیجه تقریبا نزدیک به هم ۵۱-۴۹ درصدی همه پرسی نمودار دو پارگی جدی جامعه ای است که برای نزدیک به دو دهه حاکمانش به جد در گیر اسلامی کردن مردمانش بوده اند.

به توزیع جغرافیایی آرای دو اردوگاه “آری” و “نه” نگاه کنیم. شهرهای بزرگ غربی تر ترکیه جولانگاه مخالفان تغیر قانون اساسی بوده است، مخالفان حزب عدالت و توسعه و رهبر کاریزماتیکش رجب طیب اردوغان. شاید برای هیچ کس چون اردوغان شکست در استانبول غمبار نباشد. استانبولی که او در محله قاسم پاشایش رشد کرد، سیاسی شد، شهردار شد و به زندان افتاد. شاید او استانبول چون کلان شهری متحول و بیقرار را دستکم گرفت و هرگز نشناخت. کارنامه دیگر شهر های بزرگ، ازمیر و آنکارا نیز در مخالفت با اردوغان همسنگ استانبول بود.

از شهرهای بزرگ که بگذریم، توزیع جغرافیایی آرای دو اردوگاه، میان شرق و غرب، شمال و جنوب کشور نیز به دو پاره گی جامعه ترکیه شهادت می دهد. گروهی از کردان ترکیه در اعتراض به دستگیری و به زندان انداختن رهبران حزب دموکراتیک خلق ها به تحریم همه پرسی دست زدند. اما گروهی دیگر از اینان که از تحریم گذشتند نیز دل به فراخوان اردوغان ندادند و به اردوگاه مخالفان پیوستند. برای حزب عدالت و توسعه این چیزی نیست جز بر باد رفتن هر آنچه این حزب به آن می بالید که متفاوت از سیاست های سنتی ملی گرایان ترکیه، برای کردان آورده است.

اما ریشه های این تنوع در توزیع جغرافیایی دو اردوگاه را کجا باید جست؟ جمهوریت ترکیه میراث دار امپراتوری از پا افتاده ای است که با تنوع قومی، زبانی و آیینی اش شناخته می شد. این رنگارنگی همه سویه، تقسیم جغرافیایی هم داشت. قلب آناتولی متفاوت از غرب و جنوبش بود و در شرق و شمالش قومیت و زبان و آیین یکسره دیگر بود. هر چند در دو سه دهه پایانی حیات آن امپراتوری، ملی گرایان و اسلامگرایان بیشترین تلاش را برای بسط همگنی رعایای امپراتوری بکار بردند و تلاش کردند از آن رعایا، مردمانی یکسره ترک یا مسلمان بسازند، اما تنوع و تکثر مردمی گسترده تر از آن بود که در تنگنای تک هویتی جا گیرد.

اردوغان با حمایت حلقه کوچک یارانش در حزب عدالت و توسعه، مهندسی اجتماعی را آغاز کرده که قرار است تا ترکیه را به مرزهای امپراتوری از دست رفته عثمانی بکشاند

استمرار تجدد آمرانه اتاتورکی، با برجسته کردن قومیت ترک و چاشنی غلیظ سکولاریسم، هم نتوانست این چند صدایی را از میان بردارد. دستاورد آن تجدد آمرانه، بیشتر تقویت و تضعیف صداها بود و نه محو آن ها.

چند صدایی در ترکیه شاید بیشتر از هر جای دیگر در حضور گاه کمرنگ و گاه پر رنگ رواداری سیاسی و اجتماعی ای خود را نشان می دهد که در ترکیه و در زبان ترکی از آن با نام “نازیک دموکراسی” یاد می شود. “نازیک دمکراسی”، یا مردم سالاری ظریف، گونه ای شکننده از مردم سالای در سپهر سیاسی و اجتماعی ترکیه است که توانسته برای سال ها با افت و خیز و فراز و فرود بسیار، به چند صدایی در این کشور فرصت پایداری دهد.

اسلامگرایان و ملی گرایان ترک هر چند بارها تلاش کردند تا سفره این “نازیک دمکراسی” را، آن هم با دادن بهایی زیاد و فاجعه بار، برچینند، اما کامیاب نشدند. این بار یک بار دیگر رهبری این تلاش به دست اسلامگرایان ترک افتاده است. آسیاب به نوبت. اردوغان با حمایت حلقه کوچک یارانش در حزب عدالت و توسعه، مهندسی اجتماعی را آغاز کرده که قرار است تا ترکیه را به مرزهای امپراتوری از دست رفته عثمانی بکشاند. آن هم امپراتوری که قرار بر آن گذاشته بود تا رعایایش همه از امت مسلمان باشند. از این فراتر، هنگامی که در کارزار تبلیغات همه پرسی ۱۶ ماه مه با بخشی از حزب حرکت ملی عقد اخوت بست، برای به دستاورد دل همپای نو یافته، از اشاره های ملی گرایانه هم فرو نگذاشت. امت مسلمان تبدیل شد به امت مسلمان ترک.

تعریفی که رهبران حزب عدالت و توسعه از امت مسلمان ترک به دست می دهند، امتی است که با تنوع زبانی، جای خود را باید در حزب عدالت و توسعه بیابد. این را در کارزار همه پرسی بسیار از اردوغان، یلدیریم و دیگر رهبران عدالت و توسعه شنیدیم: یا با مائید و خودی، یا جز مائید و غیرخودی. یا خودئید وبا ما و به طرح تغیر قانون اساسی رای آری می دهید و یا در اردوگاه حامیان تروریست نشسته اید و از جمله یاران فتح الله گولن خائنید و غیر خودی. میتوان لفاظی شبیه این را در سال های پایانی امپراتوری عثمانی از زبان “ترکان جوان” هم بیاد آورد، آنگاه که رای به ترک گرایی و اسلام گرایی دادند و همه رعایایی که با انان بیعت نکردند غیر خودی خواندند و دشمن. تاریخ آیا قرار است بار دیگر و به شکلی فاجعه بار تکرار شود؟

آما آنچه این تجربه را در قیاس با تجربیات پیشین پیچیده تر می کند و رنگارنگ تر، افزون شدن هویت های نو پای دیگری است به هویت های پیشین. اگر در زمان های دور این هویت زبانی، قومیتی و آیینی در امپراتوری عثمانی بود که آدمیان را از یکدگر متمایز می کرد و به هویت مردم رنگ می داد، در زمانه ما هویت های دیگری بر جسته شده اند که کارکردشان کمتر از هویت های سنتی نیست. هویت هایی چون سنی، جنسیتی و مدنی. اگر در امپراتوری عثمانی بازتاب این هویت ها را کمتر می دیدم، اینک به برکت فضا های رسانه ای، جا به جا می توانیم نشانه هاشان را پیدا کنیم و آن هم به روشنی. جنبش پارک گزی استانبول یادمان است که در آن جوانان برای حفظ محیط زیست شان به خیابان آمدند و دامنه اعتراض ها به کجا کشیده شد.

روزگاری نه چندان دور، برای بسیاری از مردمان خاورمیانه الگوی رفتار سیاسی اردوغان و یارانش در حزب عدالت و توسعه، الگوی مورد پسند توسعه جوامع اسلامی بود. از یاران پیشین اردوغان که همپای او، نظریه پرداز این الگوی توسعه بودند، عبداله گل و داود اوغلو به حاشیه رانده شده اند و دچار بیماری بازنشستگی زودرس

به نقد پاسخ رهبران در قدرت حزب عدالت و توسعه به هر آن که غیر خودی می خوانندش، داغ و درفش بوده است. از بمباران کردها، تا به زندان انداختن دگر اندیشان. زمانه هم کم بهانه به دستشان نمی دهد. مدعی اند تازه این اول کار است و از پی همه پرسی تغیر قانون اساسی، نوبت به همه پرسی در باره بازگشت مجازات اعدام هم می رسد. یکی پس از دیگری. گویا این مستان قدرت را سر بازگشت به خرد تاریخی نیست.

روزگاری نه چندان دور، برای بسیاری از مردمان خاورمیانه الگوی رفتار سیاسی اردوغان و یارانش در حزب عدالت و توسعه، الگوی مورد پسند توسعه جوامع اسلامی بود. از یاران پیشین اردوغان که همپای او، نظریه پرداز این الگوی توسعه بودند، عبداله گل و داود اوغلو به حاشیه رانده شده اند و دچار بیماری بازنشستگی زودرس. اردوغان گروه مطیع خود را در حزب عدالت و توسعه می جوید. اینان از تبار عبداله گل و داود اوغلو نیستند. دولتمردانی اند که فضیلت شان ستایش رهبری است. و در اجرای این ستایش از کول یکدیگر بالا می روند. این از نگاه مردمان خاورمیانه پنهان نیست. اینان چنین نمایش های سیاسی را در کشور هاشان بسیار دیده اند.

در کارزار همه پرسی ۱۶ ماه مه هرچند اردوغان و رهبری در قدرت حزب عدالت و توسعه نظام ریاست جمهوری پیشنهادی شان را به دفعات با نظام ریاست جمهوری فرانسه و یا امریکا مقایسه کرد، اما هیچگاه در این به همسنگی کشاندن، پاسخی به این پرسش ندادند که آیا یک چهارم حیات جمهوری های فرانسه و آمریکا هم با نظم تک حزبی گذشته و یا آنان نیز چون ترکیه در درازی نزدیک به شصت سال جمهوریت شان، شش کودتا را تجربه کرده اند؟

اردوغان و پیروانش در حزب عدالت و توسعه، شاید در درس شریعت اسلامی نمره قبولی گرفته باشند، اما تردید دارم که در درس تاریخ جهان و یا حتی سرزمین مادریشان، امپراتوری عثمانی، مردود نشده باشند.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

 
error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS20k
دریافت مطالب جدید از طریق ایمیل5k
مارادر فیسبوکتان به اشتراک بگذارید12k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید14k
از کانال یوتوب ما بازدید کنید
extra smooth footnotes