ملاقات با نخست وزیر هلند آقای مارک روته در جریان کنگره سالانه حزب اتحاد احزاب لیبرال اتحادیه اروپا (آلده پارتی) در آمستردام. طی ملاقات ضمن معرفی خودو فرقه رجوی و نقض شدید حقوق بشر توسط این فرقه در آلبانی تشریح شد.
سوزشِ مسعودرجوی از تبدیل شدن سی دی به ننگی در تاریخ ایران
دی ماه خاطره ها
این روزها بعد از حوادث خونبار سقوط هواپیما و همینطور تظاهراتی که در انتها با کشته ها و مجروحین خودش ماه دی باز هم غم انگیز شد .
کسی نیست که از این اتفاقات روح و جانش درغم و اندوه فرو نرود.
شاید رمزی یا شاید هم اتفاقی باشد که همیشه دیماه برای ایران زمین آبستن تحولات و اخبار بوده است.
بیش از هر اتفاق دیگری انقلاب ۵۷ که دراین روزها درچهل سال قبل به روزهای پایانی نزدیک میشدیم و آنچه اتفاق افتاد را نتیجه اش را در چهل سال گذشته دیدیم و شنیدیم.
فرقه مسعود رجوی هم از این فرصت استفاده کرده که خواسته از نیم قرن گذشته کیسه ای برای خودش و رجوی بدوزه و هر آنچه از تلاش و آزادی خواهی بوده و مبارزه را به جیب خودش ریخته و باقی اتفاقات تلخ و ویرانگر را به عهده سایرین بگذارد و بگوید حال که به آینده نگاه میکنیم فقط یک نفر و یک گروه باقی میماند و آنهم رجوی (خنده حضار) است.
این مطلب در پاسخ به تحریف تاریخ به مقاله ” مسعود رجوی ونیم قرن در تکاپوی آزادی!! ” میباشد. لینک به منبع :
https://article.mojahedin.org/i/مسعود-رجوی-بیش-نیم%E2%80%8Cقرن-تکاپو-قفای-آزادی
تحریف تاریخ
در این مقاله تلاش بسیار زیاد شده که اسطوره ها و پادشاهان و قهرمانان ایران زمین با حنیف نژاد و جزنی و مصدق مقایسه شود و نام آرش و سیاوش را در کنار این که ایران را فرهنگ سازان و مبارزان ساخته اند و گفته شده که رجوی با کارهایش صلاحیت از اول داشته که همیشه در مسیر درست میرفته است !
برای ثبت در تاریخ وآزادی ستیزی و ایران ستیزی و ولایت عقیدتی فرقه مجاهدین هیچ استدلالی لازم نیست و همین مقاله فرقه را اگر که زبان فرقه خوب بفهمیم میتوانیم ببینیم از همین الان با شعار ” هر که با ما نیست دشمن است ” را برای خواننده بیان کرده است.
آینده ای بدون رژیم
با توجه به تحولات و اتفاقات فرقه فرض گرفته که پایان ج ا است و حالا باید به آینده فکر کنیم که چه نظامی میخواهد ایران را هدایت کند ، با توجه به اینکه در شعارها و اتفاقات اخیر در ایران هرگز حتی یک شعار به حمایت از رجوی وفرقه اش در هیچ تجمعی داده نشد و هر از گاهی با اشاره به فرزند شاه و عکسی از شاه ، از قرار معلوم که خیلی به مزاق رجوی تلخ آمده و یک خط و نشان در ابتدای مقاله کشیده که اصلا فکرش را نکنید که ما به دوران قبل از ج ا برمیگردیم. حال سوال اینجاست آقای متخصص آزادی شناسی و مردم شناسی و حکومت مردمی که پنجاه سال است دارید مبارزه ! میکنید ، نمیدانید اولا درس آزادی و حکومت دموکراسی این است که شرط ندارد. تمام ماجرا رای مردم است و بس .
از قرار معلوم برای شما فقط این مهم است که مردم بدانند سی دیماه رجوی از زندان شاه آزاد شد (البته هرگز گفته نشد چرا ایشون اگر مهم بودند و درزندان همکاری نکرده زنده مانده!؟) و چون ایشان بعد از آن شورش سراسری فرصت نداشت که جای رهبری را تصاحب کند باید حالا مردم بدانند ایشان از همه باسابقه تر است.
ایران آزاد فردا از همین جای داستان معلوم است برای کسانی که برای مردم خط و نشان میکشند و باید و نباید مشخص میکنند جایی نخواهد داشت.
آینده ایران
نویسنده با اشاره به آینده ایران در مقاله فرقه که به نظر میرسد شخص رجوی نوشته باشد .، میگوید ” تاریخ معاصر ایران و انقلاب نوین و دموکراتیک آن را نیز باید به نام سمبل و جریانی شناخت که در مسیر رسیدن به آزادی سر از پا نشناخته طی طریق کرده است. ” توجه کنید که میگوید باید به نام فرقه رجوی شناخته شود.
برای اینکه متوجه شوید با چه کسانی طرف هستید کافی است این یک جمله را بخوانید و تفاوتش را بایک دیکتاتوری که میگوید شما باید به جناح ما رای دهید و راه دیگری ندارید چیست؟ موضوع این است که مردم ایران در هر اعتراض و جنبشی که تا به حال نشان داده اند از راس تا پایین رژیم را که نشانه رفته باشند اما هرگز این نبوده که فرقه مجاهدین و رجوی را حتی در یک صحنه جایگزین رژیم بدانند ، پس باید گفت خواهران و برادران متخصص آزادی کش ، ابتدا در درون فرقه خودتان اندکی تمرین ازادی کنید بعد واسه یک کشور هشتاد میلیونی پیش کش.
اعترافات فرقه وخواب بودن یک جنبش
حال که فرقه درباره انقلاب ۵۷ میگوید که قرار بوده که این انقلاب به دست فرقه رجوی و فداییان بیفتد تا اینکه ایران به ابادی و آزادی و پیشرفت برسد.
امیدوارم از خواندن این جمله دچار سردرد نشوید ، چون اگر قرار بود گروههایی با افکار خرده سوسیالیستی و خرده اسلامی و خرده بورژوازی به جایی برسند احتمالا الان نصف بیشتر دنیا با مدینه فاضله قبلی کمونیست ها هم پیمان شده بود و همه بجای فرار به غرب برای دستیابی به زندگی نسبتا برابر و ازادی به شوروی میرفتند .
وقتی این مطالب را میخوانیم از دو حالت خارج نیست یا اینکه افراد یا فردی که این را نوشته حدود چهل سال است در یک محیط بسته است و از اخبار جهانی اطلاعی ندارد یا اینکه خودش را به ندیدن و نشنیدن زده است و مطمئن هستم خوانند ه های خودش را احمق ندانسته چون میداند در عصر اینترنت با یک جستجوی چند دقیقه ای در اینترنت میتوانی انبوهی اخبار و داستان و اطلاعات تاریخی و غیره کسب کنی.
ماستمالی نقش رجوی و مجاهدین در شکل گیری خفقان
اگر به یاد داشته باشیم بسیاری از کسانی که در این سالیان قلم زده اند با اشاره به اتفاقات سال ۵۷ گفته اند که فرقه مجاهدین و شخص رجوی نقش جدی در عوض شدن صحنه داشته اند ، حال در این مقاله خواسته که پاسخی به این موضوع داده باشد میگوید : چون رجوی در زندان بوده تشکیلات قدرت نداشته و باید صبر میکرده ، در صورتیکه فیلم ها نشان میدهد که سخنرانی های رجوی و خیابانی به اندازه کافی شنونده داشته در همان ایام که اگر تشکیلات مواضع اصولی میگرفتند و با شعارها و خطوط اشتباه راه را برای سرکوب سریع آزادی فراهم کردند و اگر فرقه اعلام مبارزه مسلحانه نکرده بود آیا صحنه سیاسی ایران چنین بود؟ حال باز هم باید فرقه بگوید گناه رژیم را گردن ما انداختند ، هرگز این طورنبود چون اولین کسانی که باعث روی کار آمدن حکومتی دینی شدند همین فرقه بودند و بس.
گناه مجاهدین
در این مقاله باز هم تحریف واقعیت شده است ، گناه مجاهدین نه عشق به آزادی بوده که بلکه شیفته قدرت بودن ، از ابتدا بوده و تا امروز هم هیچ به جزرسیدن به قدرت نیست .
رجوی و تیم اطرافش هرگز لحظه ای به مردم و مشکلاتشان فکر نکردند و در این سالیان هرگز معنی گرسنگی و آواره گی و تبعید و مبارزه را لمس نکرده است. بنا به گواه همه کسانی که در فرقه هستند چرا رجوی در شورای خیالی مقاومت خودش برای آینده هیچ سمتی در نظر نگرفته است ؟ به یک دلیل او خودش را یک رهبر مادام العمر عقیدتی و بدون تکرار و بدون جانشین میداند . اگر غیر از این بود او بیش از یک دهه غیب نمیشد که نکند مشکلی برایش پیش نیاید، راستی مگر چه چیز رجوی برتر از صدها رهبر جنبش دیگر که دستگیر و زندانی و اسیر شده اند بوده است که چنین از جان خود هراس دارد.؟
شارلاتانیزم و لمپنی خاص رجوی و فرقه اش با سر تیتر رویش سرود آوران سپیده
ضرب امثل خر همان خر است فقط پالانش عوض شده ، را در انتهای این مقاله میتوان دید.
از نگاه من ایران یک زمین کوچک است که شاید فهمش برای غیر ایرانی ها دشوار باشد شما یک کشور هشتاد ملیونی با بیش از هشت زبان مختلف که فقط لحجه نیستند و انواع مذهب و آب و هوای متفاوت در یک فصل از سال و همینطور در یک جغرافیای کاملا متفاوت است که شما نمیتوانید واقعا بدون یک حکومت کثرت گرا از دموکرات این کشور خاص را اداره کنید، حال شاید تعدادی هم با توجه به وضع اقتصادی بسیار خراب امروز ایران کسان زیادی باشند که اوضاع الان با زمان قبل از انقلاب را از لحاظ اقتصادی مقایسه کنند و شعاری در حمایت از دوران شاه بدهند که این هم یک مساله کاملا ساده و دو دو تا ست که نیازی به فحش و دشمن سازی نیست ، باید واقعی به مسائل نگاه کرد و قضاوت کرد.
حال رجوی در سوختن از اینکه چرا شعاری در حمایت از شیر همیشه مخفی یعنی مسعود داده نشده ، با توهین و بجای تحلیل شرایط گفته نیم پهلوی و شعار حمایت از از خاندان پهلوی کار وزرات و لابی ها ی آنها دانست ، باید گفت جناب شیر همیشه بیدار و مخفی اینها که دیدید از گرسنگی و بیکاری شعار دیگری پیدا نکردند که ابتدا به ساکن مشکلشان شکم های گرسنه و جیب های خالی بود ، پس سعی کنید حداقل از زندگی سالیان در دموکراسی های غربی صحبت کردن و نوشتن با شیوه لمپنیست را ترک کنید و مثل همه روزنامه نگاران دنیا و دنیای غرب ، بجای فحش وخط ونشان ، یک کلام حرف حساب بزنید . باور کنید که این روزها مردم نیاز به التیام و یار دارند .
تحریف تاریخ چیزی از مسئولیت شما کم نمیکند و مشتاقانه منتظر اونروز هستیم که همه در ترازوی قضاوت و عدالت قرار بگیریم و پاسخگوی اعمال و کرده های خود باشیم.
مهرداد ساغرچی
المان
======================