ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
تاریخ بـدون سانسور-5: دیـن و دولـت
هیچ تاریخ نوشته شده ای بی چون وچرا نیست. فقط بعضی ها بسیار موثق ترند، از جمله کتاب 11جلدی ویل دورانت))
مهمترین اثر او تاریخ تمدن، مجموعه کتابی ۱۱(۲۷جلددرایران) جلدی است که با همکاری آریل دورانت، همسرش نوشتهاست. ویل دورانت در این کتاب توانستهاست با استفاده از آثار مورخان دیگر (از هرودوت تا آرنولد توینبی)، که از ابتدای تاریخ مکتوب بشر تا کنون زیستهاند، مکتب نوینی از تاریخنگاری را به وجود آورَد.
برخلاف دیگر تاریخنگاران، که تنها تمرکزشان بر روی وقایع تاریخی و سیر تمدن بشری بود، وی در اثر خود به عوامل تمدنساز در طول تاریخ نیز توجه میکند. در این باره نقلقولی دارد که چنین است: «تمدن رودی است با دو ساحل»∗. این نقلقول بهطور ضمنی به این مسئله اشاره دارد که تاریخنگاران اغلب نهایت توجه و دقت خود را صرف رودخانهٔ در جریانِ تاریخ نمودهاند که معمولاً پرآشوب و پرهیاهوست و اجازهٔ برداشتها و تفاسیر صحیح را نمیدهد. در مقابل، او دیدگاه دیگری را مطرح میکند که در آن حواشی تاریخ و تمدن (ساحلها) میتوانند به اندازهٔ خودِ متن تاریخ مهم باشند. بهنظر او، همهٔ مردمانی که در طول تاریخ خانه و مجسمه ساختند و شعر سراییدهاند هم در شکلگیری تمدن نقش داشتند. ویل دورانت در کتاب درسهایی از تاریخ، که در سالهای آخر زندگی خود نوشت، میگوید که تاریخ ملتها را باید با توجه به پدیدههای علمی جدید نوشت.))
دسترسی به قسمتهای قبلی
تاریخ بدون سانسور-1: ساسانیان و فتح ایران توسط اعراب
تاریخ بدون سانسور-2: محمد
تاریخ بدون سانسور-3: محمد در مدینه: 622-630م
تاریخ بدون سانسور-4: قـــرآن
قسمت پنجم:
بزرگترین مشکلی که در راه مصلحان هست یکی این است که همبستگی میان مردم را به حالت مطبوع و جالب درآورند و دیگر اینکه حدود جامعۀ وحدت یافته را بدقت تعیین کنند. اخلاق نمونه براساس همبستگی کامل میان هر یک از اجزا با کل بزرگ ـ یعنی خود جهان، یا زندگی معنوي و نظم جهان، یا خدا ـ استوار است. در این مرحلۀ همبستگی، دین و اخلاق یکی میشود. ولی اخلاق مولود عادت و حاصل الزام است و، به همین جهت، همبستگی جز در میان جامعه هایی که از نیروي کافی بهره ور باشند به وجود نمیآید و در نتیجه همیشه اخلاق عملی اخلاقی گروهی است .
اخلاقی که محمد [ص] عرضه کرد از مرزهاي قبیله اي که وي در آن زاده بود گذشت، اما در میان جمعیت دینیی که پدید آورد باقی ماند. پس از فتح مکه غارت بین قبایل را ممنوع کرد ـ اگرچه منع این کار به طور مطلق مقدور نبود ـ و همۀ عربستان ، یعنی همۀ قلمرو اسلام آن وقت را، با معنی تازة یگانگی آشنا ساخت و، براي همکاري و دوستی، افقی وسیعتر از آنچه قبلا میشناختند در برابر آنها گشود. « … مؤمنان همه برادر یکدیگرند … (» حجرات، 10 .) امتیازات نژادي و طبقاتی را، که در میان قبایل عربستان بنیادي استوار داشتند، در پرتو اعتقاد دینی مشابهشان، محدود کرد. پیامبر در این باره فرمود «: اگر یک بندة حبشی را که سرش چون مویز سیاه است بر شما حکومت دادند، بشنوید و اطاعت کنید » . این عقیدة شرافتمندانه اقوام مختلفی را که در اقطار دنیا پراکنده بودند الفت داد و از آنها جامعه اي واحد پدید آورد؛ و حقاً این بزرگترین اعجاز مسیحیت و اسلام است .
ولی این محبت متعالی، که دین مسیح و اسلام مردم را بدان میخوانند، با دشمنی شدید نسبت به غیر مؤمنان همراه است «. اي اهل ایمان یهود و نصاري را [که دشمن اسلامند] به دوستی مگیرید … (» مائده 51 » .)اي اهل ایمان، شما پدران و برادران خود را نباید دوست بدارید، اگر که آنها کفر را بر ایمان بگزینند. … (» توبه، 23 .)ولی قرآن در آیههاي مکرر دستور میدهد که مؤمنان در رعایت این مقررات معتدل باشند. میگوید «: کار دین به اجبار نیست … (» بقره، 256» .)پس اگر به آنچه شما ایمان آوردید یهود و نصاري نیز ایمان آوردند، راه حق یافتهاند …» [بقره، 137 » [ ، اي رسول ما، بر تو تبلیغ رسالت و اتمام حجتی بیش نیست» [نحل، 82 » .[پس تو اي رسول، اندکی کافران را مهلت ده» ط( ارق، 17 .(اما دربارة کافران عرب که به رسالت پیامبر ایمان نیاورده بودند به جهاد فرمان داد. چون پیکار با قریش آغاز شد و ماههاي حرام برفت، به مسلمانان دستور داد هر جا کافران را بیابند، به قتل برسانند (توبه، 5» .)چنانچه از شرك توبه کرده و نماز اسلام به پا داشتند و زکات دادند، پس از آنها دست بدارید که خدا آمرزنده و مهربان است؛ و هر گاه یکی از مشرکان به تو پناه آورد که از دین آگاه شود، بدو پناه ده تا کلام خدا بشنود، و پس از شنیدن سخن خدا او را بی هیچ خوف به مأمن و منزلش برسان (» توبه، 6-5» .( از کشتن مردان سالدار که توان پیکار ندارند و زنان و اطفال دست بردارید » . هر فرد مسلمی که توانایی جسمی دارد باید در جنگ مقدس شرکت کند «. خدا آن مؤمنان را که در صف جهاد کافران، مانند سد آهنین، همدست و پایدارند بسیار دوست میدارد [» صف، 4؛ از جمله احادیث پیامبر است که فرمود: ] «به خدایی که جان محمد [ص] در دست اوست، آمدن یا رفتن در راه خدا از جهان و هرچه در آن است بهتر است» و «یک ایستادن شما در صف از شصت سال نماز بهتر است » . ولی این مقررات اخلاقی جنگی در واقع ترغیب به جنگ نیست «. در راه خدا با آنان که به جنگ و دشمنی شما برخیزند جهاد کنید، لیکن ستمکار نباشید که خدا ستمگر را دوست ندارد» (بقره، 190 .)محمد [ص] همان مقررات جنگی را که میان مسیحیان عصر وي معمول بود به کار بست و برضد کافران قریش که بر مکه تسلط داشتند جنگ کرد، درست همان گونه که بعدها پاپ اوربانوس دوم مسیحیان را به جنگ مسلمانان که بیتالمقدس را به تصرف داشتند دعوت کرد.
ظاهراً فاصلهاي که بناچار میان مبادي نظري و اعمال واقعی هست در اسلام از دینهاي دیگر کمتر است. اعراب از بسیاري اقوام دیگر شهوانیتر بودند، بدین جهت اسلام تعدد زوجات را اجازه داد؛ ولی، در قسمتهاي دیگر شریعت اسلام، با مسلمانانی که مقررات آن را بدقت رعایت نکنند با کمال سختی رفتار میکند. تنها کسانی که از اسلام بیخبرند ممکن است تصور کنند که اسلام از لحاظ اخلاقی دین آسانی است. انتقامجویی با نهاد عرب آمیخته بود، بدین جهت اسلام نگفت که بدي را به نیکی پاداش دهند «. هر که به جور و ستمکاري به شما دست دراز کند او را به مقاومت از پاي درآورید، به قدر ستمی که به شما رسیده … (» بقره 194» .(و هر کس پس از ظلمی که بر او رفته براي انتقام یاري طلبد، بر او هیچ مؤاخذهاي نیست» (شوري، 41 .(این اخلاقی است مردانه، درست مانند آنچه در عهد قدیم آمده است، و بر فضایل مردانه تأکید میکند، چنانکه مسیحیت بر فضایل زنانه تأکید دارد. در همۀ تاریخ، دینی جز اسلام پیروان خود را پیوسته به نیرومند بودن دعوت نکرد، و هیچ دین دیگري در این زمینه مانند اسلام موفق نبوده است. « … در کار دین صبور باشید و یکدیگر را به صبر و مقاومت سفارش کنید و مهیا و مراقب کار دشمن بوده و خداترس باشید … (» آل عمران، 200 .(زردشت نیچه نیز چنین میگفت .
مسلمانان قرآن را به نهایت درجه دوست میدارند و احترام میگذارند و، در نتیجۀ همین علاقه و احترام، آن را به خط خوش نوشته و صفحات آن را تزیین کرده و در این راه هر چه توانستهاند کوشیدهاند. اطفال مسلمان تعلیم قرائت را از قرآن آغاز میکنند و تعلیماتشان در اطراف آن دور میزند و اوج تعلیم نیز به قرآن ختم میشود. مدت سیزده قرن قرآن در حافظۀ اطفال مسلمان محفوظ مانده، خاطرشان را تحریک کرده، اخلاقشان را شکل داده، و قریحۀ صدها میلیون مرد را پیراسته کرده است. قرآن آسانترین، بی ابهامترین، و غیر تشریفاتیترین کیشها را، آزاد از قید مراسم بت پرستی و کاهنی، به جانهاي ساده عطا کرد. اخلاق و فرهنگ مسلمانان را به برکت خویش ترقی داد و اصول نظم اجتماعی و وحدت جمعی را در میان آنها استوار کرد. به پیروي مقررات بهداشت ترغیبشان کرد، عقولشان را از بسیاري اوهام و خرافات و از ظلم و خشونت رهایی داد، وضع بردگان را بهبود بخشید، مردم زبون را از حرمت و عزت نفس برخوردار کرد، و در جامعۀ مسلمانان (اگر از رفتار بعضی خلفاي دوران بعد صرف نظر کنیم) اعتدال و تقوایی به وجود آورد که در هیچ یک از مناطق جهان که قلمرو انسان سفیدپوست بوده نظیر نداشته است. اسلام به مردم تعلیم داد که، بی شکایت و ملالت، با مشکلات زندگی روبه رو شوند، محدودیتهاي آن را تحمل کنند؛ در عین حال آنها را به توسعه و پیشرفتی برانگیخت که از عجایب تاریخ بود، و دین را چنان تعریف کرد که مسیحی و یهودي اصیل آیین در کار پذیرفتن آن مانعی نخواهند دید. نیکوکاري بدان نیست که روي به جانب مشرق یا مغرب کنید، چه این چیز بیاثري است، لیکن نیکوکار کسی است که به خداي عالم و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیغمبران ایمان آرد و دارایی خود را، در راه دوستی خدا، به خویشان و یتیمان و فقیران و رهگذران و گدایان بدهد و هم در آزاد کردن بندگان صرف کند و نماز به پا دارد و زکات مال به مستحق برساند و با هر که عهد بسته به موقع خود وفا کند و در کارزار و سختی ها صبور و شکیبا باشد و به وقت رنج و تعب صبر پیشه کند، کسانی که بدین اوصاف آراسته اند آنها به حقیقت راستگویان و آنها پرهیزکارانند. («بقره ، » 177.( این نکته در خور ذکراست که دین اسلام در بعضی موارد به آیین یهود ماننده
V – منابع قرآن
قرآن از یک سو به ستایش دینیهود میپردازد و از سوي دیگر آن را نکوهش میکند، اما در زمینۀ مفاهیمی چون وحدت، نبوت، ایمان، توبه، روز اما دین یهود در مورد رسالت محمد [ص] که مورد تأکید حساب، و بهشت و دوزخ از تعلیمات موسی متأثر است.
قرآن، با صراحت بسیار، به اتهامات کافران مبنی بر اینکه محمد [ص ] بلیغ قرآن است، با اسلام همداستان نیست. الهامات خود را از منابع پیشینیان دریافت کرده است اشاره میکند «: و باز گفتند که این کتاب افسانههاي پیشینیان و حکایات سابقین است که محمد خود برنگاشته و اصحابش صبح و شام بر او املا و قرائت میکنند (» فرقان، آیۀ )5«و ما کاملا آگاهیم که [کافران] میگویند آن کس که مطالب این قرآن را به رسول میآموزد بشري است اعجمی غیر فصیح … (» نحل، 103 .( محمد [ص] آیینهاي یهودي و مسیحی را آیینهاي الهامی و مبتنی بر وحی میداند و به تورات و انجیل به عنوان کتابهایی آسمانی مینگرد (آل عمران، 48 .(خدا یکصد و چهار مجموعۀ وحی بر انسان فرو فرستاده است که از همۀ آنها تنها اسفار خمسۀ موسی، مزامیر اوود، انجیل عیسی و قرآن محمد [ص] باقی ماندهاند. این متون دینی متضمن وحی الاهی هستند و هر کس به انکار آنها برخیزد از دیدگاه محمد [ص] کافر است. موافق نظر پیامبر اسلام اسفار خمسه، مزامیر، و انجیل بشدت دستخوش تحریف گردیدهاند و از این رو به هیچ وجه در خور اعتماد نیستند و ، ناگزیر، قرآن باید جایگزین آنها شود. همچنین کسان بسیاري مانند آدم، نوح، ابراهیم، موسی، ادریس، و عیسی از سوي خدا به رسالت برگزیده شدهاند؛ ولی محمد [ص] بزرگترین و آخرین ایشان است.
محمد [ص] مندرجات کتاب مقدس و همۀ رسولان را از آدم تا عیسی تصدیق میکند و گاهی اصلاحاتی در آنها به عمل میآورد و بدین وسیله در حفظ ناموس یا شرافت وحی میکوشد؛ از این رو اعلام میکند که، برخلاف آنچه در انجیل آمده است، عیسی را نه بر صلیب کشیدند و نه او را کشتند (نساء، 157 .(محمد [ص] هماهنگی و تجانس بین قرآن و کتاب مقدس را نشانۀ رسالت آسمانی خود میداند و، با تفسیري که از برخی از عبارات کتاب مقدس میکند، نتیجه میگیرد که این کتاب تولد و بعثت او را پیش بینی کرده است
دین اسلام و آیین یهود دربارة آفرینش و روز حساب دیدگاهی کمابیش مشترك دارند. االله خداي اسلام همان یهوة آیین یهود است؛ و االله شکل اختصاري ال ـ الاه است که به خداي پیشین کعبه اطلاق میشد و در منابع سامی پیش از اسلام به صور گوناگون به منظور بیان الوهیت به کار رفته است؛ همچنین یهودیان کلمۀ الوهیم را به کار میبردند و بر آن بودند که عیسی بر فراز صلیب نام الی را بر زبان راند و از او استمداد کرد. االله اسلام و یهوة آیین یهود هر دو خدایانی پرمهرند؛ اما، در عین حال، قهار و منتقم هستند و از شورها و رغبتهاي انسانی نیز برخوردارند و هیچ خدایی را جز خود به حساب نمیآورند. مراسم دینی آیین یهود به نام شمایسرائل (= هان گوش کن اسرائیل)، که تأکیدي است بر یکتایی خدا، در دین اسلام به صورت لا« اله الا االله» درآمده است و بخش مهمی از مبانی اعتقادي مسلمین به شمار میرود. عبارت بسم االله الرحمن الرحیم، که همواره در اسلام تکرار میشود، انعکاسی از یکی از عبارات مکرر تلمود است. همچنین صفت رحمان، که اختصاص به االله دارد، یادآور صفت رحماناست که در مورد یهوه به کار میرود. این نکته نیز در خور تأکید است که صفات و اصطلاحاتی مانند قدوس و رحمت االله علیه، که در تلمود آمدهاند، هموراه مورد استفادة مسلمین قرار گرفته و در مورد االله و محمد [ص] به کار رفتهاند. در هر حال، نوعی همانندي بین قرآن و تورات وجود دارد، و همین امر افرادي را بر آن داشته است که تصور کنند محمد [ص] منابع دین یهود را میشناخته است. در قرآن صدها مورد بازتابی از مشنا و گمارا به چشم میخورد. در مورد موضوعاتی چون فرشتگان، رستاخیز، و بهشت نظر قرآن به تلمود نزدیکتر است تا عهد قدیم. همچنین بسیاري از اساطیر قرآن را، که حدود یک چهارم این کتاب را پدید آوردهاند، میتوان در هگادا (قسمتهاي ادبی تلمود) ردیابی کرد. بعضی از خبرهاي قرآن با گزارشهاي کتاب مقدس نمیخوانند و تفاوتهایی بین این دو وجود دارد. گفتنی است که این نوع تغییرات، که قصۀ یوسف یکی از آنهاست، پیش از ظهور اسلام در منابع دین یهود صورت گرفته بود.
چنین مینماید که برخی از قوانین عرفی و سنن دین یهود ـ از طریق منشا و هلاخا (قانون غیر مدون یهودیان )ـ به اسلام رخنه کردهاند. دستورات غذایی و بهداشتی و غسل یا وضوي پیش از نماز، و نیز تیمم با خاك، دقیقاً از آیین شدهاند. محمد [ص] مراسم شنبه را، که از نهادهاي دینی آیین یهود است،خوش میداشت و از این رو 5 یهود اقتباس با اندکی تغییر روز جمعه را به این کار اختصاص داد. قرآن نیز، چون دین موسی، استفاده از گوشت خوك و سگ و حیوانات مرده، و خون را تجویز نمیکند (مائده، 3؛ انعام، 146)اما، برخلاف دین یهود، مسلمین را از خوردن گوشت شتر باز نمیدارد ـ شاید علت این عدم تحریم آن است که اعراب در غالب موارد گوشتی جز گوشت شتر در اختیار نداشتهاند. روش روزهداري اسلام نیز عیناً منطبق با موازین روزهدراي عبري است. پیروان دین یهود موظف بودند روزي سه نوبت به سوي اورشلیم بایستند و نماز بخوانند و به رکوع و سجود پردازند و پیشانی بر خاك سایند. محمد [ص] این روش پرستش را اقتباس کرد. نخستین سورة قرآن، که مسلمین آن را به هنگام نماز میخوانند، اساساً زمینهاي یهودي دارد. همچنین سلام یهودي (شالوم علیخم) و اسلامی (سلام علیکم) یکی بیش نیست. سرانجام، بهشت آیین یهود و جنت اسلامی، که گرچه زمینهاي مادي دارند، اما از جذبهها و لذات روحانی نیز سرشارند، به یکدیگر میمانند .
برخی از عناصر اعتقادي چون فرشته، دیو، شیطان، بهشت، دوزخ، رستاخیز، و روز حساب، که میراث مشترك اقوام سامی به شمار میروند، به وسیلۀ پیروان دین یهود از بابل و ایران اخذ شدند و برخی دیگر را مسلمین از ایرانیان گرفتند. بر طبق اصول آخرتشناسی زردشتی و اسلامی، مردگان باید از روي پلی که بر روي مغاك عمیق و هولناك دوزخ زده شده بگذرند؛ بدکاران از فراز این پل به درون دوزخ سقوط میکنند، اما نیکان از آن میگذرند و به بهشت،که مقامی امن و جاوید و متضمن نعمتهاي بسیار و زنان زیباروي است، راه مییابند. محمد [ص] از الاهیات، اخلاقیات، و مراسم دین یهود، و نیز از آخرتشناسی ایرانی استفاده کرد و این همه را با آموزش خود دربارة شیطان، مناسک حج، و تشریفات کعبه درآمیخت و اسلام را پدید آورد.
محمد [ص] به مسیحیت کمتر از دین یهود وامدار است. از قرآن میتوان دریافت که وي مسیحیت را بخوبی با اینهمه، آموزش قرآن نمیشناخت و اطلاعات خود را در این زمینه از طریق نسطوریان ایرانی به دست آورده بود. در مورد توبه و ترس از روز جزا صبغهاي مسیحی دارد. به علت همین اطلاعات ناقص است که مریم مادر عیسی با مریم خواهر موسی یکی شمرده شده است. همچنین مریم پرستی مسیحیت این تصور را به وجود آورده است که پیروان دین مسیح مریم را یکی از ارکان تثلیث و در نتیجه خدا میدانند (مائده، 116 )محمد [ص] افسانه هاي مربوط به تولد عیسی از مریم باکره را میپذیرد (آل عمران، 47؛ انبیا، 91 )وي همچنین بر معجزات عیسی مهر تأیید مینهد، اما خود مدعی معجزه نیست (آل عمران، 48؛ مائده، 110 )مانند پیروان مذهب دوستیسم [که در قرن دوم مسیحی میزیستند و وجود جسمانی مسیح را انکار میکردند] محمد [ص] نیز بر آن بود که عیسی مصلوب نشد و کسی را که بر دار کردند شبحی از عیسی بود و مسیح خود، بیآنکه صدمهاي ببیند، به فردوس خدا شتافت. اما، با اینهمه، عیسی را فرزند خدا نمیداند و اعلام میکند که خدا منزه از آن است که فرزندي داشته باشد (نساء 171 .(محمد [ص] اهل کتاب را فرا میخواند و از ایشان میخواهد تا با او انفاق کنند و جز خدا را نپرستند و کسی را با او شریک نکنند ( آل عمران، 64.(
هر چند محمد [ص] پیروان دین مسیح را تقبیح میکند، با اینهمه نسبت به ایشان خوشبین است و خواستار ارتباطی دوستانه بین آنها و پیروان خویش. حتی پس از برخوردي که با پیروان دین یهود داشت، با اهل کتاب، که همانا یهودیان و مسیحیان بودند، راه مدارا پیش گرفت. اسلام، بر روي هم، با همۀ سختگیري خود، پیروان ادیان دیگر را مردمی رستگار میداند (مائده، 73 ) از این رو از مسلمین میخواهد که به کتابهاي تورات و انجیل احترام کنند. اما به هر حال قرآن را آخرین کلام خدا به شمار میآورد و فصل تازهاي در تاریخ میگشاید. گذشته از این، محمد [ص] از مردم یهودي و مسیحی نیز صمیمانه میخواهد تا از شریعت موسی و عیسی پیروي کنند (مائده، 72 )و در همان حال به قرآن نیز که آخرین وحی خداست تن دهند. محمد [ص] ابلاغ میکند که ادیان پیشین دستخوش تحریف و نابسامانی گردیدهاند و اینک وظیفۀ اسلام است که آنها را از خطاها و کاستیها بپیراید و وحدت بخشد و آیینی نیرومند و یکپارچه به انسانیت عرضه کند.
عصر ایمان در حقیقت عصر نفوذ سه کتاب آسمانی تورات، انجیل، و قرآن است. این هر سه کتاب زمینه اي سامی دارند و عمیقاً از فرهنگ قوم یهود تأثیر پذیرفته اند. عرصۀ تاریخ قرون وسطی چیزي جز رقابت روحانی این کتب آسمانی و ستیز خونین این ادیان سه گانه نیست.
پایان قسمت 5: دیــن و دولــت
ادامه دارد
تحریریه نه به تروریسم و فرقه ها
برگرفته از کتاب تاریخ تمدن ویلدورانت
قسمت بعدی
تاریخ بدون سانسور-6: شمشیر اسلام (1058 -632م) و(656 – 11)هـ ق